#چرا_زینب_تو_اینسان_بی_قرار_و...
#حضرت_زینب_س
#ورود_کاروان_اهل_بیت_به_مدینه
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
چرا زینب تو اینسان بیقراروبی مُعینی تو
چه شدزینب که تنهاآمدی وبی حسینی تو
شنیدم کشته گردیده لب عطشان حسین من
مگرعباس من آنجا نبود ای نورعین من
من ازداغ حسین دگرجان برلبم
بگو عباس من کجا بود زینبم
نبودی مادرم بینی که عباس مرا کشتند
تن بی دست اورادرمیان خونش آغشتند
یکی ازراه کین تیری برآن چشم مطهر زد
مگودیگرچسان عباسِ زمین افتادو پرپر زد
برادر تشنه بوده و آبی نخورد
بروی زانوی حسینم جان سپرد
زبانحال ام البنین«س»
مگوزینب که ازداغ حسین جان آمده برلب
شنیدم چشم عباسم زتیری بسته شد زینب
شنیدم باعمودآهنین فرقش دوتا کردند
شنیدم درکنارعلقمه دستش جداکردند
بمیرم من برای توای نورعین
شدی شرمندۀ عزیزان حسین
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
4_5913334427949210209.ogg
3.41M
#ورود_کاروان_اهل_بیت_به_مدینه
چرازینب تواینسان بی قراروبی معینی تو
@aliakbar_esfandiar_madah
4_5926914715107202883.ogg
2.35M
#روضه_اربعین
زینب ای آیینه ی مادرسلام
بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار
مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه
تاریخ ۱۴٠۳/۶/۱
@aliakbar_esfandiar_madah
4_5926914715107202885.ogg
1.66M
#نوحه_اربعین
برخیز ای عزیزمصطفی
بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار
مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه
تاریخ: ۱۴٠۳/۶/۱
@aliakbar_esfandiar_madah
May 11
#کربلا_رنج_ومصیبت_کربلا_جولان
#امام_حسین_ع #کربلا
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
کربلا رنج ومصیبت کربلا جولان درد
کربلا داغش نگرددتا اَبددرسینه سرد
کربلایعنی بصیرت،عشق،عزت محوری
کربلایعنی سرافرازی ، ولایت بـاوری
کربلا فریاد غربت ازگلوی سرخ عشق
کربلایعنی که مستی ازسبوی سرخ عشق
کربلا باغ شقایق باغ گل های نجیب
کـربلا پرپر شدن از بهر مـولای غریب
کربلا یعنی که اوج غربت آن راد مـرد
کربلا داندکه باجان ودل زینب چه کرد
کربلا آتش گرفتن درتب عشق حسین
بی سروسامان شدن ازعشق شاه عالمین
قصهٔ پُر غصهٔ کرب وبلا درد آور است
کربلایعنی که مولاو«ولی»بی یاور است
ای مسلمان،درزمان غیبت مهدی مان
مقتدایت کیست دراین بُرهه وعصرو زمان
کربلا یعنی که بایدامتحانی سخت داد
با بصیرت در ره پاک «ولایت» پا نهاد
آنکه زدپهلوی زهرارابه ضرب پا شکست
کربلاهم پهلوی طفل سه ساله را شکست
این جماعت بانوان پاک مذهب رازدند
تا علمدار حسین افتاد زینب را زدند
بعدپیغمبر،علی،زهرا،حسن درعالمین
بود تنها دلخوشیِ زینب کبریٰ حسین
درد داردقصهٔ گودال وآن مرد غریب
آن غریب بن غریبی که شده شیب الخضیب
درد دارد ناله های کودکان دل کباب
درد دارد هِق هِق و لالایی وبغض رباب
درد دارد خواهراز داغ برادر گشته پیر
کربلابرسر زد آندم تاکه زینب شد اسیر
کیست زینب؟یک فرشته گرچه بالش بسته بود
داغ پشت داغ دیدو از زمانه خسته بود
کیست زینب؟کوه صبر،کوه وقار،کوه عفاف
کیست زینب؟کعبهٔ عشق حسین رادر طواف
کیست زینب؟که حسین فرمودجان خواهرا
نیمه ی شب در نمازت کن برادر را دعا
آنچه گفتند و بگویند در تمام عالمین
نیست درآیینهٔ زینب بجزعکس حسین
آه ازآن ساعت که زینب روسوی گودال رفت
یادگار مادرش برخاک دید ازحال رفت
درکنار نعش بی سرناله زد دخت بتول
یارب این قربانی ازآل پیمبر کن قبول
صبرزینب بودکه نام حسین را زنده کرد
تاقیامت خطبه اش اسلام راپاینده کرد
کربلا یعنی کـه غزه ، غزه یعنی کربلا
مقتدر، مظلوم، دارد برتن خود زخمها
کُلُّ اَرضٍ کربلا رادر فلسطین دیده ایم
کوچه های شهر را ازخون رنگین دیده ایم
گرچه دست کینه ازاین باغ لاله چیده است
سبزتر شداین گلستان بازگل روییده است
کربلاجاری ست«مداح»تاظهور آن سوار
ای خوش آن رهروکه مانددرولایت پایدار
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
73.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اربعین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بنال ای دل که روزاربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
😭😭😭😭😭😭😭😭
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
بانوای:
#کربلایی_علی_اکبراسفندیار
مکان: کربلا
موکب شهدای شهرستان فیروزکوه
تاریخ اجرا: ۱۴٠۳/۶/۳
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
@aliakbar_esfandiar_madah
#ای_که_از_درد_غریبی_ات_پیمبر..
#امام_حسن_مجتبی_ع
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
ای که ازدردغریبی ات پیمبرگریه کرد
وی زمظلومیتت هردیده ی ترگریه کرد
بوسه برلعل لبانت تاکه زدختم رُسُل
حکمتش پرسیدتازهرای اطهرگریه کرد
جبرئیل تاازپَرَش بهرت لباس سبز دوخت
گفت پیغمبردلیلش راوحیدرگریه کرد
آنقدرمظلومی ای دُردانهٔ زهرا ,حسن
ماهیِ دریاشدازداغ تومضطرگریه کرد
ازخطیبان می شنیدی بارهاسَبِّ علی
بارهاازغربتت محراب ومنبرگریه کرد
ای بقربانت که تنهامحرمت شدقاتلت
خانه وکاشانه ات ازظلم همسرگریه کرد
مرتضی گربودمظلوم داشت زهراراولی
ازغریبیِ توغربت هم مکرر گریه کرد
جان فدای توکه تنهازائرت مهدی بُوَد
برمزار بی چراغت آن مطهرگریه کرد
روزقتلت بودآن روزی که زهرا را زدند
تو برای مادر و بهر تو مادر گریه کرد
لحظهٔ جان دادنت جان حسین راهم گرفت
این برادر از فراق آن برادر گریه کرد
درکنارت بودعباس وحسین و زینبت
دوبرادرنوحه میخواندندوخواهرگریه کرد
ازتنت عباس یک یک تیرهارومی کشید
آن بریده دست میزددست برسرگریه کرد
بعدتودیگرحسین روزخوشی برخود ندید
گرچه ازداغش جهانی شددرآذرگریه کرد
افتخارم هست«مداح»توباشم یاحسن
بایدازمظلومیت تاروزمحشرگریه کرد
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#بیا_بریم_براتون_از_غربت_در...
#غریب_وطن
#امام_حسن_مجتبی_ع
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
بیا بـریم بـراتون ازغربت در وطن بگم
براتون از مظلومی وتنهایی حسن بگم
بـرای دلخوشی زهـرا و دل پُر مِحَنَش
مجلس روضه بگیریم گریه کنیم بر حسنش
فاطمه خیلی برای حسن جونش دل غمینه
هرجاکه روضه اش باشه میاد یه گوشه میشینه
اون آقایی که ماهی دریابراش ناله زده
ازپاره های جگرش به باغ تشت لاله زده
اون آقایی که توخونه اش،مونس وهمدم نداره
برای تسکین غمش حتی یه محرم نداره
اون آقایی که مزارش حتی یه زائرندیده
بغیرمهدی که همش ازمژه اش خون باریده
اون آقاکه خون دلش بالخته های جگرش
باهرنفس ریخته توتشت پیش حسین وخواهرش
درنفسای آخرین خون لخته تا لب راگرفت
بـا اشـاره از کنیزا سـراغ زینب راگـرفت
خدامیدونه باچه حال حسین اومدبالا سرش
بروی زانوهاش گذاشت سرعزیزبرادرش
آنقده تیربهش زدن تابوت وتن دوخته شده
قربون عباسش بـرم دیدو برافروخته شده
وقتیکه تیربارون می شدحسین وعباس میدیدند
باآه وناله تیرهارو، از روی تابوت می چیدند
حسن عزیزتر ازحسین،حسین عزیزتر از حسن
یکـی بـه کربلا غریب یکی غریبِ در وطن
خودامام حسن میگفت روضه هامون اینه ولی
مصیبتم از روزیـه که تنها شد بـابـام علی
بعـدعلی مـرتضی امـام حسن ستم کشید
تومسجدوتوکوچه هاچه ناسزاهاکه شنید
آی اونی که مـرغ دلت سوی مدینه پرزده
توکوچه ی هاشمیون،به درب سوخته در زده
امام حسن که روضه هاش،ازروضه های مادره
تمام غصه ی دلش خاطره ی میخ و دره
توکوچه ای که راه میرفت بامادرش تو مدینه
تابخودش اومده دیدفاطمه فرش زمینه
نخواست بگه حسن چی شدگفت که حواسم جایی رفت
فقط یه سایه رو دیدم یهوچشام سیاهی رفت
گیرم سرت سیاهی رفت همه جارنگ دود شده
نیمه ی صورتت چرا مادرمن کبود شده؟
مادرسیلی خورده ام حالاداری کجامیری؟
خونه ی ما این طرفه تواون طرف چرامیری
حالاکه روضه هامونو«مداح»با سوزدل نوشت
مادرشفاعتش بکن پیش ماباشه در بهشت
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#السلام_ای_مرد_تنهای_وطن
#امام_حسن_مجتبی_ع
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
السلام ای مرد تنهای وطن
جان به قربان غریبی ات حسن
ای ز مَحرم از محبت بی نصیب
ای غریب بن غریب بن غریب
ای امیر بی بدیل و کم سپاه
می چکد از هرنفس های تو آه
ای کریم اهل بیت و بی حرم
چون حسین در هر دوعالم محترم
ای عـزیـز دُردانـۀ پـروردگار
وی ستم ها دیده ای از غیرو یار
ای شجاعت طفل دانشگاه تو
وی سخاوت شد گدای راه تو
گرچه یارانت بتو نارو زده
صبر پیش صبر تو زانو زده
می زنم از دل صدایت یا حسن
جان من بادا فدایت یا حسن
بس که دیدی رنج ومحنت هاو درد
ماهی دریا برایت گریه کرد
برق اشک حضرت صاحب زمان
شد چراغ قبر تو ای مهربان
بس که بودی مادری ای با کرم
مثل مادر هم تو هستی بی حرم
بس که آقایی کرم داری حسن
در دل شیـعه حرم داری حسن
ای به قربان تو و برصبر تو
کاش شمعی می شدم بر قبرتو
تا بسوزم همچو خاکستر شوم
تـا زداغـت لالـۀ پـرپـر شوم
بهترین یارِ شه بی کفنم
جان عالم بفدایت حسنم
چون پدر دادی به اسلام آبرو
بغض خود پنهان نمودی در گلو
چشم هستی، دیدۀ هر مرد و زن
اشک خون می بارد از داغت حسن
عالمی را غرق ماتم کرده ای
تو صفر را هم مُحرم کرده ای
بر یتیمان تو آن شب چون شده
قلب عبدالله و قاسم خون شده
ای چه خونها که نکردند در دلت
عاقبت شد همسرتو قاتلت
من بمیرم، زیر این سقف کبود
مَحرمت هم ای حسن یارت نبود
پاره های دل که آمد بر لبت
پاره پاره گشته قلب زینبت
زینب ازداغت به سرمی ریخت خاک
ناله ها زد یا حسین ادرک اَخاک
ای غریب و آشنا را دستگیر
زار می زد بر تنت هفتاد تیر
با حسین آن شب عباس رشید
تیرها را از تنت بیرون کشید
داغ تو سوزانده بنیاد حسین
تا فلک می رفت فریاد حسین
من نه تنها که عزادارت شدم
ای برادرجان دگر غارت شدم
باز«مداح»بر حسن خون گریه کن
بر غریب در وطن خون گریه کن
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah