🔴🔈روایت های کاروان ایستادگی🔴🔈
📢 روایت ایستادگی(۱) : #چشمها_را_باید_شست...
🚉 قطار انقلاب به #چهل_سالگی خود نزدیک می شود.
خفاشان کوردل کورباطن توان دیدن #حرکت این قطار را ندارند.
لذا شروع به سنگ انداختن به سمت این قطار نمودند. اما زهی خیال باطل که لکوموتیوش از #قیام_مردم تغذیه می کند و ایستادگی آنان مانع توقف آن گشته.
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
#طلاب و #روحانیون بلند می شوند تا گوشه ای از #نقاط_امید_آفرین این مردم را ببینند و #روایت کنند.
تا #فتح_الفتوح_انقلاب را به دیدگان خود و دیگران نشان دهند.
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
📣 روایت ایستادگی(۲): #حرکت_از_مزار_شهدای_گمنام
حرکت از مزار #شهدای_گمنام مدرسه معصومیه قم، آنان که بر کناره ازلی و ابدی وجود بر نشسته اند و قرار است دستی برآرند و این #قبرستان_نشینان_عادات_سخیف را از این منجلاب بیرون کشند.
با بدرقه بزرگان و طلاب دیگر.
🏵🏵🏵🏵🏵
🔈 روایت ایستادگی (۳): #ارتزاق_روح_انقلاب_از_روح_خدا
کاروان به #مرقد_مطهر_امام_راحل می رسد.
گویا #روح_انقلاب هنوز از این روح خدا، ارتزاق می کند.
پس باید مدد گرفت و دائما کالبد انقلاب را تحت اشراف این روح قرار داد.
🌿🌿🌿🌿🌿
🎙روایت ایستادگی (۴): #دیدن_و_روایت_دارایی_ها (نهضت روایتگری)
در صحنه درگیری با شیطان، بیشتر از قدرت او، #لجن_پراکنی اوست که تاثیر می گذارد.
#وارونه جلوه می دهد. #غلو می کند. #سیاه_نمایی می کند. از کاه، کوه می سازد.
فقط هم یک هدف دارد: #اراده طرف مقابل را از کار بیندازد. تا کف روی آب را بجای آب گوارا غالب کند. پس هیاهو می کند و آب را پنهان می کند. تا تشنگان را #مایوس کند.
در این بین باید کف روبی کرد و آب گوارا را نوشید. و گرنه تشنه در کنار دریا جان داده ای.
#حجت_الاسلام_مهدیان، با این توضیحات، طرح #دیدن_حماسه_ها و #روایت این حماسه های فراوان را مطرح می کند تا بتوانیم در این جو رسانه ای، راه را گم نکنیم و اراده مان تضعیف نشود. و فریادهای بلند دشمن را اصل نگیریم. کار او ایجاد #یاس و #ناامیدی است، تا تو این همه #دارایی و داشته ات را نبینی و #ضعفها و نقصهایت دائما جلوه گری کند تا #اراده_مقاومت را بگیرد.
پس باید #نهضت_روایتگری راه بیفتد و این همه گل که از خون این مردم جوانه زده و شکوفه داده است را ببینیم.
و اطراف ما زیاد است از این دست گلها، فقط باید دید و نشان داد.
دشمن می خواهد اینها دیده نشوند. چون می داند که این گلها سریع تکثیر می شوند و فضا را معطر می کنند. باید ماسک دشمن را از مشاممان برداریم و درست صحنه را ببینیم و تنفس کنیم.
آن وقت است که حتی نقصها و موانع را می توان بهتر دید و بهتر از بین برد. با امید و با ایستادگی. با اعتماد به این همه سرمایه.
از میان این هرزه ها باید سربرافراشت و درخت تنومند را دید و با تبر اراده، این علفها را قطع کرد.
