eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
643 عکس
375 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
راه سوم اگر کسی بنای آرمان جویی نداشته باشد و فقط بخواهد رفاه داشته باشد، بخواهد با آسایش زندگیش را بکند، نخواهد حرفهای گنده گنده معنوی و سیاسی و انقلابی بزند، آیا چنین آدمی میتواند بدون مقابله با قدرتهای دنیا زندگیش را بکند؟ این سوال ساده ولی مهمی است. در دنیایی که همه در پی رفاه و آسایش دنیاییشان باشند. یک اتفاق قهری است و آن اینکه کسی که قدرت داشته باشد از دیگران بهره ببرد این کار را میکند. سرمایه داری غولهای خرپول در چنین دنیایی قهری است. و این غولها چرا باید از دیگران بهره نبرند. چه اصل اخلاقی مانع آنها میشود؟ من اندیشه امثال دکتر را نسبت به برخی ساده دلها بیشتر میپسندم. او معتقد است در این دنیا برای وجود داشتن باید وابسته بود. او لااقل انقدر میفهمد که یا باید مقاومت کرد و مجاهده نمود یا وابسته باشیم راه سومی نیست. برخی ساده دلان خیال میکنند در دنیای کسانی که همه خواسته شان رفاه و آرامش است، میتوان نه وابسته بود و نه درگیر با اراده قلدرهای سرمایه دار. اما غربگرایانی مثل او این را میفهمند که تو هم اگر سرمایه دار ها را رها کنی آنها رهایت نمیکنند. باید در دستگاه اراده آنها هضم شوی تا بهره شان را از تو ببرند. سریع القلم راست میگوید اگر بنا است درگیر شویم، با نگاه مادی محض، آنکه ابزار جنگی قوی تری دارد پیروز است. پس ناچاریم تسلیم شویم. پس ناچاریم باشیم. اما اگر قدرت ایمان و باور ملتها را باور کنیم آن وقت مقاومت شدنی است و همه داستانهای تاریخ انبیا و اولیا هم موید است که قدرت ایمانی بر قدرت مادی میچربد. قدرت امتها و ملتهای متحد چیره میشود. و الا باید وابسته شد. خوب چه ایرادی دارد وابسته شویم، به جایش آنقدر پول جمع میکنیم که قدرتمند شویم.؟ این نظریه هم معلوم است که چقدر اشتباه است. وابسته هر چقدر هم پولدار شود همه داراییش را با یک تصمیم و اراده کسی که به او وابسته است، از دست خواهد داد. لذا هزینه تسلیم یعنی خودت را بفروشی همه داراییت را. او چرا میخواهد وابسته اش باشی؟ برای اینکه از تو بهره بکشد و تو را بدوشد. پس با نیت رفاه هم بیایی وسط ناچاری یا مومنانه مقاومت کنی یا تسلیم شوی و وابسته. غربگرایان ایرانی زبان، وابستگی را انتخاب میکنند و عاقلان، مقاومت مومنانه را. چاره ای نیست. یک سوال دیگر: تا کی مقاومت کنیم؟ تا وقتی که قدرت ایمانتان خود را در قالب ابزار ها و نیروهای مادی نشان دهد. آن وقت قدرتهای مادی عالم هم میتوانند قدرت تو را ببینند. مثل پیغمبری که قدرت معجزه اش را نشان میدهد. قدرت ایمان وقتی در ساحت ابزار مادی و تواناییهای ظاهری بروز میکند، ایجاد میکند. آن وقت میتوان گفت دشمن از ضربه به تو نا امید میشود. مثل امروز که دشمن از نبرد مسلحانه با ما نا امید است. این اتفاق باید در فرهنگ و اقتصاد هم بیفتد. @ali_mahdiyan
