ظلم به بهجت ها
🌱جدایی معنویت از دنیا یک بیماری وارداتی از دنیای شرک آلود مدرن است. دنیایی که گویا در آن خدای آسمانها از خدای زمین جدا است. برای همین نه #حکومت را باید متصل به او دانست و نه #سبک_زندگی را. خدای دنیای غربیها خدای خالق است ولی خدای رب نیست. ربوبیت را رها کرده تا انسان آغشته به دنیا هر کار میخواهد بکند. اسمش این است که انسان را محور قرار داده اند کاش انسان محور بود آنچه محور است حیوانیت انسان است؛ شکم و زیر شکم انسان است که محور است.
🌱معنویت در این اندیشه یعنی فرار از دنیا یعنی #رهبانیت. این خط و این هم نشان اگر خواستید معنویت مدرن را بشناسید ویژگیهایش اینها است اولا بوی رهبانیت از او به شدت استشمام میشود. ثانیا ربطی به زندگی و حیات ندارد ثالثا ربطی به قدرت و حکومت ندارد رابعا ربطی به مبارزه و قهر و غلبه ندارد خامسا ربطی به عموم مردم ندارد سادسا ربطی به علم و فهم و عقلانیت ندارد سابعا ربطی به فقه و شریعت و اقامه ندارد.
🌱با این زاویه نگاه کسانی که حقیقتا عارف نیستند بلکه ناقصند، عارف میبینیم. و آنانکه عارفند حقیقتا، ناقص توصیف میکنیم و این ظلم به آنها است. بلایی که سر توصیف #آیت_الله_بهجت آوردیم. همو که بر مزارش به درستی حک شده #العبد.
🌱چنان جالب تحریفش کرده ایم که به چشمهایمان هم شک کرده ایم. ما به چشم دیدیم این همان کسی است که بعد از مرگش تشییع جنازه ای با آن وسعت انجام شد در حالیکه کسانی که او را یک رجل منزوی و جدای از مردم تقریر میکنند. دیدیم به چشم که رهبر انقلاب از توصیه های او خاطره نقل میکند که ذکر ثبت قلوبنا علی دینک را توصیه میکرد و درد تثبیت انقلاب داشت و برای رفع بلا از حرکت انقلاب و رهبری اش نسخه های معنوی میداده. دیدیم که صدای حزب الله لبنان بعد او در آمد و اعلام درد کردند همان مجاهدین صف مقدم مقابله با طاغوت. دیدیم #آیت_الله_مصباح_یزدی که مشهور به حضور در صحنه های انقلاب است پانزده سال در محضرش تلمذ میکرده و آیت الله #صدیقی ها و #ری_شهری ها شاگردیش کرده اند. بهجت را خواهشا #سکولار بازخوانی نکنیم. آیت الله بهجت اهل دین خاتم بود؛ دین ناب شیعی. دین جامع ، دین اهل حکومت و مبارزه.
🌱یکی از اساتید ما نقل میکرد از آیت الله بهجت پرسیدم نسبت شما با امام خمینی چگونه بود؟ دو دستش را در هم گرفت و گفت قبل انقلاب اینطور بودیم بعد اشاره به آسمان کرد و گفت بعد انقلاب ایشان این مقدار با من فاصله پیدا کرد. او خود میدانست #عارف_کامل کیست و #صراط_مستقیم چگونه است . لذا دست گیری هم که میکرد در همین جهت بود. او میدانست کرامت معنوی نگاه کردن پشت سر بدون سر برگرداندن و مرگ اختیاری و #طی_الارض نیست کرامت آن است که یک امت را دچار انقلاب و تحول روحی کنی و دنیا را بر سر #شیطان_بزرگ خراب کنی خمینی وار. و این ظهور عرفان ناب است.
@ali_mahdiyan
چخه چخه
🐕 توی یکی از روستاهای اطراف #سرپل_ذهاب که برای کمک به #زلزله زده ها رفته بودیم، اتفاق جالبی برام اتفاق افتاد که هر وقت یادم میافتد هم خنده ام میگیرد و هم کلی برایم عبرت انگیز است.
