eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
327 عکس
28 ویدیو
212 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومت با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
💥فرآینداستنباط و هوش‌مصنوعی 1⃣این امر مسلم است که امر استنباط دارای فرآیند و مراحلی است. یعنی از نقطه‌ای آغاز می‌شود و در نقطه‌ای به اتمام می‌رسد. در تبیین این فرآیند، اختلافاتی مطرح است، لیکن قدرمتیقنی که مورد اتفاق عموم فقها باشد وجود دارد. آن قدرمتیقن عبارت است از: تحلیل مسئله و تبیین موضوع، بیان اقوال فقها در مسئله و طبقه‌بندی آنها، احصاء ادله در مقام، بررسی ادله، نقد و نقض آراء فقها، بیان نظریه مختار. این عناوین با تقدم و تأخری که در برخی از روش‌شناسی‌ها پیدا می‌کنند، مورد اتفاق عموم فقها قرار گرفته است. حال سؤال این است که هوش مصنوعی در کدام یک از این مراحل ورود می‌کند یا اینکه آیا در همه مراحل می‌تواند وارد شود؟ 2⃣ برای پاسخ به این سؤال ضروری است که درباره هرکدام از این مراحل، تبیین تفصیلی صورت بگیرد و ماهیت هوش مصنوعی به صورت تحلیل گردد تا در نهایت، بتوان نسبت میان کارکرد هوش مصنوعی و مراحل استنباط را دریافت. ✳ مرحله اول؛ تحلیل مسئله و تبیین موضوع هر پژوهش واقعی با مسئله آغاز می‌شود. تاریخ فقه نیز نشان داده است که ارجاع مسائل متعدد به فقها زمینه‌ساز شکل‌گیری پژوهش‌های نوین و عرصه‌های بدیع فقهی بوده است. از آنجا که فقیه در پاسخ به مسئله باید مراجعه به منابع فقهی نموده و جواب متناسب را پیدا کند، تحلیل مسئله امری مهم تلقی می‌گردد. چرا که اگر او تحلیلی متفاوت یا اشتباه داشته باشد، به ادله متناسب مراجعه نکرده و پاسخی غلط یا ناقص را ارائه خواهد داد. عمده بار تحلیل مسئله نیز بر روی دوش تبیین موضوع یا است. به عنوان مثال؛ آیا تغییر جنسیت جائز است؟ این مسئله که ذیل خود می‌تواند پرسش‌های متعددی را داشته باشد، از یک موضوع‌شناسی برخوردار است؛ تغییر جنسیت. تبیین موضوع، دامنه مراجعات فقیه به منابع و اقامه ادله را تحدید و مشخص می‌سازد. اگر او تغییر جنسیت را امری شخصی و فردی بداند به همان میزان از ادله مفروضه بهره‌برداری می‌کند و اگر آن را امری اجتماعی و برخوردار از آثار و تبعات فرهنگی بداند به گونه‌ای دیگر با آن مواجهه پیدا کرده و ادله متفاوتی را اقامه خواهد کرد. با این وصف، دو نوع موضوع‌شناسی از یک عنوان تغییر جنسیت به دست می‌آید که دو نوع فتوا را نتیجه می‌دهد. تفاوت جوهری میان این دو موضوع‌شناسی در چیست؟ به نظر می‌رسد پاسخ چنین باشد؛ تفاوت جوهری در دو موضوع شناسی فردی و اجتماعی، موضوعات است. با نظر به اینکه با چه روشی موضوعات و پدیده‌ها را شناسایی می‌کنیم، اندازه و حدود موضوعات، مشخص می‌گردد. همان مثال تغییر جنسیت را در نظر بگیرید. اگر فقیهی با ملاحظه این موضوع را به اجزاء خردتری تجزیه نماید و صرفاً به دنبال درک مفهوم تغییر و جنسیت باشد، در نهایت به درکی شخصی و فردی از این موضوع منتهی می‌شود اما اگر فقیهی دیگر با روش‌شناسی ، حقیقت این موضوع را در ارتباط و پیوند با سایر موضوعات بداند، به یک سیستم کلان اجتماعی راه می‌یابد و درکی اجتماعی از موضوع پیدا می‌کند. ادامه دارد.... 👇👇👇
