eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
638 عکس
366 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
عدالتخواهی غیر انقلابی 👌اواسط دهه هفتاد وقتی علم مبارزه با و و را رهبری افراشت، هیچ کس فکر نمیکرد این شعار تبدیل به یک حرکت موثر اجتماعی شود اما دیری نگذشت که با همین شعار دولت نقد و سپس نفی شد. 👌عدالتخواهی صورتهای مختلف و متفاوت اجتماعی پیدا کرد یک صورت آن شد جریانهای جوششی که خدمت به مردم و نزدیک کردن جوانان به متن محرومین را هدف گرفتند. یک صورت آن تبدیل شد به جریان مطالبه گری از مسوولین. یک صورت نیز تبدیل شد به گروههایی که تلاش میکردند راه حلهایی برای مشکلات اداره کشور پیدا کنند. 👌اما به طور کلی تمام جریانهای عدالتخواه جوان را میشد به دو دسته تقسیم کرد عدالتخواهی مثبت که تلاش میکرد با تغییر فرهنگ مردم و ایجاد جوششهای مردمی و یا دادن راه حلهای اثباتی و یا نقدهای موثر تئوریک یا اجرایی به حرکت کشور به سمت عدالت مدد رساند و عدالتخواهی منفی. 👌عدالتخواهی منفی بیشتر شور عدالتخواهی داشت ولی از بستر اندیشه انقلاب، خیلی داراییها را اخذ نکرده بود. او هنوز بلد نبود مفهوم با مستکبرین را با جمع کند. هنوز بین حقیقت و عدالت پیوستگی روشنی را درک نکرده بود. حتی نسبت و را نیز با عدالت نمیدانست. لذا اندیشه ای کاریکاتوری داشت که در عمل از گیر دادن به زندگی این مسوول و آن مسوول شروع کرد و تا قرار گرفتن پشت سر این متهم و آن زندانی پیش رفت و در نهایت نیز شد ابزار جدی تکمیل کننده پازل فلان جریان سیاسی مفلوک و بهمان نقشه خارجی ضد مردم. 👌 حتما داستان شکل گیری جریان در غرب را شنیده اید اینها جوانان مخالف سیطره زورمداران بودند اما جهالت و سطحی بودنشان باعث شد همان قدرتمندان بیایند و به اینها بگویند اگر میخواهید اعتراض کنید بروید پشت سر بزرگترین معترض عالم یعنی و بعد اینها شدند شیطان پرست 👌من مشکل امروز کشور را نه رهبری و نه بدنه نجیب امت میدانم. بلکه مشکل را باید دوگانه ای دانست به نام و انباشت جهالت نخبگان دردمند. 👌تا وقتی عدالتخواهی از بستر انقلاب برنخیزد یعنی همه المانهای نظام اندیشه انقلاب اسلامی را در نسبت با عدالت درنیابد، یقین کنید ابزار دست ظالمین عالم خواهد بود. بلایی که بر سر بسیاری از جریانات چپ در دنیا آمد. پ ن. نامه ای که جدیدا به نام جریان عدالتخواه دانشگاه تهران رسانه ای شد نماد یک درد بیست ساله در این جریان است. https://eitaa.com/ali_mahdiyan
نظام 🌾 خیلی وقت است رسم شده به نام انقلاب اسلامی، نظام اسلامی را مورد نقد قرار میدهند. اگر کسی به اسم انقلاب اسلامی، بنای دفاع از نظام را داشته باشد، متهم به و دفاع از وضعیت موجود و امثالهم میشود. 🌾 اما به نظرم یکی از غریب ترین و مظلومترین حقایق امروز، نظام اسلامی ما است. نظامی که صورت بندی آن در قانون اساسی متبلور شده است. من اگر بخواهم دو رکن اساسی و نظام اسلامی را معرفی کنم باید بگویم: اولا و ثانیا . 