را دوست دارم 🔹 خیلی ها معتقدند عصرجدید یک کپی برداری از مدل غربی است که تلاش میکند استعدادهای مردم را منحصر کند در آواز خوانی و ورجه وورجه و تردستی. 🔹اما به نظرم اگر بنا باشد به عصر جدید اشکال کنیم باید اشکالات جدی تری را بیان کنیم. مهمترین اشکال این است که عصر جدید طرحی از جامعه ما را در ذهن مخاطب نهادینه میکند. جامعه ای بیمار آنهم بیماری دیرینه. اما چگونه؟ 🔹جامعه عصرجدید جامعه ای است که اینقدر فاصله طبقاتی آدمها در آن زیاد شده که وقتی دست یک نفر را حتی از طبقات نه چندان پایین اجتماعی میگیری و برایش فرصت فراهم میکنی، همین خودش بهترین سرگرمی برای همه است. چیزی شبیه پولهای کلانی که به عنوان جایزه قرعه ای به یک انسان فقیر و تهیدست میدهند. او ممنون شما است و همه تشویقتان میکنند غافل از اینکه این واقعه فریاد یک زخم کهنه بر پیکر جامعه ما است. زخمی که حالا داریم باهاش بازی میکنیم و سرگرمیم و گویا به رسمیت شناخته ایمش. 🔹جامعه عصر جدید جامعه ای است که درش خواص و نخبگان اهل مهارت و تخصص خاصی نیستند اگر هم هستند لزوما در تخصصشان حرف نمیزنند. بلکه خواص چهره هایی هستند، دقت کنید چهره یعنی همانکه رسانه برای ما درستش کرده، چهره هایی که اجازه دارند درباره همه چیز نظر بدهند و همه به آنها حق میدهند که رای آنها جلوداری کند. و کسی نمیپرسد که دوست داشتن تو مگر چه اهمیتی دارد؟ 🔹اما من عصرجدید را دوست دارم. عنوانی که احساس میکنم حساب شده انتخاب شده و اشاره به دورانی دارد که مردم ایران آغازش کرده اند. عصر جدید نشان میدهد چطور فرهنگ ما و عزم ما و داراییهای ما میتواند هم زخمهای کهنه جامعه مان را مداوا کند و هم ساختارهای ظاهری رفتارها را که در کپی برداریهای مسخره ما ریشه دارد هضم کند. 🔹باید گاهی گداری عصر جدید را از نزدیک ببینی. وقتی قهرمانها و استعدادها زندگی خودشان را روایت میکنند. آرمانهایشان را میگویند. شعار میدهند. میجنگند. شکست میخورند و پیروز میشوند. پرچم و هویت و پدر و مادرشان را دست بوس و پای بوسند. 🔹نمیدانم چه کسی را انتخاب کرده ولی او را همه میشناسند او کسی است که در خفقان اهل هنر در ماجرای فتنه ایستاد و فیلم را بازی کرد. چه کسی را انتخاب کرده خالق موسیقی های سریال که همه اشاره به بوم و هویت خودمان دارند. خالق اثر ماندگاری درباره امام رضا. و همینطور عزیزم که با جمله های عمیق و موثرش فضا را در دست میگیرد. شاید اگر به جز این مجموعه دیگرانی همین فرم را میساختند یک محصول بی ارزش میداشتیم. 🔹جمله مهمی را رفیق هنرمندم مرحوم یادم داد. میگفت مهمتر از محتوا و فرم، اثری است که یک محصول هنری بر مخاطب خود میگذارد. 🔹عصرجدید همه را به یاد استعدادهای نهفته در دل این سرزمین میاندازد که فراموش کرده ایم. حتی محبوب را که مزه سخنانش طعم زندگی است. دختران و پسرانی که استعداد دارند و همه ما مردم با ساختار اجتماعی که ساخته ایم نمیبینیمشان. یعنی در واقع خودمان را نمیبینیم. تلخ است اما تلخی پر از . 🔹عصر جدید بر بیماریهای عمیق جامعه من نشسته اما با آنها کنار نمیاید او حرفی دارد. توصیه ای دارد. به نام همه آرمانهایی که در بستر سرگرمیها میبینیم و میشنویم به مردم ما فریاد میزند «خودمان را فراموش کرده ایم.» بیایید چالش ذهنی خود را مداوا کنیم. چالشی که باعث میشود خودمان را نبینیم و به دستان این و آن بیشتر امید داشته باشیم تا استعدادهای نهفته خودمان. بیایید خود را مداوا کنیم و امیدوارانه خودمان را باور کنیم. زنانمان را کودکانمان را و حتی نسل قبل از خودمان را. حقیقتا دستمریزاد. @ali_mahdiyan
