🔶️ چرا مدرسه موسوم به امام‌کاظم علیه‌السلام را دوستش ندارم؟ [بخش ابتدایی] (پیش‌درآمد: اینکه یک مکان برای شخص من نادوست‌داشتنی است، هیچ‌ربطی به نام مکان، سازنده‌آن، کارکنان‌آن و حتی خودواقعی آن می‌تواند نداشته باشد؛ بلکه صرفا به رابطه او با من بستگی دارد و پدیداری که از او در من شکل گرفته. بنابراین این متن نه یک توصیف آن مدرسه، بلکه واگویه‌ای شخصی از پدیداری است که از او در تخیلم شکل گرفته.) 🔻بیشتر دوران تحصیل سطوح‌عالی‌ام را در کلاس‌های آزاد مدرسه امام کاظم و مدرسه دارالعلم امام حسن و مدرسه امام حسین گذراندم. هنوز هم به اولی مراجعه می‌کنم؛ گاهی برای کتابخانه یا جلسات. اما شنبه این هفته (۱۴۰۱/۱۰/۳)، به طرز عجیبی احساس بدی نسبت بهش داشتم. در و دیوار برایم بدمعنا بود. حسی که به مدارس دیگر ندارم! اما چرا؟ 🔻یاد گفت‌وگویی افتادم که برای اولین‌بار حضورم در آنجا رخ داده بود؛ اوایل افتتاح، سالن همایش بسیار شیک و چشم‌نوازش میزبان جلسه‌ای بود که یکی از سخنران‌هایش دکتر پیغامی بود. برای دیدنش به مراسم رفته بودم. بعد نماز عشاء -در مسجد مدرسه- درباره‌ی یک بحث علمی پرسیدم جایی نمیشناسید که پروژه‌اش کند و از آن حمایت کند؟ با نگاهش به سقف ساختمان و سالن همایش اشاره کرد و نقل به مضمون و با شوخی گفت: ما باید از شما پروژه بگیریم؛ ما در تهران از ساختمان‌ها نداریم! 🔻این حرف یادم مانده تا امروز. مدرسه امام کاظم جزو مدرن‌ترین و بزرگترین مدارس علمیه قم است. بسیار زیبا و -احتمالا- حرفه‌ای طراحی و ساخته شده. اما به نظرم این مدرسه که به‌ظاهر بسیار دقیق و حساب‌شده است و همه چیز‌هایش سرجایش است، یک چیزش سرجایش نیست: طلبه! 🔻بله؛ طلبه! این مدرسه برای مصرف‌کننده نهایی طراحی و اداره نمی‌شود! ورودوخروجش، فضای سبزش، کتابخانه‌اش، طبقاتش، مدرس‌هایش، حتی سرویس‌بهداشتی‌اش برای من طلبه نیست! پس برای چیست؟ برای از من بهتران! برای موسسات تا مکانی از اینجا بگیرند، برای اساتید که اتاقی برای تدریس بگیرند، برای اینکه مدرسه‌ای باشد که به‌ظاهر منظم کار می‌کند و به نظم و انتظام ظاهری‌اش، خوش باشد! 🔻کتابخانه منظم است، اینقدر منظم که برای هربار رفتن باید کانال‌ایتایی‌اش را چک کنی؛ یکبار هم کل پرونده‌های ثبت‌نامی را ریختند آشغالی و از نو ثبت‌نام کرده‌اند. موقع اذان هم همه را بیرون می‌کنند تا همه در صفوف نماز شرکت کنند. دم در ورودی، پر است از قوانین و اعلامیه‌های مربوطه. آنقدر قانون و مقررات دارد و این قانون‌ها را می‌خواهد در چشم مخاطب فرو کند. یاد آن شاهدمثال منبری می‌افتم که طرف نگهبان توالت مسجد بود، آفتابه‌ها را پر می‌کرد. یک چوب هم دستش بود. می‌رفتی برداری، با چوب اشاره می‌کرد که این‌یکی نه، آن یکی. حتی اگر اول کار می‌رفتی آن‌یکی را برداری، می‌گفت این‌یکی. حالا دورازجان‌ و بلاتشبیه و از باب قیاس مع‌الفوارق‌الکثیره، اینجا هم در حد خودشان می‌خواهند نظم و مدیریت را به رخ بکشند که بعله! 🔻سرویس‌های بهداشتی، چراغ اتوماتیک دارند. خیلی زیباست؛ نه؟ منظم و دقیق. منتها حین استفاده باید چند لحظه یک‌بار خودت را تکان بدهی که روشن بماند. (لازم به توضیح بیشتر درباره نتایج آن نیست. هست؟ 😅) 🔻دربان‌ها -که طبیعتا طلبه نیستند- (به جز یکی‌شان) زورشان می‌آید وقتی وارد می‌شوی و بهشان سلام می‌کنی، سرشان را بالا بگیرند و جواب بدهند. جدیدا هم کاغذ نصب کرده اند که بدون ارائه کارت شناسایی، کسی را داخل راه نمی‌دهند. والّا ادم از نگهبانان گیت نهادریاست‌جمهوری به مراتب برخورد گرم‌تر، اسلامی‌تر و انسانی‌تری حس می‌کند! 🔻مدرسه، جایی برای مباحثه ندارد! هنوز باورم نمی‌شود! فکر می‌کنم یکجایی هست که هنوز من پیدایش نکرده ام؛ مگرنه نمی‌شود که مدرسه جای مباحث نداشته باشد. مدرسه با زبان‌بی‌زبانی می‌گوید مباحثه بی مباحثه! (البته دوران کرونا برگه‌ای روی مدرس روبه‌روی مسجد نصب کرده بودند که اینجا جای مباحثه، ولی الان انجا کلاس است) 🔻مسجد؟ متاسفم! هرچند اخیرا از امام‌جماعت صاحب‌نفس نیز بی‌بهره مانده و هرچند بلافاصله بعد از اتمام نماز که هنوز الله‌اکبر تمام نشده، کلیپ اخلاقی از دو پروژکتور نصب شده از سقف پخش می‌شود، ولی هنوز نیم‌ساعت از پایان نماز نگذشته، کل برق‌های مسجد خاموش می‌شوند!! 😳 اینقدر تاریک که چشم‌چشم را نمی‌بیند. داشتید قران می‌خواندید؟ خب دیگه. عوضش یک چراغ سبز زیبا در محراب روشن است که اتمسفر معنوی را تامین می‌کند؛ اندک شیشه‌کاری‌های رنگی هم که دیگر نورعلی‌نور. ستون‌ها هم به خاطر طراحی زیبایشان جای تکیه ندارند! اما همه چیز زیباست؛ ظاهرا زیباست و سرجای خودش. @aliebrahimpour_ir

🔶 چرا مدرسه موسوم به امام‌کاظم علیه‌السلام را دوستش ندارم؟ [بخش انتهایی] 🔻نظم مخصوص همه است. آسانسورها که البته بهترین مارک هیوندا هستند و نظیرش را عُمرا جایی ندیده‌اید و با این وضعیت تحریم و دلار، عُمرا جایی بتواند بخرد. تعداد فراوان است. خب اینکه خوب است. اما اینجا آسانسورهای حرفه‌ای هم داریم. مثلا بعضی آسانسورها برای اساتیدند که زود و به موقع بتوانند سر کلاس برسند! مثل بعضی سرویس‌های بهداشتی! اینجا البته قم است و حوزه علمیه است و اخلاق اسلامی و از این حرفا که خودتان بهتر می‌دانید. 🔻 گرسنه‌تان شده؟ در کل تابلوهای مدرسه معرفی‌نامه بوفه نصب شده که بیا پیشمان چایی بخور؟ خب اول باید یک دور قمری از ساختمان راست بزنید، بیایید حیاط، بعد بیایید ساختمان چپ. انتهای سالن، درب خروج به حیاط‌پشتی وجود دارد و تنها این درب باز است. چی شد؟ بسته است! درب قلف است. ولی الحمدلله درب بسیار بزرگ چوبی شیکی است که نظیر ندارد. مثل در حرم حضرت معصومه. قفلش هم ۴زبانه دارد که از لای دو در، خودنمایی می‌کند. 🥰 🔻 راستی؛ اینجا همه چیز روی نظم است. مثلا جلسه دانش تبلیغ دین استاد پناهیان، یکی از شب‌ها چند دقیقه‌ای ادامه پیدا کرد؛ از اتاق مرکزی، برق سالن‌ها و مسجد را دانه‌دانه خاموش کردند تا ما بفهمیم که کُت تن کی است. 😊 ☣️ اینجا به مکانیکی‌ترین شکل ممکن نظم‌ظاهری دارد. در اینجا همه چیز سرجای خودش است، به جز اصلی‌ترین چیز! من فکر می‌کنم از حضورم دارد بیگاری کشیده می‌شود! اینکه اینجا قدم بزنم، این معنا را دارد که اینجا همه چیز درست‌وسرجای‌خودش است. این مدرسه خیلی بزرگ است، اما برای من جای نفس کشیدن ندارد! #درودیوار پر از معناست. از بی‌ادبی‌ و #اهانت_ساختاری‌ اش احساس خفگی می‌کنم. (پی‌نوشت: شاید بگویند خب جوانِ‌جاهل، راهکار بده! اولا می‌گویم من چه کاره ام که راه حل بدهم! ثانیا می‌گویم همانطور که برای معماری چشم‌نواز و پرسنل خدوم و تاسیسات پیچیده، هزینه می‌کنید؛ مدیریت هم یک کار پیچیده است و با خرده‌فرمایش اخلاقی در نمی‌آید! باید برایش هزینه کنید، بازخوردگیری کنید، اثرسنجی کنید و متناسب با اثرسنجی، بازطراحی کنید تا ان‌شاءالله باذن‌الله منجر به خروجی شود. البته قبلش باید بپذیریم که نقصی در کار است!) @aliebrahimpour_ir

#رونوشت 📌 حکمت‌ها 🖋 آمیگدل @amigdel شب بخیر. یک مطلبی بود که چند روز بود می‌خواستم ترجمه کنم بفرستم دور هم بخوانیم صفا کنیم. الان تکمیل شد. یک بابایی هست آن سر دنیا که کلی نصیحت‌های خردمندانه و بامزه دارد. جالب‌ترهاش را گلچین کردم توی این یادداشت. خیلی طولانی است اما کوچیک‌کوچیک است و حوصله‌تان سر نمی‌رود. مثل یک کیلو تخمه. اینجا گذاشتم. روی همین مستطیل پایین پیام بزنید باز شود 👇 https://telegra.ph/%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-11-30 جانتان سلامت. 🌺 @aliebrahimpour_ir #رونوشت

صحیفه فاطمه سلام‌الله‌علیها افتخار شیعه و پیروان حضرت زهرا س بر این است که نه در اینده‌پژوهی، نه فقط در حد #پژوه، بلکه آینده‌ #دان هستند: "فیه علم ما یکون؛ در آن [صحیفه فاطمه] علم آینده است." ان‌شاءالله خداقوت به ما توفیق دهد به برکت دعای با کرامت #حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها، فهم ما از زمان و آینده، نافذ و بابصیرت و دقیق باشد. 🌹 @aliebrahimpour_ir

#حدیث: لَا يَأْبَى الْكَرَامَةَ إِلَّا حِمَارٌ تا چند لحظه پیش، روحمم هم خبر نداشت که هیچ؛ به خیالم هم تصور نمی‌کردم که این جمله "لا یرد الاحسان الا الحمار" را که مدتها به شوخی با رفقا می‌گفتیم، مشابه روایتی از امیرالمومنین است! 😳 این هم #روایت امیرالمومنین با معنای آن توسط امام رضا در معانی‌الاخبار صدوق، ص۲۹۲. @aliebrahimpour_ir

مداحی امیر کرمانشاهی ۱۴۰۱.۱۰.۰۸ - هیئت فاطمیون قم

📌 اهانت ساختاری 🔸ما با میزان دقت‌مان در جزئیات، به مخاطب/مصرف‌کننده نشان می‌دهیم که چقدر واقعا برای او احترام قائلیم. من اسم این را می‌گذارم #احترام_ساختاری و نقطه مقابلش می‌شود #اهانت_ساختاری! ممکن است من در بگویم: «خیلی شما مهم هستی». ولی هزار نشانه و دالّ دیگر در رفتار و کلامم و #درودیوار باشد که نشان بدهد شما پشم‌بز من هم نیستی! 🔸مشکل اهانت ساختاری این است که عاملیت‌ها را در خودش هضم می‌کند. 🔸درباره اهانت ساختاری بیشتر خواهم نوشت باذن‌الله‌تعالی. 🖌 پی‌نوشت: نیاز به توضیح عکس نیست. هست؟ می‌گوید بین صفر و 10 جواب بده. من می‌زنم0؛ می‌گوید مقدارت باید بین 1 تا 10 باشد. خودش برای خودش احترام قائل نیست، یا به زور می‌خواهد از 1 مقدار بگیرد که میانگینش کم بشود. من که از او تقاضا نکردم از صفر تا 10 نمره بگیر. خودت گفته بودی. وقتی به حرف خودت به من بها نمی‌دهی، در واقع داری به من توهین می‌کنی. @aliebrahimpour_ir

📌 پینوکیو به‌مثابه ایده‌ای برای #سیاست_گذاری 🔸 امروز ظهر، داشتیم برای اسماء کانال‌های تلویزیون را می‌چرخاندیم که افتادیم در شبکه قم که پینوکیو نشان می‌داد. خاطراتم زنده شد. پینوکیو اهمیت و ترس از دروغ را در ما ایجاد کرد. به ما فهماند «دروغ خیلی چیز مهمی است». دقیقا نقطه مقابل وضعیتی که امروز در آن قرار داریم که پی‌در‌پی #درودیوار به ما و بچه‌هایمان می‌فهماند که دروغ چیز مهمی نیست که هیچ، چیز لازمی است. 💡 همینجا لامپی در ذهنم چشمک زد: 🔹 دروغ/صداقت مهم‌ترین معیار سنجش جامعه و افراد از نظر دین است. مشکل #دروغ -خصوصا وقتی با چاشنی وقاحت همراه شود- این است که ابدا مشهود نیست که هیچ، نافی خودش است! 🔹 اگر دروغ‌گویی ملاک و خط‌قرمز ماست (؟!؟)، خب باید سریع شاخک‌های ما را تیز کند. برای اینکه شاخک‌های ما را تیز کند، باید در پیشانی نگاه ما باشد. برای اینکه در پیشانی نگاه ما باشد، باید با ابزارهایی، محسوس و ملموس شود و در مانیتور نگهبانان و مرزداران لحظه‌به‌لحظه رصد شود. اما چطور؟ 🔹 پینوکیو نمی‌تواند الهام‌بخش باشد؟ 🔹 «ما باید مسئولین را پینوکیویی کنیم!» هرکسی به میزان مسئولیت و مقامش باید پینوکیویی بشود! به محض دروغ، دماغش بزرگ شود؛ تا جایی که این دماغ بزرگ به سقف گیر کند و جلو حرکت او را بگیرد، اشکش را در بیاورد و او را به غلط‌کردم بیندازد. @aliebrahimpour_ir 1401.10.09 #خط_مشی_گذاری

⚡️ #معنای_زندگی ⚡️ منو از دست خودم نجات بده / نفس سخته واسه من حیات بده پُلای پشت سرم خراب شدن / تا من رد شم از صراط برات بده من این #حدیث و پیدا کردم / رو جمله هاش حساب وا کردم 💚 امام رضا که هیچ موقع زیر قولش نمی‌زنه 🤝 / «گریه کنی برا حسین قبرت همیشه روشنه» 🌟 فقط حالم با حرم ردیف می‌شه / درِ این خونه آدم #شریف می‌شه یه کاری کردی که ما عزیز بشیم / اصلا کی با نوکرت حریف می‌شه من خاک پای نوکرهاتم / من مخلص همه ساداتم اگه #امام_رضا نبود کی مارو کربلا می‌برد؟ / دنیا اگه حسین نداشت به درد هیچی نمی‌خورد 💖 🗣 امیر کرمانشاهی @aliebrahimpour_ir #دانلود #مداحی

#برش #ازکتاب #کتاب مرگ مدرسه؟/ بخشی از سخنرانی محسن رنانی / کودکی به مثابه توسعه: ص۵۸. @aliebrahimpour_ir

خداحافظ ای گل‌خانه‌ی قشنگم ببخشید که به علت کمبود حافظه داخلی گوشی مجبورم پاکت کنم. برایت بسی زحمت کشیدم؛ دریغا... خدا توفیق دهد در فرصتی دیگر و در مکانی وسیع‌تر یکدیگر را ببینیم. و خداحافظ تو ای حلزون خسته که هی می‌خوابیدی و سکه‌ها را هدر می‌دادی... دیگر آسوده بخواب که کسی نیست که هی تو را بیدارت کند... خداحافظ گیاهان؛ مراقب زامبی‌ها باشید. 🖐

آقای قالیباف! باز هم داری اشتباه میکنی. 🔺من نمیدانم چرا در نقطه های بزنگاه شما باید خطا کنی؟ در انتخابات هشتاد و چهار که اونطور قیافه عوض کردی و خودت هم بعدها متوجه شدی این راهش نیست. در فتنه هشتاد و هشت، سیاست سکوت و گاهی به نعل گاهی به میخ را انتخاب کردی، در انتخابات نود و شش رفتی در گارد مطالبه گری و افشاگری به سبک احمدی نژادی و عدالتخواهیش و کار را خراب کردی؟ چه کار میکنی انصافا؟ این همه خطا چرا واقعا؟ 🔺شما متوجه این نکته نیستی که سخن از «آغاز حکمرانی نو» معنایش این است که معتقدید این دولت در این یک سال مسیر دولت قبل را رفته؟ واقعا این طور بوده؟ شما متوجه هستید که معنای این جمله در این مقطع یعنی دادن این پیام که فشارها موثر واقع شده؟ و این پیامش به دشمن این است که بیشتر فشار بیاور؟ 🔺راهبرد گفتمانی رهبری را اصلا متوجه شدید که گفت علت این حوادث رشد و جهش ایران بود؟ این راهبردی که شما در چندین سخنرانی دارید دنبال میکنید معنایش این نیست که علت این حوادث، ضعفهای مسوولین و نظام بوده؟ کلا بنا دارید بیانتان را با گفتمان رهبری هماهنگ کنید یا مشاورینتان طرح بهتری را به شما پیشنهاد کرده اند؟ 🔺الان دقیقا چی فکر کردید با خودتان؟ به فرض که ریشه این اغتشاشات بستر اعتراض مردم باشد که نیست.(ریشه این اغتشاشات عبور مردم از بحران چند ضلعی غرب و دولت غربگرا بوده) انصافا این دو از اساس بی ربط به هم هستند. اما فرض کنیم اینطور باشد، خیال کردید مردم معترض با خودشان نمیگویند این آقایی که سالهاست مسوول ارشد کشور بوده الان به دلیل فشار مردم یاد حکمرانی نو افتاده؟ نمیگویند پس باید زور بالا سر اینها باشه؟ نمیگویند پس بیشتر فشار بیاوریم؟ نمیگویند منطق که جواب نداد و راه چاره خیابان است؟ یعنی خدا رو شکر که توصیفتان از امروز غلط است و این یعنی راهبردتان غلط اندر غلط. 🔺آقای قالیباف! برای دشمن ایجاد گفتمان «احساس بن بست» در مردم هدف نیست بلکه یک وسیله است. وسیله برای آنکه نشان دهد «مشکل اصل و هویت کل نظام حاکمیت است» اینکه بدون هر توضیحی دم از «آغاز حکمرانی نو» میزنید یعنی به این هدف اساسی دشمن دارید مدد میدهید. متوجه هستید؟ 🔺حرف از تغییر میخواهید بزنید، بسم الله، لااقل به سیاق رهبری بگویید. به سیاق بیانیه گام دوم بگویید. تغییر هست در این چهل سال هم بوده، به وضع مطلوب نرسیدیم اما اینطور نیست که از بزنگاه ها و بحرانها عبور نکرده ایم، اینطور نیست که رشدهای جهشی نداشته ایم. این نمیشود که حزب اللهی جماعت گفتمان امید را در جهاد تبیین سر دست بگیرد و شما یاد «آغاز حکمرانی نو» کنید. مدعی پیشبردن طرح راهبردی رهبر هم باشید. 🔺نگذارید خدای نکرده احساس شود برای نقد دولت و بحثها و رقابتهای سیاسی حرفی میزنید. یا از آن خطرناکتر اینکه گفتمانی را بین جوانان تازه مدیر شده رواج میدهید که خروجیش تغییر اراده آنها و سبک تصمیم گیریشان باشد. همه این بازیها برای آن است که مدیران کشور نظام محاسبه و سبک تصمیم گیریشان تغییر کند. شما ممکن است بگویید من منظورم این نیست. مهم نیست. مهم این است که این راهبرد گفتمانی خطرناک که پی گرفته اید به طرح دشمن مدد میدهد. مثل همیشه هم ناخواسته. از ما گفتن، باز هم خود دانید. @ali_mahdiyan