eitaa logo
کانال رسمی شعر آل یاسین
6.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
131 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مهربان، تبسم هر روزه‌ی تو را صبح سپید مردم ایران نوشته‌اند...   @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ای حضرت مهربان تر از مادرها محتاج نوازشت نوازشگرها! دور از تو و آسمان، زمینگیر شدیم "گنبد" شده آرزوی ما "کفترها"...   @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ روزی اگر بناست فدای کسی شوم سوگند می‌خورم که فدای تو می‌شوم... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ شاه و گدا... هنوز حال و هوایی كه داشتم دارم هنوز طبع گدایی كه داشتم دارم برای گمشدگان یك چراغ روشن كن نیاز به راهنمایی كه داشتم دارم بساط شاه و گدا در كنار هم پهن است كنار جایِ تو جایی كه داشتم دارم همان گدای قدیمی كه داشتی داری همان امام رضایی كه داشتم دارم حرم نگو، عتبات است، تو حسین منی هنوز كرب و بلایی كه داشتم دارم... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ کاخ‌ همه‌ شاهان‌ جهان‌ را‌ که‌ بگردی دربار‌ ڪسے پنــــجرھ فولاد‌ ندارد... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ دل‌شکسته‌می‌رسیم‌اینجا‌ولی‌این‌مهربان با‌مرام‌خود دل ما را مرمّت می‌کند... سید روح‌الله مؤید @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ای مهربان، تبسم هر روزه‌ی تو را صبح سپید مردم ایران نوشته‌اند...   یوسف رحیمی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ آنقدر حرف زیاد است، خودم خسته شدم خوب شد حوصله‌ی پنجره از فولاد است... محسن ناصحی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک ضمانت کردی و صیاد آهو را رهاند چاقوی صیاد از آن تاریخ، ضامن‌دار شد...   @aleyasein
امام رضا... مردِ مردان مَرد امام رضا هم دوا هم که درد امام رضا در تمام وقایع ایران فاتح هر نبرد امام رضا کاش اذن دخول می‌دادی به منِ صحن‌گرد امام رضا بیش از پیش در صفر انگار گنبدت گشته زرد امام رضا به جوادش سپرده در ظاهر هرکه را کرده طرد امام رضا دور تا دور من پُر از صحن است آه.....دورم نگرد امام رضا روضه‌ی سرد و گرم امام حسین روضه‌ی گرم و سرد امام رضا سفره را پهن کرد امام حسین سفره را جمع کرد امام رضا... @aleyasein
بُغض... مردی از راه دور آمده است بر تنش عطر سبز شالی هاست لهجه اش رنگ عاشقی دارد شک ندارم که از شمالی هاست کوله بار ارادتش‌ بر دوش دست در دستِ نور و آیینه پا به پایِ نسیم می‌آمد توشه‌ی التماس همراهش سوی مردی کریم می‌آمد گره‌ افتاده بود در کارش وسط سردسیرِ شرجی بغض خیس باران شده‌ست چشمانش زائر سمفونیِ هشتم عشق پُرِ پينه‌ست سازِ دستانش گوشه‌ای می‌نواخت دردش را گندمی را که دسترنجش بود نذرِ شوقِ کبوتران کرده از همان روستای دلتنگی با خودش عاشقانه آورده پیرمرد استخوان سبُک می‌کرد وقت شرعیِ پنجره فولاد آسمان از دخیلِ بسته پُر است دامنِ سنگفرش گوهرشاد از هزاران دلِ شکسته پُر است بارعامِ جنابِ سلطان بود دست بر سینه‌‌، روبروی غزل خسته از رنجِ این هیاهوها زیر لب گفت: اَلسلامُ عَلَیک ضامنِ مهربانِ آهوها با امام رئوف خلوت کرد ماه جاری‌ست بر تنِ اشکش غربتی تلخ در نگاهش بود هم‌نوا با نوایِ نقاره غم عالم میان آهَش بود بین لحنِ بهار نارنجش "مِه وَچه بَستِریِ آقاجان نَذر دارمِه، تِه جِه شِفا خوامبِه مِن تِه آقاییِ فِدا بَوِم شِه ریکا رِه مِن از شِما خوامبِه" روضه می‌خواند با زبان‌خودش با صدای اذان به خود آمد خاطرات گذشته دور شدند پسرش مرتضی بزرگ شد و داغ‌ها یک به یک مرور شدند مرتضی جبهه رفت و بازنگشت سر به گوش حرم گذاشت و گفت: که جگرگوشه‌اش شهید شده این خزانِ فراق کاری کرد سروِ قَدش شبیه بید شده باغبانی‌ست داغدارِ گُلش...   @aleyasein
ای حضرت مهربان تر از مادرها محتاج نوازشت نوازشگرها! دور از تو و آسمان، زمینگیر شدیم "گنبد" شده آرزوی ما "کفترها"...   @aleyasein