#ای_مدینه_زینب_آمد_از_سفر
#ورود_کاروان_اهل_بیت_به_مدینه
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
ای مدینه زینب آمد از سفر
زینبِ جان بر لب آمدازسفر
با برادر رفته از پیشت ولی
بی برادر آمده دخت علی
کاروان دربحری ازحُزن وغم است
غرق در اندوه واشک وماتم است
شور و شوقش رفته و فریاد ماند
زآن همه مردان فقط سجاد ماند
کوه غم بر شانه دارد آه آه
در دل غم خانه دارد آه آه
ای مدینه ناله سر کن های های
بعدازاین زینب چه سازد؟وای وای
بخت واقبالش دگر برگشته است
زینب تو بی برادر گشته است
ای مدینه دیده بودی سالها
از حسین یکدم نشد زینب جدا
اینک آمد سوی تو با شورو شین
با نوای واحسینا وا حسین
ای مدینه زینب تو پیر شد
خواب هایش یک بیک تعبیر شد
چیده اند گلهای باغ یاس را
دید زینب ماتم عباس را
تا علی اکبر بخون آغشته شد
ای مدینه زینب آنجا کشته شد
از علی اصغر بگوید گر رباب
ای مدینه می شود قلبت کباب
زینب اندر کربلا یک نیم روز
درد دید و داغ های سینه سوز
خصم دون هی سنگ بر آئینه زد
کربلا تا شام زینب سینه زد
دارد اندر سینه غم این کاروان
از فراق سینه سوز همرهان
ای مدینه زینبت را یار باش
نیست غمخوارش دگر،غمخوارباش
کن مدارا این مصیبت دیده را
این مصیبت دیده ، محنت دیده را
خوب می دانم که ای شهر امام
نیست دیگر عمر زینب را دوام
شعرت ای«مداح»آتش زدبه جان
پیش زینب روضۀ مقتل مَخوان.
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#زینبم_ای_بانوی_بی_قرینه
#ورود_کاروان_به_مدینه
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
زینبم ای بـانـوی بـی قـرینه
چرا تـو آه مـی کشی ز سینه
زینب من،خوش آمدی از سفـر
از این سفر بگو چه داری خبر؟
در این سفرچه دیده ای زینبم؟
چقـدر رنگ پـریده ای زینبم؟
ز گـریـه ات دل مـرا بـرده ای
چرا لباس غـم بـه تن کرده ای؟
چرا پر از غصه و رنج و دردی
بـرادرت حسین را چـه کـردی
از چه تو حیرانی و سر گشته ای
چه شدکه بی حسین برگشته ای؟
ببین کـه جـانم آمـده بـر لبم
حسین من چه شد مگر زینبم؟
از آن زمان که دیده ات گشودی
دمـی تـو از حسین جـدا نبـودی
نگو دگر خزان شده بهارم
نگو که من دگر حسین ندارم
نگو که بافته های من رشته شد
نگو نگو حسین من کشته شد
بگوچه شد قاسم و اکبرم نیست
در بغـل ربـاب اصغـرم نیسـت
زینب من بگو سرت چه آمد؟
کو«عون» و«عبداله»و کو«محمد»؟
فاطمه ی قافله ات پس چه شد
رقیه ی سه ساله ات پس چه شد
زینب من، چرا علم دست توست؟
پرچم کاروان غم دست توست
نیاید این غصه به باور من
کجاست عباس دلاور من
اگرحسین کشته شد ای دل کبود
مگر اباالفضل من آنجا نبود؟
جان به لبم آمده نور عینم
بگوچسان کشته شده حسینم؟
مادر من قلب مرا دریدند
دو دست عباس تو را بریدند
تیر که تا به مشک عباس خورد
بـرادرم قبـلِ شهـادتش مُـرد
یکی عمود بـه فـرق نـازنین زد
تیـر بـه چشـم او ز راه کین زد
ز داغ او مشک وعلم گریه کرد
حسین گریه کرد، حرم گریه کرد
حسین تا گشته بی علمدار
میـان کـوفیان شـده گـرفتار
تا که اباالفضل تو از حال رفت
حسین دگر بسوی گودال رفت
حسین را به قتل صبر کشته اند
بخاک وخون پیکرش آغشته اند
جسم برادر مرا دریدند
با لب تشنه سر او بریدند
سر حسینم از قفا جدا شد
ناله ی«مداح» خدا خدا شد
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#مدینه_زینب_به_فغان_وشورو..
#ورود_کاروان_اهل_بیت_به_مدینه
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
مدینه زینب به فغان وشوروشینه
وه دیگه بی قرارِ شِه برارحسینه
مـدینه زینب اگـه خله بیقراره
وه عـزادارِ بـرار زاعون و براره
ندارنه دیگه ونه باغ عطرگل یاس
دیگه ونه همراه دَنیّه برارعباس
وِنِه حسین جانِ سر ره نیزه بزونه
حسین سرِ پیش ونه خواخر ره زونه
تِوسّه از کجه بَهووِم ای مدینه؟
دنیایی از غم دَره ته زینب سینه
زینب بَکشیّه خَله درد و مکافات
حسینِ پیرهنِ بیارده تِـسّه سوغات
زینب دیگه مثل دتا بشکسه باله
دیگه وِنِـه زِنّـه بَمونِسّن محاله
مدینه، شمرحسین ره خَله بَد بکوشته
تَلِ بالا زینب شه سرسر ره بَروشته
بَدیّه داغ شِه عباسِ نـازنینِ
چتی خوانه خبر هاده ام البنینِ؟
«مداح» دیگه وَسّه اَمه دلّه بَوردی
مدینه ره ته مثل کربلا هاکردی.
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
شعراز:علی اکبراسفندیار«مداح»
@aliakbar_esfandiar_madah
1723973591310_-2147483648_-210002.ogg
1.63M
#ورود_کاروان_اهل_بیت_به_مدینه
مدینه زینب به فغان وشورو شینه
@aliakbar_esfandiar_madah
#چرا_زینب_تو_اینسان_بی_قرار_و...
#حضرت_زینب_س
#ورود_کاروان_اهل_بیت_به_مدینه
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
چرا زینب تو اینسان بیقراروبی مُعینی تو
چه شدزینب که تنهاآمدی وبی حسینی تو
شنیدم کشته گردیده لب عطشان حسین من
مگرعباس من آنجا نبود ای نورعین من
من ازداغ حسین دگرجان برلبم
بگو عباس من کجا بود زینبم
نبودی مادرم بینی که عباس مرا کشتند
تن بی دست اورادرمیان خونش آغشتند
یکی ازراه کین تیری برآن چشم مطهر زد
مگودیگرچسان عباسِ زمین افتادو پرپر زد
برادر تشنه بوده و آبی نخورد
بروی زانوی حسینم جان سپرد
زبانحال ام البنین«س»
مگوزینب که ازداغ حسین جان آمده برلب
شنیدم چشم عباسم زتیری بسته شد زینب
شنیدم باعمودآهنین فرقش دوتا کردند
شنیدم درکنارعلقمه دستش جداکردند
بمیرم من برای توای نورعین
شدی شرمندۀ عزیزان حسین
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
4_5913334427949210209.ogg
3.41M
#ورود_کاروان_اهل_بیت_به_مدینه
چرازینب تواینسان بی قراروبی معینی تو
@aliakbar_esfandiar_madah
4_5926914715107202883.ogg
2.35M
#روضه_اربعین
زینب ای آیینه ی مادرسلام
بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار
مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه
تاریخ ۱۴٠۳/۶/۱
@aliakbar_esfandiar_madah
4_5926914715107202885.ogg
1.66M
#نوحه_اربعین
برخیز ای عزیزمصطفی
بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار
مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه
تاریخ: ۱۴٠۳/۶/۱
@aliakbar_esfandiar_madah
May 11
#کربلا_رنج_ومصیبت_کربلا_جولان
#امام_حسین_ع #کربلا
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
کربلا رنج ومصیبت کربلا جولان درد
کربلا داغش نگرددتا اَبددرسینه سرد
کربلایعنی بصیرت،عشق،عزت محوری
کربلایعنی سرافرازی ، ولایت بـاوری
کربلا فریاد غربت ازگلوی سرخ عشق
کربلایعنی که مستی ازسبوی سرخ عشق
کربلا باغ شقایق باغ گل های نجیب
کـربلا پرپر شدن از بهر مـولای غریب
کربلا یعنی که اوج غربت آن راد مـرد
کربلا داندکه باجان ودل زینب چه کرد
کربلا آتش گرفتن درتب عشق حسین
بی سروسامان شدن ازعشق شاه عالمین
قصهٔ پُر غصهٔ کرب وبلا درد آور است
کربلایعنی که مولاو«ولی»بی یاور است
ای مسلمان،درزمان غیبت مهدی مان
مقتدایت کیست دراین بُرهه وعصرو زمان
کربلا یعنی که بایدامتحانی سخت داد
با بصیرت در ره پاک «ولایت» پا نهاد
آنکه زدپهلوی زهرارابه ضرب پا شکست
کربلاهم پهلوی طفل سه ساله را شکست
این جماعت بانوان پاک مذهب رازدند
تا علمدار حسین افتاد زینب را زدند
بعدپیغمبر،علی،زهرا،حسن درعالمین
بود تنها دلخوشیِ زینب کبریٰ حسین
درد داردقصهٔ گودال وآن مرد غریب
آن غریب بن غریبی که شده شیب الخضیب
درد دارد ناله های کودکان دل کباب
درد دارد هِق هِق و لالایی وبغض رباب
درد دارد خواهراز داغ برادر گشته پیر
کربلابرسر زد آندم تاکه زینب شد اسیر
کیست زینب؟یک فرشته گرچه بالش بسته بود
داغ پشت داغ دیدو از زمانه خسته بود
کیست زینب؟کوه صبر،کوه وقار،کوه عفاف
کیست زینب؟کعبهٔ عشق حسین رادر طواف
کیست زینب؟که حسین فرمودجان خواهرا
نیمه ی شب در نمازت کن برادر را دعا
آنچه گفتند و بگویند در تمام عالمین
نیست درآیینهٔ زینب بجزعکس حسین
آه ازآن ساعت که زینب روسوی گودال رفت
یادگار مادرش برخاک دید ازحال رفت
درکنار نعش بی سرناله زد دخت بتول
یارب این قربانی ازآل پیمبر کن قبول
صبرزینب بودکه نام حسین را زنده کرد
تاقیامت خطبه اش اسلام راپاینده کرد
کربلا یعنی کـه غزه ، غزه یعنی کربلا
مقتدر، مظلوم، دارد برتن خود زخمها
کُلُّ اَرضٍ کربلا رادر فلسطین دیده ایم
کوچه های شهر را ازخون رنگین دیده ایم
گرچه دست کینه ازاین باغ لاله چیده است
سبزتر شداین گلستان بازگل روییده است
کربلاجاری ست«مداح»تاظهور آن سوار
ای خوش آن رهروکه مانددرولایت پایدار
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah