eitaa logo
اشعارنغمه های سرخ
2.6هزار دنبال‌کننده
69 عکس
197 ویدیو
42 فایل
اسـیر عشـق شـاه عـالمینم من عمری ازغمش درشوروشینم میان نام و منصب های عالم خـدا را شکر «مـداح» حسیـنم ارتباط با مدیر: https://eitaa.com/aliakbar_esfandiar کانال ارتباطی ایتا: https://eitaa.com/aliakbar_esfandiar_madah
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 الا ای خفته زیـر خـاک بـرخیز حسینم ای گل صدچاک برخیز حسین ای روح زینب جان زینب الا صد پاره ای قرآن زینب بپا خیز ای مُقَطّع ، اربـاً اربـا ببینم می شناسی خواهرت را؟ بپا خیز ای عزیز جان مادر کفن پوشم برآن جسم مُطَهّر اگر چه سر نداری برتن اَمّا دلم خواهد ببوسم حنجرت را نمی شد باورم قربان صبرت بَغل گیرم حسین جان خاک قبرت فدای آن تنت که سر ندارد سرت بر نیزه و پیکر ندارد الا ای یوسف زینب کجایی؟ رسیده جان من بر لب کجایی؟ برادرجان ببین اِقبال زینب نیامد کَس به استقبال زینب دوباره آمدم به کربلایت به خاک لاله خیز و پُر بلایت همانجایی که از توسر بریدند تورا بی سر میان خون کشیدند از آن روزی که رفتم ای برادر نمی دانم خبر داری ز خواهر؟ خبر داری کجا بردند ما را ؟ خبر داری که آزردند ما را ؟ خبر داری مرا بازار بردند؟ به قصد طعنه و آزار بردند؟ خبر داری که کارم بود گریه؟ خبر داری که جان داده رقیه؟ رقیه هـر کجا نـام تـو بُـرده حسین، جای توخالی چوب خورده چه گویم از رقیه داد و بیداد خبرداری که درخرابه جان داد؟ رقیه رفته و من زنده هستم ازاین بابت حسین شرمنده هستم رقیه جانت از ما تا جدا شد برادر جان خرابه کربلا شد برادرجان اَمان ازشام ازشام فقط بشنیده ام نفرین و دشنام چقدراین سرگذشتم گریه داراست که صبرازدست صبرم بی قراراست از اینجا تاکه رفتم کوفه وشام پیامت را به عالم کردم اعلام بغیر ازحکم حق تَمکین نکردم سفارش کرده ای نفرین نکردم ولیکن داغ پشت داغ دیدم چهل منزل خزان باغ دیدم اگر چه از غمت آکنده هستم نمی دانم چرا پس زنده هستم ز روی نیزه ها ما را که دیدی مرا که می زدند توچه کشیدی؟ به جان نازدانه ات سکینه نخواهم بی تو برگردم مدینه پس ازتو زنده ماندن ننگ باشد دلم از دوری تو تنگ باشد من امروز آمدم حاجت بگیرم دعا کن برسر قبرت بمیرم اگر«مداح»هم درشوروشین است چو من اوهم عزادار حسین است 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 خدا دُونّـه در ایـن ایـام جـانسوز چه بگذشته به زینب این چهل روز اگـر چه بـی بـرار و بـی قـراره دَره بـه کـربلا اِنـه دواره کی وِنِـه بُوره استقبال زینب؟ کی وِنه بَپرسه از حال زینب از داغ اکبر و حسین و عباس خَله زینب غریبی کِنّه احساس وِره تـا یـاد بِمو دل بَیّه کبـاب وِنِسّـه اون روز عباس بَیته رکاب نـا بـرار زاعـون دَرنّـه نـا بـرار چتی زینبِ دل بَهیره قـرار؟ چهل روز درد وناله غم و غصه چهل روز برمه و ماتم و غصه چهل روز زیر اِفتاب تَش وگرما چهل شو بی پناهی سردوسرما چهل شو زاری هاکردن نواجش چهل شوجای شلاق دردو سوزش چهل شوطفل معصوم آه و ناله چهل شو بـابـا بـابـای سه ساله چهل شو ناختی از درد شلاق چَنّه درد داشته اون نامرد شلاق چهل روز خنده بزوعنِ مَردِم چهل روز خجالتی از نامَحرِم چهل شو زینب اسیر سیاه چال چهل شو بَـتِتِن وَچُونِ دِمّال چهل شو وَچُونسّه قصه سازی چهل شو زاری و یتیم نوازی چهل شو وِشنا باخِتنِ وَچون چهل شو بی قراریه یتیمون چهل روز دست نامَحرم گرفتار چهل روز تماشایی بین انزار چهل شو بسکه زینب ناله داشته عاقبت خرابه لاله دکاشته چهل شوبی قراری داشته زینب اَتا روز چه براری داشته زینب گمون نکرده بی حسین بَهووه شه زِنّه باشه بی برار دَهووه اِسا که بَیّه بی حسین و عباس دیگه شه روزِ مرگه کنّه احساس بنال«مداح» بنال با ناله و آه که سرگذشت زینب هَسّه جانکاه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 آه و ای دشت بلا دل به عشقت مبتلا من گلی گم کرده ام کوحسینم ، کربلا؟ بگو کجاخفته عزیزم نور عینم کجا باید گیرم به بَر قبرحسینم من که از داغ فراقش می سوزم بی حسینم تیره گردیده روزم چهل روزه داغش شرر زد بردل من چهل روزه که رفته بر بادحاصل من اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای ای عزیز برادرم یادگار مادرم دوری تو تا ابد شد دریغا باورم اگرچه قدم خم شد واز پا نشستم برادرجان از داغ دوریت شکستم ای حسین بس کرده اند آسی مرا من یقین دارم که نشناسی مرا برادرجان من زینبم همسنگر تو همانکه بودم مثل مادر در بَرِ تو اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای یا قَتیلَ اَلعَبَرات جان زینب به فدات کارمن بوده حسین روز وشب گریه برات چه جانگدازه داغ تو مُردم برادر فقط چهل روزخون دل خوردم برادر درد دوری تو جانم را گرفت ای برادر جان توانم راگرفت بدون تو هرگز نخواهم زنده باشم حسین جان بی رویت زغم آکنده باشم اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای در میان زندگی دیده ام درماندگی نیست دردی یا اخا بدتر از شرمندگی هرآنچه می خواهی بِپُرس از کاروانت ولی مَپُرس از دختر شیرین زبانت گرچه هر جا یار دلجویت شدم عاقبت شرمنده ی رویت شدم حلالم کن شرمنده ام از آستانت نیاوردم همراه خود رقیه جانت اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 زینب ای کشتیِ غـم را نـاخـدا چون حسین ناجی ومصباح الهدا گرچه پشتت از مصیبت خم شده عفتت آوازه ی عـالـم شـده ای زبـانت ذوالفقـار حیـدری وی حجابت رنگ و بوی مادری سینه ات آمـاج هر تیر بلا ای  سفیر بـی  نظیـر کربلا ای به دوشت پرچم فتح و ظفر در دلت عشق خدایی شعله ور ای که از عشق خدا هو هو زده بـر سـر قبـر حسین زانـو زده زینب آن آیینه ی صبر حسین نـاله ها زد بـر سـر قبـر حسین بر سر قبر بـرادر تـا نشست نـاله زد، آیینه ی صبرش شکست ای که جسمت پاره پاره بی سراست این که برقبرت نشسته خواهراست خاطرات خواهرت را گوش کن آتـش داغ دلـم خـاموش کن یاحسین برخیز زینب آمده جانش اما بی تو بر لب آمده تاکه دیدم تشنه ای ای دل کباب این دو مشک دیده آوردم پر آب آمـدم تـا بـا تـو درد دل کنـم اشک بارم خاک قبرت گِل کنم ای برادر خواهرت آزار دید لال گـردم زینبت بـازار دید قلبش از آزار مردم چنگ خورد از یهودی های شامی سنگ خورد یک نگاهی بر قدِ چون دال کن خیز و از مهمانت استقبال کن تـا تـو رفتی بـارها داغـم زدنـد در میـان جمـع شـلاقم زدند من چه گویم ظلم نامردان چه کرد پشت زینب خم شده از بار درد روزگار خوش ز رویم رخت بست خواهرت در بزم نامردان شکست این همان زینب که دیدی نیست آه تـازیانه کـرده پهلـویم سیـاه لحظه لحظه دوریت تاثیر کرد داغ رویت خواهرت را پیر کرد بـا قـدِ خـم آمـدم در کوی تو من خجالت می کشم از روی تو یا اَخا شرمنده ات هستم حسین چـون رقیه رفتـه از دستم حسین دخترت از گریه هِق هِق کرده بود از فـراق و دوریت دق کـرده بـود شـرم دارم زیـن خبـر از محضرت در خـرابه دفـن کـردم دختـرت گـر چه زینب از فراقت پیر شد ای بـرادر مُـردن مـن دیـر شد بی تو من از زندگی سیرم حسین شک ندارم زود می میرم حسین قلب«مداح»گرچه در تاب وتب است بیت بیتـش شـرح داغ زینب است 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بــرادر جـان ببین اقبـال زینـب شکسته شدپس ازتو بال زینب ببین که از سفربر گشته ام من بیـا اکنون بـه استقبال زینـب غمت بود ای برادرسخت وجانسور فـراق تـو مـرا کُشت ایـن چهـل روز اگرچه این چهل روز شدچهل سال ولـی بـر گشـته ام از شـام پیـروز بـرادر، جـان مـن بــودی و هستی کجـا دیـدی کنـم در کـار سسـتی؟ چرا پس روی نیزه تـا کـه چشمت به چشمان من افتاد دیده بستی? میان کوچه ها و از سـرِ بـام یهـودی ها به ما دادند دشنام بپای نیزه ها رقصیدند ای وای برادرجان، اَمان از شام از شام دراین دل خـاطرات نا تمام است اگر چه غصه ام ازشهر شام است ز رنـج و غصـه های مـن نپـرسید بگـویید قبـر محبـوبم کدام است بـرادر قلـب زینـب ریـز ریـز اسـت غمم ازشام واز چشمان هیزاست نفس بنـد آمـد آنـدم تـا شنیدم میـان شامیان حرف از کنیز است گلـی گـم کـرده ام گیرم سراغش همان که آتشم زد درد و داغش گل من یار دیرینم حسین است شـــدم آواره از دردِ فـــراقـش اگـر چـه کـربـلا جـولان شَـرّ بـود اگرچه آتش اینجا شعله ور بود اگـر اینجـا تـو را از مـن گـرفتنـد ولی شام از همه جانسوز تر بود ای بـرادر جان بـه قربانت شوم مـن فـداییِ عـزیـزانـت شــوم این گمان هرگزنمیکردم حسین بـر مـزارت فـاتحه خـوانت شوم 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 اگر چه با غمی جانسوز برگشت به دشمن کرده تیره روز برگشت اگـرچه زینـب از غم پیـر تـر شــد ولیکـن عـاقبت پیـروز بر گشت 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 با قَدِ خَم کربلایت رسیدم چِل شب و روزازغم تونالیدم تو روبه نیزه دیدم آه کشیدم برادر جانم من دیگه بُریدم کن دعاحاجت بگیرم سرِ قبر تو بمیرم از روزی که توازماجدا شدی سرجدا بین گودال رها شدی قاریِ من روی نیزه ها شدی نمکِ همه ی روضه ها شدی چِقَدَرحسین غریبی بمیرم که غم نصیبی ای حسین جان مرابی حیامی زد شمر جدا حرمله هم جدا می زد می شدم سِـپَرِ بـچه هـا می زد مُردم آنجا که دیدم تورامی زد بس گریه کردم حسینم رفته نورازهردوعینم من بمـیرم بَـرات بَرادر من دیگه داغ غمت شد باورِ من باسر شدی حسین همسفرمن داغ تو آتش زده جگر من مُردم ازاین بیقراری شنیدم کفن نداری چهل بارمُردم زنده شدم حسین بی تودگردرمانده شدم حسین بنـگرکـه شکننده شدم حسین آخر زتو شرمنده شدم حسین اَمانت داری نکردم رقیه رونیاوردم خواهرت چون مرغ بشکسته باله بی تـو زنده ماندنِ من مـحاله از غمـت اَلـفِ قـامـتم دالـه دارو نـدارم مـیانِ گـودالـه سوزِدل وشعر«مداح» آتش زده بردلم آه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بنال ای دل که روزاربعین است عزای پور ختم المرسلین است بنال ای دل که جانها برلب آید دوباره سوی گودال زینب آید بنال ایدل که امروز روزسختی است به زینب روزطاقت سوزسختی است بنال ای دل که زهرا منظر آید سر قبر برادر خواهر آید یکی آید به استقبال زینب خدا رحمی کند بر حال زینب همان زینب همان مظلومه خواهر نشد یک لحظه غافل از برادر همان خواهرکه شام را زیرو روکرد یـزید و آل را بـی آبـرو کرد همان خواهر به نطق حیدرانه گرفته قلب دشمن را نشانه تمام مرد و زن را باور آمد بخود گفتند یارب حیدر آمد سکینه گفته بود قربان عَمّه امام ساجدین گفت جان عَمّه بخوان عَمّه که این احساس داریم دوباره ما عمو عباس داریم همان خواهر چو بابایش سخنور فَصاحت در بیان مانند حیدر همان خواهرکه شب رفت روزبرگشت شکسته شد ولی پیروز بـرگشت همان خواهرچهل روز بادل وجان پرستاری نموده از یتیمان همان خواهرکه برزخمش نمک خورد بدور از چشم عباسش کتک خورد همان خواهر که حرفش گریه دارد بـدل داغ و غـم رقـیّه دارد همان خواهرکه دل شکسته ترشد چهل روز از حسینش بی خبرشد چهل روزی بیابان گرد گشته اسیر اشک و آه و درد گشته چهل روزاست این غمدیده خواهر عزادار است و دلتنگ برادر چهل روزاست که درشوروشین است فقط