#طلبگی 💠 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔻 ما باید بیشتر کار کنیم، خود را پیدا کنیم، کار فرهنگی را بشناسیم، فضای بیرون را بشناسیم، نحوه‌ی برخورد را بشناسیم، کارهای عمیق فرهنگی را شروع کنیم و این نمی‌شود مگر اینکه نیرو تربیت بشود و برای کارهای فرهنگی اساسی در هیچ کجای عالم کاری حساس‌تر از فضای طلبگی نیست؛ 🔸 لذا کوچکترین خدمت به این سبک و تفکر و فرهنگ که متصل به وحی باشد، خدمت به دین خدا است و گریزی نیست برای ما ها که داریم این راه را می‌رویم. کد ۱۲۲۳۵ ▪️ @nasery_ir ▪️ @alhadi_h ‌ ‌

#تشتت 💠 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔻 باید از خویش، به اوج، سفر کرد. موانع این کار، فراوان است و یکی از آن‌ها، تشتّت است. 🔸 نحله‌ی نجف یا مجموعه‌ی افرادی که در طیّ قرون، این‌کاره بوده‌اند، نسخه و درمان‌نامه داشته‌اند و یکی از این نسخه‌ها، برای همین تشتّت است. 🔹 آقا، تشتّت انسان را بیچاره می‌کند! اینکه انسان به نماز بایستد و بگوید: «الله اکبر» و بتواند ذهن را در محضر قرار بدهد، کاری است که یک طیّ طریقی نیاز دارد و باید اندکی با آسیب‌ها، کیفیّت درمان و کیفیّت محو کردن تشتّت از ذهن، آشنا بود. 🔸 انسان، می‌خواهد نماز را اقامه کند. این‌ها قبلاً بوده است و از همین حوزه‌ها برخاسته است و هدیه‌ی خداوند، قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام به انسان، نقطه‌ی اوج ادراکی از حرکت‌ سلوکی است؛ حرکت از آنجایی که هستیم تا آنجایی که باید برسیم. کد ۲۴۹۵۴ ▪️ @nasery_ir ▪️ @alhadi_h

* #کلیپ_صوتی 🎵موضوع: مرحوم #آیت_الله_بافقی 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ زمان: دو دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌

#آیت_الله_ارباب #طلبگی #بصیرت 💠 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔻 اصفهان، عالمانی همچون حاج‌آقا رحیم ارباب داشته است که از شاگردان آخوند کاشی و جهانگیر خان قشقایی بوده‌اند. 🔸 پدربزرگ ما، حاج ملّا باقر ناصری، شاگرد ایشان بوده و خدمتشان می‌رسیده است. این اواخر، مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب، چشمشان نابینا می‌شود. پدربزرگ ما، از نجف به ایران می‌آید و به دیدار ایشان می‌رود و خدمت ایشان عرض می‌کند که چشمتان چطور است؟ 🔹 حاج‌آقا رحیم ارباب می‌فرمایند که حاج شیخ، بصیرت بهتر از بصر است. 🔸 آنان، چگونه به قضیه نگاه می‌کرده‌اند؟‌ حسّی ماورای این بصر هست به نام بصیرت که به معنای ادراک قوای باطنی از چیزهایی است که برای اهل ظاهر، قابل ادراک نیست. این، باعث استحکام و قوّت ایمان می‌شود. 🔹 این‌ها، چیزهایی است که در حوزه‌ به آن می‌رسیده‌اند و لابدّ و ناخودآگاه، ثبت بود و صرف طلبه می‌شد و صرف تعامل می‌شد. جامعه هم این رنگ را می‌گرفت. 🔸 خدا می‌داند که سده‌ی قبل در این اصفهان، شب‌های جمعه در تخت‌فولاد چه خبر بوده است!‌ از اهل ایمان، توسّلات، توجّهات، دعای کمیل‌ها، نمازشب‌ها و دعای ندبه‌ها، مردم تأثیر می‌پذیرفته‌اند. کد ۲۴۹۵۴ ▪️ @nasery_ir ▪️ @alhadi_h ‌ ‌

#سخنرانی_صوتی #زیارت #مراقبه #طلبگی #یاس #امام_رضا 🎧 شرایط اساسی بهره بردن از زیارات اهل بیت علیهم السلام 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری 🗓 تاریخ: ۱۴۰۲/۵/۱۴ ⏱ زمان: ۳۵ دقیقه 📍در جمع اردو طلاب مدرسه علمیه دارالهدی قم در مشهد مقدس ▪️ @alhadi_h ▪️ @nasery_ir ‌ ‌

#طلبگی #استغفار #تبلیغ 🔻 مدیریت ما [حوزویان، در بلاها و گرفتاری‌ها] مدیریت استغفاری و توسلی است، حالا اگر کاری دیگر هم توانستیم، بکنیم، اما این استغفار دستور نوح (علیه السلام) است؛ 🔸 استغفار از افراط و تفریط‌هایی که کردیم تا رحمت الهی جلب بشود، مخصوصاً ادبیات خلقتیِ باران با توجهات باطنیه خیلی نزدیک است و خیلی نزدیکتر است، 🔹 یعنی چه؟ یعنی این قصه، هوشمند است، یعنی چه؟ یعنی هرچه ما بهتر بشویم، بهتر می‌شود. 🔸 قرآن کتاب علم است، کتاب بیان است، کتاب نور است، کتاب هدایت است، وقتی که جریان فراگیر شدن آب را مطرح می‌کند و کشتی نوح به حرکت درمی‌آید با یک جمله‌ی کوتاه که از نکات و دقائق چینش کلمات و حروف است و پشت آن خیلی مطلب است می‌فرماید: «غيضَ الْماءُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ» (و آب فروشد و كار پايان يافت‏/ هود، ۴۴) 🔹 فروکش کردن و طغیان کردن نهرها دست خدا است، آنچه که ما را مبتلا می‌کند عدم استغفار است، باید ارتباط‌های خود را بهتر کنیم. 🔸 آنچه که پیشگیری می‌کند نوری است که از مراکز فرهنگیِ حوزوی، جهت‌دهی بشود، هم برای خود ما و هم برای جامعه‌ی ما، که فقط ارتباط با خدا می‌تواند جلوی بلیه‌ها را بگیرد و این منافاتی با خدمات‌رسانی ندارد، خلط و خبط نشود؛ هر نوع خدمتی از هر کسی برمی‌آید انجام می‌دهد. کد ۱۲۲۳۵ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

#طلبگی #استاد 💠 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔻 شما فکر می‌کنید که وقتی مریمِ خردسال را برای دین خدا در معبد گذاشتند، آسان بود؟! این مادر اینقدر باگذشت بود که حتی سراغ این بچه نمی‌رفت! 🔸 چرا؟ ‌به خاطر اینکه این نفس و این شخص را برای خدا گذاشته بود و این عمل، برای خدا بود. این مادر، با خود می‌گفت که اگر من به دیدار او بروم، مدیریّت نظارتی بر او به هم می‌خورد و از جهت عاطفی، دچار آسیب می‌شود -بالأخره بچه است- و دلش می‌خواهد به خانه بیاید و آنجا را رها کند. 🔹 این مادر، یکی از زنان مؤمنه‌ی روزگار خود است که قرآن، اینطور شخصیّتش را بیان می‌کند. 🔸 در این راه، مدیریّت می‌کرده‌اند و سختی می‌کشیده‌اند و چنین فضاهایی بوده است. 🔹 الآن نیز مجموعه‌ای به نام حوزه‌ی علمیّه، از بهترین مجامع دنیا است! خالص‌ترین نفوس در آن هستند! از جهت طالبین، سرمایه‌دارترین بخش‌های فرهنگی است! 🔸 ولی این طالب، دارد به شما نگاه می‌کند. ای استاد عزیز، حرکت و صحبت شما باید تربیتی، رشدآور و فضیلتی باشد. هم شما و هم ما، تأثیرات کیفیّت ارتباط شاگرد با استاد را دیده‌ایم که انسان، چقدر از شکل و صحبت و کیفیّت مدیریّت اساتید رنگ پذیر است! کد ۲۴۹۵۴ ▪️ @alHadi_h ▪️ @nasery_ir ‌ ‌

