eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
638 عکس
366 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
رگ حیات دولت 🌓 برخی خیال میکنند با مرگ ، کار این دولت تمام است. دولت همه سرمایه خود را و توجهات مردم را خرج همین گفتمان کرد و سال به سال شاهد بود. و حالا وقتی این گفتمان در ذهن و دل مردم ریشه کن شود کار تمام است. 🌓 اما به نظرم این نکته کافی نیست. دولت محصول انتخاب مردم است. و این انتخاب فقط برپایه شکل نگرفته بود. بلکه محصول یک بستر مریض اجتماعی است. که عدم توجه به این نکته باعث میشود فرصت تاریخی تجربه شکست برجام، میوه لازم را به دست ندهد. 🌓 آنچه در کشور وجود دارد یک فضای مستعد برای دوقطبی سیاسی است. فضایی که باعث میشود ولو همه شان نزد مردم ناشناس باشند رای بیاورد و لیست کسانی که ولو کارآمدی خود را تا حدی نشان داده اند انتخاب نشود. فضایی که باعث میشود مبنای انتخابها، نفی دیگری باشد نه اثبات خود. فضایی که ماجرای "دیوار و پیاده رو" در آن طرح میشود و موثر میافتد. 🌓 در چنین فضایی، شکست پروژه دولت و گفتمان امید به بیرون، ممکن است تبدیل به یک شود. آن وقت ما بقی اش این است که چه کسی این ناامیدی را مدیریت کند. یک جریان ناامیدی فراگیر را به عقاید و دین میزند که اساسا دین توان اداره ندارد یا دین بنای اداره ندارد. یک جریان ناامیدی فراگیر را به نظام میزند. به رهبری میزند. که متاسفانه امروز هم هم مشغول چنین پروژه ای هستند. اگر جناب تازگی حاضر است جانش را برای رهبر بدهد یا یادشان افتاده برای کار خود از رهبر و نظام اجازه میگرفتند و از آن سو اگر جناب اعلام میکند؛ مسوولین عالی رتبه مانع من بوده اند، این هر دو به دو غرض متفاوت ولی یک پروژه مشترک دارند و آن تحمیل هزینه نا امیدی مردم بر سر رهبری و نظام کلان حاکمیتی است. 🌓به لحاظ روانی آنچه به این پروژه ها کمک میکند فضای مریض دو قطبی است. اگر نفی دیگری در داخل را ضربدر ناامیدی به خارج کنیم نتیجه اش امید به داخل نمیشود. مردم برای بازگشت به خویشتن دچار چنین مانعی هستند. 🌓راه چاره چیست؟ این بماند. اما در همین حد باید توجه کنیم که هر راه حلی امروز باید توان حل و فصل این بیماری را داشته باشد و لااقل توجه به آن داشته باشد والا چه بسا خلاف آنچه میفهمیم نتیجه بدهد. به نظرم رگ حیات دولت ها همین نکته است. سرمایه گزاری روی نا امیدی از دولت توسط حزب الله جواب عکس میدهد باید تلاش کنیم این دو قطبی پر شود. وقتی مانع نگاه مردم را برداریم همه چیز اتوماتیک درست میشود. https://eitaa.com/ali_mahdiyan
دو بیماری حزب الله 🌾 مدتها است بچه های حزب اللهی اسیر دو بیماری درونی است. کم از این دو بیماری ضربه نخورده ایم. بیماری اول اینکه حزب الله در مستوای نظام تعریف نشده بلکه خود را یک جریان شبیه یک حزب یا جناح تعریف کرده است. بیماری دوم اینکه حزب الله را میفهمد اما توان محاسبه و ندارد. ضرب این دو بیماری در هم ما را مدتها است گرفتار کرده. 🌾قدرت تحلیل پیام را نداریم به همین دو دلیل. امروز زمان جا انداختن گفتمان و تشدید آن است. زمان نشان دادن شکست گفتمان و است. الان وقت آن است که جملات رهبری را و و بگویند. کسی که نظام را میبیند نگاهش به مردم است و به جای نیت خوانی و مچ گیری کاری میکند اندیشه و گفتمان عمومی عوض شود. نگران نباشید اگر این گفتمان جا افتاد مردم میدانند به چه کسی رای دهند. 🌾وزن دادن به جمله روحانی توسط سردار و به چشم آوردن تعابیر یک پاسدار از زبان رییس جمهور غرب گرا یک ابتکار عالی در بستر جهانی است. آن وقت ما داریم مباحثات خاله زنکی میکنیم. بس کنید شما را به خدا. 🌾کسی که خود را در ساحت نظام و رهبری تعریف میکند. تعریفها و کمکهای رهبری به دولت را تعارف نمیفهمد. امروز که بهترین وقت برای طعنه و کنایه به دولت است رهبری ایستاده و دارد با این ها کار میکند که بمانند و کشور را اداره کنند. حزب الله این را نمیبیند. 