🌾 شاید هیچ موضوعی به اندازه این دو موضوع هم در خبرگان قانون اساسی سال 58 و هم ده سال بعد در مباحثات اصلاح و ترمیم قانون اساسی مورد اهتمام اندیشمندان انقلابی نبوده باشد. همه ارکان قانون اساسی حول همین دو محور کلیدی سامان یافته است. 🌾 اگر به این دو عنوان توجه کنیم حاکمیت را برای امت و امام مطرح کرده است. مقوله حاکمیت صورت حقوقی یک ارتباط اجتماعی حقیقی است که عمق آن نیز از جنس پیوستگی روحی است. حاکمیت صورت است. ولایتی که مردم نسبت به یکدیگر دارند و نسبت به جامعه دارند و ولایتی که حاکم نسبت به مردم دارد. 🌾 ولایت رکن اساسی است. روایات متعدد داریم که ارکان شریعت را بر میشمارد و رکن ارکان را نیز ولایت معرفی میکند. این ولایت که در سطح فقه و شریعت از آن نام میبرند همان حکومت است. 🌾 اگر صورت همه دین و معنویت را شریعت بدانیم و چارچوب صورت همه شریعت را ولایت و بدانیم. قانون اساسی ما ترسیم کننده این رکن ارکان است. قانون نقش اساسی در تغییر سبک زندگی ما دارد. قانون نقش اساسی در سبک تصمیم گیری و اداره کشور دارد. قانون نقش اساسی در صورت بندی همه رفتارهای اجتماعی و ارتباطات ما دارد. و قانون ترسیم کننده صورت نظام است. 🌾 اکنون همانطور که شریعت صورت همه دین است. نظام نیز صورت همه انقلاب است. ، عبارت دیگری از حفظ ولایت است. عبارت دیگری از حفظ شریعت است. 🌾 هیچ قدرتی در این کشور توان حفظ نظام را ندارد نه موشکها نه ای نه پول نفت و نه هیچ چیز دیگر. آنچه نظام را حفظ کرده است قدرت مردم بوده است و لا غیر. قطعا بدون این منشا قدرت، نظام توسط کل عالم تغییر پیدا میکرد تا صورتی طاغوتی و استبدادی بیابد. 🌾 است که این نظام حفظ شده است و این یک دستاورد غیر قابل کتمان برای این امت است..... https://eitaa.com/ali_mahdiyan
امام زمان و پطرس 🌺درباره اینکه پطرس چگونه جانشینی برای مسیح بوده اختلاف است. پطرس از این جهت مهم است که او را اولین پاپ و بانی کلیسا میدانند. برخی میگویند او مولای معنوی و استاد طریقت و سلوک بوده فقط و حکومت چه به نحو خلافت بوده باشد یا بی ربط به مسیح و چه به تغلب و زور بوده باشد یا به تصمیم مردم به هر حال ربطی به او نداشته. برخی میگویند او پادشاه معنوی و حاکم علی الاطلاق زمین بوده و همین یعنی یک و معنوی. 🌺فهم شیعیان از به شدت تحت تاثیر فرهنگ بیگانه غربی است. برخی رابطه با امام زمان را رابطه ای در اندازه سلوک معنوی و شخصی و بی ربط به دنیا فهمیده اند و برخی او را حاکمی که اگر بیاید همه چیز به دست قدرتش حل میشود. هر دو فهم هم خروجیش انفعال در دنیا است و سپردن کار به خرپولهای زورگو. 🌺یا انا ههنا قاعدون سر میدهند و اذهب انت و ربک میگویند یا مینالند که « کی به یک گل بهار میآری...» انتظار از سوپر منی که با معجزه همه چیز را حل و فصل میکند. و البته اگر بیاید صورت ولایت و حکومتش یک حکومتی است که او فقط میگوید و دیگران هم دانسته و ندانسته تابعند و هیچ کاره. حکومت مردم، مال دوران است نه ظهور و حرف چرندی که به درد دوران قبل از ظهور میخورد. 🌺اندیشه چه پیش از و چه پس از آن در این نکته مشترک است که یا دنیا یا آخرت. اینها حکومت دینی و ولایت حواریون را از عینک استبداد مقدس میبینند و نه جمهوری معنوی و دینی. 