eitaa logo
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
4.5هزار دنبال‌کننده
598 عکس
77 ویدیو
1.5هزار فایل
🔻کانالی برای انتشار #دروس و #دیدگاه_های استاد معظم آیت الله علیدوست(زیدعزه)، توسط شاگردان؛ 🌐 سایت استاد: http://a-alidoost.ir ✍️ ادمین: @ILIASALEHI
مشاهده در ایتا
دانلود
1401.06.05-eftetah.fars.mp3
11.86M
💠 مسئولیت عالمان معاصر 💢 استاد علیدوست 💠💠💠💠💠 آغاز سال تحصیلی در حوزه علمیه استان فارس ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
💠 مسئولیت عالمان معاصر 💢 استاد علیدوست 💠💠💠💠💠 آغاز سال تحصیلی در حوزه علمیه استان فارس #استاد_عل
35.pdf
128.1K
💠 مسئولیت عالمان معاصر 💢 استاد علیدوست 💠💠💠💠💠 آغاز سال تحصیلی در حوزه علمیه استان فارس ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
💢باید درباره «حجاب» بحث و گفت‌وگو شود/ اگر نهی از منکر عده‌ای را روی دنده لج بیندازد، دیگر نهی از منکر نداریم ✔️استاد ابوالقاسم علیدوست: 🔹اگر معتقدیم مسأله بی‌حجابی، سیاسی است که وقتی به حدی از خارج هدایت می‌شود و برخی از نهادهای خارجی در آن نقش دارند، قبول است اما این مسأله را سیاسی نکنیم. آن آقایی که می‌گوید «دشمن روی حجاب و ولایت فقیه دست گذاشته است و اگر حجاب را بردارد، ولایت فقیه هم می‌‌رود»، آیا این شخص با این سخن خدمت می‌کند؟ ممکن است افرادی بگویند خب سراغ عدم حجاب برویم، چون با ولایت فقیه مشکل دارند! 🔸موضع حاکمیت درباره حجاب و بی‌حجابی گاهی یکدست نیست... نمی‌گویم که جامعه یله و رها باشد، متأسفانه یله و رها بودن مفاسدی دارد؛ عرض من این است که برای یک بار هم که شده عقلا را دعوت کنیم اندیشمندان را بخواهیم تا طرح بدهند و به لوازم کار دقت کنیم. البته وقتی کار روی حساب و کتاب باشد، خداوند هم کمک می‌کند. 🔹این را برای کسانی می‌گویم که این مصاحبه را مطالعه می‌کنند هر گونه دلشان خواست قضاوت نکنند. باید با همه منکرات مبارزه شود، اگر این گونه باشد مردم احساس می‌کنند که مطالب دلسوزانه گفته می‌شود. 🔸اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود. اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم. 👈متن گفتگو: http://ijtihadnet.ir/?p=70964 ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_
🔰گناه و معصیت، عمل نیک را تباه می‌کند/ مراقبت در روز، محاسبه در شب و تفکر برای نگهداری کار خیر مؤثر است 🔹 استاد علیدوست 1️⃣ چه کارهایی انجام دهیم تا حال خوب و معنوی ماه رمضان را در ماه های بعد حفظ کنیم؟ ✔️ سوال بسیار خوبی طرح کردید. در تراث دینی بر نگهداری عمل تاکید زیادی داریم؛ یعنی کسانی کار خیری انجام می دهند اما متاسفانه آن را دست می دهند و آثار عمل خیر از بین می رود. چیزی که عمل خیر را تباه می کند، گناه و معصیت است؛ گاهی گناه، عمل خیر را می خورد همان طوری که آتش هیزم را می خورد و می بلعد. علمای اخلاق می گویند کسی که می خواهد عمل خیر خود را نگه دارد، باید سه کار انجام دهد. اول: مراقبت در روز، یعنی انسان زبان، اندیشه، چشم، دست و پای خود را کنترل کند و مرتکب نگاه نشود. لذا مراقبت در روز از ارتکاب گناه مهم است. دوم محاسبه در شب، یعنی انسان مومن شب وقتی که می خواهد بخوابد، حساب کند بیست و چهار ساعت از عمرم گذشت، من چه کردم؟ کار نیک و کار بد من چه بود؟ انسان اگر کار نیک کرده، تصمیم بگیرد که دوباره آن را انجام دهد، اگر کار بد کرده استغفار و توبه کند. در روایات آمده است اگر کسی مرتکب خلافی شد و شب توبه کرد، خداوند به فرشتگان می فرماید گناه را در حساب عملش ننویسید. سوم: تفکر است؛ پیامبر(ص) فرمود یک لحظه تفکر از یک سال عبادت بالاتر است. تفکر بسیار مهم است و اگر کسی اهل فکر و تحمل باشد، کار نیکی که در رمضان انجام داده است را به باد و آتش نمی سپارد. بنابراین مراقبت در روز، محاسبه در شب، و تفکر در روز و شب، برای نگهداری کار خیری که انسان مؤمن کرده، موثر است. 2️⃣ از کجا بدانیم که اعمال ما مثل نماز، روزه، قرائت قرآن و ... مقبول درگاه الهی واقع شده است؟ ✔️نشانه اش این است که انسان گناه نکند، اگر دید ترمز و ضمانتی پیدا کرده و گناهی که قبلاً به راحتی انجام می داده، اکنون انجام نمی دهد، حرف ناشایستی که می زد، دیگر نمی زند؛ یا قضاوت نامناسبی که می کرد اکنون انجام نمی دهد، نشانه قبولی اعمال اوست. 3️⃣ برای بعد از ماه مبارک رمضان، عملی بفرمایید که نسل جوان بعد از ماه رمضان انجام دهند. ـ سوره یاسین را هر روز بخوانند و به حضرت زهرا(س) هدیه کنند، بسیار خوب است. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
بسمه تعالی دروس حضرت آیت الله علیدوست از روز یک‌شنبه مورخ 10 اردیبهشت ماه 1402 شروع می‌شود.
درس اخلاق - تصرفات شارع نسبت به مکارم و سیئات اخلاقی - جلسه 1.mp3
9.1M
💠 تصرفات شارع نسبت به مکارم و سیئات اخلاقی - 1402/01/14 💢 استاد علیدوست 💠💠💠💠💠 پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
💠 تصرفات شارع نسبت به مکارم و سیئات اخلاقی - 1402/01/14 💢 استاد علیدوست 💠💠💠💠💠 پژوهشگاه فرهنگ و ا
34.pdf
115.9K
💠 تصرفات شارع نسبت به مکارم و سیئات اخلاقی - 1402/01/14 💢 استاد علیدوست 💠💠💠💠💠 پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
نهی از منکر در آینه کارآمدی و تحلیل علل ظهور منکر به نام خدا حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر شریفی زیدعزه سلام علیکم با احترام و عطف به دو یادداشت منتشر شده از شما درباره مصاحبه استادم، آیت الله علیدوست حفظه الله نکاتی چند مطرح می شود، به امید آنکه مقصود یکدیگر را بهتر ادراک کنیم: 1. از اخلاق شروع کنیم، تعییر و تحقیر از رذائل اخلاقی است. ما مفتخریم که کتاب های اخلاقی که به قلم شما نگاشته شده است مانند آیین زندگی، کتاب درسی برخی از جوانان این مرز و بوم است و از آن درس اخلاق می گیرند. مانند دیگر کتب شما همین تخصص و اهتمام حضرتعالی مرا بر آن می دارد که از نکته ای اخلاقی سخن بگویم؛ شما در یادداشت های خود، آیت الله علیدوست را «مدرس فقه» و «بنده خدا» خطاب کردید!! هر چند «مدرس فقه» و «بنده خدا» بودن کمال و افتخاری است که در کارنامه استاد می درخشد، از منظر مصطلح و به ویژه به هنگام انتقاد، «مدرس فقه» تعییر مجتهدی است که برخی از مدرسان درس خارج هم اکنون افتخار شاگردی او را دارند. این نکته دگر بار مرا به یاد فاصله حرف زدن از اخلاق و اخلاقی عمل کردن انداخت. به خدا پناه می بریم. استاد علیدوست بارها به من فرمودند که اگر مصطلحاتی که در حق من به کار برده می شود، باعث خدمت بیشتر من به پیغمبر و آل پیغمبر صلوات الله علیهم أجمعین می شود، به جهت انجام این غلامی باشد و گرنه وزر و وبال است و نقل می فرمود که به آیت الله مشکینی فرمودند که به کدام لقب شما را صدا بزنیم، فرمود: آقای مشکینی بگید تا با خانم مشکینی اشتباه نشود! و صد البته تذکر دادند که هر چه برای خود می توانید تواضع کنید ولی طوری نباشد که در حق دیگران تواضع کنید و آنان را از مکانت خود خارج کنید. متاسفانه جنابعالی به این تعییر بسنده نکرده اید و در توییتری استاد را با عنوان «منتظر چاپاندن رساله» معرفی کردید و از تعییر به تحقیر روی آوردید، انگار این بار در مقام عمل با اخلاق خداحافظی کردید؛ در حالی که شما انسان شریفی هستید و رساله عملیه نیز کتابی شریف که از زمان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به همت مرحوم حاج شیخ علی اصغر کرباسچیان چنین سبک و سیاقی به خود گرفته و مومنین و مومنات، شریعت خداوند متعال را از آن فرا می گیرند. انتشار چنین کتاب شریفی، ادیباتی در شأن می طلبد نه ادبیاتی درخور . . . اما آیا آیت الله علیدوست منتظر چاپ رساله است؟ به عنوان کسی که دو دهه جلیس حضری و انیس سفری حضرت استاد هستم شهادت می دهم که او منتظر چنین چیزی نیست و برای دنیا دل دل نمی کند، اما برای خدمت و عهدی که با خدای خود دارد، چرا! عملکرد حضرت استاد، در انتخاب نوع پژوهش ها و مسائلی که بر آن تمرکز می کند، همه و همه برخلاف کسانی است که مقصدی جز مرجعیت ندارند. چه هنگامی هر چه بر طبل نقل بکوبی در جریان های سنتی حوزه، مکانتی بیشتر پیدا می کنی، از پیوند فقه و عقل سخن گفت. در دورانی که هر چه فقه بیشتر بنویسی، فقیه تر معرفی می شوی، از فقه و عرف سخن گفت، مساله ای که برخی ساده انگارانه از کنار آن رد می شوند! فراتر آنکه برخی از منبع واره ها چون مقاصد شریعت و استحسان را بر پایه های فقه و اصول فقه شیعه بازسازی کرد تا در حل مسائل مستحدثه با پتانسیلی بیشتر پیش برویم و برای این خدمت انگ سنی گری و ... را از جریان سنتی به جان خرید و همچنان همین راه خدمت در مسائل کار نشده را ادامه می دهد مانند دوجلد در ادله عام قراردادها و دوجلد در روش شناسی اجتهاد. آیا تا کنون فکر کرده اید که چرا اولویت این محقق، مسائل کار نشده است تا انتشار ده جلد فقه و ده جلد اصول. او دوره مکاسب محرمه و دوره اصول خود را اولویت نداد تا بخواهد دل دل برای انتشار رساله کند. اما چنانچه برخی از آینده پژوهی های مرجعیت شیعه در گزارش هایشان استاد را به عنوان گزینه مطرح کرده اند و در صورت نیاز جامعه اسلامی چه کسی بهتر از ایشان، چرا بر سر شاخ بن می برید و در تضعیف نیروهای موجود می کوشید؟ برادر من! جدا این دفعه اشتباه کردید و اینکه جامعه ما از شما بیش از دیگران انتظار برخورد اخلاقی دارد، انتظاری کاملا به جاست و گرنه بسیاری از اوراق را باید شست. 2. از مفروض سخن استاد، خارج نشویم! فرض بفرمایید در مختصاتی قرار گرفتیم که نهی از منکری نتیجه عکس داد و این سرکنگبین، صفرا فزود و به توسعه منکر انجامید، تکلیف چیست؟ چشم بر هم بنهیم و کارآمدی و نتیجه را نگاه نکنیم و چون برخی خشک مقدسان، عقل به کار نبندیم و به نهی از منکر به هر قیمتی اقدام کنیم!!! بعد خروجی فقه خود را «جامعه پرداز» و «پیش رو» و «عرف ساز» قلمداد کنیم؟!! آنچه شما با سه قلم آرایشش می کنید «دین سوزی» است و هیچ ربطی به فقه و فقیه و فقاهت که صد البته خارج از تخصص شما است ندارد. مناسب است باری دیگر عبارت استاد را از نظر بگذرانیم:
«اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود. اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.» آیا سخن فوق در فقه از منظر فردی یا اجتماعی از دو مناط مختلف پیروی می کند یا به دو خروجی مختلف می رسد؟ خیر این مسأله چه در حوزه فردی و چه در حوزه اجتماع از یک مناط پیروی می کند و در حوزه اجتماع شدیدتر می شود؟ فرض بفرمایید که در نهی منکرهایی در حوزه های اجتماعی موجب موج اجتماعی منکر شود؟ فقط مفسده را در ساحتی بزرگتر باید به انتظار بنشینیم. در ساحت اندیشه انقدر این مساله روشن است که با اجازه شما می خواهم تصور آن را با تصدیقش یکی بدانم. نکته بیان شده یک بایسته در نهی از منکر است اما اینکه همه نهی از منکرها در وضعیت کنونی ما عوارض دارد و نباید انجام شود نه واقعیت دارد و نه مراد استاد معظم است. 3. حجاب را سیاسی نکنیم! در این قسمت جا دارد یادی کنم از اسم اعظم تواضع و ادب مرحوم آیت الله مصباح یزدی رحمه الله، ایشان باری می فرمودند اکثر اختلاف ها در علوم انتزاعی، از مغالطه اشتراک لفظی صورت می گیرد، و اگر در این خصوص تفتیش صورت گیرد، بخش مهمی از اختلاف ها، از میان می رود (نقل به مضمون). بر این باورم که در این قسمت از سخنان استاد، اشتراک لفظی باعث شده است تا شما بفرمایید: «آیا چنین سخنی غیر از پذیرش سکولاریسم است؟» بله غیر از پذیرش سکولاریسم است و ربطی بدان ندارد، توضیح اینکه گاه مساله ای از موضع خود خارج شده و به دست احزاب سیاسی می افتد و آنان با توجه به منافع خود، آن را بازیچه اغراض خود قرار می دهند، گاه آن را وسیله ای برای نقد حزبی دیگر و گاه پلکانی برای بالا رفتن خود و گاه که در جهت منافع آنان نیست چون دستمالی استفاده شده آن را به کناری می نهند، در اینجا می گویند: «فلان مسأله سیاسی شده است» یا «فلان مساله لایه سیاسی به خود گرفته است». بازیچه دست احزاب سیاسی نشدن یک مساله خیلی متفاوت است با اینکه دین و مسائل آن از سیاست و تدبیر مدن جدا باشد. محقق محترم جناب دکتر شریفی عزیز شما بهتر از بنده در جریان هستید که برخی از جریان های سیاسی به گاه گرفتن رأی و .... چگونه با مسئله ای مانند حجاب بازی می کنند، بدین معنا بنده نیز موافقم که حجاب را سیاسی نکنیم اما بدین معنا که پدیده واجب شرعی حجاب، امری فردی است و در ساحت اجتماع و سیاست کشور مطرح نیست، سخنی غلط و مورد مخالفت خود حضرت استاد هم هست. هنر در فهم حرف بخردان است نه تعجیل سخن در رد آن است 4. ترس از خدا و ترس از جریمه استاد علیدوست در همان مصاحبه فرمودند: ترس از جریمه را نباید جایگزین ترس از خدا و قیامت کرد شما عطف بدین سخن فرمودید: پس چرا خود خدا این همه جرایم مالی و کیفرهای بدنی برای گناهان اجتماعی و سیاسی مطرح کرده است؟ در جواب این پرسش گفتنی است: اولا: چون او خداوند است و جعل حکم به دست اوست و ما بنده، قرار نیست فراتر از مجعولات او روز به زور به توسعه جرایم مالی بدون سند شرعی دست بزنیم. ثانیا: اگر در برخی موارد جرایم مالی داریم، باید بدانیم که این همه موارد نیست، گاه کیفرهایی سخت در مقام اجرا در نظر گرفته شده، اما راه اثبات آن را چنان سخت کرده است، که بیشتر ترس از ابهت کیفر کار می کند تا اجرای آن، و صدالبته در صورت اثبات به پای اجرای آن ایستاده است. ثالثا: خدا رحمت کند مرحوم علامه حسن زاده آملی قدس سره را باری بر منبر می فرمود: «خواهرم! دخترم! به خاطر یک تیکه پارچه به جنگ خدا نرو!!!» اینکه جهت و منظور نهی از منکر، خداوند باشد، حکمت او، شریعت او، ترس او ظرفیتی است که نباید آن را پایمال جریمه مالی کرد، یعنی این تبادر میان گناه و خداوند را نباید با جریمه ای که نهاد حاکمیت منسوب به دین جعل می کند، پایمال کرد. از حکمت به دور است که در زمانیکه ظهور منکر حداقل در برخی از مصادیق خود، ریشه در اوضاع بد اقتصادی دارد، به جای درمان آن، فشار اقتصادی را افزایش داد، این کار نیز اگر به منکر دامن نزند، که می زند، آن را حل نمی کند. فراموش نکنید که حل نکردن منکر و فقط خفه کردن آن، آتش زیر خاکستر کردن است. چه قدر تفاوت است میان کفاراتی که مردم با اراده و خواست خود به خاطر خدا به دست خود یا از طریق مرجع خود به فقیران می رسانند با جرایم مالی که حاکمیت بر اساس قانون می خواهد وصول کند به ویژه هنگامی که خود در عرصه هایی ناموفق و منفی ظاهر شده است. به قول حافظ شیرین سخن: یار مَفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زَرِ ناسره بفروخته بود رابعا: حال که دیر زمانی نیست که حاکمیت به دست شیعه است و لا اقل مدت زمان آن نسبت به اهل تسنن و مسیحیت کمتر است، باید از تجربه آنان درس گرفت.
