eitaa logo
کانال رسمی شعر آل یاسین
6.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
131 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی شعر آل یاسین
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک بند زمزمه شب شام غریبان به سبک آتیشه خونمون آتیشه خیمه ها چند
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک بند زمزمه حضرت علی اصغر(ع) به سبک آتیشه خونمون لالایی اصغرم چش به راهته الان مادر توو حرم تو رو زیر عبا تا خیمه می برم لالایی اصغرم لالایی تشنه لب مادرت ببیندت میشه جوون به لب تیر حرمله سرت رو برده عقب لالایی تشنه لب دست و پا می زنی دست و پامو گم می کنم آروم تر عزیزم یه کم آخرین باره که می گیرم تو رو توو بغل زود اومد سراغت اجل وحید محمدی ع @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ حسین آمد به میدان علی اصغر در آغوشش چو ابری بر رخ ماهی عبای شاه روپوشش...   @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ معما... گهواره خالی می شود با رفتن تو دیگر نمانده فرصتی تا رفتن تو حتی خدا با رفتنت راضی نمیشد عیسای من قربان بالا رفتن تو هر چیز را، هر رفتن نا‌ ممکنی را می‌شد که باور کرد اِلا رفتن تو وقتی گناهی سر نمی‌زد از گلویت یعنی چرا یعنی معما رفتن تو ای کاش می‌بردی مرا با چشم‌هایت یا این که می‌افتاد فردا رفتن تو وقتی که پا در عرصه حق می‌گذاری فرقی ندارد آمدن یا رفتن تو...   @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ عجب مبایعه‌ای... گرفتم این که به صبح آفتاب برگردد علی چگونه به چنگ رباب برگردد   حکایتی است که از شیرخوار ما سر زد کسی سپید بیاید خضاب برگردد   نه التفات سپهر و نه موج رود، مگو که آبروی فرات و سحاب برگردد   دوباره خنده‌ی آن غنچه می‌برد ما را اگر دو مرتبه در گل گلاب برگردد   بسوز منبر و پاسخ به گردنم انداز حسین خطبه بخواند، مُجاب برگردد؟!   دو پلک وقفه، دو خمیازه‌ی قدم در راه حسین آید و گَه با شتاب برگردد   عجب مبایعه‌ای با خدا نوشت حسین که روز حشر ز مردم حساب برگردد   فسانه نیست که تحقیق کرده‌ام این را که لاله تشنه به باغ آید آب برگردد   بیار معنی نازک به یاد مه رویی که ذرّه از در او آفتاب برگردد...   @aleyasein
کربلایی‌امیر برومندامیربرومند - حضرت علی اصغر.mp3
زمان: حجم: 7.47M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | تنظیم بذار تشنه بمونم کربلایی‌امیر ▪️ ویژهٔ ؛ @aleyasein
کانال رسمی شعر آل یاسین
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک بند زمزمه شب شام غریبان به سبک آتیشه خونمون آتیشه خیمه ها چند
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ زمزمه حضرت علی اصغر(ع) به سبک آتیشه خونمون لالایی اصغرم چش به راهته الان مادر توو حرم تو رو زیر عبا تا خیمه می برم لالایی اصغرم لالایی تشنه لب مادرت ببیندت میشه جوون به لب تیر حرمله سرت رو برده عقب لالایی تشنه لب دست و پا می زنی دست و پامو گم می کنم آروم تر عزیزم یه کم آخرین باره که می گیرم تو رو توو بغل زود اومد سراغت اجل بند دوم بالای نیزه ها من نشستم حالا پای نیزه ها تووو گلوت مشخصه جای نیزه ها بالای نیزه ها نرمه حلقوم تو بمیرم برا بابای مظلوم تو یه کمی ببند چشای معصومتو نرمه حلقوم تو اگه بودی الان می خندیدی واسم یه کم نمی ذاشتی تنها بشم اگه بودی الان لالایی می خوندم برات با خنده می کردم صدات وحید محمدی ع @aleyasein
کربلایی‌حسین ستودهزمینه0000.mp3
زمان: حجم: 4.73M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | آغوش خیالی کربلایی‌حسین         ▪️ ؛ ۱۴۰۳ @aleyasein
کربلایی‌حسین طاهریبهترین خبره برای شیعیان.mp3
زمان: حجم: 13.37M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | بهترین خبره برای شیعه‌ها کربلایی 🌺 ویژه ولادت و 💐 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ چند روزی‌ست خدایا که پسردار شده یارب ای کاش علی اصغر خود را نبرد.. @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ مناجات و گریز به روضه حضرت علی اصغر علیه السلام تا گناه آمد زمینم زد، دلم را غم گرفت مادری از راه آمد، دست من را هم گرفت روزگاری چشم هایم زمزمی از اشک بود از دو چشمم اشک را، این معصیت کم کم گرفت توبه ام توبه نشد، اما تو راهم داده ای بین خوبان خدا، چشم تو من را هم گرفت مطمئنم آدم از گریه به جایی می رسد اشک ارثی بود که ذریه ی آدم گرفت من به شوق دیدن روی تو ای حسن تمام مرگ را در لحظه ی مردن بغل خواهم گرفت دست شستم از همه دنیا و دل بستم به تو دست عباس آمد و روی سرم پرچم گرفت گم نخواهد کرد راه بندگی را هر کسی یک نخ از پرچم سیاه روضه را محکم گرفت مطمئنا مادرت زهرا دعایش می کند هر کسی اسم تو را یک بار حتی دم گرفت عاقبت یک روز از داغ تو من جان میدم چند خط از مقتلت را خواندم و قلبم گرفت ناگهان تیر آمد و زیر گلو را ناز کرد ناله از عرش خدا آمد، دل عالم گرفت... وحید محمدی اسفند ۱۴۰۳ @aleyasein
4_5922574981367076991.ogg
زمان: حجم: 471.6K
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ واحد شب هفتم محرم ۱۴۴۷ ه.ق دلم می سوزه یک بار به من مادر نگفتی مراقب باش عزیزم که از روو نی نیفتی کی فکر می کرد، فقط شیش ماه، بمونی پیش مادر هنوزم از، تب دستات ، دلم آتیشه مادر کی فکر می کرد، یه لبخندت، برام حسرت شه اینجور یه بار دیگه، بیا پیشم، مگه چی میشه مادر بعیده بتونم، که بی تو بمونم یه بار دیگه مادر بیا سر بذار روی شونه م علی جان علی جان دلم آتیش گرف با ترک های رو لب هات تو که خوابت میومد چرا پس باز چشمات الان باید، توو آغوشم، می خوابیدی عزیزم دیگه بعد از، تو و بابا، چه امیدی عزیزم اگه سقا، نمی رفت از، کنار ما عزیزم منو با چادر پاره، نمی دیدی عزیزم امونم بریده، شدم قد خمیده نمیدونی مادر چقدر شمر سرم داد کشیده علی جان علی جان وحید محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق ع @aleyasein
زمان: حجم: 353.2K
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ زمینه شب هفتم محرم ۱۴۰۴ از زبان حضرت سکینه (س) از کجا بگم از کجای این ماجرا بگم از یه مادر چش به را(ه) بگم از عطش توی خیمه ها بگم عمو که توو علقمه زمین گیر شد همگی دیدن چقد رباب پیر شد از زندگی سیر شد وسط خیمه قحط آب شد حال داداش علی خراب شد گلوی پاره سهم اصغر ... اسیری قسمت رباب شد غمامونو خدا میدونه امون امون از این زمونه از کجا بگم از سه شعبه ی بی هوا بگم از سر رووی نیزه ها بگم از حکایت اون عبا بگم چه آتیشی زد به قلب این مادر قنداقه ی خونیِ علی اصغر هلهله زد لشکر خندیدن و دل بابا سوخت یه جوری زد که قلب ما سوخت چند تا لباس یادگاریش تووی آتیش خیمه ها سوخت غمامونو خدا میدونه امون امون از این زمونه وحید محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق ع @aleyasein