🐕 توی اون روستاها سگها زیادند سگهای آزاد که هر رهگذری از کنارشان میاید که عبور کند، میدوند به سمتش. خود اهالی بلدند چطور با اونها تعامل کنن ولی مثل منی قطعا نه....
🐕روستایی که رفقای ما کار میکردن دو تکه بود که این دو بخش یکی دو کیلومتری با هم فاصله داشتند. بینشون دشت بود و یک جاده. یک روز صبح بود تازه بارون قطع شده بود من میخواستم از بخش پایینی روستا به بخش بالایی بروم. تنها بودم. با خودم گفتم: سگها را چه کنم؟ نمیدونم چرا بی خیال شدم و راه افتادم.😊
🐕از کنار اولین خانه آمدم عبور کنم، سگ بزرگی روی دیوار نشسته بودم تا مرا دید تمام قد بلند شد. اول خرناس کشید و بعد شروع کرد پارس کردن. ترسیدم اما بعید میدونستم بپرد سمتم. از کنارش عبور کردم اما کمی جلوتر یک #سگ سیاه و قوی هیکل جلوی در خانه ای روی دو پای خود نشسته بود. کم کم که به او نزدیک میشدم صدای خرناسش بلند تر میشد تا اینکه روبرویش ایستادم شروع کرد پارس کردن. یک وجب پریدم بالا و با تمام توان داد میزدم چخه چخه. کمی گذشت چشم توی چشم بودیم که بی خیال من شد. و نشست. من هم با آرامی از مقابلش عبور کردم.😄
🐕حالا از تکه پایین روستا خارج شده بودم و وارد دشت شدم. که ناگهان دیدم یک #گله_سگ جلوی من دارند با هم دعوا میکنند و روی سر و کله هم میپرند. توی یک آن تا مرا دیدند همه با هم حمله کردند به سمتم. یا خدا. با خودم گفتم اولا پشت سرم هم که سگ است ثانیا این ها قطعا به من میرسند و فرار فایده ای ندارد. خلاصه تصمیم گرفتم هر چه باداباد میایستم.
🐕هر چه در توان داشتم قدرتم را در صدایم ریختم و فریاد میزدم سرشان که چخه چخه. دیگه آنقدر به من نزدیک شده بودند که دندانها و پوزه هایشان چند سانتی با پاهام فاصله داشت. از چند جهت و با همه توان و عصبانیت سگیشان سرم فریاد میکشیدند یعنی پارس میکردند.😄 و من هم فقط فریاد میزدم چخه چخه.
🐕ناگهان در درون خودم احساس کردم #اراده من بر اراده آنها برتر است. کاملا در وجود خودم احساس برتری میکردم نسبت به آنها. توی همان لحظه که این حس به من دست داد کل سگها فرار کردند و من هم حتی چند قدمی دنبالشان کردم.
🌲برایم خیلی عجیب بود من نه از سر #شجاعت بلکه فقط به خاطر #محاسبه ای که کردم ایستادم و فرار نکردم. اصلا هم با سگها درگیر نشدم اما همین #مقاومت در درونم نیرویی را تقویت میکرد و رعبی در سگها ایجاد کرده بود. واقعه عجیبی بود. بعد ها از آدمهای واردتر شنیدم کلا راهش همین بوده.😊
🌲اولا وقتی شنیدم که رهبری گفت مقاومت خودش یک عامل قدرت است. یاد این خاطره افتادم
🌲ثانیا شنیده ام #شیطان و شیطانکها هم چونان سگند که خداوند در قران به آنها میگوید اخسیوا یعنی چخه. حالا چه #شیطان_بزرگ چه شیطانکها. چه در عالم خارج چه در درون ما. قاعده همین است مقاومت کنی اراده شیطان میشکند.
🌲ثالثا خوش به حال آنانکه از سر شجاعت و قوت نفس چنینند اما آنها که این قدر ایمان ندارند کاش کمی عقل داشتند و میفهمیدند فرار کنند و کوتاه بیایند بیشتر آسیب میبینند تا اینکه استقامت کنند.
@ali_mahdiyan