eitaa logo
اشعارنغمه های سرخ
3.5هزار دنبال‌کننده
93 عکس
264 ویدیو
28 فایل
اسـیر عشـق شـاه عـالمینم من عمری ازغمش درشوروشینم میان نام و منصب های عالم خـدا را شکر «مـداح» حسیـنم ارتباط با مدیر: 09122233296 https://eitaa.com/aliakbar_esfandiar کانال ارتباطی ایتا: https://eitaa.com/aliakbar_esfandiar_madah
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 روزگاری آمـدیم و روزگـاری می رویم از دیاری آمدیم و به دیاری می رویم مرگ یک پروازروحانی است تازین خاک رفت باید ازدنیا و مافیها سوی افلاک رفت مرگ یعنی جای ما زین خاک والاتر بُوَد زندگیِ جـاودان در عـالَمـی دیگـر بُـوَد درحقیقت مرگ یک آغاز زندگانی است کوچ ازدنیای فانی سوی جاودانی است قصه ی نالیدن ما از فـراق هم بُـوَد هم ز درد رفتن یاران از این عالَم بُوَد عالِمانی که حقیقت جوحقیقت باورند همچو عـمّار زمانند و هدایت محورند یادباد آن یارحق آن آسمانی آن سِتُرگ «آیت الله هادیِ روحانی»آن مرد بزرگ افتخار خطه ی «مـازندران» و کشورم یار صدیق امـام و مردم و هم رهبرم آیت حق دستگیرمردم ازبس خوب بود دردل مردو زن وپیر وجوان محبوب بود یارما پروانه های گِرد خود را شمع بود هرچه حُسن وهرچه خوبی بوددراوجمع بود هـم امـیدی بـود بهـر مـردم مازندران هم میان جبهه هاهمسنگر رزمندگان شمع جانش گرچه شدخاموش میتابد هنور می درخشد آفـتاب یاد«روحانی» هـنوز یادم آمددرغمش«مازندران»ماتم گرفت درفراقش قلب شاگردانش ازاین غم گرفت درغم«هادیِ روحانی»فقط بابل نسوخت زآنکه ازداغ«حسن زاده»فقط آمل نسوخت قلب هردلداده ی عشق «ولایت» سوخته زین مصیبت قلب رهبربی نهایت سوخته آی مردم،هجرروی دوست دردش دیگراست آنکه درهرسینه مهراوست دردش دیگراست ششم بهمن عروج روح این گل یاد باد کربلای کوچه های شهر آمل یـاد بـاد شیرمردانی که درتن خون غیرت داشتند با نثارخون شان درباغ دل گـل کـاشتند از ازل «مازندران» مردان حق می پرورید سینه ی گردن کشان وغاصبان رامی درید چون ولایت باوری درخونشان جاری بُوَد تا ابداین سرزمین هم تشنهٔ یاری بُوَد پسر فاطمه آیـد بـا شعار یـا علی تاظهورحجت حق می شویم یار«ولی» هرکه خواهددرگلستان ولاخوش بو شود بایدازجان با«ولایت»با«ولی»همسو شود آی مردم،هجرروی دوست دردش دیگراست آنکه درهرسینه مهراوست دردش دیگراست درعزای حضرت هادی، هادی دیده بست حوزه هادرسوگ آنان درغم وماتم نشست جان به قربان امام هادی مظلوم ما آن پناه بی پناهان،ازجفا مسموم ما لعن خلق دو جهان بر متوکل باد آه ظلم هابرحضرت هادی نمودآن روسیاه آسمان ازچه درآن لحظه نگردیدی خراب پسر فاطمه را بـردند در بـزم شـراب کاش شرمی می نموداز روی زهرامادرش تاکه با زهرجفا چون گل نمی کردپرپرش ازغم هادی اگرچه لاله وگل می گریست باغ دردست خزان افتادوبلبل می گریست لیک دیگرخانه وکاشانه اش غارت نشد اهل بیت او دگر در بـند اسـارت نشد بچه هایش راکسی ازروی کین سیلی نزد بر گل رخسار آنان رنگی از نیلی نــزد سینه هاگرچه زداغ این مصیبت می گداخت برتن بی جان اودیگرکسی مرکب نتاخت ای اَمان ازدل زینب،بادلش چون کرده اند تاحسین افتادقلب خواهرش خون کرده اند ای اَمان ازدل زینب، شد دل زارش کبود جزغم ودردومصیبت هیچ کس یارش نبود عمه ی سادات را در بین مردم می زدند زین جفاسرهای برنی،دیده گریان می شدند سینه میسوزدزشعرروضه ات«مداح» ولی جان فدای غربت مولا حسین بن علی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی درتمام مناسبتهاو ختم خوانی درتلگرام و ایتا👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 روزگاری آمـدیم و روزگـاری می رویم ازدیاری آمدیم و به دیاری می رویم مرگ یک پروازروحانی است تازین خاک رفت ای خوشاآنکه به دنیاپاک آمدپاک رفت ای بشر اینجاکه ماهستم منزلگاه نیست آن دیاری که روان هستیم دیار ابدیست مرگ یعنی ای بشرجای تو والاتر بُوَد زندگیِ جـاودان در عـالَمـی دیگـر بُـوَد درحقیقت مرگ یک آغاز زندگانی است کوچ ازدنیای فانی سوی جاودانی است قصه ی نالیدن ما، از فـراق هم بُـوَد هم ز درد رفتن یاران ازاین عالَم بُوَد عالِمانی که حقیقت جوحقیقت باورند همچو عمّار زمانند وهدایت محورند شادبادروح وروان«حاج شیخ شعبانعلی» کهنه سربازولایت کهنه سرباز «ولی» آن عزیز بی تکلُّف، بی ریا، بی ادعا ای دریغارفت دیگر ازمیان جمع ما بود در اندیشه ی او اعتلای کشورم یارصدیق امام و مردم و هم رهبرم «شیخ شعبان»باهمه اقشارمردم خوب بود دردل مردو زن وپیر وجوان محبوب بود یار ماپروانه های گِردخود راشمع بود هرچه حُسن وهرچه خوبی بوددراو جمع بود شمع جانش گرچه شدخاموش میتابد هنور آفتاب یاد او رخشنده میباشد هنوز رفت او اما دل ما درغمش ماتم گرفت درفراقش قلب فرزندان او زین غم گرفت قلب هردلداده ی عشق«ولایت» سوخته قلب یاران وعزیزان بی نهایت سوخته آی مردم،هجرروی دوست دردش دیگر است آنکه درهرسینه مهراوست دردش دیگر است یاداو درخاطرما تاقیامت ماندنی ست تاقیامت یاداین یارولایت ماندنی ست روزگاری میرسد غم ها رود از یاد ما پسرفاطمه«مهدی»می کند امداد ما پسر فاطمه آیـد بـا شعار یـا علی تاظهورحجت حق می شویم یار«ولی» هرکه خواهددرگلستان ولاخوش بو شود بایدازجان با«ولایت»با«ولی»همسو شود آی مردم،هجرروی دوست دردش دیگر است آنکه درهرسینه مهراوست دردش دیگر است ازغم این یارما گر لاله وگل می گریست باغ دردست خزان افتادوبلبل می گریست گر ازاین ماتم همه رخت عزا داریدبه تن «شیخ شعبان»گرشده بااحترام غسل و کفن تسلیت دادندهمه مردم به فرزندان او مردو زن تکریم می کردندبه دلبندان او خانه وکاشانه اش دیگر زکین غارت نشد اهل بیت او دگر در بـند اسـارت نشد بچه هایش راکسی ازروی کین سیلی نزد بر گل رخسار آنان رنگی از نیلی نــزد سینه هاگرچه زداغ این مصیبت می گداخت برتن بی جان اودیگرکسی مرکب نتاخت ای اَمان ازدل زینب،بادلش چون کرده اند تاحسین افتادقلب خواهرش خون کرده اند ای اَمان ازدل زینب،شددل زارش کبود جزغم ودردومصیبت هیچ کس یارش نبود عمه ی سادات را در بین مردم می زدند زین جفاسرهای برنی،دیده گریان می شدند از غم یاران دل«مداح»می سوزد ولی جان فدای غربت مولا حسین بن علی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌸کدینگ جستجوی اشعار🌸 باسلام عزیزان میتوانیدباانتخاب هر کدام ازهشتک های زیراشعارمورد نظرتان را براحتی پیداکنید. (خَیّر) #نماز #وطن #نوروز #انتخابات #فتنه #مدافعان_وطن #ایام_الله_نه_دی #در_رسای_همسران_شهدا #حکایت_چفیه #دهه_فجر #سیزده_بدر بایگانی تکمیلی اشعارم درتلگرام هست