eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
243 دنبال‌کننده
710 عکس
35 ویدیو
75 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
/ ی از آقا امیرالمومنین: ☘ لَيْتَ شِعْرِي فِي غَفَلاَتِي أَ مُعْرِضٌ أَنْتَ عَنِّي أَمْ نَاظِرٌ إِلَيَّ؟ ☘ وَ لَيْتَ شِعْرِي فِي طُولِ مَنَامِي وَ قِلَّةِ شُكْرِي فِي نِعَمِكَ عَلَيَّ مَا حَالِي؟ای کاش می‌دانستم وقتی غافل می‌شوم، آیا تو از من رو برمی‌گردانی یا هنوز به من توجه داری؟و ای کاش می‌فهمیدم با این‌همه خواب و کم‌سپاسی نسبت به نعمت‌هایی که به من داده‌ای، حال و روزم پیش تو چگونه است؟ ؛ فلاح السائل، ص۲۶۶. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#دعا / #ذکر ی از آقا امیرالمومنین: ☘ لَيْتَ شِعْرِي فِي غَفَلاَتِي أَ مُعْرِضٌ أَنْتَ عَنِّي أَمْ ن
📌 / و دعاکردن 📌 (۱) ✅ دعا یک کنش ویژه و متعالی انسانی است. انجام صحیح این کنش، نیازمند و و مخصوصی است. بدون داشتن این مهارت، کار ما دعا نیست. 💠 متاسفانه عمیقا معتقدم ما (یعنی جامعه ما شیعیان) فاقد شعور لازم در دعا هستیم. مجلس دعا تشکیل می‌دهیم، ولی عملا دعا را به لجن می‌کشیم. هیچ کرسی مهارت‌آموزی دعا نداریم. متولی ادعیه، مداح‌ها شده‌اند و هیچ متخصص مُلایی، این عرصه را هدایت نمی‌کند. حیف. رحمت خدا بر روح آیت‌الله علامه که بر ( ) تاکید کرد و آیت‌الله که برای اصلاح کج‌روی‌های این عرصه، خون‌دل خورد. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#دعا / #ذکر ی از آقا امیرالمومنین: ☘ لَيْتَ شِعْرِي فِي غَفَلاَتِي أَ مُعْرِضٌ أَنْتَ عَنِّي أَمْ ن
📌 روایت زیبایی است. فرصت کردید، بخوانید. حبه و نوف از شاگردان خصوصی امیرالمومنین هستند که حال حضرت را توصیف می‌کنند: حَبَّةَ اَلْعُرَنِيِّ قَالَ: بَيْنَا أَنَا وَ نَوْفٌ نَائِمَيْنِ فِي رَحْبَةِ اَلْقَصْرِ إِذْ نَحْنُ بِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي بَقِيَّةٍ مِنَ اَللَّيْلِ وَاضِعاً يَدَهُ عَلَى اَلْحَائِطِ شِبْهَ اَلْوَالِهِ وَ هُوَ يَقُولُ إِنَّ فِي خَلْقِ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ إِلَى آخِرِ اَلْآيَةِ قَالَ ثُمَّ جَعَلَ يَقْرَأُ هَذِهِ اَلْآيَاتِ وَ يَمُرُّ شِبْهَ اَلطَّائِرِ عَقْلُهُ فَقَالَ ... ... ثُمَّ جَعَلَ يَمُرُّ وَ هُوَ يَقُولُ: لَيْتَ شِعْرِي فِي غَفَلاَتِي أَ مُعْرِضٌ أَنْتَ عَنِّي أَمْ نَاظِرٌ إِلَيَّ وَ لَيْتَ شِعْرِي فِي طُولِ مَنَامِي وَ قِلَّةِ شُكْرِي فِي نِعَمِكَ عَلَيَّ مَا حَالِي؟ قَالَ فَوَ اَللَّهِ مَا زَالَ فِي هَذَا اَلْحَالِ حَتَّى طَلَعَ اَلْفَجْرُ. استفاده من از روایت: ✅ ۱. یک حال قبل از دعا داریم و یک حال بعد از دعا. درباره هردو باید مفصل صحبت کرد. ✅ ۱. ارزش و ملاک نیست؛ ولی نشانه است. موضوعیت ندارد؛ طریقیت دارد. ✅ ۲. دعا و نیایش و مناجات صحیح، کم‌یازیاد حال ایجاد می‌کند. (درباره چیستی و معنای این حال، باید تامل و گفت‌وگو کرد) ✅ ۳. به‌هیچ‌وجه معیار نیست. همین عبارت کوتاه را حضرت با توجه تکرار می‌کرد. 🔹ای‌کاش این حسِ باطلِ متن ادعیه در ما نابود می‌شد... @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خال‌خال پشمی
📌 #حال_دعا روایت زیبایی است. فرصت کردید، بخوانید. حبه و نوف از شاگردان خصوصی امیرالمومنین هستند که
شاید حضرت، قبلش ⁽¹⁾ خوانده؛ بعد این دو جمله به دلش نشسته و شیداگونه تکرارش می‌کرده. 📌 متن 👇 📎 hadith.inoor.ir/fa/hadith/496486 ⁽¹⁾ در بحث بودن صحیفه ( )، با این دعا کار خواهیم داشت. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
📌 مرجعیت علمی قرآن از من بپرسی، می‌گم این عنوان نتیجه دو چیزه: ۱.رگه‌های روحیه اخباری‌گری ۲.افراط‌گرایی در اهمیت به نهاد علم ! از یک طرف، علم برایمان مهم‌ترین چیز است؛ از یک طرف، می‌خواهیم بالاخره به نحوی این چیز مهم را به قرآن وصل کنیم. نتیجه چه می‌شود؟ قیمه‌ها را می‌ریزیم توی ماست‌ها! نه علم‌مان علم می‌ماند؛ نه از قرآن‌مان درست و حسابی (بجا) استفاده می‌کنیم. حالا فعلا با واژه‌های ابتنا و مرجعیت و محور و بنیان و امثالهم بازی می‌کنند، اما ته دلشان "منبع" است! نه قرآن را فهمیدیم؛ نه علم را. افق آن کجا، قد این کجا. این داستان هم همان داستان 🤦‍♂ و قس علی هذا: مرجعیت حمل‌ونقلی قرآن؛ مرجعیت صوتی‌وتصویری قرآن؛ مرجعیت پوشاکی قرآن؛ مرجعیت کسب‌وکاری قرآن؛ مرجعیت دام‌پروری قرآن؛ مرجعیت تفریحی قرآن؛ مرجعیت سفره‌آرایی قرآن؛ مرجعیت بورسی قرآن؛ مرجعیت مبادله‌گری قرآن؛ مرجعیت مقاومت مصالح قرآن؛ مرجعیت فضای مجازی قرآن و... @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۳.۱۱.۰۲
📌 « اصول فقه دعا / اصول فقه صحیفه » 🌺 برای تفقه و فهم عمیق معارف ادعیه، خصوصا ، نیازمند دانشی هستیم که و و های اختصاصی را در اختیار صحیفه‌پژوه قرار دهد. همچنانکه دانش ، ابزار عمومی مورد نیاز فقیه برای استنباط احکام را در اختیار او قرار می‌دهد. ☘️ این ابزار، اصولی هستند که با و و آن‌ها، مسیر فهم، هم قابل و می‌شود و هم قابل و به دیگران. 🌸 این شامل امور گوناگونی می‌شود: 🌱 1.تحلیل مفهومی و مقام، موقعیت و حال دعا و ملازمات روشی آن 🌱 2.فرآیند ترجمه و فرآوری محتوای دعا در کالبد متن 🌱 3.ملازمات معرفتی و علمی و هستی‌شناختی فعل امر و درخواست و طلب 🌱 4.الگوهای پرکاربرد و شایع بلاغی در متون دعایی 🌱 5.چگونگی شناخت ساختار دعا و استنباط محتوا از آن 🌱 6.ویژگی‌های اختصاصی و ملازمات روش‌شناختی آن در فهم و تفسیر 🌱 7.تدوین تجربه‌های پرتکرار کاربردی در فرآیند فهم و تفسیر صحیفه 🌱 8.چگونگی و روش خاص متن صحیفه 🌱 9.روش مطالعه تطبیقی دعاهای صحیفه با سایر ادعیه مأثور 🌱 10.دلالت‌های روش‌شناختی زمینه‌های تاریخی و اجتماعی متون دعایی و صحیفه 🌱 11.سبک‌شناسی دعاها و نسبت‌شناسی محتوا با سبک ادعیه 🌱 12. و نقش آن در فهم و تفسیر دعا 🌱 13.کاربست الگوهای متداول تحلیل و تفسیر متن (مثل تحلیل محتوا، تحلیل مضمون، نظریه زمینه‌ای و...) در ادعیه 🌱 14.جایگاه و نسبت دعا در الگو و نظام معارف و نظام تربیتی اسلام و ملازمات روش‌شناختی آن 🌱 15.قواعد روش‌شناختی بینامتنیت و تناسب ادعیه با قرآن و سایر ادعیه و متون روایی 🌱 16.روش‌های (مانند فلسفه، عرفان، زبان‌شناسی و تاریخ) در فهم دعاها 🌱 17.آسیب‌شناسی روش‌های موجود تقلیل‌گرایانه تفسیر ادعیه و ارائهٔ راهکارهای توازن‌بخش 🌱 18.کاربست در تفسیر و تحلیل ادعیه 🌱 19.روان‌شناسی دعا و تحلیل رابطه میان حالات روانی و درونی دعاکننده با محتوای دعا و تأثیر این حالات بر روش تفسیر 🌱 20.اصول تربیت محتوایی در دعا و چگونگی سازماندهی هدفمند مضامین و مفاهیم در روند دعا برای ارتقا تدریجی (تدریج، تکرار، توازن و گذار) 🌱 21.قواعد تفسیر 🌱 22.معناشناسی الفاظ کلیدی دعا و روش فهم میدان معنایی آن در سطح تک دعا، صحیفه و مجموعه تراث اسلامی و... 🍁 متاسفانه یکی از آسیب‌های امروز ، تفسیرهای ذوقی و خطابه‌ای از این منبع مهم است که در نتیجه دوری از علمی سلف صالح ایجاد شده است. ✨ سجادیه و صحیفه‌پژوهی و صحیفه‌فهمی عالمانه، درگروی مشی بر اساس ضوابط اصیل مدرسی است. تدوین یا ، یکی از مهم‌ترین نیازمندی‌های مسیر یا است که ابزارهای موردنیاز را در اختیار صحیفه‌پژوه و حتی صحیفه‌خوان قرار خواهد داد. @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh
📌 سلطان غم؛ حسین گفت: حسین، مگه چند ساله‌ای؟ حسین گفت: مگر نمی‌دانی زود محاسنم سفید شد. بمیرم برایت حسین که سلطان غم عالمی... در شکم مادر، مادر غصه‌ات را می‌خورد؛ تو غصه مادر را می‌خوردی. پدربزرگ، گریه که می‌کرد؛ تو می‌رفتی جلو و بغلش بالا می‌رفتی و نوازشش می‌کردی. پدربزرگ رحلت کرد، غم او ترکیب شد با غم مادر. بمیرم برایت، برای صورتت که با کف پای مادر، ناله کردی. بمیرم برایت که پدر ضربه خورد و تو در کنار برادر، دست زیر کتف پدر بردی و به بستر در خانه رساندی. بگردم مظلومیت و غربتت را؛ در برابر جهل به جایگاهت، که حتی عموزاده‌ها به علم‌ت محل نمی‌دانند و تکذیبت می‌کردند. بمیرم برایت دلت، آن‌گاه که زخم خنجر بر ران برادر را دیدی و دست کشیدی. بمیرم برای دل دریایی‌ات، آن وقت که تشت پر از خون جگر برادر را می‌شستی. بمیرم برای غرور خش‌برداشته‌ات که حتی نتوانستی وصیت برادر را برای محل دفن کنار پدربزرگ، اجرا کنی. غرورت را خون‌دل کردی و فروبردی. بمیرم برای نامردی نامردها و برای مردانگی تو. بمیرم به خاطر محبتت، حتی به اسب‌های لشکر مزاحم. بمیرم به خاطر تکرار پشت تکرار حجت. بمیرم برای غم فداکردن برادرزاده‌های ریز و درشت و برای خجالتی که ته قلبت داشتی. بمیرم برای پسر رشیدی که بزرگ کردی، قدکشیدنش را تماشاکردی، آورده‌ای راهی‌اش کنی؟ بمیرم برای حرکتت مثل باز شکاری... بمیرم برای صبرت. برای تحملت حسین. بمیرم برایت حسین. بمیرم برایت حسین، آن وقتی که کمرت شکست که لشکر تک‌نفره‌ات بی دست افتاد و تو از هول نامردهای حرامی، بدنش را رها کردی. بمیرم برای غصه‌ات. بمیرم برایت حسین! این نوزاد را هی در بغل می‌گرفتی و می‌بوسیدی، برای چنین روزی؟ تو چه قلبی داری حسین؟ تو چه موجودی هستی حسین؟ حسین! ریش سفید کردی! ریش براق کردی اینجا رنگ کنی؟ بمیرم برای خضاب کردنت؛ آن‌وقت که عبدالله در حال دست‌وپازدن بود و تو دست از خونش پر کردی و به محاسن مالیدی! چه می‌کنی حسین؟ این دل چقدر جا دارد؟ منفجر نمی‌شود؟ تو از کجا آمده‌ای حسین؟ بمیرم برایت حسین! بمیرم به خاطر غمت، به خاطر اینکه دلت به حال خودت سوخت؛ وقتی روی برگشت به خیمه نداشتی. ای کاش حسین؛ ای کاش مقتل، اشتباه نوشته باشد؛ ای کاش فقط عبدالله شش‌ماهه بوده... ای کاش... حسین! بمیرم که سلطان غم عالمی، غم همه اهل عالم. حسین، حسین، حسین، حسین، ... @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۳.۱۱.۱۱
📌 یعنی خارج کردن خدا از گوشه‌ای از عالم؟ ✅ نه! اگر اصالت وجود و اعتباریت ماهیت را خوب فهمیده بودی، این حرف را نمی‌زدی. اراده تو و اراده‌کردن تو و محصول و نتیجه اراده تو، همگی بالله موجودند. تو اعتبار می‌کنی ولی بالوجود موجود می‌شوند. بنابراین هیچ صحنه‌ای از وجود خالی نیست. ✅ ! اصلا تمام هنر او این است که موجود خلاق ساخته! با قدرتش، خلاق ساخته. هیچ‌کس نمی‌تواند اراده‌دار بسازد، ولی او ساخته. یعنی آن گوشه از عالم را سپرده به او. آن‌به‌آن به او انرژی می‌دهد که او هر کاری می‌خواهد بکند! از پایین ببینی، این خودکار است ولی از بالا ببینی، حول و قوه و افاضه از بالا آن به آن می‌رسد. ولی ویژگی این موجود چیست؟ عین خودش، اختیار دارد! الله اکبر! با این تفاوت که برای اینکه اختیارش کار کند، باید به برق وصل شود! که وصلش هم کرده. او اختیار را در این سطح، واگذار کرده. چیزی ساخته و صندلی را به او داده و حالا از نگاه کردنش، لذت می‌برد. چرا می‌خواهید نقطه قوت سازنده را به نقطه ضعفش تبدیل کنید؟ 💠 حالا چه جذاب می‌شود وقتی که این، ذره‌ذره بگیرد و بگوید ای الله! من در ذات خودم شعور این فرمان به دست گرفتن را ندارم؛ بیا را از دستم بگیر. یعنی همین اصل ویژگی اختیارش را کند... این علم به ناتوانی و علم به بی‌شعوری ذاتی، چقدر در دلش شعور می‌جوشد... چقدر خدا لذت می‌برد... @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
📌 تا نشی، هیچی گیرت نمیاد ✨ خدا رحمت کند حاج آقای را. هی می‌گفت تا لطیف نشی، چیزی گیرت نمیاد. چقدر این حرف درست و دقیق و حکیمانه است. ✨ بزار اینطور بگم: از مهم‌ترین کشفیات من این است که تا آرام نگیری و طمانینه پیدا نکنی و با آرامش برخورد نکنی، به حقیقت متصل نمی‌شی. این واژه قشنگ این معنا را می‌رسونه. ✨ خدا لطیف است. لطیف مثل پتوی نرمینه؛ در برابر پتوهای سربازی! در برابر پتو پلنگی. دست که رویش می‌کشی، دستت کیف می‌کنه! لطیف مثل گل‌برگ؛ چیزی که هست، ولی اینقدر نرم است که انگار نیست. دوست داری همه هست‌ها مثل این نیست، باشند! لطیف! ✨ باید لطیف باید باشی که لطیف را -کار خدا را- درک کنی. لطیف، چون لطیف است، مثل این خطکش‌های عکس‌داری که وقتی تکون می‌دی، عکسش عوض میشه و وقتی تندتند تکون میدی، متحرک میشه، نوسان داره! لطیف مثل عکس ماه در آب چشمه است. ✨ لذا لطیف را می‌توانی رد کنی! نبینی و رد کنی؛ انکار کنی؛ تکذیب کنی. ولی اگر خواستی ببینی، باید آرامش داشته باشی، صبور باشی، طمانینه داشته باشی و در یک کلمه، خودت لطیف باشی. آرام باشی تا ببینیش. 🔸 آسیب: توهم! هپروت! شعر! 🔹 پاسخ آسیب: چون الماس ارزشمند است، یک عده تقلبی‌اش را می‌سازند. و چون الماس تقلبی دست ملت است، چیزی از ارزش الماس واقعی کم نمی‌شود. فقط یک احمق، به خاطر وجود جنس تقلبی، اصل ماجرا را ول می‌کند. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
؟ (۱) ✴️ - هی رفیق! ؟ ✅ - می‌کنم. می‌کنم. کارم طلبگی است. ✴️ - خب دقیقا کارت چیه؟ ✅ - درس می‌خونم؛ جملات اهل‌بیت رو می‌خونم؛ مباحثه می‌کنم؛ فکر می‌کنم. ✴️ - این کار ه؟ ✅ - اگه کار اینه که از خونه بیایی بیرون، در رو باز کنی، روی صندلی بشینی، ساعت بگذرونی، یک چیزایی بنویسی و امضا کنی و خط‌خطی کنی و بری خونه، خب منم دقیقا همین کارا رو می‌کنم. دابّه ام و جنبندگی دارم. اگه کار اینه که ازش به دست بیاری، خب منم رزق دارم و تو هم رزق داری. ✴️ - من یک کاری می‌کنم که برای بقیه داره؛ تو چی؟ ✅ - چی بگم والا؟ شیدایی ما را به اینجا رسانده. چه کنم؟ در فراغ انجام بدم جز اینکه سخنش را بنیوشم. تو حق داری. نمی‌دانی چه می‌گم. حتی خودم هم نمی‌دانم! @aliebrahimpour_ir