باب القرآن ❤️خدا رحمتش کند. دلم خیلی برایش تنگ شده. هنوز هم وقتی آب میخورم یاد صدای زلال و پرمحبتش میافتم که میگفت مادر جان آب که میخوری هن و هن نکن، بگو سلام بر حسین لعنت بر یزید، و هنوز هم با او تکرار میکنم. ❤️پارسال همین ایام بود که از دستش دادم. صدای مهربانش رو، صورت نورانی و مادرانه اش رو از دست دادم. نه وقتی دلم برای او تنگ میشد وقتی دلم برای خدا تنگ میشد به خانه اش میرفتم. با محبت میآمد و دعایم میکرد. مادر جان ایشالا جای مطهری رو پر کنی. ایشالا عاقبت به خیر بشی. من گفتم لطف خدا باشه.... ❤️کودک که بودم میپریدم در آغوشش و کلی میبوسیدمش و او با لبخند میگفت فدات بشم آقا زاده. شبها پیش او میخوابیدم و نیمه های شب میدیدم جانمازش را پهن میکند و ساعتها مناجات میکند. حرف که میزد دایم از رفاقت و صمیمیت با خدا میگفت و از مرگ که برایش مهیا است و آرزویش را دارد. ❤️از بین همه خاطراتش اما همین دلم را برده. سواد نداشت در حد یک کلاس اکابر. دوران تلخ رضاشاه رو یادش بود که کودک بود و داستان مراقبت از حجابشان را هم یادش بود رضا شاه رو لعنت میکرد. نتونسته بود سواد یاد بگیره. اما میگفت یک روز یکی از فامیل سوره یاسین میخواند احساس کردم مهر این سوره به دلم افتاده. حدود سی سال پیش. نزدیک پنجاه شصت سالش بود اون موقع. میگفت به آن فامیل گفتم خوش بحالت که سواد داری و میتوانی قران بخوانی. همیشه از بیسوادی اش غصه دار بود و پر حسرت. ❤️میگفت آن فامیل هم گفت یک قران بگیر با همین یک کلاس سوادت تمرین کن. از اینجا به بعدش را من یادم هست. گوشه خانه مینشست و به سختی تمرین میکرد از دیگران هم کمک میگرفت گاهی هم گریه میکرد که خدایا نمیتوانم کمکم کن. ❤️توی شصت سالگی قرآن را روان روان میخواند یاسین را که از حفظ میخواند. تا آخر عمرش انیسش قرآن بود. قبرش کنار یکی از درهای بهشت زهرا بود. چند وقت بعد دفنش دیدم اسم اون در را گذاشته اند باب القرآن.... @ali_mahdiyan
گاندو ۱. اینکه مسوولین ما یاد بگیرند رسانه را بعدی از فعالیتهای خود بدانند اتفاق مبارکی است. اتفاقی که جناب در قوه قضاییه آغاز کرده و مهمترین عیب قوه را که بی توجهی به افکار و احساس مردم بود را مورد مداوا قرار داده. حالا سازمان مبارک نیز با ساختن این سریال یک سبک متروک و مغفول در ارایه گزارش کار را احیا کرده. به جای اکتفا به آوردن یک نفر مسوول که آمارهای خشک و بی تحلیل را ارایه کند که کمتر کسی از بدنه مردم با آن رابطه میگیرد، یک مورد درشت و افتخار آمیز را درست و هنرمندانه روایت میکند به گونه ای که به جان مردم مینشیند. کسی که نفهمد درد های امروز کشور ما مربوط است به ذهنیت مردم و نفهمد همراهی مردم مهمتر از هر کار دیگری است ، هنوز با جایگاه حقیقی مسوول در نظام مردمسالاری ولایی فاصله جدی دارد. خصوصا که امروز دوران است. ۲.انصافا سریال فرصت مناسبی را ایجاد کرد که نقشه های دشمن و نسبت دردهای اجتماعی مان را با آن بفهمیم. سخنان در جمع مسوولین سیا در آمریکا و توضیح واقعه اشرافیت بعد جنگ و اتفاقات کشور و نسبتش با داستان تحریمها جذاب و موثر بود. سریال اساسا جذاب بود به نحوی که اگر کسی وسط یک قسمت و بدون دانستن اصل داستان هم مواجه با آن میشد مجذوب و همراه داستان میشد. خوب ساخته شده بود. و در این بستر حرفهای جدی زیادی طرح شد که کار نیمه تمام منبرها و تریبونهای خشک و کم رمق ما را جبران میکرد. ۳.