وضع جرایم مالی، ابزار دست حاکمان قرار دادن دین و.... همه و همه افراط هایی بود که مسیحیت را به تفریط سکولاریسم کشاند و آن را در چهار دیوار واتیکان و کلیساها محصور ساخت، به جد بر این باورم که از آن تجربه ها باید استفاده کرد و گرنه آن خطر سکولاریسم که شما از آن به ظاهر فرار می کنید با عملکرد ناصحیح به استقبالش می روید. 5. حجاب مانند مخاطب امروز مرکب است مساله حجاب، امروزه مساله بسیط نیست که ریشه در یک جا داشته باشد و فرد بد حجاب هم الزاما انگیزه مخالفت با خداوند ندارد و قصد ارتکاب منکر ندارد. حجاب امروزه ریشه در خیلی از مسائل دارد و به اصطلاح نگارنده، چند لایه است، نباید بدون توجه به لایه های گوناگون آن فکر کنیم با نهی از منکر و با دست گرفتن ادله وجوب حجاب، به مقصد می رسیم. چرا که مخاطب امروز هم مانند مساله حجاب پیچیده است. او به راحتی بین قبول ادله وجوب حجاب و اعتراض مدنی خود به حاکمیت در قبال کاستی های اقتصادی جمع می کند بدون آنکه خود را در تناقض ببیند. در چنین شرایطی نهی از منکر بدون توجه به خاستگاه های بدحجابی فقط برچسب دفاع از حاکمیت به خود می گیرد و فقط آتش اعتراض و تشنج را بالا می برد. باز تذکر می دهم که نه همه بدحجاب ها بدنبال اعتراض مدنی هستند و نه همه نهی از منکرها چنان آسیبی دارد. اما درمان یک بیماری که ریشه در چند علت دارد، بدون توجه خاص به علل آن، موفق نخواهد بود. خود را بپوشان چون واجب است، چون قانون است بیشتر به مبارزه با معلول شبیه است تا حل کردن علت، ریشه های تولید بی حجابی را رها کنیم و به نهی از منکر در سطح اجتماع اقدام کنیم بعد فکر کنیم که با جامعه منکراتی مبارزه کردیم، گاه زبان حال جوانی که امر به پوشاندن می کنیم آن است که مرا بپوشان از عریانی فقر، از عدم امکان ازدواج، از بیماری خانواده و ... جامعه مرا بپوشان از دزدی از اختلاس. در پایان از درسی که به حضور برادر بزرگ خودم پس دادم، عذر خواهم. امیدوارم اندکی ما را به مراد یکدیگر نزدیک کرده باشد و مورد رضای حضرت ولیعصر عج الله تعالی فرجه الشریف باشد. من الله التوفیق و علیه التکلان سید مرتضی حسینی کمال آبادی 1402/02/10
🔰 مبنا سازی سلیقه‌ای از مصاحبه فقیهانه حضرت استاد علیدوست (بخش اول) ✍️ احمد احسانی فر 1. اخیراً حضرت استاد علیدوست در مصاحبه ای به برخی ملاحظات پیرامون حجاب الزامی و جریمه بی حجابان پرداخته اند. متعاقباً یکی از پژوهشگران (آقای جمشیدی) بر مصاحبه حضرت استاد، نقدی نگاشته و آن را «نقد روش شناسانه» دانسته اند. 2. نقد سخنِ «فقیه» بایسته هایی دارد که از آن جمله می توان به این مهم اشاره کرد: فهم دقیق ملاکات و مناطات فقهی و قواعد فقهی و احکام فقهی. بدون احاطه بر این لوازم و یا غفلت از این بایسته اساسی، نقد سخنِ «فقیه» به تفسیر به رای می گراید؛ چرا که ناقد تصور می کند که «فقیه» نیز بر اساس ذهنیت ها و رسوبات فکری خویش سخن گفته و به همین دلیل سخن «فقیه» را بر مبنای تصوراتِ پیشینی خود تفسیر و تحلیل می کند، نه بر مبنای مبانی فقهی. به ویژه اگر ناقد با ملاکات سیاسی و به نحو سیاست زده به متن‌خوانی سخنِ «فقیه» اقدام کند، در این صورت نقد وی به «بیانیه سیاسی» نزدیکتر می شود تا «نقد فقیهانه». 