🌾وقتی در اندازه رهبری نظام و مردم بودید. راز امیدواری رهبر و ناامیدی دائمی خودمان را میفهمید. همیشه نا امیدیم. چون مثل کسانی که حزب میگردانند احساس شکست و پیروزی میکنیم. به همین دلیل است که علت حضور در مجمع تشخیص را نمیفهمیم. بعد از هر انتخابات دست روی دست میگذاریم. توان تحلیل را نداریم خیال میکنیم رهبری به زور به برجام تن داد نه به مصلحت و فهم. 🌾آن روز که رهبری از بین جملات صد من یه غاز تعبیر را انتخاب کرد و به چشم آورد خیلی ها نفهمیدند چرا. راز مراقبت رهبری از دولت ها و دولت مردان برای ما جا نیفتاده. 🌾من این دو بیماری را خیلی جدی میبینم این دو بیماری نمیگذارد آن طور که آقا میپسندد آزاد شود. https://eitaa.com/ali_mahdiyan
تحلیل گام دوم در سه سطح 🌲بیانیه گام دوم را لا اقل در سه سطح میتوان تحلیل کرد. سطح تاریخی و تمدنی سطح گفتمانی سطح راهبردی 🌲در سطح تمدنی و تاریخی باید گفت این بیانیه شروع دوران جدیدی را خبر میدهد. همانطور که انقلاب اسلامی 57 را آغاز دوران جدیدی در تاریخ بشریت تفسیر میکند بهمن 97 را نیز آغاز دوران تمدنی و تاریخی جدیدی برمیشمرد. و این یعنی آغاز یک انقلاب دیگر.... 🌲سطح دوم بیانیه سطح گفتمانی است همان لایه ای که در آن ریشه ای ترین جهاد این دوران معرفی میشود. . کاری که خود بیانیه نیز انجام میدهد. گفتمان امید صادق. حالی که هر کس با مطالعه آن احساس میکند. این بهترین ملاک برای نقد جریانهای گفتمانی موجود است. 🌲خروجی جریان ها مهم است. یکی از دوستان میپرسید شما آیا با مخالفید؟ قطعا اینطور نیست. مطالبه گری و حتی نقد شرایط امروز و همینطور نشان دادن کاستی های نظام و دولت و امت همگی مفید است اما خروجی گفتمانی شما مهم است. ببینید چرا کاری که میکند به فرض که دروغ و آبروریزی و اشتباه هم نداشته باشد به ناامیدی میرسد اما روش و و امثالهم خروجی اش امید است. 🌲چرا رهبر ولو مصداقی در نقد دولت و ساختارها وارد میشود ولی خروجی اش امید است. چرا جریان ولو فقر و محرومیت و مشکلات محرومین را به چشم میآورند آن هم به صورت مصداقی ولی امید زا هستند. اما روش ناپخته فلان مجموعه دانشجویی عدالتخواه که دلسوز هم هست به ناامیدی از ساختارها ختم میشود. سبک مطالبه و سبک نقد و سبک نشان دادن نقاط ضعف مهم است. 🌲اما ساحت سوم که از همه مهمتر است معنای راهبردی بیانیه گام دوم است. دشمن نسبت به نابود کردن روحیه انقلاب در مردم ناامید است. برای نابودی روحیه سرکش و انقلابی مردم ایران باید نظام انقلابی که اصلی ترین عامل حفظ انقلاب در مردم بوده نابود شود. 🌲همه این فشار باید ختم شود به . خوب است از این منظر موضع گیریهای بی بی سی را ببینیم. بخشی از نیروهای داخلی نیز به عمد یا به اشتباه همین پروژه را دنبال میکنند. موضع گیریهای و را از این منظر مرور کنید. 🌲بیانیه گام دوم تلاش میکند نسل جوان انقلابی را وارد همه ارکان نظام و دولت کند. جوان گام دوم فقط یک عامل مطالبه گر یا آتش به اختیار نیست. بلکه تلاش میکند را پیش ببرد. گویا انقلاب قطعی است فقط دشمن آن را به تقابل با نظام هدایت میکند و رهبر به حرکت در قالب نظام. 🌲 لایه اول به شرطی به سلامت محقق میشود که این نکته مهم در لایه راهبردی محقق شود و شرط تحقق آن نیز جهاد گفتمانی امید زا در کشور است. @ali_mahdiyan
تنفس دهان به دهان ☘جناب مسوول دفتر دولت اصلاحات مدتی قبل نوشت آنچه جناب را نگران کرده، شعار « اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا » است. این سخن را بعدتر، در جلسه علنی به زبان آورد. اما ماجرا چیست؟ ☘مهمترین عناصری که هویت جریان سیاسی را در دوران شکل میداد ، دو رکن و بود. این که نخبگان این جریان از پایگاه معرفتی غرب این دو مفهوم را تفسیر میکردند و بلکه در همان دوران در فرانسه اعلام کرد که ما مردمسالاری را از غرب فرا گرفته ایم، نکته درستی است لکن دال مرکزی گفتمان اصلاحات در داخل همین دو کلیدواژه بود که هویت مد نظر آنها را شکل میداد. ☘بعد از دولت خاتمی، ظهور دولتی به مراتب محبوبتر که دغدغه های مردمسالارانه اش بومی و از سر اعتقاد به دین و بود، عملا باعث شد این مفهوم از چنگ این جریان خارج شود. دولت هم پشتوانه جدی تری از آرا را داشت و هم رفتارهای مردمی تری از خود نشان میداد. جناب که کاندیدای جریان اصلاح طلب بود با تعیین صلاحیت شد اما کمترین رای را آورد. ماند شعار ☘در انتخابات هشتاد و هشت، یکی از درگاه های جدی نقد رقیب توسط جریان اصلاحات، بود. در مناظره با احمدی نژاد، این مفهوم برای نقد دولت آن روز به کار میرفت. اما ماجرای فتنه۸۸ عملا چهره ای جرزن و آشوب طلب از این جریان نشان داد. ☘در انتخاباتهای بعدی کاندیدای اصلاح طلب ها، در هر دو دوره به نفع روحانی کنار رفت. روحانی شعار اعتدال و امید را به کار میبرد شعاری که بیشتر برای نفی و رد سبک احمدی نژاد بود. سبکی که کمتر به قانون و عقلانیت جمعی تمکین میکرد. روحانی از دوقطبی شکل گرفته در دوران احمدی نژاد بهره برد و تلاش کرد چهره ای پخته و با از خود نشان دهد. اما در این میان کمتر به این موضوع توجه میشد که اصلاح طلبها در حال نابودی گفتمانی و هویتی هستند. ☘ هم مفهوم قانون و هم مردمسالاری در دست جریانهایی غیر از اصلاحات است و آنچه باقی مانده یک جریان بی گفتمان و شکست خورده است که حرف اثباتی ندارد برای گفتن. دولتی که این جماعت تکرارش کردند، همه طرحهایش که بر بستر ارتباطات گسترده با اروپا و آمریکا بود شکست خورد و پز تدبیر و عقلانیتش هم شکست. و این یعنی شکست عملی جریان اصلاحات. ☘این نکته امروز باعث شده این جماعت روی بیاورند به گفتمانی که عملا آنها را از بدنه مردم و نظام جدا میکند. شعارهایی مثل مذاکره با هر شرطی بگوید که در جلسه دیروز با روحانی مطرح شده را در همین جهت باید دید. آزادی و که امثال طرح کردند. و شعارهای ساختار شکن مقابل ارکان قانون، همه فقط برای این است که یک هویت مستقل و غیر، را بتوانند زنده نگه دارند. حال آنکه فقط گام به گام رو به نابودیند. ☘جناب روحانی خطای محض میکند که به این جریان تنفس مصنوعی و دهان به دهان میدهد. چون بیشتر از آنکه این جریان نفس بگیرد، نفس روحانی را خواهد گرفت. @ali_mahdiyan
حلقه های میانی 🌱 نماینده اصلاح طلب ذیل این جمله رهبری که نیاز به را راه چاره دانسته، توییت زده که مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. به طعنه یعنی جناب آقای خامنه ای همان یک احمدی نژاد که جوان حزب اللهی بود برای هفت پشتمان بس است. من از کنار این جمله ساده نمیگذرم. مرضی را در جامعه احساس میکنم. 🌱یک روز میگفت مدیریت کشور اکابر نیست که بی تجربه ها بخواهند واردش شوند یعنی چی یعنی این ها معتقدند باید حلقه بسته ای از مدیران در کشور باشند که مدیریتها درشان دست به دست شود. برای همین وقتی حرف از وحدت ملی میزند مرادش این است که من و و را دوباره بازی دهید. تا وحدت درست شود. حرفی که به صراحت چند روز پیش اذعان کرد. برای این جماعت مدیریت یعنی همین یک مشت پیر و پاتالی که مردم از قیافه شان هم متنفرند. 🌱این بیماری در بدنه بخشی از مردم هم رخنه کرده اینها عادت ندارند بار را بر گرده بگیرند. با این و آن چون همج الرعاع به این سوی و آن سوی میروند و منتظرند دستی از غیب بیاید و مشکلاتشان را حل کند. بنشینند تا بیاید. 🌱روی دیگر همین مرض را اما کسانی دارند که دنبال هستند. یک پیدا شود و ما را از شر این حلقه خلاص کند. باور کنید خیلی از این جوانها عاشق چشم و ابروی دکتر هم نیستند بلکه چون سوپر من دیگری سراغ ندارند پشت او ایستاده اند. میخواهند با قهرمانی مثل او قیام کنند و دولت را تغییر دهند. 