اما نقطه ضعف راهبردی این سریال رو در رویی صریح با دولت بود. اولا بدون این رو در رویی های درشت و صریح کل این سریال نقد دولت میبود بدون ایجاد حساسیت. همینکه مردم میفهمیدند جاسوس تا کجا نفوذ کرده و سیاست های آمریکا و دشمنی و نقشه اش چه بوده برای رسوا کردن گفتمان بیمار دولت کافی بود. ثانیا مواجهه صریح با دولت باعث میشد احساس انسجام مدیران کشور که امروز یک امر راهبردی جدی در مواجهه با دشمن است به چالش کشیده شود و این خطای راهبردی سریال بود. اینکه دولت دیپلمات ذره ذره برجام را پاره میکند و شعار مقاومت میدهد به دشمن القای انسجام درونی میکند و این انسجام مدیریتی را امروز نیاز داریم. ثالثا این مواجهه که خصوصا در چند قسمت پایانی جدی شد باعث شد اصل بحث به حاشیه برود و کلا یک حاشیه بی فایده جدی درست شود. رابعا این احساس را در مردم تقویت میکند که اطلاعات سپاه هنوز سعه صدر لازم برای اینکه یک رکن ملی باشد را ندارد. اتهامی که بارها به آن دامن زده بود. و این سریال میتوانست آن اتهامات را پاک کند که چنین نکرد. ۴.من در مجموع سریال را موفق و نقاط قوتش را بیشتر از نقاط ضعفش میفهمم و حقیقتا باید به مجموعه اطلاعات سپاه و صدا و سیما تبریک گفت برای این سریال موثر و به هنگام لکن ضعف جدی و راهبردی این سریال را نیز نمیتوانم نادیده بگیرم. @ali_mahdiyan
28.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید شماهم دوست داشتید❤️ صدمین جشن در بشاگرد #جهادی_محبین @mahdian_mohsen
خشت و آینه 🌱این نقل را از بچه های رزمنده زیاد شنیده ام که به شوخی میگفتند زمان جنگ نارنجکهای ایرانی سه تا مشکل داشتند یا وقتی ضامنش را میکشیدی توی دستت منفجر میشدند یا پرت میکردی بین زمین و آسمان منفجر میشدند یا میافتاد بین دشمن و منفجر نمیشد. 🌱خاطرات بانمک از کارنابلدی و ضعف ما در استفاده از ابزارهای نظامی را شنیده ایم و زیاد هم خندیده ایم و تعجب کرده ایم. اما کلیپی از یعنی یکی از شاگردان مربوط به همان دووران دیدم که بین رزمنده ها با آن نوای محکم و جوان همیشگی اش میگفت و لاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین 🌱چشم وقتی مسلح به تحلیل و نظام اندیشه واقع نمای توحیدی شد. پشت سر ظواهر ، حقایق را میفهمد در ظواهر هم چیزهایی میابد که هر چشمی نمیبیند و به آن توجه نمیکند. او آن روز میدید که این امت زمانی که قیام میکند در مرتبه ای برتر از لحاظ قدرت قرار میگیرد مثل برتری اعجاز بر سحر . 🌱خدا رحمت کند امام میگفت قدرت مستضعفین را غرق شدگان در دنیا نمیبینند برای همین ضعیف به حسابشان میآورند. میگفت ولی من قدرت شما را با کل قدرتها و ابزارهای مادی قابل مقایسه نمیدانم. 🌱چشمهای غیر مسلح به اندیشه و غیر مومن به سنن الهی اما نمیبینند و مسخره میکنند و باورشان نمیشود باید چهل سال بگذرد تا آن ایمان و برتری عمیق انسانی و الهی بروز مادی پیدا کند آن وقت قدرت نظامی ایران را به چشم ظاهر دریابند. 