eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
249 دنبال‌کننده
707 عکس
34 ویدیو
75 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 [ ] 🔰مشخصات : 🔸 «دم مارمولک» / نوشته شهلا بارفروش / شکوفه (امیرکبیر) / رده سنی ب، ج /32ص. 🔰دو خطی : 🔸 مار آبی می خواهد مارمولک را بخورد؛ مارمولک فرار می کند ولی دمش کنده می شود و ناراحت. پروانه با کمک حشرات دیگر سراغ خاله کفشدوزک می روند تا از او کمک بگیرند که دم مارمولک را بدوزد. اما به آنها میگوید لازم نیست، چون دم جدیدی برایش در می آید. . 🔰 ساختاری و : 🔸 0-مقدمه: مار آبی به دنبال خوردن قورباغه است؛ اما دستش نمی رسد و سراغ مارمولک می آید. 🔸 1-گره اول (عدم تعادل): خودش را نجات می دهد، ولی دمش کنده می شود. [کنده شدن دم => ناراحت شدن] 🔸 2-پیشنهاد برای حل مسئله: پروانه به کمکش می آید که بروند پیش کفشدوزک. 🔸 3-گره دوم: مارمولک بدون دمش نمی تواند راه برود. 🔸 4-پروانه تنهایی می رود. در باغ سنجاقک را می بیند؛ از او می پرسد؛ با هم به گلزار می روند. 🔸 5-زنبور را می بینند؛ شب را در گلزار استراحت می کنند؛ فردا صبح سه تایی به چمنزار می روند. 🔸 6-ملخ را می بینند؛ ملخ می گوید که سوسک، دیروز در گندمزار، کفشدوزک را دیده؛ با هم به گندمزار می روند. 🔸 7- در گندمزار، کفشدوزک را می بینند؛ از او می خواهند که بیاید و دمش را بدوزد. 🔸 8-راه حل برای رسیدن به تعادل: می گوید لازم نیست. خدا طوری مارمولک را آفریده که دوباره دم در می آورد. 🔸 9-شب را آنجا می خوابند و صبح حرکت می کنند. 🔸 10-ملخ در چمنزار می ماند و به مارمولک سلام می رساند. 🔸 11-شب را در گلزار می مانند. زنبور سلامش را می رساند 🔸 12-صبح به باغ سیب می روند. سنجاقک می ماند و سلام می رساند. 🔸 13-پروانه تنها به برکه بر می گردد. 🔸 14-حل مسئله: می بیند مارمولک خوشحال است و دارد بازی می کند. چون دم در آورده. 🔸 15- پایان بندی: پروانه جریان سفر را تعریف می کند. مارمولک خوشحال می شود چون هم دم در آورده و هم چند دوست جدید پیدا کرده. پروانه هم خوشحال می شود و می خوابد. 🔰نقد و ملاحظات: 🔸 در طرح، از عنصر تکرار و چرخش استفاده شده. 🔸 داستان زیادی کش آمده. 🔸 پایان بندی بسیار ساده است. 🔸 (نتیجه از سه مورد قبلی) => داستان مناسب سری الف است؛ نه ب یا ج. 🔸 مضمون: دوستی و رفاقت و کمک/ ساختار بدن مارمولک(!) / آموزش جایگاه هر حیوان در جنگل (اما مگر جایگاه پروانه در کنار برکه است؟ قاعدتا باید سنجاقک در کنار برکه می بود!) 🔸 وقتی به کفشدوزک می گویند «خاله»، توقع نداریم او بقیه را «دوستان» خطاب کند. قاعدتا باید بگوید «بچه ها». 🔸 کتاب شماره صفحه ندارد. 🔗 https://www.instagram.com/p/Bcf4qEhgBn4 [96.9.20] 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 [ ] 🔰مشخصات : 🔸 «خسیس و سکه هایش» [قصه هایی از بوستان] / مژگان شیخی / قدیانی / رده سنی ب،ج / 12ص. 🔰دو خطی : 🔸 تاجر خسیسی که پول هایش را خارج شهر انبار می کند. یک شهب پسرش با دنبال کردن او، جای سکه های طلا را می فهمد و در فرصت مناسب همه را برمیدارد و خرج خانواده می کند. پدر بعدا متوجه می شود و با ناراحتی به خانه آمده از کار پسرش مطلع می شود و برای آبروی رفته اش، گریه می کند. 🔰 ساختاری و : 🔸 1-مقدمه و عدم تعادل: مرد تاجری که خسیس بود و خانواده اش با بدبختی هرچه تمام تر زندگی می کردند. مرد همیشه به خانواده می گوید که هیچ پولی برای خرید ندارد. 🔸 2- مرد حتی یک روز کفشش را می فروشد تا مقداری گوشت بخرد. 🔸 3-پسر از ناراحتی، شب خوابش نمی برد. 🔸 4-می بیند که نیمه شب، پدر از خواب بیدار شده و بیرون می رود. 🔸 5-او را تعقیب می کند و می بیند در خرابه ای، مقدار زیادی سکه در دیگ مخفی کرده است. 🔸 6-راه حل: به خانه بر می گردد و تا صبح فکر می کند 🔸 7-فردا شب سراغ دیگ می رود و کل طلاها را بر می دارد و جایش سنگ می گذارد. 🔸 8-کل سکه ها را در مدت کوتاهی، خرج لوازم و نیازهای خانواده می کند و به پدر و مادرش می گوید که پول ها را قرض گرفته. 🔸 9-نقطه اوج: چند روز بعد، پدر سراغ سکه ها می رود و جای طلا، سنگ را می بیند و با گریه به خانه بر می گردد. 🔸 10-به سر و صورت می زند و می گوید همه زندگی ام از دستم رفت. 🔸 11-پسر به پدر می گوید، وقتی پول را خرج نکنی، چه فرقی بین طلا و سنگ است؟ 🔸 12-پایان بندی: پدر، می فهمد قرضی در کار نبوده. خانواده هم دروغ پدر را متوجه می شوند. مرد فقط گریه می کند به خاطر طلاها و آبروی رفته اش پیش خانواده. 🔰نقد و ملاحظات: 🔸 جملات اضافه و تکرار در عبارات، زیاد است. 🔸 قصه حکمت آموز است؛ به داستان تبدیل نشده. 🔸 ریتم داستان در ابتدا کش دار و آرام ولی ناگهان در صفحه آخر تند و شدید می شود! 🔰بررسی نهایی: 🔸 اصل حکایت را در بوستان پیدا کردم. حکایت 20 از باب دوم. کاملا مشخص است که داستان سازی نویسنده از این حکایت، به هیچ وجه قابل قبول نیست. زیرا متن نگارش شده، صرفا بازنویسی متن بوستان نیست که بتوانیم از ضعف ساختاری آن چشم پوشی کنیم. بلکه اثر به عنوان بازطراحی برگرفته از بوستان نگارش شده. در چنین بازطراحی ای باید ساختار و قوام داستانی به اثر داد. پایان بندی داستان شدیدا ضعیف است. نکات اضافه ای هم که در بالا اشاره شد، نمونه ای از تلاش نوشته برای قرار دادن اجباری معانی ابیات در متن داستان است و باعث خراب شدن داستان شده. 🔸 حتی از غنای ادبی خود عبارات بوستان، برای داستان استفاده نکرده است. مثلا در متن صرفا به سنگ و طلا اشاره می کند؛ در حالی که سعدی تشبیه زیبایی دارد و طلای زیرخاک را به طلای درون معدن که هنوز استخراج نشده تشبیه می کند: «زر اندر کفِ مرد دنیا پرست/ هنوز ای برادر به سنگ اندر است.» 🔗 https://www.instagram.com/p/BclB5mBgBMr [96.9.21] 🌐 @aliebrahimpour_ir
☑️ #مراقب_خودت_باش ! ☺️🌹 🔻چرا باید از خودمان #مراقبت کنیم؟! [ #مراقبت_از_گل_دوستی | #زندگی | #حال_خوب ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌺 [ ] 🌺 📌 ؟ 🔸أ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ 🍇 🔸تجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ 🌊 🔸لهُ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ 🍑🍎🍓🍋 😋 🔸و أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفاءُ 👨👧👦 🔶فأَصابَها إِعْصارٌ فيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ ؟!؟ 🌪🔥😳 🔸كذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ 🤔 (266-بقره) 🔹 هیچ‌کدامتان دوست دارد باغ خرما و انگوری داشته باشد 🍇 🔹که زیر درختان‌اش جوی‌ها روان است 🌊 🔹و برایش در آن باغ میوه های دیگری هم هست 🍑🍎🍓🍋😋 🔹وآن‌وقت، درحالی‌که دوران پیری‌اش فرا رسیده و بچه‌هایی ناتوان دارد، 👨👧👦 🔷ناگهان آن باغ را نابود کند؟!؟ 🌪🔥😳 🔹خدا آیات و احکامش را این‌طور برایتان توضیح می‌دهد تا به فرو بروید. 🤔 (ترجمه ) ✅ پ.ن: کسی هم که کمک‌های خود به دیگران را با و همراه کند، اعمالش را نابود ساخته است و دیگر راه جبرانی ندارد. 🏻♂️ [ | | ] [ | ] [ ] [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌺 [ ] 🌺 🌺 🌺 🔸و اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فيهِ إِلَى اللَّهِ 😯😓😥 🔸ثمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (281-بقره) 🔹 از روزی که به‌سوی خدا برِتان می‌گردانند! 😯😓😥 🔹بعد، در محض، کارهای هرکس را کامل به او پس می‌دهند. (ترجمه ) 💠 پ.ن: این آخرین آیه‌ای است که بر پیامبر (ص) فرستاده شده. یعنی خداست و به دستور الهی به‌عنوان آیه 281 سوره‌ی بقره قرار گرفته است. [ | | ] [ ] [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
💠 موهامون داره سفید می‌شه؛ لوس‌بازی‌ها و قِروفِر و اداواطوارامون کم نمی‌شه...! 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 ترس از 🔸عنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: لَمْ يَقُلْ أَحَدٌ قَطُّ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَنَامَ «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ...» فَسَقَطَ عَلَيْهِ الْبَيْت (من لا يحضره الفقيه ؛ ج1 ؛ ص471) 🔹امام رضا علیه‌السلام از پدرشان نقل می‌کنند: «تاکنون کسی آیه 41سوره فاطر را هنگام خواب تلاوت نکرده، مگر اینکه هرگز خانه بر سرش خراب نشده است.» ✅ إنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً (41-فاطر) 🔻 خدا آسمان‌ها و زمین را حفظ می‌کند تا از مدار خودشان منحرف نشوند. اگر هم منحرف بشوند، کسی جز خدا نمی‌تواند حفظ‌شان کند. بله، او بردبار آمرزنده است. (ترجمه ) 🌐 @aliebrahimpour_ir
امام صادق (ع) فرمود: از خواندن سوره #زلزله خسته نشويد؛ زيرا هركس اين سوره را در نافلههاى خود بخواند، خداوند او را هرگز دچار زلزله نمىكند، و به وسيله زلزله و صاعقه و آفتهاى دنيوى ديگر نمی‌میرد. 🌐 @aliebrahimpour_ir
مِى بياور؛ كه ننازد به گُلِ باغِ جهٰان / هر كه غارت‌گرىِ بٰادِ خزانى دانست - ؛ 48. 🌐 @aliebrahimpour_ir
❄️ ❄️ بیچاره ! اسمش بد در رفته، به سردی؛ به ناامیدی. مگرنه، اگر راستش را بخواهید، بهترین فصل است. زمستان، «رو» بازی می‌کند؛ ظاهرش سردترین؛ اما گرم‌ترین فصل است. چون گرماها را نشان می‌دهد. خودش را بدنام کرده تا نشان‌مان بدهد: سردهای را و گرم‌های را. زمستان، تنها فصلی است که می‌تواند این کار را بکند؛ خب مگر عیار گرمی، جز در دل سردی، مشخص می‌شود؟؟ زمستان با این‌کار، متواضعانه امیدوارترمان می‌کند به زندگی؛ تا از گرم‌نماها، به گرماهای واقعی فرار کنیم... عزیزم؛ دوستت دارم.💙 [ به جای ] [96.10.1 - 2:00 بامداد] 🌐 @aliebrahimpour_ir
💠 یعنی استادِ صبح‌ات، عضو هیئت علمی باشه و از اول ترم، ها رو تعطیل کرده باشه.😇 انصافا فقط اینطوری یکم از زهرِ شنبه صبح‌ها، گرفته می‌شه. 😐 🐴 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌺🌹 🌹 به دُرْد و صاف تو را حکم نیست؛ خوش دَرکَش/ که هر چه ساقی ما کرد، عین اَلطاف است - ؛ 44. 🌐 @aliebrahimpour_ir