ذکر لب او یاحسین است چهل روز خون دل بارَد سکینه رقیه خواند و زینب زد به سینه چهل روز آنچه را بادیدگان دید چهل سال حضرت سجاد نالید چهل روزاست زینب نوحه خوان است ز غم پیر و ضعیف و نا توان است چهل روز کار زینب ناله ها شد پـرسـتار بـرادر زاده ها شد چه ها با قلب زینب کرده غم ها گمانم که حسین نشناسد او را چهل روز در دلش غم موج می زد خودش در بَحر ماتم مـوج می زد اگر شد کوه استقامت و صبر فقط یک نـاله زد افتاد بر قبر به حقِ حضرت زهرا و حیدر نگردد هیچ خواهر بی برادر نگو«مداح»دگر غش کرده زینب دل مـا را مُشَـوّش کـرده زینب 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 زینـب ای آییـنه ی مـادر ســلام از سفر برگشتی ای خواهر،سلام السلام ای همدم و همناله ام السلام ای یـار چنـدین ساله ام ای کـه زهـرا و علـی را دختـری سرفرازم چون تو دارم خواهری از چه بی جوهر شده آهنگ تو؟ جـان مـادر بـوده ام دلتنگ تو ای گـرفته از رخ دشمـن نقـاب خوش درخشیدی بسان آفتاب گـر نبودی کـوفه و شـام بـلا دفن می شد نام من در کربلا خـواهرم ممنـونم از یـاری تو مرحبا بـر ایـن علمـداری تـو آمدی خواهر فدای مقدمت ای بقربان قـدِ از غـم خَمَت آمـدی خـواهر دوبـاره کـربلا تو مگرکم دیده ای اینجا بلا؟ آمدی آنجا که دل خون کردنت در غم مـرگم پریشون کردنت ای ز هر سو بردلت باریده درد این چهل روز دوری ام باتوچه کرد؟ ای رشیده ، سَرو قدِ تو خَم است صورتت چین وچروک ودَرهَم است جان مادر نیست زینب باورم اینقدر تو پیر گردی خواهرم آمدی با اشک وآه ای دل غمین خیرمقدم گویمت ای نازنین اولین باراست خواهر ما دوتا این چنین گردیده ایم ازهم جدا توسلامم کرده ای ای دل کباب سر ندارم تا تو را گویم جواب ای سرا پـا نـاله و انـدوه و درد این چهل روزه غمم باتوچه کرد؟ آمدی درگلشنی که یاس نیست خواهرم اینجا دگر عباس نیست یـاد داری زینبم آن جمع را؟ آن همه پروانه دور شمع را؟ در کــنار خــود بــرادر داشــتی قاسم و عباس و اکبر داشتی بادل خون آمدی ای دل کباب نیست عباسم دگر گیرد رکاب تا که دیـدم غصـۀ جـانکاه تو بـا سـرم مـن آمـدم همراه تو گرچه از نیزه نگاهت کرده ام گوش بر افغان و آهت کرده ام گریه کردم تا که برسر می زدی ناله های ای برادر می زدی کاش می شد آیم استقبال تو تابپرسم چون همیشه حال تو چشم من روشن رسیدی ازسفر از سفر خواهر چه آوردی خبر؟ هرچه می گردم میان کاروان از رقیه نیست خواهرجان نشان خواهرم روح و روان من کجاست؟ دختر شیرین زبان من کجاست؟ خواهرم ازمن مگرافسرده است؟ یا مگر از دوری من مُرده است؟ دارد اینک خواهشی از توحسین ازگلوی خسته ات بـرگو، حسین شـد دلــم تنـگ بــرادر گفتـنت دوست دارم روی زانـو خفتنت تو همیشه بوده ای چون مادرم در نمازت کن دعایم خواهرم از زبانم هرچه که «مداح» گفت بیت بیت از سوز دل با آه گفت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» لینک کانال اشعارنغمه های سرخ در پیام رسانهای تلگرام و ایتا👇 @aliakbar_esfandiar_madah
73.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بنال ای دل که روزاربعین است عزای پور ختم المرسلین است 😭😭😭😭😭😭😭😭 بانوای: مکان: کربلا موکب شهدای شهرستان فیروزکوه تاریخ اجرا: ۱۴٠۳/۶/۳ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @aliakbar_esfandiar_madah
?کدینگ جستجوی اشعار🌸 باسلام عزیزان میتوانیدباانتخاب هر کدام ازهشتک های زیراشعارمورد نظرتان را براحتی پیداکنید. (خَیّر) #نوروز #انتخابات #فتنه #بصیرت #ولایتمداری #سوگند_نامه #مدافعان_وطن #ایام_الله_نه_دی #در_رسای_همسران_شهدا #حکایت_چفیه #دهه_فجر #سیزده_بدر بایگانی تکمیلی اشعارم درتلگرام هست