🌱 آری کسی که یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا است باید ظهور آن قدرت را در عالم دنیا و ابزار ببیند تا باور کند. حالا که آمریکایی را زدیم و انگلیسی را نگه داشتیم و قدرت موشکیمان را به رخ کشیدیم تازه حرف چهل سال پیش آن امام و سیدعلی جوان شاگرد خمینی را باور میکنیم. 🌱داستان قدرت اقتصادی و پیروزی اقتصادیمان بر دنیا نیز همین است سیدعلی پخته معنوی امروز میگوید خیلی زودتر از آنکه باور کنید پیروز میشوید. چه کنیم اگر خیلی ها نمیبینند و باور نمیکنند. @ali_mahdiyan
مقایسه معنوی امام و آیت الله توسط خود آیت الله استاد ما از قول آیت الله رجالی نقل میکرد که ایشان میگفت بعد از نماز جماعت خدمت ایشان رفتم و پرسیدم نسبت و تناسب معنوی شما و چگونه است؟ ایشان اینطور جواب دادند: اول انگشتان دو دست را در یکدیگر گره کردند و فرمودند رابطه ما اینطور بود. بعد با یک دست به آسمان اشاره کردند و فرمودند ایشان اوووووه.... پ ن : من هر زمان یاد این خاطره میافتم ناخودآگاه یاد حضرت آقا میکنم. سلام بر خمینی بت شکن دوران تثبیت و حفظ انقلاب : @ali_mahdiyan
ایران 🌱دیده اید کسی که خیلی اهل خیال پردازی و قصه گویی است میگوییم این شخص اصلا در این عالم نیست؟ واقعیت این است که او حقیقتا در ساحت دیگری از عالم حضور جدی تری دارد. حالا اگر این اتفاق برای یک جمعی بیفتد یا یک جامعه ای بلکه اگر برای کل بشریت این واقعه رخ دهد که همه با هم در عالم تخیل و روایت و قصه حضور جدی تری داشته باشند میتوانیم بگوییم که انسان امروز در حال استقرار در عالم دیگری است. 🌱قبول کنیم یا نکنیم وارد دنیای جدیدی شده ایم. جهانهای درون ما در این عالم جدید ساده تر به هم مرتبط میشوند و همین یعنی سرعت شکل گیری اتحادها و انسجام ها از یک سوی و جدایی ها و کنده شدن ها از سوی دیگر بیشتر شده. اگر خوب به این روال دقت کنیم تصدیق میکنیم که جامعه ما و بلکه کل دنیا با این ابزارها به سرعتی خیره کننده به سمت یک دو قطبی نهایی میتازد. 🌱از سوی دیگر در این دنیای خیالی و مجازی کسی قدرتمندتر است که توان جذب و جمع آوری و تحلیل و تدبیر اطلاعات را دارد. او حقیقتا حاکم در این عالم جدید است. حکومتی نو. از این رو است که نگرانیم که اطلاعات ما در سرورهای دشمن رد و بدل شود، او میداند برای شقه کردن هویت یکپارچه ما هر زمان نوبت چیست او همه آنچه برای تغییر هویت فرهنگی و ارتباطات اجتماعی در دنیای مجازی را لازم داشته باشد پیش چشم خود دارد. حکومت در دنیای مجازی-که تعبیر حقیقی برایش بهتر است-وجود دارد چه قبول کنیم چه نه. فقط باید انتخاب کنیم آیا خودمان حاکم باشیم یا کسی که میخواهد ما را از هم جدا کند؟ 🌱من دغدغه حریم خصوصی در اندازه هویت یک ملت را دارم. دغدغه حریم خصوصی یک فرهنگ با عمق کل تاریخ. دغدغه بازیها و خنده ها و خاطرات مشترکمان را. کاش عالم خصوصی و خیالی خودمان را خودمان تدبیر میکردیم آن وقت به جای آنکه روز به روز از هم غایب شویم و مهجور همان رفاقتها و صمیمیتهای همیشگیمان را نگه میداشتیم. کاش دولتی اسلامی داشتیم. دولتی که بفهمد حضور تحت مدیریت طاغوت چه ضربه های سهمگینی به هویت و جان یک امت میزند. پ ن : ایام انتخابات که نزدیک میشود بیشتر مراقب باشیم. همان قدر که به رای آوردن این و آن توجه میکنیم به چندپاره شدن هویت یکپارچه مان هم حساس باشیم. مراد من اختلافات قدرت طلبان راست و چپ نیست. بلکه دو قطبی و اختلافی است که در جان امت و جوانان حزب الله شکل میگیرد. این اختلاف بر بستر دنیای جدیدی به سرعت شدید میشود. دنیایی که تحت حاکمیت و مدیریت و ولایت شیطان اداره میشود. و این یعنی او میتوان آنچنان را آنچنان تر کند. @ali_mahdiyan