🌺و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا یعنی حکومت مردم که روایات بر دوران امام عصر تطبیق میدهند. و امرهم شوری بینهم نیز رفتار و شیوه حکومت صالحان است.هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین نیز و... و خلاصه کلمات قرآن تبیین رابطه ولایت است. رابطه با امام زمان را از پشت عینک مردمسالاری دینی باید شناخت نه استبداد دینی. 🌺اینطور صحنه را ببینیم هم علت غیبت را میفهمیم که علتش ما هستیم . هم سبک ظهور را میفهمیم که خروجی رشد مردم است نه اعجاز یک نفر سوپرمن . هم سبک حکومت را میفهمیم که مردمسالاری دینی است که مردمی ترین حکومت عالم حکومت او است. هم رابطه خورشید پشت ابر را. 🌺خمینی فهم ما را از مهدویت بسامان کرد. رحمت خدا بر او. @ali_mahdiyan
تنفس دهان به دهان ☘جناب مسوول دفتر دولت اصلاحات مدتی قبل نوشت آنچه جناب را نگران کرده، شعار « اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا » است. این سخن را بعدتر، در جلسه علنی به زبان آورد. اما ماجرا چیست؟ ☘مهمترین عناصری که هویت جریان سیاسی را در دوران شکل میداد ، دو رکن و بود. این که نخبگان این جریان از پایگاه معرفتی غرب این دو مفهوم را تفسیر میکردند و بلکه در همان دوران در فرانسه اعلام کرد که ما مردمسالاری را از غرب فرا گرفته ایم، نکته درستی است لکن دال مرکزی گفتمان اصلاحات در داخل همین دو کلیدواژه بود که هویت مد نظر آنها را شکل میداد. ☘بعد از دولت خاتمی، ظهور دولتی به مراتب محبوبتر که دغدغه های مردمسالارانه اش بومی و از سر اعتقاد به دین و بود، عملا باعث شد این مفهوم از چنگ این جریان خارج شود. دولت هم پشتوانه جدی تری از آرا را داشت و هم رفتارهای مردمی تری از خود نشان میداد. جناب که کاندیدای جریان اصلاح طلب بود با تعیین صلاحیت شد اما کمترین رای را آورد. ماند شعار ☘در انتخابات هشتاد و هشت، یکی از درگاه های جدی نقد رقیب توسط جریان اصلاحات، بود. در مناظره با احمدی نژاد، این مفهوم برای نقد دولت آن روز به کار میرفت. اما ماجرای فتنه۸۸ عملا چهره ای جرزن و آشوب طلب از این جریان نشان داد. ☘در انتخاباتهای بعدی کاندیدای اصلاح طلب ها، در هر دو دوره به نفع روحانی کنار رفت. روحانی شعار اعتدال و امید را به کار میبرد شعاری که بیشتر برای نفی و رد سبک احمدی نژاد بود. سبکی که کمتر به قانون و عقلانیت جمعی تمکین میکرد. روحانی از دوقطبی شکل گرفته در دوران احمدی نژاد بهره برد و تلاش کرد چهره ای پخته و با از خود نشان دهد. اما در این میان کمتر به این موضوع توجه میشد که اصلاح طلبها در حال نابودی گفتمانی و هویتی هستند. ☘ هم مفهوم قانون و هم مردمسالاری در دست جریانهایی غیر از اصلاحات است و آنچه باقی مانده یک جریان بی گفتمان و شکست خورده است که حرف اثباتی ندارد برای گفتن. دولتی که این جماعت تکرارش کردند، همه طرحهایش که بر بستر ارتباطات گسترده با اروپا و آمریکا بود شکست خورد و پز تدبیر و عقلانیتش هم شکست. و این یعنی شکست عملی جریان اصلاحات. ☘این نکته امروز باعث شده این جماعت روی بیاورند به گفتمانی که عملا آنها را از بدنه مردم و نظام جدا میکند. شعارهایی مثل مذاکره با هر شرطی بگوید که در جلسه دیروز با روحانی مطرح شده را در همین جهت باید دید. آزادی و که امثال طرح کردند. و شعارهای ساختار شکن مقابل ارکان قانون، همه فقط برای این است که یک هویت مستقل و غیر، را بتوانند زنده نگه دارند. حال آنکه فقط گام به گام رو به نابودیند. ☘جناب روحانی خطای محض میکند که به این جریان تنفس مصنوعی و دهان به دهان میدهد. چون بیشتر از آنکه این جریان نفس بگیرد، نفس روحانی را خواهد گرفت. @ali_mahdiyan
فهم غربی از ترجمه اصطلاحات ❄️ میگوید معادل مفهوم نیست. او مدعی است دموکراسی دو بخش دارد یکی دمو و دیگری کراسی. کراسی در زبان یونانی از «آرخین» گرفته نشده که به معنای «با تحکم فرمان راندن» است. بلکه از «کراتین» گرفته شده که به معنای«بی تحکم فرمان راندن» است. از سوی دیگر ارسطو توضیح میدهد که حکومت دموکراسی در واقع «حکومت قانون» است نه خواست عموم مردم. سیدجواد توضیح میدهد که اساسا نقیض دموکراسی است. حکومت با تحکم مردم معنای مردمسالاری است و حکومت بی تحکم قانون معنای دموکراسی است. ❄️اما چند نکته در این باره : 💧اولا قانون در ساختار دموکراسی از خود مردم گرفته شده است. در حاکم کردن مردم بر خودشان میتوان عواطف مردم را مبنا قرار داد و میتوان اندیشه آنها را ملاک گذاشت. هر دو هم حکومت مردم است ولی دومی حکومت عقل است. لذا امثال که پیش از رنسانس حاکمیت مردم را در فضای کلیسا به تبع از اندیشه ارسطو مطرح کردند اشاره به همین ویژگی کرده بودند. 💧حقیقت آن است که بین دموکراسی دنیای مدرن که بر محور آزادی حیوانیت انسان سامان گرفته با دموکراسی ارسطویی که درش توجه به حاکمیت عقل و قانون است فرسنگها فاصله است و طبیعتا این اشکال به غربیها اولا وارد است. 💧دوم اینکه حکومت مردم «بر چه کسی؟» مراد است اگر بر خودشان مراد است این دیگر تحکم و غیر تحکم درش فرقی ندارد. به قول چون حکومت بر خود واقع میشود عین آزادی است. 💧سیدجواد طباطبایی معتقد است تغییر و ترجمه لفظ اساسا خطا است و لفظ باید عینا وارد زبان دیگر شود تا درست فهمیده شود این مبنا غلط است و باعث تاثیر و بلکه تحمیل ساختار مفاهیم یک جهان اجتماعی بر جهان و هویت فرهنگی دیگر میشود. تغییر ظاهر لفظ بر اساس ساخت و بافت گویش یک فرهنگ و همینطور معادل سازی های- ولو ضعیف- معنایی باعث میشود یک لغت بتواند در بافت فرهنگی و بستر مفاهیمی که وارد آن شده است، تغییر کند و معنای متناسبی با آن فرهنگ پیدا کند. 💧اما اساسا اشتباه سیدجواد طباطبایی این است که خیال میکند طرح مفهوم مردمسالاری از ترجمه تحت اللفظی آریان پور صرفا اخذ شده حال آنکه اینطور نیست. این ترجمه توسط اندیشمندان انقلاب اسلامی برگزیده و«انتخاب» شد و دلیل برگزیده شدنش صرفا یک ترجمه و معادل سازی ذهنی نبود بلکه ابتدا نگاه به حقیقتی شده که این مفهوم در پی آن بوده سپس از دریچه «نظام اندیشه دینی» همان عینیت نگاه شده و رسا ترین مفهوم برای بیان آن حقیقت، انتخاب شده است. این یک ترجمه نیست بلکه تعبیر بومی از یک واقعیت است. لذا در بستر این نظام فکری ارتقای مفهوم غربی هم رخ داده. اساسا مردمسالاری از بستر مفاهیم دینی اخذ شده نه فرهنگ و تمدن غربی. 💧در نظام مردمسالاری دینی مردم حتی عقل را هم حاکم نمیکنند بلکه فراتر از عقل یعنی شرع را در راس مینشانند لذا در واقع حکومت قانون شرع را انتخاب میکنند و این عین حکومت خودشان بر خودشان است چون این عین انتخاب عقل آنها است. 💧سالار بودن هم اشاره به برتری و تسلط و علو هویت واحد آنها دارد چون من برتر و الهی مردم بر من حیوانی و نفسانی و متکثرشان شان حاکم میشود. 💧با این حساب اگر چه دلایل سیدجواد وارد نیست ولی حقیقت این است که اساسا ترکیب اشاره به ساختاری برتر و پیشرفته تر از دارد. تعبیر مردمسالاری دینی قطعا اشاره به هویتی دارد که با طرحهای آریستوکراسی و دموکراسی و الیگارشی و امثالهم قابل مقایسه نیست. @ali_mahdiyan
کشش ندید ✍از وقتی جناب آن نامه کذایی را خطاب به جناب نوشت، عکس العمل های متفاوتی را شاهد بودیم. گفت این یک دعوای طلبگی عادی بوده. برخی دیگر از بزرگان نیز همین مضمون را گفتند. به نظرم این موضع احتمالا برای آرام کردن فضا بیان شد لکن معنای ناخواسته اش این بود که اخلاق در حوزه علمیه با کف جامعه فرق میکند.بعضی غلطها در حوزه خطا نیست! والا ما که کف حوزه ایم این رفتار را از اصاغر طلاب هم نمیبینیم و مذموم میشماریم چه رسد به این بزرگان. ✍برخی گفتند بگوییم توبه کنند برخی گفتند بگوییم آشتی کنند. اینها هم خوب است ولی این عمل حرام کبیره علنی که رخ داد توبه کافی اش نیست. کدورت شخصی هم نبوده که با عکس مشترک حل و فصل شود. که البته هنوز بعد از چند روز خبری هم از این حرفها نیست متاسفانه. ✍ اما برخی شروع کردند عقده گشایی کردن. که دیدید ما از اول گفتیم بفرما این لاریجانی تون یا این یزدی تون. در جواب باید گفت حساب دروغها و تهمتهایی که به این اساتید زدید و میزنید جدا است. بعلاوه دروغها و تهمتهایتان در زمینه سازی چنین خطایی کم تاثیر نبوده. اگر اینها یک گناه کبیره کرده اند شما با تهمتها و جو سازیهایتان سراپا فسقید. ✍من اما به نظرم رسید از رهبر بخواهم این دو بزرگوار عزل و تنبیه شوند. بله خودم هم میدانستم این اتفاق بعید است رخ دهد. رهبری که را سالها در بالاترین مناصب تحمل میکند با و و و که و که کار میکند دو تن از سرمایه ها و فضلای پای کار انقلاب را به خاطر گناه کبیره علنی حذف نمیکند. اما ... ✍اما اولا باید معلوم شود نقش حزب الله سکوت محض مقابل هم جبهه ای ها نیست. خطای بزرگ را باید جلو گیری کرد. باید بدنه انقلابیون مقابلش بایستند. روشن و به اندازه حجم خطا. نه با لاپوشانی و سلام و صلوات عبور کنیم. ✍ثانیا برخی را با اشتباه گرفته اند. ولایت فقیه اساسا در تعامل با مردم رهبری میکند. برادران مراقب باشیم در اعماق جانمان نظریه پادشاهی فقیه رخنه نکند و الا «و امرهم شوری بینهم» را منحل میکنیم امر به معروف رهبر که امیرالمومنین خواسته بود نفی خواهیم کرد و امام را بی خیال خواهیم شد. ابراز نظر به رهبری اساسا برای جامعه ای که بنا است_ به تعبیر امام و آقا _ همه رهبر باشند، یک امر ضروری است. ✍اما کلا به نظرم کش دادن بیش از حد این داستان هم درست نیست. بالاخره دو استاد بزرگوار و فرهیخته حوزوی یک گناه کبیره علنی کرده اند بله این نشان از بی تدبیری آنها است و عدم عدالتشان. امیدواریم توبه علنی کنند و خدا هم گناهشان را ببخشد و برای انقلاب حفظشان کند. این دلیل نمیشود که ایشان از جبهه ما بیرون باشند و دشمنی کنیم با آنها. حساب دوست خطا کار را از دشمن جدا کنید رفقا. خصوصا که این بزرگواران دارایی ارزشمند انقلابند که حق زیادی بر گردن طلاب کوچکی مثل بنده حقیر دارند. بیش از حد ایستادن روی این موضوع هیچ فایده ای ندارد به جز فراموش کردن امور مهمتری که امروز درگیر آنیم. @ali_mahdiyan
داستان بیمار دلان ⚡️اول گفتند ما خط امامی هستیم. مرادشان دقیقا نبود مرادشان این بود که با تو نیستیم. تو امام نیستی. ⚡️بعد کمی گذشت دیدند اگر واقعا بخواهند خط امامی باشند باید این بنده خدا را دائم تایید کنند چون هر چه میگوید انگار خمینی دهان باز میکند. ⚡️برای اینکه با او مخالفت کنند چاره ای نبود باید یک حرف دیگه ای پیدا میکردند. رفتند حرفهای غربی ها را گرفتند و ترجمه کردند. تکرار کردند. ⚡️دیدند هر چه میگویند او با زبان پر از حکمتش تبیین میکند. هم را هم را هم را هم را هم را هم را. ⚡️گفتند برویم سراغ جایگاهش. بحث قانون را مطرح کردند که ولایت را مثلا زیر سوال ببرند. مردم مردم کردند که ولایت را بزنند. بعد که رای مردم موافقشان نشد در خواست میکردند. جایی که او بود مخالفش ایستادند. او پشت رای مردم بود اینها شدند مقابلش. ⚡️از روحانی خوششان نمیامد سالها این راست بود به قول خودشان و آنها چپ. ولی پشت او رفتند چون حالا او مظهر تقابل با آن آقا شده بود. او میگفت به داخل نگاه کنید و از داخل مدد بگیرید این میگفت آب خوردنمان هم به کدخدا مربوط است. همشون شدند . ⚡️بعد او گفت هسته ای را به ثمن بخس ندهید اینها گفتند بدهیم. او گفت حضور در کنار به نفع ما است به نفع امنیت و مصالح ما حتی اگر دین هم نداشته باشید اینها گفتند خلع سلاح شویم از سوریه هم خارج شویم . ⚡️الان او میگوید همان دولتی که پشتیبانش بودید همان که میگفتید تا ۱۴۰۰ با اویید همانکه میگفتید بگذاریم کارش را تمام کند، خوب کمکش میدهم اینها میگویند نه دولت نه تو. ⚡️او میگوید با حرامیان متجاوز به ناموس مردم باید مقابله کرد اینها میگویید اینها حرامی نبودند شهید راه وطن بودند. ⚡️اینها نه امام نه مردم نه قانون نه غرب نه شرق نه سبز نه بنفش نه هیچ چیز دیگر توصیفشان نمیکند اینها همه شان از آن پیر مرد مفلوک که بهش میگویند تا این توییتر باز کف صحنشون فقط یک شاخصه برای معرفیشان وجود داره. اون هم اینکه اینها بغض این رهبر را دارند همین. عقده دارند در سینه هاشان. بقیه اش همه اش سر کاری است. ⚡️یادتان است یکی میگفت اگر آقا بگوید ماست سیاه است قبول میکنم. به نظرم اینها اگر آقا بگوید ماست سفید است میگویند نه سیاه است. این ها هیچ نیستند مگر بغض و عقده. ⚡️حالا هم صدای جلز و ولزشان است که محصول این عقده سالیان سال است که میشنوی. ولی خوب چه میشود کرد والعاقبه للمتقین @ali_mahdiyan