eitaa logo
کانال رسمی شعر آل یاسین
6.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
131 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ همسايه ی قدیمی... این خانواده آینه های خدائی اند در انتهای جاده ی بی انتهائی اند خیل ملک مقابلشان سجده می کنند اینها خدا نی اند ولیکن خدائی اند هر کس که می رسد سر اطعام می برند فرقی نمی کند که فقیران کجائی اند یک "السلام" و یک "و علیک السلام" سبز اینها همان مقدمه ی آشنائی اند صدها هزار مثل سلیمان در این حرم مشغول لحظه های شریف گدائی اند سوگند می خوريم كه پروانه زاده ايم همسايه ی قدیمی اين خانواده ايم تو آسمان جودی ما يا كريم تو پرواز می كند دل ما تا حريم تو احساس می كنم به تو نزديك می شوم وقتی كه می وزد سر راهم نسيم تو وقت كرامت است كه از راه آمده است آن آشنای كوچه نشين قديم تو قرآن بی بديل، حروف مقطّعه كی می رسم به فهم "الف لام ميم" تو سوگند می دهيم خدا را در اين سحر بر پينه های رحمت دست كريم تو ما را هميشه سائل دست شما كند ما را به زير پای شما خاك پا كند دست مرا بگير كه عاشق ترم كنی سلمان خانواده ی پيغمبرم كنی من در قنوت نيمه شبت دور می زنم شايد مرا بگيری و انگشترم كنی آن شاخه ی گلم كه به دست تو داده اند تا هركجا كه خواست دلت پرپرم كنی من آمدم كه بين سحرهای اشتياق بال مرا بگيری و خرج حرم كنی بال و پر شكسته به دردم نمی خورد انگار بهتر است كه خاكسترم كنی روزی آب و سفره ی نان منی حسن ماهِ مباركِ رمضان منی حسن ای در هوای پاك نگاهت سلام ها نامت نداشت سابقه ای بين نامها ای سبزی بهار خدا سير می شوند از عطر سفره های حضورت مشام ها بيرون بيا و چشم مرا هم قدم بزن هم سفره ی فروتن جمع غلام ها در كوچه ات کسی به کسی جا نمی دهد مكثی نما به شوق چنين ازدحام ها سائل شدن كنار نگاه تو واجب است وقتی گدا به چشم تو دارد مقام ها تو سفره دار شهر خدا ما گدای تو مثل كبوتريم و اسير هوای تو آنكس كه پيش پای شما خم نمی شود در خانه ی فرشته هم آدم نمی شود آقای من بدون توسل به نام تو حالی برای توبه فراهم نمی شود دست مرا بگير و به سمت خدا ببر چیزی كه از بزرگيتان كم نمی شود آرامش تو باعث طوفان كربلاست بی صلح تو قيام مُحَرم نمی شود هركس كه بر نجابتِ صلح و سكوت تو مؤمن نمی شود، به جهنّم نمی شود تا كربلا رسيد صدای سكوت تو اين قيل و قال ها به فدای سكوت تو ای از هزار حاتم طائی كريم تر لطف تو از تمام كريمان قديم تر می آوری به وجد تو پروردگار را ای از زبان حضرت موسی كليم تر تو ابتدای نسل طهورای كوثری هركس حسودتر به تو باشد عقيم تر در اين مسير رو به خدايی نديده ايم از رد پای گيوه ی تو مستقيم تر در كربلا به آينه ات سنگ می زنند هركس شبيه تر به تو جرمش عظيم تر آقا تو در كلام خلاصه نمی شوی در حضرت و امام خلاصه نمی شوی ای ياكريم خسته چه كردند با پرت اين زهر پر شراره چه آورده بر سرت از لحظه ای كه رنگ نگاهت كبود شد رنگی دگر نرفته مناجات خواهرت با اينكه ای غريب، تو بودی امام شهر اما کسی نخواند نمازی به پيكرت تابوت را نشانه گرفتند به تيرها آن هم كجا به پيش دو چشم برادرت دلهای ما به ياد تو ای بی حرمترين پر می زند به سمت بقيع مطهرت تا كِی لبم به خاك بقيعت نمی رسد بر آستان پاكِ رفيعت نمی رسد...   ❣     @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیه‌‌السلام 🔹محض یار🔹 برگرد ای توسل شب‌زنده‌دارها پایان بده به گریۀ چشم‌انتظارها از یک خروش نالۀ عشاق کوی تو «حاجت روا شوند هزاران هزارها».. ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن خیری ندیده‌ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو «مهزیار» شد یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها.. یک بار هم مسیر دلم سوی تو نبود اما مسیر تو به من افتاده بارها شب‌ها بدون آمدنت صبح ظلمت‌اند برگرد ای توسل شب زنده‌دارها این دست‌ها به لطف تو ظرف گدایی‌اند ای أیّهاالعزیز تمام ندارها @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ همه بالفعل مسيح اند اگر پخش كنند نفس ِدختر موسایِ مسيحا دم را... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ معما... گهواره خالی می شود با رفتن تو دیگر نمانده فرصتی تا رفتن تو حتی خدا با رفتنت راضی نمیشد عیسای من قربان بالا رفتن تو هر چیز را، هر رفتن نا‌ ممکنی را می‌شد که باور کرد اِلا رفتن تو وقتی گناهی سر نمی‌زد از گلویت یعنی چرا یعنی معما رفتن تو ای کاش می‌بردی مرا با چشم‌هایت یا این که می‌افتاد فردا رفتن تو وقتی که پا در عرصه حق می‌گذاری فرقی ندارد آمدن یا رفتن تو...   @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ خیلی گران تمام شد این آب خواستن یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ روزی اگر بناست فدای کسی شوم سوگند می‌خورم که فدای تو می‌شوم... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ شاه و گدا... هنوز حال و هوایی كه داشتم دارم هنوز طبع گدایی كه داشتم دارم برای گمشدگان یك چراغ روشن كن نیاز به راهنمایی كه داشتم دارم بساط شاه و گدا در كنار هم پهن است كنار جایِ تو جایی كه داشتم دارم همان گدای قدیمی كه داشتی داری همان امام رضایی كه داشتم دارم حرم نگو، عتبات است، تو حسین منی هنوز كرب و بلایی كه داشتم دارم... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ دُختِ پیمبر... فاطمه بعد از پیمبر دائماً سردرد داشت دستمالی بر سرش می‌بَست دیگر؛ درد داشت غُصه‌یِ اسلام را می‌خورد جای نان شب انحرافِ دین برایش خیلی آخر درد داشت شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر را زدند؟ شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر درد داشت؟ خاک عالم بر دهانم در به پهلویش گرفت خاک عالم بر دهانم ضربه‌یِ در درد داشت بوسه بر دست علی زد تا دلش آرام شد دیدن آن دست بسته صد برابر درد داشت صبح تا شب زخم برمی‌داشت، شب تا صبح درد آه، سر تا پای زخم و پای تا سر درد داشت یک نفر از بچه ها هم سَمتِ آغوشش نرفت بچه‌ها هروقت می دیدند... مادر درد داشت‌...     @aleyasein
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وای بر من! که ببینم همه فرصت‌ها رفت باز در نامه‌ی من، جرم و خطا مانده هنوز @aleyasein
5.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ بی‌سبب‌نیست‌شب‌جمعه‌شب‌رحمت شد مادری‌گفت "حسین جان"،همه‌رابخشیدی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ از نیزه‌ها بپرس چرا هر چه می‌کشید اصلاً نمی‌شد از بدنش پیرهن جدا.... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ لب نگار که باشد رطب حرام بود زمان واجبمان مستحب حرام بود فقیه نیستم اما به تجربه دیدم بدون عشق مناجات شب حرام بود اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری به من معالجه ی در مطب حرام بود بر آنکه دشمن اولاد توست نیست عجب که نطفه اش نسب اندر نسب حرام بود تو مرد ظرفشناسی و مهِر اولادت عجم که هست برای عرب حرام بود تو را کمال نوشتند یا رسول الله بزرگ آل نوشتند یا رسول الله تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند تو را به سمت زمین با نسیم آوردند تو آمدی و ملائک خوش آمدت گفتند نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست اگر که "قّبه خضرا" به گنبدت گفتند تمام آل عبا "کُلنا محمّد" بود تو عین نوری و در رفت و آمدت گفتند اگر چه یک نفری، جمع چهارده نفری تو را محمّد و آل محمّدت گفتند شب ولادتت ای یار می کنم خیرات نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات برای خُلق تو باید کنند تحسینت نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی نوشته اند از این سو تو را نخستینت هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است شدیم کوچه نشینت، شدیم مسکینت شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات گدای سفره ی هر سال چهارده سینت تو آمدی که علی را فقط ببینی و بس نداده اند به جز دیده ی خدا بینت یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی اگر چه خاک نشینی، همیشه بالایی مرا اویس شدن در هوای تو کافی است اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی است همینکه بوی تو را در مدینه حس کردم لبم رسید به خاک سرای تو کافی است چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش همینکه فاطمه داری برای تو کافی است همینکه اوّل هر صبح پیش زهرایی برای روشنی لحظه های تو کافی است تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت اگر علی تو باشد به جای تو کافی است قسم به اشهد ان لااله الا الله تو آمدی که بگویی علی ولی الله تو آمدی و ترحّم شدند دخترها چقدر صاحب دختر شدند مادرها تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت بدین طریق چه آقا شدند نوکرها خدای خوب به جای خدای چوب نشست و با اذان تو بالا گرفت باورها بگو: مدینه ی علمی، علی در آن است بگو: که واجب عینی است حرمت درها بریز شیره ی پیغمبری به کام حسین که از حسین بیاید علی اکبرها زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد حسین منی انا من حسین، اکبر شد هزار حضرت مریم کنیز مادر توست تو را بس است همینکه بتول، دختر توست به دختران فلان و فلان نیازی نیست اگر خدیجه ی والامقام همسر توست علی و فاطمه دو رحمت خداوندی برای عالم دنیا و صبح محشر توست به یک عروج تو جبرئیل از نفس افتاد خبر نداشت که این تازه اوج یک پَر توست به عرش رفتی و ماندی در آن تقّرب محض خدا برابر تو یا علی برابر توست تو با علی جریان ساز شیعه اید، اما شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست همیشه شکر چنین نعمتی روی لب ماست که جعفر بن محمد رئیس مذهب ماست...      @aleyasein