#مدرس_افغانی 💠 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔻 بنده یادم است که اوایل انقلاب، شیخی به نام شیخ محمدعلی مدرّس افغانی، از عراق به ایران آمده بود و صدّام، او را بیرون کرده بود. 🔸 من آن زمان، مُغنی می‌خواندم و حاج‌آقا (آيت‌الله ناصری) فرمودند که من در نجف، شاگرد او بوده‌ام و نزد او برو و شاگردی کن. 🔹 بنده، شروع کردم و در تمامی درس‌هایش شرکت کردم؛ از مطوّل گرفته تا قوانین و هر درسی که می‌گفت. 🔸 روزی خودش روی منبر گفت که ای طلبه‌ها، اینقدر مرا اذیّت نکنید. فلانی (من)، پدرش، دایی‌اش و عمویش، ‌همگی شاگردان من بوده‌اند. 🔹 ایشان، اخلاص داشت و نکته‌ی دیگر درباره‌ی ایشان هم این بود که می‌گفت آیا هیچ‌وقت در حرف زدن من متوجّه شده‌اید که دندان ندارم؟ بعد ما دقّت کردیم و دیدیم که واقعاً دندان ندارد! ولی هیچ کدام از حرف‌هایش، نامفهوم نبود. 🔸 می‌گفت که خداوند، مرا برای این طلبه‌ها گذاشته است. قبلاً گاهی [دروس را] خوب می‌خواندند و پای کار می‌ایستادند؛ ولی وقتی کار، نظام‌نامه نداشت، [مشکلاتی پیش می‌آید]. کد ۲۳۹۴۲ ▪️ @alHadi_h ▪️ @nasery_ir ‌ ‌

#شیخ_مرتضی_طالقانی 💠 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔻 در همین مدرسه‌ی سیّد [یزدی (ره) صاحب عروه] در نجف، مرحوم شیخ مرتضی طالقانی زندگی می‌کردند. نقل شده است که هفته‌ای یک شب، از مدرسه بیرون می‌آمدند. مثل استادش آخوند کاشی، مجرّد زندگی می‌کردند و در این مدرسه بودند. اینقدر از دنیا طلبی پرهیز داشتند و زهد داشتند! 🔸 پدربزرگ ما، حاج ملاباقر ناصری، شاگرد ایشان بوده و همراه با حاج‌آقا مصطفی مهدوی -که از آقایان و رئیس حوزه بودند- منظومه را نزد ایشان می‌خوانده است. 🔹 یکی از مراجعِ آن زمان که اهل معنا و از بزرگان معرفتی هم بود، ایشان را برای ناهار، دعوت کرده بود. ایشان گفته بودند که من، همراه با دو نفر از شاگردانم، سه نفری می‌آییم. به پدربزرگ ما و حاج‌آقا مصطفی گفته بودند و سه نفری، به آنجا رفته بودند. 🔸 وقتی سفره‌ی ناهار را انداخته بودند، خود آن آقا که اسمشان را نمی‌آورم و از ساداتِ بزرگ و در شُرُف مرجعیّت بوده‌اند، مشغول خدمت می‌شوند. غذا و ناهارشان هم شوربا (آش) بوده است. وقتی غذا را داخل سفره می‌گذارند، مرحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی، ناگهان گریه‌اش می‌گیرد و می‌گوید که خدایا، تو شاهدی که من تا به حال، شوربای مرجعیّت نخورده‌ام. 🔹 چقدر پرهیز! چقدر زهد! این، زهد انبیا است. همگی، خوبِ خوبِ خوب هستند. مردم از آنان کرامت می‌دیده‌اند؛ از جمله، همین حاج شیخ مرتضی طالقانی در مدرسه‌ی سیّد که بعضی اساتید نقل می‌کردند که عرب و عجم، راه می‌افتادند و به این مدرسه می‌آمدند تا ایشان را پیدا کنند و چیزی از او می‌خواستند که از دیگران بر نمی‌آمد. 🔸 این‌ها، معلول همین درس‌ها، بحث‌ها، تربیت‌ها، ایستادگی‌ها و استقامت‌ها بوده است. کد ۲۳۹۴۲ ▪️ @alHadi_h ▪️ @nasery_ir ‌ ‌

