هدایت شده از تنها علاج
🔰#روایت_خادمی
📌 *قسمت اول*
دانشجوی سال اولی بودم، از همان کد پایینیهای کنجکاو که نمیتوانست سر جایش بنشیند، برای پیدا کردن راهم سخت عجله داشتم همه جا سرک می کشیدم، در همین حین خاطرات بچه ها از خادمی هاشون در راهیان نور و #هویزه به گوشم میخورد اما هنوز قلابی دلم را به سمت خودش نکشیده بود.
ترم دوم شروع شد، حال و هوای راهیان نور و خادمی شهدا و #هویزه دانشگاه را فراگرفته بود، قبلا راهیان رفته بودم، مزهاش هنوز زیر دندونم بود، اما خادمی شهدا رو تجربه نکرده بودم و به شدت دوست داشتم اون فضا رو درک کنم.
برنامه راهیان نور و خادمی شهدا را ثبت نام کردم، تاریخ اردوی راهیان نور اعلام شد و رفتیم راهیان نور، دوکوهه، شلمچه و طلائیه و.....وقتی برگشتیم بین بچهها زمزمهی بازههای خادمی بود که کدوم بازه بهتره، بازهی اول که از دست رفت چون خادماش بلافاصله از کاروان راهیاننور جدا شده بودند و رفته بودند یادمان هویزه، خودمونیم ولی دلم خواست، حسابی هم دلم خواست!
*ادامه دارد...*
@hoveize_ir
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰#روایت_خادمی
📌 قسمت دوم
گوشیم زنگ خورد:
_سلام اسمتون برای بازهی دوم خادمی در اومده، میاید یا نه؟
(مردد شده بودم اما سعی کردم در پاسخ دادن عجله نکنم)
+چند روز طول میکشه؟
_تقریبا دو هفته!
(تردیدم بیشتر شد)
+تا چند دقیقهی دیگه خبرش رو میدم
_حله، منتظرم
+یاعلی
زنگ زدم به پدرم و نظرش رو خواستم، گفت هرجور خودت صلاح میدونی، راهیان بدجور نمکگیرم کرده بود دلم رو زدم به دریا و پاسخ مثبت دادم، تازه حرفهای بچهها شروع شده بود؛
_تو که دیروز از جنوب اومدی
_فکر کردی با این کارات شهید میشی؟
_بشین دانشگاه و درست رو بخون
ولی خب بین دانشجوهایی که خادمی هویزه رو تجربه کرده بودن چیزهایی دیده بودم که این حرفها نمیتونستن منصرفم کنن.
بعدا جواب همهی این کنایههایی که شنیده بودم رو فهمیدم، اصلا آدم اگر میخواد خوب درس بخونه و موثر باشه، اگر میخواد سرباز ولایت باشه و توی میدون برای ظهور خودش رو خرج کنه، اگر نگیم برای رسیدن به این اهداف حتما باید خادمی هویزه رو تجربه کنه، حداقل میشه گفت این اتفاق خیلی مسیر رو براش راحتتر و رسیدن به نتیجه رو براش محتملتر میکنه.
ادامه دارد...
@hoveize_ir
@tanhaelaj