مرده زنده کردن 🌱آیات بعد از آیت الکرسی را دیده اید؟ از ۲۵۶سوره بقره تا ۲۷۴. به نظرم خیلی پر نکته است. از لااکره فی الدین خدای متعال دو خط و دو جریان را معرفی میکند که یکی با طاغوت بسته و یکی با ولایت الله. یکی باعث رشد است و یکی غی. یکی از ظلمت به نور سیر میدهد یکی از نور به ظلمت 🌱بعد تقابل ابراهیم و نمرود است که ابراهیم میگوید ربی الذی یحیی و یمیت و طاغوت هم مدعی میشود که انا احیی و امیت. بحث زنده کردن و میراندن حقیقی و دروغین طرح میشود فبهت الذی کفر. طاغوت توان حیات بخشیدن ندارد و این کار رب حقیقی است که تکوین عالم در دست او است. 🌱آیه ۲۵۹ درباره عزیر پیامبر است که میپرسد انی یحیی هذه الله بعد موتها پرسش او این است که چطور مرده زنده میشود خدا به او نشان میدهد که موت و حیات در دست او است. آیه ۲۶۰ هم ابراهیم از خدا میخواهد زنده کردن را به شهود او برساند و خود مجرای حیات بخشیدن موجودات میشود تا ببیند کیف تحی الموتی. 🌱بعد از این آیات وارد مقوله انفاق میشوند که کمثل حبه انبتت سبع سنابل و بحث ابطال صدقه بالمن و الاذی و همینطور تا لاخوف علیهم و لاهم یحزنون. سوال من این است که بحث از انفاق اموال چه ربطی به آیات گذشته دارد و چه رابطه ای بین این آیات است؟ 🌱آیات در حال بیان قواعد حیات بخشیدن هستند. ما میتوانیم داراییهای خود را اعم از پول و وقت و استعدادها و همه امور ارزشمندمان را زنده کنیم و حیات ببخشیم. زنده کردن داراییها به این است که آن را در راه خدا به کار ببریم آن وقت عمر و استعدادها و پولهایمان زنده میشوند و ثمر میدهند و رشد میکنند ما هم مجرای حیات بخشیدن میشویم. اما همین که پای خودخواهی هایمان وسط میاید همه چیز میمیرد و نابود میشود. 🌱اتصال به جبهه حق و ولی الهی حیات میبخشد. هر چه را به ولی الهی و جبهه او متصل کنیم حیات پیدا میکند و ما نیز چون ابراهیم متصل به جریان احیای مردگان میشویم. @ali_mahdiyan
چرا ظریف تحریم شد؟ 🔹برخی از رفقا مشغول این بحثند که آقای ظریف! دیدی به تو هم رحم نکردند؟ ما همین بودیم. خیلی ها هم مشغول بحث در این باره که پشت ظریف قرار بگیریم و حمایتش کنیم یا نه ؟ و اگر باید حمایتش کنیم، چطور؟ 🔹اما به نظر من ما به این سوال کمتر پرداخته ایم که هدف آمریکا از تحریم ظریف چه بوده؟ تحریم ظریف به شخص او که ضرر مالی نمیزند به تعبیر خودش. بعلاوه ماجرا هم یک دعوای شخصی نیست که بگوییم چون فلان جا موضع گیری تند و روشنی کرد، حالا آنها خواستند حال او را بگیرند. 🔹البته ظریف مدتی است زبان تند و موثرتری پیدا کرده اما دولت آمریکا راهبردش تنبیه آدمها نیست که بخواهد حال او را بگیرد. آنهم حال گیری که روی او ثمری ندارد و آبروی آمریکا را میبرد. پس دلیل تحریم ظریف چیست؟ 🔹چرا آمریکا حاضر میشود یک رفتار خلاف معمول را انتخاب کند ؟ این رفتار چه عایدی برای او دارد؟ چرا آمریکا گارد مذاکره اش را خراب میکند و وجهه آزادی طلبانه اش را کنار میگذارد؟ 🔹واقعیت آن است که راهبرد آمریکا این است که در ایران تغییر اراده ملی اتفاق بیفتد. فشار اقتصادی اگر به تغییر اراده ملی منجر نشود بی فایده شده. این یعنی بخش عمده ای از ماجرا این است که مردم احساس تحریم و خطر کنند و این یعنی بخش عمده ای از ماجرا، کار رسانه ای است. تحریم بدون تاثیر رسانه ای اش بی فایده است و عادی میشود در ایران. دنیا هم باید تحریمهای آمریکا را جدی بگیرد. شرکتها و دولتها باید این گارد را باور کنند تا اجماع رفتاری در برابر ایران شکل بگیرد. 🔹اتفاقی که افتاده این است که تحریم در ایران هنوز در مردم این تاثیر را نگذاشته. هر چه هم زمان از دست میرود تاثیر تحریمها از این جهت کمتر میشود. زمان به ضرر آمریکا است نه ایران. آمریکا نیاز دارد دست به رفتارهایی بزند که بخش قابل توجهی از مردم ایران دوباره متوجه تحریم شوند. خصوصا کسانی که پایگاه اجتماعی امثال ظریف هستند. اینها باید جدی بودن تحریم را فراموش نکنند. 🔹من واقعه را در کنار پیشنهاد برای مصاحبه با صدا و سیمای ایران میگذارم و هر دو را برخاسته از یک خاستگاه راهبردی میدانم. هر دو را دست و پا زدنهای نهایی آمریکا میفهمم برای تقویت بال رسانه ای تحریمها و تهدیدها که به یمن صبر مردم ایران در حال بی اثری است. @ali_mahdiyan
گفتمان جهادی به روایت علی مهدیان قسمت اول از سه قسمت دیگه چهل سالمه اما مثل دختر بچه های ده پانزده ساله شدم. یواشکی طوری که زن و بچه ام نبینن و ناراحت نشن یه گوشه مینشینم و چشمهام رو میبندم و یاد اون لحظه ها میکنم. نمیدونم چرا اینطوری شدم. . مهدی مسکنی گفت این رفیقمون مجرده دیگه ظاهرا اسباب دنیایی براش جواب نمیده شما یه دعایی بکنید که... آقا پرید وسط حرفش و با خنده گفت :طلسم لازم داره کل جمعیت پکید از خنده... . . شب وقتی از بیت آقا بیرون میومدیم به حمید خانمحمدی گفتم باورم نمیشد یک همچین جلسه ای با آقا داشته باشیم. رفیق قدیمیمه بیش از بیست و پنج ساله میشناسمش . . حمید به آقا گفت آقا مردم سیستان که ما براشون کار میکنیم از ما یه خواسته ای دارن میگن شما آقا رو میبینید به آقا بگید اجازه بده ما روستاییهای دور افتاده هم به دیدارشون بیایم آقا گفت خیلی عالیه دفتر توی برنامه های دیدار قرار بدن. بعد رو به حمید کرد و گفت از خود منطقه هم جوانانی هستن که با ارتباط با اونها کار میکنید؟ بهتون کمک میدن؟ حمید گفت بله آقا جمع زیادی توی خود منطقه متصل به جهادی ما کار میکنن آقا گفت خیلی خوبه . . کاش هیچ وقت مزه لحظه هاش از زیر زبونم بیرون نره. همه با نمک شده بودن حاج حسین یکتا یک چشمش مصنوعیه گفت آقا من تنها کسی هستم توی این جمع که همه رو با یک چشم میبینم . حاج آقای قاسمیان گفت من سی و سه سال مداوم هر سال جهادی میرم هم تجربه جمع کردم هم توی ارتباط با مسوولین قالتاق شدم. هر دوش هم نیازه آقا خندید گفت قالتاق شدید پس.... مسکنی گفت آقا این چند نفر حرفشون رو نزنن میرن معتاد میشن... آقا خندید . آنقدر فضا صمیمی بود که هر چی دلمون میخواست به