ادامه از پست قبل.... ↩ حال سؤال این است که؛ آیا هوش مصنوعی در مرحله تحلیل مسئله و موضوع‌شناسی می‌تواند کمک نماید؟ شاید پاسخ این باشد که می‌توان روش‌شناسی مذکور را در قالب برنامه‌هایی به هوش مصنوعی ارائه داد تا بتواند موضوعات را در هر دو ساحت فردی و اجتماعی تحلیل نماید. این پاسخ در بادی امر، به نظر می‌آید درست باشد اما از حقیقتی در آن وجود دارد. توضیح اینکه؛ هرچند موضوع‌شناسی دارای روش‌های مختلفی است که نتایج متفاوتی را بروز می‌دهد، لیکن آن روش‌شناسی‌ها به منتهی می‌شود که از دامنه توان هوش مصنوعی بیرون است. مثلاً در روش‌شناسی تجزیه‌نگر که به ذات مفاهیم توجه می‌کند، ادراکی مفهومی و عمیق از ذوات با بهره‌گیری از لغات، عرف عامه، عرف متخصص، عرف متشرعه و اصطلاح شارع صورت می‌گیرد. این ادراک مفهومی به نظام فکری، قدرت ذهنی، علایق و سلایق افراد وابستگی تام و تمامی دارد. و صرفاً با یک الگوریتم عددی نمی‌توان از عهده آن برآمد. همچنین در روش کل‌نگرانه که به ارتباط مفاهیم و عناوین با سایر مفاهیم و عناوین توجه دارد، ملاحظه این روابط که موضوع و عنوان مسئله با چه عنوانی مرتبط است و با چه عنوانی مرتبط نیست؟ با کدام عنوان ارتباط وثیق و تنگاتنگی دارد و با کدام یک کمتر؟ موضوع مورد نظر در نظام روابط اجتماعی، چقدر وزن و سهم تأثیر دارد؟ و.....این پرسش‌ها متوقف بر ادراکات جامعه‌شناسانه و در برخی موارد روان‌شناسانه از موضوعات است و برخی از امور نیز هویت فلسفی به خود می‌گیرند. با این وصف، روشن است که افراد در این حوزه‌ها زمینه‌ساز شکل‌گیری موضوع‌شناسی خاص آنها خواهد بود و این امر با توان هوش مصنوعی بیگانه است. این در حالی است که هوش مصنوعی صرفاً ماشین محاسبه‌گر است. و سخن نهایی اینکه؛ گزینش یکی از دو روش موضوع‌شناسی امری کاملاً است نه ماشینی، زیرا حقیقت آن گزینش، است که به هیچ وجه درباره هوش مصنوعی امکان وقوعی آن هم مطرح نیست، چه برسد به اینکه واقع شود. 🆔https://eitaa.com/alfigh_alosul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋🏻 ای ! تو همان کسی هستی که عقل کل، ختم رسل، به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: «سلام مرا به آن کسی برسان که را می‌شکافد.» 🔍 اهل نظر خوب دقت کنید؛ (النبیّین) جمع مُحلّی به (ال) است. ⁉️ علوم نبیّین چه خبر است؟ حالا در سینه‌ی نوح چه خبر است؟ در قلب موسی بن عمران با آن آیات تسع چه خبر است؟ در روح عیسی بن مریم با اسم اعظم و ابراء اکمه و ابرص و احیاء موتی باز چه خبر است؟ بعد در اقیانوس بی‌پایانِ قلبِ عقلِ کلِ چه خبر است؟ ❇️ مهم این است که اعیان سنی و شیعه همه نقل کردند: آن کسی که همه‌ی این علوم را می‌شکافد علیهماالسلام است؛ این منصب اوست، مقام اوست که قابل درک نیست. 🎙 حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی 📆 ۲۰/ آذر/ ۱۳۸۶ ◻️ علیه‌السلام ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
۲ 💥فرآینداستنباط و هوش‌مصنوعی ✳ مرحله دوم: احصاء اقوال فقها و طبقه‌بندی آنها 🔸بعد از تحلیل مسئله و تبیین موضوع یا موضوع‌شناسی، موقف نزاع روشن می‌گردد و پژوهشگر فقه می‌داند که به کدام یک از ابواب فقهی باید مراجعه نماید و اقوال فقها پیرامون آن مسئله را به دست آورد. در احصاء اقوال دو حالت مطرح است: 1) مسأله پیش‌روی مسبوق به سابقه در متون فقهی است. 2) مسبوق به سابقه نیست و از سری موضوعات مستحدثه است. 1⃣ در حالت اول؛ که باب مشخصی برای بیان مسئله وجود دارد، هیچ مشکلی برای پژوهشگر مطرح نیست، اما زمانی که مسأله قدیمی است لیکن باب مشخصی ندارد و نیاز به در متون فقهی است، آغاز مشکل پژوهش است. این مشکل نیز در دو سطح قابل طرح است: 1) جستجوی لفظی. 2) جستجوی معنایی. در جستجوی لفظی می‌توان از ظرفیت هوش مصنوعی بهره برد همانطور که این جستجو با نرم‌افزارهای پایین‌تر از سطح هوش مصنوعی نیز امکان‌پذیر است. اما در باب جستجوی معنایی که نرم افزارها نمی‌توانند آن را انجام بدهند و نیاز به برخورداری از سطحی از ادراک است که، بتواند را درک کرده و آنچه را که پژوهشگر در مسئله خویش، به دنبال حل آن است با واژگان مختلف و متفاوت یافته و در اختیار او بگذارد، آیا هوش مصنوعی می‌تواند چنین نقشی را ایفا نماید؟ ادعای مدافعین این است که هوش مصنوعی امکان ادراک معنایی را نیز دارد و این امر برای آن میسر است، لیکن به نظر می‌رسد که چنین دیدگاهی مبتنی بر معنای معنا است و هوش مصنوعی از چنین امکانی برخوردار نیست. زیرا آن معنا و مفهومی که محقق و پژوهشگر از مسئله فقهی دریافت می‌کند، یا باید به صورت الگوریتم محاسباتی در ماشین برنامه‌ریزی شده باشد و او بتواند براساس آنها به معانی مورد نظر دسترسی یابد یا اینکه بدون چنین پشتیبانی برنامه‌ریزی، مستقلاً چنین کاری را انجام دهد. صورت دوم که قطعاً برای ماشین محال است و از ویژگیهای انسان است، صورت اول نیز هرچند با برنامه‌نویسی می‌توان تا حدودی معانی را تبدیل به زبان کامپیوتری کرد، لیکن با توجه به اینکه ادراکات انسانی از معانی، خلق الساعه‌ای است و اینگونه نیست که هرآنچه که به ذهن برنامه‌ریز رسیده است همان هم به ذهن دیگران رسیده باشد و لاغیر، پس نمی‌توان توقع آن را داشت که حتماً ماشین هوش مصنوعی بتواند چنین کاری را انجام دهد. یعنی حتماً اینگونه است که معانی و مفاهیمی به ذهن پژوهشگر می‌رسد که در برنامه‌های کامپیوتری ملاحظه نشده است. چون هر پژوهشگری برخوردار از حساسیت‌ها، افکار و پیش فرضهای خاصی است که زمینه معانی متفاوتی در ذهن او می‌گردد و دامنه این معانی به گستردگی اذهان انسان‌هاست که امکان جمع آنها در برنامه‌های هوش مصنوعی وجود ندارد. 2⃣ در حالت دوم؛ آنچه که درباره جستجوی معنایی گفته شد، درباره نیز می‌توان گفت. موضوع مستحدثه یعنی آن موضوعی که در حیات اجتماعی مسلمانان وجود نداشته، به آن نیاندیشیده و برای آن عنوان و بابی را در متون فقهی نگشوده‌اند. پس موضوع مستحدثه اساساً همراه خود ذهنیت و اندیشه جدیدی را می‌آورد. به نظر می‌رسد که هوش مصنوعی از چنین امکانی برخوردار نیست که بدون برنامه‌ریزی پیشینی، ادراکی مستقل از موضوع مستحدثه داشته باشد. ↩ از آنچه گفته شد، روشن می‌شود که فقط در یک صورت می‌توان از هوش مصنوعی بهره برد و آن هم درباره موضوعات قدیمی و آن هم با جستجوی لفظی و واژگانی. اما آیا هوش مصنوعی می‌تواند بعد از احصاء اقوال، آنها را نماید؟ یعنی اقوال فقها را در چند دسته مختلف تقسیم کرده و مواضع اشتراک و اختلاف آنها را بیان کند؟ یا اگر اجماعی و شهرتی در اقوال وجود دارد بعد از احصاء آنها، اشاره به اجماع نماید؟ بعید نیست که هوش مصنوعی بعد از احصاء اقوال از طریق جستجوی لفظی، بتواند آنها را طبقه‌بندی نماید. لیکن این امر نیز منوط به آن است که این طبقه‌بندی اقوال فقها که از متون آنها صورت می‌گیرد وابسته به درک ایشان نباشد. چه بسا ایشان الفاظی متفاوت را به کاربگیرند و معنایی خاص از آن اراده نمایند و همین امر سبب شود که نوع طبقه‌بندی اقوال متفاوت شود. اگر این طبقه‌بندی در سطح الفاظ باقی بماند یعنی هوش مصنوعی به الفاظ و‌اجب و حرام توجه کند و براساس آن الفاظ، اقوال را طبقه‌بندی نماید مانعی وجود ندارد، اما ممکن است فقیهی ادبیات مختص به خود را داشته باشد که نیازمند ملاحظه قرائن کلامی او و در برخی موارد، متوقف بر شناخت شخصیت فقیه و روش‌شناسی فقهی و مبانی او است، که این شناخت از امکانات هوش مصنوعی بیرون است و اگر چنین ادعایی هم شود، است. 🆔https://eitaa.com/alfigh_alosul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.jpg
54.7K
💥مفتون غیرعمیق مدرنیته ✳ آقای مهدی نصیری، درباره برنامه دیدار آیت الله سیستانی(دام‌ظله‌الوارف) با پاپ رهبر کاتولیک های جهانی، توئیتی را نوشته که واکنش‌های متعددی را برانگیخته است. متن خوبی نیز توسط دوستان سایت مباحثات نگاشته شده است که مطالعه آن خالی از فایده نخواهد بود. می‌خواهم در این یادداشت، آن توئیت را فارغ از نگارنده آن مورد بررسی قرار دهم و نکاتی که به دست می‌آید را گزارش کنم..... 👇👇 http://monir110.blogfa.com/post/24/ 🆔https://eitaa.com/alfigh_alosul
💥مفتون غیرعمیق مدرنیته ✅آقای مهدی نصیری، درباره برنامه دیدار آیت الله سیستانی(دام ظله الوارف) با پاپ رهبر کاتولیک های جهانی، توئیتی را نوشته که واکنش‌های متعددی را برانگیخته است. متن خوبی نیز توسط دوستان سایت نگاشته شده است که مطالعه آن خالی از فایده نخواهد بود. می‌خواهم در این یادداشت، آن توئیت را فارغ از نگارنده آن مورد بررسی قرار دهم و نکاتی که به دست می‌آید را گزارش کنم. 1⃣اولین نکته‌ای که در این توئیت برجستگی پیدا می‌کند، و اندازه‌ای است که نگارنده آن به دیدار مرجعیت نجف با پاپ داده است. در وراء ذهن او این دیدار، متفاوت از سایر دیدارهاست، نه از جهت منزلتی که مرجعیت نجف دارد بلکه بدان خاطر که مرجعیت قرار است با مقامی بالاتر مواجهه پیدا کند که رهبرکاتولیک‌های جهان است. اهمیت این دیدار به بازگشت می‌کند نه آن که دیپلماسی الهیاتی باشد. چرا که اگر موضوع این دیدار فارغ از طرفین آن مهم باشد، از این گفتگوها در حوزه قم فراوان صورت می‌گیرد و دامنه روابط بین الملل حوزه قم از جهات مختلفی گسترده و روبه افزایش است. پس آنچه که مهم است توجه به طرفین دیدار است و در این میان نیز مرجعیت در موقعیتی بالاتر قرار نگرفته است بلکه ادنی از مرتبه پاپ است، زیرا به حوزه قم طعنه زده می شود که، چرا نمی‌تواند با پاپ دیدار کند. 2⃣نکته دیگری که برجستگی دارد، تلقی ماتن از حوزه قم است. او نزاع موجود در حوزه قم را درگیری دوگانه انقلابی و سکولار می‌داند. از آنجا که این نزاع را در کنار اقدامات بین المللی حوزه نجف قرار می‌دهد، به آن نمره مردودی می‌دهد. پس نشان می‌دهد که دوگانه انقلابی و سکولار یا برای ماتن و مهم نیست یا اینکه او هیچ دوگانه مورد نزاعی را در حوزه به رسمیت نمی‌شناسد. خروج از هرگونه تقابل و نزاع، و ورود در عرصه‌ای که هیچ تقابلی نباشد نشان از نظام فکری دارد که اولین درگیری