🌱اما روش به گونه دیگری است. او معتقد است حتی، اینقدر مهم نیست که عبور مردم از مهم است. باید کاری کنیم که وضعیت مردم و نخبگان به گونه ای عوض شود که کشور استعدادهای خود را نشان دهد. مردم نخبگان جوان و اندیشه های نو را ببینند و رای دهند. 🌱فرض کنید بخواهد این دولت بی فایده، نباشد. بینی و بین الله چند اسم میشناسید که نام ببرید به جای این حضرات. یک مشت اسم که هر سال از بین همینها باید انتخاب کنیم. کاری ندارد، فرض کنید نظارت استصوابی نبود اصلا. هر چه اسم بلدید بشمارید... 🌱اما راهبرد رهبری این نیست. اگر حلقه های جوان به مسایل کلان کشور بیندیشند و راه کار بدهند و اقدام کنند عملا نسل نویی از مدیران و اندیشمندان جوان به مردم معرفی میشوند. آن وقت این جماعت میتوانند نه فقط مورد اعتماد مدیران قبلی بلکه مورد اعتماد متن مردم قرار بگیرند. اندیشه ها و نیروهای نخبه ای که در دامن انقلاب پرورده شده اند متعهدند در نهضت کتابخوانی اهل مطالعه اند اهل امید و حرکتند و شور و نشاط و جرات تغییر دارند. 🌱برای چنین واقعه ای نباید معطل دستگاه های دولتی هم بود چون آنها خودشان مشکلند نه راه حل. اگر آرایش کشور یعنی مردم و نخبگان جوان به سرعت به سمت بروز اندیشه ها و نیروهای جوان برود دچار قحط الرجال و قحط اندیشه نخواهیم بود. نه نیاز است دایم با پیرمردهای حساب پس داده کار کنیم نه سوپر من های پر خطا بلکه دایم از نیروی لایزال مردم مدد میگیریم. @ali_mahdiyan
گاندو ۱. اینکه مسوولین ما یاد بگیرند رسانه را بعدی از فعالیتهای خود بدانند اتفاق مبارکی است. اتفاقی که جناب در قوه قضاییه آغاز کرده و مهمترین عیب قوه را که بی توجهی به افکار و احساس مردم بود را مورد مداوا قرار داده. حالا سازمان مبارک نیز با ساختن این سریال یک سبک متروک و مغفول در ارایه گزارش کار را احیا کرده. به جای اکتفا به آوردن یک نفر مسوول که آمارهای خشک و بی تحلیل را ارایه کند که کمتر کسی از بدنه مردم با آن رابطه میگیرد، یک مورد درشت و افتخار آمیز را درست و هنرمندانه روایت میکند به گونه ای که به جان مردم مینشیند. کسی که نفهمد درد های امروز کشور ما مربوط است به ذهنیت مردم و نفهمد همراهی مردم مهمتر از هر کار دیگری است ، هنوز با جایگاه حقیقی مسوول در نظام مردمسالاری ولایی فاصله جدی دارد. خصوصا که امروز دوران است. ۲.انصافا سریال فرصت مناسبی را ایجاد کرد که نقشه های دشمن و نسبت دردهای اجتماعی مان را با آن بفهمیم. سخنان در جمع مسوولین سیا در آمریکا و توضیح واقعه اشرافیت بعد جنگ و اتفاقات کشور و نسبتش با داستان تحریمها جذاب و موثر بود. سریال اساسا جذاب بود به نحوی که اگر کسی وسط یک قسمت و بدون دانستن اصل داستان هم مواجه با آن میشد مجذوب و همراه داستان میشد. خوب ساخته شده بود. و در این بستر حرفهای جدی زیادی طرح شد که کار نیمه تمام منبرها و تریبونهای خشک و کم رمق ما را جبران میکرد. ۳.اما نقطه ضعف راهبردی این سریال رو در رویی صریح با دولت بود. اولا بدون این رو در رویی های درشت و صریح کل این سریال نقد دولت میبود بدون ایجاد حساسیت. همینکه مردم میفهمیدند جاسوس تا کجا نفوذ کرده و سیاست های آمریکا و دشمنی و نقشه اش چه بوده برای رسوا کردن گفتمان بیمار دولت کافی بود. ثانیا مواجهه صریح با دولت باعث میشد احساس انسجام مدیران کشور که امروز یک امر راهبردی جدی در مواجهه با دشمن است به چالش کشیده شود و این خطای راهبردی سریال بود. اینکه دولت دیپلمات ذره ذره برجام را پاره میکند و شعار مقاومت میدهد به دشمن القای انسجام درونی میکند و این انسجام مدیریتی را امروز نیاز داریم. ثالثا این مواجهه که خصوصا در چند قسمت پایانی جدی شد باعث شد اصل بحث به حاشیه برود و کلا یک حاشیه بی فایده جدی درست شود. رابعا این احساس را در مردم تقویت میکند که اطلاعات سپاه هنوز سعه صدر لازم برای اینکه یک رکن ملی باشد را ندارد. اتهامی که بارها به آن دامن زده بود. و این سریال میتوانست آن اتهامات را پاک کند که چنین نکرد. ۴.من در مجموع سریال را موفق و نقاط قوتش را بیشتر از نقاط ضعفش میفهمم و حقیقتا باید به مجموعه اطلاعات سپاه و صدا و سیما تبریک گفت برای این سریال موثر و به هنگام لکن ضعف جدی و راهبردی این سریال را نیز نمیتوانم نادیده بگیرم. @ali_mahdiyan
لاریجانی ⚡️حدود ده دوازده سال پیش بود. تازه جناب این نظریه خاص خودش رو درباره الزامات عقلی و اخلاقی مطرح کرده بود. نظریه ای که طبیعتا باید با نقد نظریات و و و امثالهم تبیین میشد. جلسه ای به عنوان در حوزه برگزار شده بود و قرار بود ایشون نظریه خودش رو مطرح کند و به عنوان منتقد هم استاد در جلسه حضور داشت. و روشن بود که ایشون از پایگاه نظریه علامه میخواست نظر آقای لاریجانی را نقد کند. ⚡️همین که ارایه جناب استاد لاریجانی تمام شد ، استاد ممدوحی شروع کرد به نقد و بیان نظریه علامه طباطبایی. نقد ایشون که تمام شد، با حالتی که نوعی تمسخر درش بود آقای لاریجانی به آقای ممدوحی گفت خوب از منبری که رفتید استفاده کردیم. یعنی حرف علمی به درد بخوری نزدید. آقای ممدوحی خیلی از ایشان بزرگتر است و با ناراحتی بلند شد که از جلسه خارج شود. به ایشان گفت تو من پیر مرد را جلوی این طلبه ها هو کردی.... ⚡️این خاطره برای من خیلی تلخ بود. با خودم گفتم این بیش از مباحثه های طلبگی است که جدی است. این دیگر بی ادبی است. گذشت تا وقتی نامه سراسر توهین آقای لاریجانی را به جناب دیدم. این بار اما این دیگر یک بی ادبی ساده نبود بلکه آثار عجیب و غریبی را به دنبال داشت. 🔹اولا در شرایطی که تنها نهاد رسمی مقابله با حوزه سکولار در میان طلاب جایگاه اجتماعی داشت ایشون با اینکار ضربه جبران ناپذیری به این نهاد زد. 🔹ثانیا در حالیکه نزدیک انتخابات دوباره طیف غربگرای سکولار به تخریب جایگاه روی آورده ایشان بهترین بهانه را به دست این جماعت داده. 🔹ثالثا در حالیکه آماج تهمت و اهانتها از طرف دشمنان بود این رفتار بهترین بهانه را به دست آنها داد. 🔹رابعا وقتی دشمن روی التهاب داخلی و به هم ریختگی صف مدیران سرمایه گزاری کرده بود و شکل دادن اختلاف به تعبیر رهبر خیانت به شمار میآمد این رفتار چیزی شبیه سبک اختلاف را به ظهور میکشید. حالا خدا را شکر که حضرات آیت الله ها آنقدر بدنه متعصب مردمی نداشتند که جریان به یک اختلاف اجتماعی بکشد. 🔹بهترین بهانه برای ضایع کردن جوانگرایی رهبری بود تا عده ای یاد هاشمی ‌و سکوتهایش را زنده کنند. آن وقت جایگاه نظام که این روزها برای حل هزار مساله مهم کشور به آن نیاز است تضعیف شود و روحانی بهانه پیدا کند که با طرح رفراندوم و امثال آن حاشیه سازی کند ⚡️همه حرفم این است که نگاه کنید ببینید یک بی اخلاقی آخوندی که زیر عبایمان پنهانش میکنیم دیگر در حد آبرو ریزی فلان استاد و آیت الله باقی نمیماند بلکه ضربه های مهلکی به حرکت انقلاب و نظام وارد میکند. ⚡️خدا از سر تقصیرات جناب لاریجانی بگذرد و عاقبت همه ما را ختم به خیر کند. @ali_mahdiyan
کشش ندید ✍از وقتی جناب آن نامه کذایی را خطاب به جناب نوشت، عکس العمل های متفاوتی را شاهد بودیم. گفت این یک دعوای طلبگی عادی بوده. برخی دیگر از بزرگان نیز همین مضمون را گفتند. به نظرم این موضع احتمالا برای آرام کردن فضا بیان شد لکن معنای ناخواسته اش این بود که اخلاق در حوزه علمیه با کف جامعه فرق میکند.بعضی غلطها در حوزه خطا نیست! والا ما که کف حوزه ایم این رفتار را از اصاغر طلاب هم نمیبینیم و مذموم میشماریم چه رسد به این بزرگان. ✍برخی گفتند بگوییم توبه کنند برخی گفتند بگوییم آشتی کنند. اینها هم خوب است ولی این عمل حرام کبیره علنی که رخ داد توبه کافی اش نیست. کدورت شخصی هم نبوده که با عکس مشترک حل و فصل شود. که البته هنوز بعد از چند روز خبری هم از این حرفها نیست متاسفانه. ✍ اما برخی شروع کردند عقده گشایی کردن. که دیدید ما از اول گفتیم بفرما این لاریجانی تون یا این یزدی تون. در جواب باید گفت حساب دروغها و تهمتهایی که به این اساتید زدید و میزنید جدا است. بعلاوه دروغها و تهمتهایتان در زمینه سازی چنین خطایی کم تاثیر نبوده. اگر اینها یک گناه کبیره کرده اند شما با تهمتها و جو سازیهایتان سراپا فسقید. ✍من اما به نظرم رسید از رهبر بخواهم این دو بزرگوار عزل و تنبیه شوند. بله خودم هم میدانستم این اتفاق بعید است رخ دهد. رهبری که را سالها در بالاترین مناصب تحمل میکند با و و و که و که کار میکند دو تن از سرمایه ها و فضلای پای کار انقلاب را به خاطر گناه کبیره علنی حذف نمیکند. اما ... ✍اما اولا باید معلوم شود نقش حزب الله سکوت محض مقابل هم جبهه ای ها نیست. خطای بزرگ را باید جلو گیری کرد. باید بدنه انقلابیون مقابلش بایستند. روشن و به اندازه حجم خطا. نه با لاپوشانی و سلام و صلوات عبور کنیم. ✍ثانیا برخی را با اشتباه گرفته اند. ولایت فقیه اساسا در تعامل با مردم رهبری میکند. برادران مراقب باشیم در اعماق جانمان نظریه پادشاهی فقیه رخنه نکند و الا «و امرهم شوری بینهم» را منحل میکنیم امر به معروف رهبر که امیرالمومنین خواسته بود نفی خواهیم کرد و امام را بی خیال خواهیم شد. ابراز نظر به رهبری اساسا برای جامعه ای که بنا است_ به تعبیر امام و آقا _ همه رهبر باشند، یک امر ضروری است. ✍اما کلا به نظرم کش دادن بیش از حد این داستان هم درست نیست. بالاخره دو استاد بزرگوار و فرهیخته حوزوی یک گناه کبیره علنی کرده اند بله این نشان از بی تدبیری آنها است و عدم عدالتشان. امیدواریم توبه علنی کنند و خدا هم گناهشان را ببخشد و برای انقلاب حفظشان کند. این دلیل نمیشود که ایشان از جبهه ما بیرون باشند و دشمنی کنیم با آنها. حساب دوست خطا کار را از دشمن جدا کنید رفقا. خصوصا که این بزرگواران دارایی ارزشمند انقلابند که حق زیادی بر گردن طلاب کوچکی مثل بنده حقیر دارند. بیش از حد ایستادن روی این موضوع هیچ فایده ای ندارد به جز فراموش کردن امور مهمتری که امروز درگیر آنیم. @ali_mahdiyan
عصر جدید و مایکل جکسون 🌱از بین همه متنهایی که این روزها درباره مطالعه کردم یک متن توجهم را به خود جلب کرد. کانالی که عنوانش را مدتها گذاشته بود، در این باره نوشت: «در این کشور ابتذال هم مثل عدالت سرقفلی دارد. همانطور که عدالت را اگر «دیگران» بگویند و بخواهند، فتنه و منحرف و دشمن امنیت ملی هستند، و اگر «ما» بگوییم و بخواهیم و بکنیم عین حقیقت، اسلام ناب و سیره قدیم انبیاء و اوصیاء و برنامه همیشگی حضرات است؛ ابتذال هم مادامی که بیرون قلمرو ما اتفاق بیفتد و سلبریتی ای بسازد ممنوع است، مگر آنکه در راستای سیاستهای پوپولیستی ما قرار گیرد.» 🌱با خواندن این جملات به ناگاه به یاد چالش ابتدای انقلاب و حضرت امام درباره جمهوری اسلامی افتادم. آنها معتقد بودند صرف تغییر راس ارتش برای اسلامی کردن آن کافی نیست بلکه ارتش یک سیستم و نظام طاغوتی است که باید بالکل نابود شود. اما امام معتقد بود ارتش با تغییر رووس آن در دل جامعه انقلابی و نظام ولایی ما متحول خواهد شد هر چند او راه را برای شکل گیری ساختارهای انقلابی نوپا نبست. ساختارهایی مثل سپاه که با ارتش دست به دست بدهند و به تعبیر خود امام «مانند دو اسم از اسما الله» به یکدیگر مدد دهند و یکدیگر را ویرایش کنند. 🌱سبک رفتار نیز در مقابل قرائت راست از انقلاب است که حتی را از سربرگها حذف نمیکرد چه رسد به تغییر ساختارها و معتقد بود مردم انقلاب کردند و تمام شد حالا بروند خانه شان و کار را به ما بسپارند. سبکی که در کالبد دولت اعتدالی متبلور شده که معتقد است دوران احساسات انقلابی و سر آمده و انقلاب فرآورده ای به نام نظام داشت و تمام. این سبک راست گرایان است. کسانی که عمدتا در ساحت قدرت و ثروت میبینیمشان و طبیعی است که باشند. 🌱اما اندیشه چپ نیز که بعدها و وابستگانش نمایندگیش کردند. آنچه برایش ارزشمند بود شکستن قالبها بود حتی اگر به صورت تبریک تولد آمریکایی باشد. یا آتش زدن حکم دادگاه های کشور و هو کردن به نام . اصلی ترین گناه هم پول داشتن یا قدرت داشتن بود. اگر میگفتی امام بازاریهایی را هم خطاب میکرد تعجب میکنند و میپرسند واقعا؟ 🌱در این میانه اما داستان روشن بود بارها هم گفته شده بود که انقلاب جان است و نظام کالبد آن. ساختارهای غربی و شرقی هم وقتی به دست نظام ولایت امام و امت میافتند هضم میشوند. فرهنگ ایمانی مردم و اراده هماهنگ با ولی جامعه به جان هر ساختاری بیفتد آن را مال خود میکند. به شرط آنکه در دست معتقدین به این فرهنگ انقلابی و آن نظام اسلامی بیفتد. 🌱این جان مایه میتواند از دل شوی کثیف غربی که بر بستر بی عدالتی و ظلم جامعه غربی نشسته و سرگرمیش شده دستگیری رندوم از محرومین برای تفریح کسانی که های بی هویت و غفلتهای شومن ها را لایک میکنند، بله از دل چنین سرگرمیهای غفلت افزایی، دورهمی گرمی را بسازد که روح امید به‌ خویشتن و به استعدادهای فراموش شده خودی و روح توجه به فرهنگ مسیطر ما را زنده میکند. اکسیری که این دوران محتاج آنیم. 🌱توجه به که هنر را برای دردهای جامعه اش میخواهد و امیدوار و آرام و شوهر همراهش و قهوه خانه چی شوخ و آزاد و عاشق و پسر بچه مودب و هنرمندی که دست پدرش را میبوسد که او را متصل به فرهنگ و هنر خودمان پرورش داد و قهرمانی معلول که به پای مادرش میافتد و خاکساری و تواضع را به تماشا میکشد و کارگر آوازه خوانی که حنجره اش را خرج کارگران میکند تا سرود ایران بخواند و که همه اتهامهای جهانی نسبت به زن مسلمان ایرانی را با بودنشان به سخره میگیرند. و هنرمندی که درد مادران انقلابی را تصویر میکند و حتی مهاجرین کشورهای انقلابی را که فقط آمده اند تا پیام همبستگی به ایران اسلامی را برسانند. 🌱و این یعنی ساختاری که به دست «ما» افتاده. ساختاری که اگر در دست «آنها» بود پر از خباثت و زشتی بود.این جان آدمها و اراده آنها است که امور را تغییر میدهد و هیچ جبری مقابل اراده و فرهنگ یک ملت وجود ندارد. اگر بخواهند مستقل باشند نه وابسته. همه چیز به این بر میگردد که مجریان این شو شخصیت فرهنگی مستقل ایرانی را باور دارند یا نه. @ali_mahdiyan
مشارکت ۱۴۰۰ 🔻 کسانی که مشارکت مردم در انتخابات ها اولویت اصلیشان نیست این متن را نخوانند. آنها هم که انتخاب شدنشان گره خورده به مشارکت حداقلی را کار ندارم، اما از آنانکه معتقدند رشد واقعی انقلاب با مشارکت بیشتر مردم در انتخابات مربوط است، سوالی دارم. 🔻آیا اگر و در انتخابات شرکت کنند، بهتر نیست؟ اینها اگر بیایند حتما مشارکت مردم بیشتر میشود قبول دارید؟ با این حساب بهتر نیست از آنها بخواهیم در انتخابات شرکت کنند و به شورای نگهبان و مسوولین هم فشار بیاوریم که تایید صلاحیتشان کنند؟ در عوض انتخابات پر شورتر باشد؟ 🔻راستش را بخواهید از صمیم دل دوست داشتم هر دو میامدند، اگر این دو مشکلی که میگویم وجود نمیداشت. کدام دو مشکل؟ اولا آمدن این دو باعث میشود دو قطبی شکل بگیرد. دو قطبی وجود اختلاف نظر سیاسی بین مردم نیست اگر این بود که بد نبود. طبیعی بود. دو قطبی صرف انتقادهای تند به این و آن هم نیست. در یک خانه ممکن است اختلاف نظر باشد انتقادهای تند هم باشد، اما خانواده منسجم و متحد باشد. دو قطبی یعنی شکستن اتحاد یعنی شق عصای مومنین. یعنی بردن جامعه تا مرز درگیری بین مردم. اثرش چیست؟ مرگ مردمسالاری ولو مشارکت بالا باشد. چرا؟ چون وقتی جامعه متحد باشد رای اکثریت رای همه است اما وقتی دو قطبی است رای اکثریت یعنی حاکمیت اکثریت و استبدادشان بر اقلیت. 🔻ثانیا این دو شخصیت حرمت قانون و نظام را حفظ نمیکنند. یعنی چی؟ مثل بازیکنی که وارد زمین فوتبال میشود اما نه داور را قبول دارد و نه قوانین فوتبال را. حتی در ظاهر. لذا با همه خواهد جنگید. و این مرگ مردمسالاری است. چون وقتی قانون و نظام محترم نبود هر کس تشخیصش را بر دیگران مقدم میکند و این دیکتاتوری و استبداد را شکل خواهد داد. عده ای معتقدند قانون مظهر اراده مردم نیست بلکه آنها مظهر اراده مردمند. (البته من فرض میکنم اینها اساسا اهل جر زنی در رقابت و سیاست نیستند و با مغلوب شدن زیر میز بازی نمیزنند خصوصا جناب خاتمی و اطرافیانش. با این بحث کاری ندارم در اینجا) 🔻خلاصه رفقا! مردمسالاری و مشارکتی که با سوپرمنها بخواهد بیاید، نمیپاید. مخصوصا که اینها نشان داده اند انصافا جامعه را به بی قانونی و دو قطبی و استبداد سوق خواهند داد. پس به نام همان مردمسالاری و مشارکت مردم، امیدوارم این بیماری ها عود نکنند... پ ن. درباره مشارکت حداکثری بیش از این خواهم نوشت @ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
‼️ خدمتی که حصر کرد... 1⃣ یکم. یک اصل کلیدی را فراموش نکنیم؛ جامعه‌ای که در آن کم شود، جامعه رشد یافته است. نفاق از کفر بدتر است. چون منافق، همان کافر در لباس نفاق است. جامعه‌ای که در آن نفاق کم شود، جامعه بلوغ یافته است چراکه دشمن نمی تواند با تزیین و ظاهرسازی آنها را دچار خطا کند. 2⃣ دوم. حوادث ۸۸ چرا لقب گرفت؟ ادعای تقلب؟ خیر. اعتراضات غیرقانونی؟ خیر. آدم کشی و و صدمه زدن به بیت المال؟ خیر. عنوان فتنه تنها به یک دلیل بود: امتزاج غبارآلود حق و باطل؛ به نحوی که حق از باطل قابل شناسایی نبود؛ بقیه موارد ذیل همین عنوان بود. 3⃣ سوم. همان سال رهبری فرمودند ؟ چرا چنین گفتند؟ مگر نبودند شخصیت‌های سیاسی و رسانه ای که علیه فتنه موضع‌گیری کنند؟ بودند؛ پس چرا فرمودند این عمار؟ مگر عمار در تاریخ چه کرده است و چرا آنروز نیازمند عمار بودیم؟ 4⃣ چهارم. در تاریخ ثبت است که نقش عمار در سپاه امیرالمومنین و نشاندن غبار صفّین بود تا حق از باطل تمییز داده شود. عمار فتنه شکن بود. آنروزها مطالبه منتقدین و مخالفان محاکمه سران فتنه بود؛ حال آنکه کشور می خواست. چرا؟ مگر حق‌شان محاکمه نبود؟ حتما بود. امّا قبل از محکمه باید نزد مردم محاکمه می‌شدند. باید فتنه‌ها می شکست تا حق نمایان شود. 5⃣ پنجم. هدف نهایی چه بود؟ حصر کمک کرد زمان بگذرد و غبارها بنشیند و باطل خود را نشان دهد. حصر کمک کرد هیجان های کف خیابان تمام شود تا جامعه عاقلانه صحنه را ببیند. نقش حصر فرصت روشنگری و انداختن نقاب نفاق بود. و این پروژه کلان است. باید مردم بخواهند تا هر تصمیمی ولو قهریه کارساز باشد. با و و نیز با همین راهبرد رفتار کرد. برای تک تک آنها فرمود "از اول می دانستم محق نیستند" اما همراهی می‌کنند تا با گذر زمان و روشنگری نقاب ها بیافتد. رهبری نیز با و و همین کردند. با امثال نیز. 6⃣ ششم. و حالا توهین ها و هتاکی ها در بیانیه موسوی مهم نیست. مهم اینست که گذشت روزگار فتنه. رقیب موسوی آگاهی مردم است. همه چیز روشن است. یک خط است با دو سو؛ یا جریان انقلاب اسلامی و یا مقابل آن که طرفداران داعش و تروریست ها و آدم کش ها و سلطنت طلب ها و رجوی ها و غیره اند. بیانیه موسوی تصریح موکدی بود بر مرزبندی که از ۸۸ با مردم و این خاک و انقلاب پیدا کرد. آنروز نقاب و امروز بی نقاب؛ همین. بیشتر هم لازم نیست جدی گرفته شود. گذشت دوران نفاق؛ این جامعه بلوغ یافته است. ✍ نویسنده: محسن مهدیان 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f