3. نقد ناقد محترم بر سخن حضرت استاد مشتمل بر سه محور است. 4. نقد نخست ناقد محترم؛ حضرت استاد علیدوست در مصلحت سنجیِ فقیهانه‌شان صرفاً بر یک متغیر تمرکز کرده اند و آن هم لجاجت‌ورزیِ بی حجابان در اثر الزام قهری ایشان به حجاب است. در حالی که در مصلحت سنجی باید همه ملاکات اعم از منافع و مضارّ مورد سنجش قرار گیرد. 5. تمرکز نقد ناقد که در سرتاسر متن ایشان تکرار و بر آن پی در پی تاکید می شود، بر عنصر «مصلحت» در نگاه حضرت استاد است؛ به نحوی که در نقد یک صفحه ای ایشان 16 بار واژه «مصلحت» تکرار می شود. ناقد اساس و مبنای سخن استاد را بر محور «مصلحت» تحلیل و تفسیر می کند. عنصر و مؤلفه «مصلحت» از ابتدا تا انتهای نقد ناقد محترم در قالب ترکیب های اضافی یا وصفی تکرار می شود؛ نظیر «محاسبۀ مصلحت‌اندیشانه‌شان»، «مصلحت‌بینی»، «محاسبه‌های مصلحت‌اندیشانۀ اجتماعی»، «مصلحت اجتماعی»، «مصلحت یابی اجتماعی»، «عالَم مصلحت»، «مصلحت اندیش ذهنی»، «لفافه مصلحت»، «فقه مصلحت»، «مصلحت فقهی» و ... 6. تقریر، تحلیل و تفسیر ناقد از مصاحبه حضرت استاد صرفاً بر محور مصلحت دور می زند و بر آن خیمه می زند و ورودیه و خروجیه اش در نقد بر سخن استاد با این پیش‌فرض همراه است که استاد نیز بر محور «مصلحت» سخن می گویند. حال آن که دقت در مصاحبه حضرت استاد نشان می دهد که در سرتاسر مصاحبه ایشان، حتی یک بار نیز از این واژه پرتکرار در نقد ناقد و مانوس در رسوبات ذهنی وی، استفاده نشده است و حتی مشتقات این مؤلفه و ملازمات و مقارنات مصلحت نیز در هیچ جمله ای از سخن استادِ «فقیه» بکار نرفته است. با این حساب، ذهن متعجب می ماند از این که ناقد محترم چگونه مبنای سخن استاد را مصلحت دانسته است؟ و به سرعت پاسخ را درمی یابد: داشتن ذهنیت های پیشینیِ سیاست زده و تفسیر سخن استادِ «فقیه» بر مبنای همین رسوبات ذهنی، و نه بر مبنای قواعد فقهی. 7. جالب این جاست که ناقد محترم در مقام تقریر و تبیین سخن استاد، حتی از دست بردن در کلام وی نیز اجتناب نمی ورزد و این قرائت خود را به سخن استاد مستند می سازد: «پس در موقعیّت کنونی، اقتضای «مصلحت فقهی» این است که تحقّق حجاب در جامعه به‌صورت «اجباری» نباشد، بلکه از «سازوکارهای فرهنگی» استفاده شود». استفاده از عبارت «مصلحت فقهی» در داخل گیومه، در اسلوب پژوهش به معنای آن است که عین این عبارت مستقیماً از کلام شخص دیگر اقتباس شده است. ناقد محترم با این اقدام به خواننده این گونه القاء می کنند که عبارت «مصلحت فقهی» توسط حضرت استاد بکار رفته است؛ در حالی که حضرت استاد هیچ گاه در سخن خود از «مصلحت» و سایر ترکیبات اضافی و وصفیِ آن استفاده نکرده اند. 8. ناقد برای آنکه انگاره مصلحت سنجیِ استاد در این مصاحبه را تقویت کند، حتی در نام کتاب استاد نیز دست می برد و کتاب «فقه و مصلحت» را «فقهِ مصلحت» می خواند؛ تا آنکه این پندار خود را در ذهن مخاطب تقویت کند که «فقهِ استاد»، اساساً مبتنی بر «فقهِ مصلحت» است و در منطق فقهی استاد، مصلحت اصلی ترین «منبع» است، نه فقهی که مصلحت یکی از «منبع واره های» آن است؛ حال آنکه مطالعه آثار ارزشمند استاد اثبات گر آن است که ایشان مصلحت را نه سند مستقل و منبع استنباط، بلکه منبع واره ای در جهت تفسیر نصوص می دانند. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh