#فاطمه_تا_پشت_آن_در_اوفتاد
#حضرت_زهرا_س
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
فـاطـمه تا پشت آن در اوفتاد
خورد بـر دیـوار و با سر اوفتاد
صحـنه ی افــتادنِ فــاطـمه را
دیـد تــا ســردار خیـبر اوفـتاد
یـا اَبَتـایش چـنان جانسوز بـود
در جنـان گـــویـا پیمــبر اوفتاد
فِضّــه بــایـد یــاری زهــرا کند
چونکه از این غصه حیدراوفتاد
نـالـه ای آمــد علی بیتاب شـد
تــایکـی گفتا کــه مـادر اوفتاد
با لگد زد پهلوی زهرا شکست
مـــادر ســادات دیگـر اوفتاد
فاطمه را قصدکشتن می زدند
کــار او آخــر بـه بستر اوفتاد
وقت غسلش جان حیدر را گرفت
تا که چشمانش به پیکر اوفتاد
وقت تشییع جنازه ، بچه ها
دیــده انـد بـابـا مُکـرر اوفتاد
ای اَمــان از دل زینـب ، کـربلا
همهمه در بیـن لشکر اوفتـاد
وای ازآن ساعت که زینب ناله زد
ذوالجــناح آمــد بــرادر اوفــتاد
آه «مـداح» آسمان هـم نـاله زد
چشـم زینب تـا بـه حنجر اوفتاد
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#الهی_اسم_درد_و_داغ_بکفه
#حضرت_زهرا_دلگویه_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
الهی اِسم درد و داغ بَکِفه
هیچ کسِ میون جدایی نَکِفه
درد بـی درمـونه درد جــدایـی
زهرا نَشـو تِـه مه درده دوایی
زهـرا جان علی مدینه غـریبه
طبیـب درد مــردم بـی طبیـبه
زهرا نَشو مِـه خِنه ی سو شونه
تِه بُوری مه روز تاریک شو بُونه
خبر دارمه که تِـه سینه بَسوته
میخ در تِره بـه دیوار بَـدوته
تِـه نفس کَشنی مِه دل خِشیّه
خَلـه آرزو داشتـمی نَهــیّه
مه دل خواسّه حسن جان شاد بَهووه
مه حسین جان تِه دَس داماد بَهووه
مه دل خواسّه غمه مأیوس هاکِنی
تِه زینب ره شِه دَس عروس هاکِنی
تِـه بُوری من دیگه تِـه قبـر کنار
سر شو تــا صـوایی بَــزنـم زار
فـاطمه جـان چتی دلخون نَهووم؟
من چِتـی تِـه فـاتحه خون بَهووم؟
تِـه دَنـی بـاشی خِنـه سـو نــدارنه
چشمه ره مُـونـدِنه کـه او نـدارنه
تِه تابـوته چِتی شه دوش بَهیرم؟
اِسـا دعا هاکِن من هم بَمیـرم
چیکار هاکِنم زهرا تنگه مِـه دل
الهـی جـای تِـه بُــورم زیـر گِـل
مِـه دلِ درده«مداح» زار بَزوعه
مِـه مظلومی ره باشعرجار بَزوعه
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
4_6008196056355966783.ogg
4.31M
#حضرت_زهرا_س_دلگویه_مازنی
الهی اسم درد وداغ بکفه
@aliakbar_esfandiar_madah
#علی_جان_در_شومه_خدا_نگهدار
#حضرت_زهرا_دلگویه_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
علی جان دَرشـومه خـدا نگهدار
مـن تـه شـرمـندومه خدا نگهدار
من که دُومّـه دیگه مِه کارتمومه
دیگـه تِــوِسّـه کــدبــانو نَبـومـه
بِشکسّه مه کَش ومه دَسّ وسینه
دیگه مـره کـه نِخـوانـه مـدینه
علی جـان حلال هاکِن فاطمه ره
دیگـه از این روزگـار تنگ بِمـه ره
نِـه سال یادش بخیرخِش بِیمه باتِه
دیگه مِـه زندگـی از هـم بِپـاتِـه
مِــره بَـــزونه مَـــردم مــدینــه
بِشکِسّه مه دَسّ وکَش ومه سینه
دَس نِدارمه وَچـونّه کَشِـه بَیـرم
مِـه دل خواسّه کَشه بَیرم بَمیرم
من که دَرمه شومه دل دارمه پرخون
علی، جان تِـه و جان مِه وَچـون
علی جان هر چی بَــوّم مهـربـونی
مِـه تقـدیـر هَسّـه بَمیـرم جِــوونی
علی جان بِـرمه هاکِن آروم آروم
دیگه از زهرا داشتن بَعی مَحروم
علی پیـرهنِ بِـن بَشـور مِـه تَنّـه
تِـه شه دَسِّ جـا دَپـوش مه کَفنه
علی نِهِـل مِـه وَچـون زار بَـزنن
نِهِـل زار از غم شه مـار بَـزنن
مِـه حسن جانِ یـادکه در نَشونه
وِنِـه پیش مِـره کوچه دله زونـه
شه جانِ زینبِ بی مـار قـرون
مِـه دِتـرِ دل همه جا بُونه خون
علی جان مـه زینبِ هوا ره دار
اَتــا روز بــونـه کـربـلا گــرفتـار
حسینِ غصه کـه دل جا نبونه
وِره نصف شـو خَله تِشنا بونه
اَتـا روز بُــونه کـرب و بــلا اِنّــه
بشنوسّمه حسین ره اُو نَــدِنّــه
من و مِـه وَچونِ غم هَسّه جانکاه
بَخون مِه وِسّـه جانسوزانه«مداح»
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
4_6008196056355966788.ogg
3.01M
#حضرت_زهرا_س_دلگویه_مازنی
علی جان درشومه خدانگهدار
@aliakbar_esfandiar_madah
#صدای_ناله_آید_از_مدینه
#حضرت_زهرا_شام_غریبان
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
صـدای نـاله آیـد از مـدینه
که سوزش می زندآتش به سینه
چه آهنگ جگرسوزی بلند است
یقین ازسینه های دردمند است
خدایا گریه ها از بیت زهراست
دل هر رهگذر زین ناله غوغاست
عزیزان علی از داغ مادر
به زاری می زنند برسینه وسر
الهی خانه بی مادر نگردد
و مادر کُشته پشت در نگردد
الهی هیچ فرزندی به دنیا
نبیند داغ مادرِ جوان را
چه جانسوزانه می نالندیارب
حسین وحسن وکلثوم و زینب
حسین نالد که مادر را زکف داد
حسن بی شک به یاد کوچه افتاد
بمیرم بهر زینب جان و کلثوم
یتیمانِ ز مادر گشته محروم
علی از غصه دارد دل پریشان
نوایش فاطمه جان فاطمه جان
گرفته جای خالی تو را درد
دوباره فاطمه به خانه برگرد
بیا زهرا که حیرانم پس از تو
بیا سر در گریبانم پس از تو
بیا زهرا که بی تو غم نصیبم
غریبم من غریبم من غریبم
اگر چه چاره ی بیچارگانم
ولی زهرا بُریده شد اَمانم
چه سازم سینه ازداغت کباب است
بماند که سلامم بی جواب است
غمت شد بر سرم آوار زهرا
چه سازم با در و دیوار زهرا؟
دل طفلان پر از مُخاطراتت
برای هم بگویند خاطراتت
خوشا روزی که مادر بود خانه
دریغا که دگر رفت از میانه
حسین تا دیدگانش بر درافتاد
به زینب گفت اینجا مادر افتاد
دعا کن بچه ها آرام گیرند
چه سازم گر ز داغ تو بمیرند
دل«مداح»ز آه سینه ام سوخت
که باشعرش به جانها آتش افروخت
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#فاطمه_رفت_و_مدینه_غم_گرفت
#حضرت_زهرا_شام_غریبان
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
فاطمه رفت و مدینه غم گرفت
در فــراق او عـلی مـاتم گـرفت
فاطمه رفت وعلی ماند وغمش
قصه ی پُر غصه ی عمر کمش
از سرِ شب تا سحرگه ناله داشت
سر به دیوار غریبی می گذاشت
ناله ها می زد که ای یاس کبود
فاطمه جان این جدایی زود بود
بعد زهرا باب غصه باز شد
تازه غم های علی آغاز شد
این مصیبت جان حیدر را گرفت
قُــوَّتِ ســـردار خیبـر را گـرفت
تا علی از فاطمه شد بی نصیب
همدم و یار غریبان شد غریب
ازعلی بس کینه داشت آن ذات بد
فاطمه را کُشت با مُشت و لگد
جُــرم زهــرا بــود یــاریِ ولی
کرده با جانش حمایت از علی
از ولـی و از ولایـت دم زده
در مسیر حق قدم محکم زده
افتخار فاطمه این بود و هست
که فداییِ ولایت گشته است
از ولی هر کس حمایت می کند
فاطمه از او شفاعت می کند
روزگــار بـی وفـایی را ببـین
شد امیرالمؤمنین خانه نشین
کیست داند حال طفلان علی؟
حال طفـلان و پـریشان علی
بچه های مادری بـی مادرند
همچو پروانه به دور حیدرند
غیـراین طفـلان علی یاری نداشت
فـاطمه که رفت غمخواری نداشت
حیدر از آه یتیمان چون کند؟
ناله ی زینب دلش را خون کند
خـانه را زینب مـرتب می کند
یاد مادرجان خود تب می کند
لحظه ی راز و نیــاز فـاطمـه
بر سرش چـادر نمـاز فاطمه
شـد یتیـمه حیف خیلی زود او
راه می رفت همچو مادر بود او
هرکه«مداح»، زینبی شدباورش
چــادر زهــرا نیفتـاد از سـرش
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#بر_سر_قبر_تو_زهرا
#نوحه_حضرت_زهرا_س
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
بر سر قبر تو زهرا «۲»
دیده گریان آمدم «۲»
زینبت برخواب خوش
رفته پس از آن آمدم
کاسه ی آبش به بالین حسین آماده است
آب بر آن غنچه دادم دیده گریان آمدم
وای مادرهای کلثوم آتشم بر دل زده
راحتش کردم ولی با قلب سوزان آمدم
کن نگاهی ای عزیزم«۲»
دل پریشان آمدم دیده گریان آمدم
من نوازش میکنم اما نمیخوابد حسن
بسکه مادرگفت قلبم سوخت برجان آمدم
مادری را من نمیدانم خودت بیدار شو
تابرم امشب تو را برخانه مهمان آمدم
ای عزیزخفته درخاک«۲»
بی عزیزان آمدم دیده گریان آمدم
هرچه نازش میکشم اماحسین مشتاق توست
لایی لایی گفتم اوخوابید وپنهان آمدم
شانه میخواهد سر کلثوم، زلف زینبت
شدپریشان درغمت گیسوی طفلان آمدم
خیز زهرای جوانم «۲»
برتومهمان آمدم دیده گریان آمدم
آمدم قربان غمهایت صدایت بشنوم
دل ندارد طاقت و یارای هجران آمدم
زخم بازویت پیمبردید،زهراجان چه گفت
تو زمن کردی گِلِه؟ ای ماه تابان آمدم
مجلس ختمت پریشان است و زینب نوحه خوان
بسکه غمگین بودمجلس مات وحیران آمدم
کی شودآید«تقایی»دربقیع گویدکه من
بر سرقبر توزهرا جان پریشان آمدم
بر سر قبر تو زهرا«۲»
دیده گریان آمدم «۲»
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#شعر_تقایی_اردبیلی
#بانوای_کربلایی_علی_اکبراسفندیار
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
4_6010095183520076098.ogg
896.7K
#نوحه_حضرت_زهرا_س
بر سر قبر تو زهرادیده گریان آمدم
@aliakbar_esfandiar_madah
#درشونی_جان_مار_خدانگهدار
#حضرت_زهرا_دلگویه_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
درشونی جان مارخدا نگهدار
آ مه دلِ قرار خدا نگهدار
چنه سخته جان مار ته جدایی
دعـا هـاکن من بَمیرم الهـی
اِسا كه دَرى مه جا جدا بُونى
چه اَنّه غريبونه دَري شونى؟
مـره ديگه اَمـون نَدِنه بِـرمه
حسين پَلى شه بِرمه ره خِرمه
نخوامه من حسينِ زار بَوينم
نخوامه وره بِـرمه وار بَوينم
كِمين دِتِر ته جورى مار بَديّه؟
وِنـه مـار جـوونی آزار بَـديّه
جان ماردیگه مه یاد درنشونه
تِـه زينـب بَميـره تـره بَـزونه
عموسلمان، عمو مقداد وعمّار
بَوينين چَنّه غريب هَسّه مه مار
بنال«مداح» كه مه غم بَيّه تازه
چی بَهووم من از تشييع جنازه؟
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#على_اكبراسفنديار_مداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
4_5872738070649902425.ogg
424.8K
#حضرت_زهرا_دلگویه_مازنی
درشونی جان مار خدانگهدار
@aliakbar_esfandiar_madah