🔆🔆🔆🔆🔆
🔈 روایت ایستادگی (۵): #جشنواره_عمار (حرکت خودجوش مردمی)
بعد فتنه در سال ۸۹ و در سالروز ۹ دی، تعدادی فیلم در مورد فتنه ساخته شده بود اما تلویزیون حاضر به پخش آنها نشد.
باید این فیلمها به دست مخاطب می رسید.
اینجا بود که حلقه ای از جوانان و نخبگان انقلابی و دغدغه مند به فکر افتادند که حالا که از رسانه ملی امکان پخش فیلمها و مستندها نیست بیاییم اکران های مردمی را راه بیندازیم
و این شد که فیلمها به صورت #خودجوش به دست گروه های #مردم می رسید و هر کس با سلیقه خود و با امکانات خود شروع به پخش آنها می کرد.
یکی در پارک و دیگری در مسجد، معلمی سر کلاس و دیگری در مهمانی خانوادگی.
حتی در زمین فوتبال بچه ها را دو هم جمع کرده و مستندها را نمایش می دادند.
در شهرهای کوچک و بزرگ و حتی روستاها و حتی مناطق محروم بشاگرد هم دست به دست مستندها به نمایش در می آمد.
اینها را از زبان #آقای_منفرد می شنیدیم، #دبیر_اجرایی_جشنواره_عمار.
🌿🌿🌿🌿🌿
📢 روایت ایستادگی (۶): #حلقه_مردمی_انقلاب (مجموعه راه)
اما این شروع کار بود.
کم کم تصمیم گرفته شد، این کار #مردمی گسترده شود. حتی سالهای بعد به صورت گسترده تر، این مستندها و کارهای مردمی رونمایی می شد.
نقطه هدفگیری هم #جوانانی بودند که تازه کار بودند و به راحتی نمی توانستند به چشم مسئولین و متخصصین بیایند.لذا یا حذف می شدند یا نا امید و سرگردان
لذا به جوانان #میدان دادند. از کار اولیها استقبال کردند. از آنها درخواست تهیه مستندهای انقلابی کردند.
این شد که #حلقه_مردمی_انقلاب شکل گرفت.
#محمد_حسین_بزرگی، از مسئولین #مجموعه_راه، از جوشش و خروش این حرکت سخن گفت.
🏵🏵🏵🏵🏵🏵
👈ادامه دارد...
#کاروان_روایت_ایستادگی
#خانه_طلاب_جوان
🔈🔈🔈🔈کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰
@khaneTolab
چخه چخه
🐕 توی یکی از روستاهای اطراف #سرپل_ذهاب که برای کمک به #زلزله زده ها رفته بودیم، اتفاق جالبی برام اتفاق افتاد که هر وقت یادم میافتد هم خنده ام میگیرد و هم کلی برایم عبرت انگیز است.
🐕 توی اون روستاها سگها زیادند سگهای آزاد که هر رهگذری از کنارشان میاید که عبور کند، میدوند به سمتش. خود اهالی بلدند چطور با اونها تعامل کنن ولی مثل منی قطعا نه....
🐕روستایی که رفقای ما کار میکردن دو تکه بود که این دو بخش یکی دو کیلومتری با هم فاصله داشتند. بینشون دشت بود و یک جاده. یک روز صبح بود تازه بارون قطع شده بود من میخواستم از بخش پایینی روستا به بخش بالایی بروم. تنها بودم. با خودم گفتم: سگها را چه کنم؟ نمیدونم چرا بی خیال شدم و راه افتادم.😊
🐕از کنار اولین خانه آمدم عبور کنم، سگ بزرگی روی دیوار نشسته بودم تا مرا دید تمام قد بلند شد. اول خرناس کشید و بعد شروع کرد پارس کردن. ترسیدم اما بعید میدونستم بپرد سمتم. از کنارش عبور کردم اما کمی جلوتر یک #سگ سیاه و قوی هیکل جلوی در خانه ای روی دو پای خود نشسته بود. کم کم که به او نزدیک میشدم صدای خرناسش بلند تر میشد تا اینکه روبرویش ایستادم شروع کرد پارس کردن. یک وجب پریدم بالا و با تمام توان داد میزدم چخه چخه. کمی گذشت چشم توی چشم بودیم که بی خیال من شد. و نشست. من هم با آرامی از مقابلش عبور کردم.😄
🐕حالا از تکه پایین روستا خارج شده بودم و وارد دشت شدم. که ناگهان دیدم یک #گله_سگ جلوی من دارند با هم دعوا میکنند و روی سر و کله هم میپرند. توی یک آن تا مرا دیدند همه با هم حمله کردند به سمتم. یا خدا. با خودم گفتم اولا پشت سرم هم که سگ است ثانیا این ها قطعا به من میرسند و فرار فایده ای ندارد. خلاصه تصمیم گرفتم هر چه باداباد میایستم.
🐕هر چه در توان داشتم قدرتم را در صدایم ریختم و فریاد میزدم سرشان که چخه چخه. دیگه آنقدر به من نزدیک شده بودند که دندانها و پوزه هایشان چند سانتی با پاهام فاصله داشت. از چند جهت و با همه توان و عصبانیت سگیشان سرم فریاد میکشیدند یعنی پارس میکردند.😄 و من هم فقط فریاد میزدم چخه چخه.
🐕ناگهان در درون خودم احساس کردم #اراده من بر اراده آنها برتر است. کاملا در وجود خودم احساس برتری میکردم نسبت به آنها. توی همان لحظه که این حس به من دست داد کل سگها فرار کردند و من هم حتی چند قدمی دنبالشان کردم.
🌲برایم خیلی عجیب بود من نه از سر #شجاعت بلکه فقط به خاطر #محاسبه ای که کردم ایستادم و فرار نکردم. اصلا هم با سگها درگیر نشدم اما همین #مقاومت در درونم نیرویی را تقویت میکرد و رعبی در سگها ایجاد کرده بود. واقعه عجیبی بود. بعد ها از آدمهای واردتر شنیدم کلا راهش همین بوده.😊
🌲اولا وقتی شنیدم که رهبری گفت مقاومت خودش یک عامل قدرت است. یاد این خاطره افتادم
🌲ثانیا شنیده ام #شیطان و شیطانکها هم چونان سگند که خداوند در قران به آنها میگوید اخسیوا یعنی چخه. حالا چه #شیطان_بزرگ چه شیطانکها. چه در عالم خارج چه در درون ما. قاعده همین است مقاومت کنی اراده شیطان میشکند.
🌲ثالثا خوش به حال آنانکه از سر شجاعت و قوت نفس چنینند اما آنها که این قدر ایمان ندارند کاش کمی عقل داشتند و میفهمیدند فرار کنند و کوتاه بیایند بیشتر آسیب میبینند تا اینکه استقامت کنند.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
جلسه هشتم جهاد و مبارزه در مکتب امام2.mp3
30.97M
#مکتب_امام
🔊 جلسه هشتم
✅ جهاد و مبارزه در مکتب امام 2⃣
❓#امام نقطهی #مبارزه خود را، مقابله با #آمریکا و اسرائیل قرار داد.
❓چرا در اندیشه امام، آمریکا شد #دشمن درجه نه کمونیست؟
❓امام نه در ساحت اندیشه و نه در ساحت رفتار با کسی مشکل نداشت، بلکه مشکل امام با کسانی ست که در ساحت #اراده با آنها درگیر است!
❓در اندیشه امام باید دید، اراده به کدام سمت است؟ به سمت الله یا به سمت دنیا.
❓چرا امام می گفت من با #جهاد_مسلحانه مخالفم؟
🎙 استاد مهدیان
🔺 عزیزانی که اين جلسات را گوش داده و هر جلسه را #تقریرنویسی کنند، در پایان دوره هدایایی از طرف خانه طلاب به همراه مدرک پایان دوره تقدیم آنان میگردد.
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f