#طلبگی 🔻 حاج‌آقا (آيت‌الله ناصری) می‌فرمودند که من، هشت سال داشتم و همراه با پدرم، از دولت‌آباد به اصفهان می‌آمدیم. یک الاغ داشتیم و سوارش می‌شدیم و با آن، به اصفهان می‌آمدیم. چهار راه بنایی، نزدیک طوقچی بود که به آن نواقلی می‌گفتند و مامورین رضا شاه افراد را کنترل می‌کردند. پدر من، عمامه‌اش را در خورجین می‌گذاشت و وقتی که از آنجا رد می‌شدیم، نزدیک میدان امام و مسجد حاج شیخ محمدعلی، لباس‌های خود را می‌پوشیدند و به مدرسه می‌رفتند. 🔸 مگر آن زمان، توانستند کاری بکنند؟ مگر من عمامه‌ام را به خاطر چند بچه‌ی جُعَلّق [بی‌ادب و فرومایه] که توهین می‌کنند، بر سر گذاشته‌ام که الآن با توهین آنان، تحت تأثیر قرار بگیرم؟ 🔹 من خودم باید عمامه را باور کنم. من خیلی تأسّف می‌خورم! برخی، پیشاپیش شروع می‌کنند عمامه‌شان را بردارند. مگر چه خبر شده است؟ 🔸 ‌حالا اگر زیرِ عمامه‌ی من زدند، چه می‌شود؟ دوباره برمی‌دارم و می‌بوسم و بر سر می‌گذارم. من، این عمامه را تاج افتخار می‌دانم و با آن، زندگی می‌کنم. 🔹 من باید اینقدر عمامه‌ام را باور کنم که اگر کار به جای سختی کشید، حتی اگر کسی بیمار شد، عمامه‌ام را روی بیمار بگذارم و خوب شود. مگر عمامه، صرف فیزیک یک پارچه است؟ 🔸 در حوزه، بیش از هزار سال سابقه دارد! بزرگان ما، افتخارشان این بوده است. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند که ملائکه بدر را دیدم که وقتی برای نصرت مسلمانان آمده بودند، عمامه بر سر داشتند. این عمامه، افتخارِ ما و سبک زندگیِ ما است. کد ۲۳۹۴۲ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

#طلبگی #شهید_مطهری #تبلیغ 💠 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔻 بنده گاهی به رفقا می‌گفتم که شهید مطهری، چقدر خدمت کرد؟ چه به حوزه و چه به دانشگاه. با ورودش به دانشگاه، چقدر به دانشگاه خدمت کرد؟ 🔸 اگر این حوزه، پنجاه نفر شهید مطهّری داشت و همگی در طبقات مختلف تبلیغی، صَرف حوزه می‌شدند، باز هم جا داشت. از بس که نیاز هست! از بس که حوزه، بزرگ است! ‌از بس که مراتب تربیتی در لایه‌های مختلف، جای کار دارد! از بس که علوم اسلامی، جای رشد دارد! 🔹 نگذاریم که هویّت حوزه، گرفته شود. هیچ کاری مثل حوزه و تربیت نفوس، ماندگار نیست. قدردان این نعمت باشیم و فضای حوزه‌مان را نگه‌ داریم. کد ۲۳۹۴۲ ▪️ @alHadi_h ▪️ @nasery_ir ‌ ‌