آقا میگفتیم یکی برگشت گفت آقا شما میگید جوانها را به کار بگیرند خوب این ایراد به خودتون هم وارده چند تا انتصابهاتون همه سن بالا بودن. شما آقای حاج علی اکبری رو گذاشتید امام جمعه همه خوشحال شدیم ولی ایشون پنجاه و پنج سالشه خودتون اول انقلاب نزدیک چهل سالتون بود که امام جمعه شدید. خوب چرا الان پیرمردها کنار نمیرن جونها بیان چرا خودتون عمل نمیکنین به این حرفتون آقا خیلی راحت و جدی جواب داد اصلا احساس نمیکردیم داره با یک جوون صحبت میکنه انگار با یکی از مسوولین هم تراز خودش داره حرف میزنه بهش گفت مقایسه با اول انقلاب مقایسه ناقصیه اون موقع واقعا کسی نبود که تجربه کار داشته باشه. برای امام جمعگی هم کسی نبود که من را امام جمعه کردن بعد هم کسی مثل آقای فتاح نه جوان است و نه پیر ولی واقعا به صلاح نیست ایشون رو کنار بگذاریم اما راهکار شما چیه که مدیرهای جوان سر کار بیان؟ _این سوال رو چند بار دیگه هم از اول جلسه پرسیده بود اما کسی جواب نداده بود_ بعد آقا فرمود به نظر من باید رییس دولت یک فرد جوان باشه. اگر یک جوان رییس دولت بشه همه مدیرانی که به طور عادی توی همه سطوح روی کار میان جوان خواهند بود. . برام خیلی جالب بود که آقا اینقدر راحت و جدی با جوانها سخن میگوید . اینقدر راحت خود او رو هم نقد میکردند و او هم صمیمانه نظرش رو میگفت. @ali_mahdiyan
گفتمان جهادی به روایت علی مهدیان قسمت دوم از سه قسمت . . موقع عکس دسته جمعی رفتم کنار آقا ایستادم باورم نمیشد کنار او بایستم و عکس بگیرم بعد پیش خودم گفت بگذار جلوی پاش بنشینم این طوری احساس نزدیکی بیشتری میکردم. جلوی پاش روبروی دوربین نشستم حواسم به بقیه نبود حواسم به دوربین هم نبود . اما یک طوری خودم رو به آقا چسبونده بودم طوری که احساس میکردم عمامه ام به دستهاش میخوره چه احساس خوبی بود زیر سایه او بودم و پشتم هم به او گرم.... . . آقا فرمود بچه ها ثبات قدم داشته باشید مراقب وسوسه ها باشید اخلاص توی جوانی ساده تر است توی جوانی تمرین کنید که در سنین بالا عادت به اخلاص کرده باشید . اگر اخلاص داشته باشید رحمت الهی همینطور بر سرتان میریزد. . . حقیقتا احساس کردم تجربه اش را میگوید نه فقط علمش را... . مستحبات را رعایت کنید نماز با توجه به جماعت در مسجد . . طنین صداش و چشمهای آرام و باوقارش شوخی هایش و خودمانی بودنش نمازش اون موقع که با تربت تبرک میجست و دست به خاک مهر میزد و به عمامه اش میکشید. وقتی دست روی چشمهایش میگذاشت و حدس میزنم آیت الکرسی میخواند ، همه اش لحظه به لحظه جلوی چشمم است . . به محافظینش که تلاش میکردند بچه ها را منظم کنند تا به او فشار نیاید برگشت و گفت رها کنید جوانها را بگذارید راحت باشند . . آنقدر همه حرف زدند که کمتر از بیست دقیقه به خود آقا وقت رسید حرف بزند. تازه وقتی مهدی مسکنی داشت جلوی نعمتی را میگرفت که کمتر حرف بزند آقا برگشت به نعمتی گفت حیف شد داشتم استفاده میکردم انگار دوست داشت نعمتی بیشتر حرف بزند ولی جلوی مدیریت مسکنی بر جلسه را هم نگرفت . . گفت در این جلسه برایم مسجل شد که بچه های جهادی رشد کرده اند خیلی قوی تر از ساخت حمام و دستشویی و اینها شده اند اما هر چه هستید یقین کنید @ali_mahdiyan