چنین تفکری با است که دوگانه‌های مختلفی را بنیان گذاشته است از جمله؛ مؤمن و کافر. تقابل انقلابی و سکولار نیز ریشه در همان اندیشه فقهی دارد که متعهد به امتدادیابی تعبد و ایمان در مرتبه عمل و عینیت است که در برابر اندیشه قرار می‌گیرد و نافی آن است. و از قضا یکی از کسانی که در این ایام دغدغه اندیشه جهانی پیدا کرده است و سوابقی هم در حوزه فقه و حقوق دارد، دائماً به این نکته اصرار می‌ورزد که باید از دوگانه مومن و کافر رفع ید کنیم و انسانها را به دو بخش تقسیم نکنیم. و اینها تعبیری دیگر از    که به عنوان پروژه‌ای مهم در حال جریان است و در بیان و بنان برخی از اهل سیاست و اندیشه ابراز می‌شود. 3⃣تعبیری که در متن درباره حوزه نجف و حوزه قم آمده است، نظر مخاطب را نیز به خود جلب می‌کند؛ حوزه سنتی نجف، حوزه مدرن، فربه و رسمی قم. این تعابیر در درون متن حاوی نکاتی است. اینکه؛ حوزه نجف با وجود سنتی و غیررسمی بودن اندیشه‌ای جهانی دارد، اما حوزه قم مدرن است و فربه و رسمی و لیکن درگیر منازعات خرد و درونی است. تلقی ماتن از و که اصلی‌ترین وصف دو حوزه نجف و قم در این متن است، نه تنها عمیق نیست بلکه ریشه در پایگاه فکری مدرنیته نیز دارد. یعنی اینگونه نیست که این تقابل از درون اندیشه اسلامی برخاسته باشد، بلکه تقابلی ریشه‌دار در منازعات داخلی است. در اندیشه اسلامی، قدیم و جدید اولویت ندارد و اصلی نیست بلکه جهتگیری افکار و افعال انسان‌ها مهم است، یعنی تقابل ایمان و کفر. در امتداد این تقابل اصلی و اصیل می‌توان از دوگانه قدیم و جدید نیز سخن راند که عبارت دیگری از اقتضائات زمانی و مکانی است. ↩️نهایت اینکه؛ با التفات به متن و قرائنی که در آن وجود دارد، میتوان گفت نویسنده متن مفتون غیرعمیق مدرنیته است و لایه‌ای روئین از غرب را دریافت کرده و دلبسته آن گشته است. و پرواضح بود که ، انسان را به می‌کشاند. @alfigh_alosul
بررسی اعتبار روایت لیلة الرغائب.pdf
443.1K
🔹 عنوان: بررسی اعتبار روایت‌لیلة الرغائب 🔹 نویسنده: سیدمحمودطیب‌حسینی «نویسنده محترم در این مقاله، بررسی خوبی درباره سند روایت لیلة الرغائب از منابع خاصه و عامه انجام داده و ضعف سندی آن را نشان داده است. مطالعه این مقاله، به جهت بررسی‌های سندی توصیه می‌شود.» @alfigh_alosul
اعتبار حدیث ليلة الرغائب.mp3
821.8K
🎧 صوت ♨️ اعتبار حدیث لیلة الرغائب 🎙آيت الله مددی 💡حدیث لیلةالرغائب یک حدیثی هست که آثار جعل در آن مِن رأسه الی ذیله واضحه! 🆔 @rejal_science
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥نگاهی به ایده فقه‌مقاصد و نقد آن ✳ یکی از مباحث مطرح در عرصه فقه معاصر، موضوع توجه به اهداف شریعت در عملیات استنباط است که از آن به فقه‌ مقاصد تعبیر می‌شود. عمدتاً جناب (زیدعزه) در زمان حاضر متکفل طرح این بحث هستند و درباره آن تحقیقات متعدد در قالب کتب، مقالات و نیز سخنرانی‌هایی داشته‌ و دارند. آنچه در ادامه می آید شامل گزارشی مختصر از دیدگاه ایشان و نقدی کوتاه برآن است. این نوشتار نه به عنوان مقاله، بلکه در قالب یادداشت نگاشته شده بود و طبعاً نیاز به تکمیل و افزونه دارد و ارائه آن به عزیزان، جهت مشارکت در فرآیند بحث و نقد نقد می‌باشد.... 👇👇 http://monir110.blogfa.com/post/25/ 🆔https://eitaa.com/alfigh_alosul