eitaa logo
الیس الصبح بقریب ۲
196 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
5.4هزار ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴قائم مقام و حمایت از جلاد سالروزمرگ آقای حسینعلی منتظری/1 🔹سیدمهدی هاشمی یکی از جدی‌ترین عناصر نفوذی در بدنه بود که به اصرار جناب آقای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وارد شد. 🔸جواد منصوری اولین فرمانده کل سپاه در این رابطه می‌گوید: «شخص آقای منتظری به من خیلی اصرار کردند که از وجود در سپاه استفاده کنید. ما سعی می کردیم طفره برویم. آقای منتظری صراحتا می گفت: «مهدی هاشمی از خیلی از شما ها لایق‌تر است.» و خیلی محکم از مهدی هاشمی دفاع می کرد.» (روزگار قائم مقامی، ص 76) 🔹جنایات سیدمهدی هاشمی پیش از آغاز شد و البته امام خمینی (قدس سره الشریف) نیز به خوبی وی را می‌شناختند و به واسطه عاملیت در قتل و برخی اقدامات ناروای دیگر، نسبت به وی ذهنیتی کاملا منفی داشتند. البته بعضی از شخصیت‌های انقلابی این شناخت را نداشتند و هنگامی که وی در زندان‌های بود در کلیسای به حمایت از وی تحصن کردند. حجت‌الاسلام و المسلمین با مشورت ایشان در تحصن شرکت نکردند. امام در پاسخ مشورت ایشان فرموده بود: 🔸« [آیا] می‌خواهید بروید برای یک «قاتل» تحصن کنید؟»(همان ص81-80) 🔹خط و مشی انحرافی و جنایت بار مهدی هاشمی در پوشش حمایت همه جانبه آقای منتظری در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه یافت. او در آخرین روزهای قبل از مجازات، به ترور اعتراف کرد. 🔸حجت الاسلام احمد سالک در این باره می گوید: تا من وارد مجلس شورای اسلامی شدم، دیدم آقای ربانی املشی می لرزد! من ایشان را در بغل گرفتم. می لرزید! به من گفت آقای سالک، مهدی هاشمی من را کشت! 🔹این جمله آقای ربانی املشی به من هست. بعد از این هم فوت کرد. کشتن همیشه با طناب نبود. توی چاه کردن شیخ قنبر و... از این کارها هم می کردند. [سم] می ریزند در استکان فرد، غذایی را آلوده می کنند. آقای ربانی املشی... من را در بغل گرفته بود و می‌لرزید، به من گفت آقای سالک، شاهد باش، مهدی هاشمی من را کشت!» (همان ص 89) 🔸جنایات سیدمهدی هاشمی تمامی نداشت و تنها راه برای مهار او، برخورد قاطع و قانونی با وی بود. مدارک و مستندات فراوانی علیه او وجود داشت و پس از دستگیری شواهد متقنی برای مردم آشکار گردید اما آقای قائم‌مقام به هیچ‌وجه حاضر به پذیرش تخلفات آشکار برادرِ داماد خود نبود. 🔹آیت الله مسعودی خمینی درباره حمایت منتظری از مهدی هاشمی می گوید: «... چندی بعد اجسادی را در تلویزیون به نمایش گذاشتند. که مربوط به جنایات باند مهدی هاشمی بود. در این حال بنده و آقای حاج و آقای و چند تن دیگر از طرف ماموریت یافتیم که نزد آقای منتظری برویم و با ایشان صحبت کنیم. وقتی نزد ایشان رفتیم، گفتیم که ما نزد شما آمده ایم تا تقاضایی بکنیم. شما الآن به عنوان قائم مقام هستید، بیایید و آقا سیدهادی و سید مهدی و افراد آنها را رها کنید. بعد به ایشان یادآوری کردم که آیا یادتان هست که در منزل آقای پسندیده یقه شما را گرفتم و گفتم که این باند حیثیت شما را به باد خواهند داد. شما فرمودید: « منزل ما را چه کسی اداره کند؟ » دیدید که مسائل پشت پرده این گروه افشاء شد و فیلم جساد قربانیان باند مهدی هاشمی را تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از صحبت‌های فروانی که با ایشان کردیم، ایشان ابراز کرد که من هنوز قبول ندارم که سید مهدی آن قدرها هم که شما می گویید، فرد بدی باشد!»(همان ص86) 🔸جناب آقای منتظری، که آه سوزناکی برای جلادهای منافق بلند می‌کرد از حمایت سیدمهدی هاشمی نیز دست نکشید و با این وجود، نظام اسلامی بدون در نظر گرفتن جایگاه جناب آقای منتظری عدالت را در خصوص سیدمهدی هاشمی و باند جنایتکارش اجرا کرد و در تاریخ 6مهر1366 او را به سزای اعمالش رساند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
ویژگی اصلی در قرآن رونوشت به داخلی، نفوذی‌ها، و و مدرسین و سایر مسئولین اشعث‌صفت لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ قرآن مجید خطاب به پيامبر، مردم جهان، ، مسلمانان، مومنین، خودی‌ها و تمام بشریت: قطعاً، بدون شک، سرسخت‌ترين گروه را در دشمنى با اهل ايمان، و خواهى يافت، و نزدیکترين افراد را در دوستى با مومنین، كسانى را خواهى يافت كه گويند ما مسيحى هستيم، اين بدان سبب است كه برخى از آنان كشيشان و راهبانى هستند كه تكبر نمى‌ورزند. (آیه ۸۲ سوره مائده) ما باید مشخص کنیم که در کدام سو قرار گرفته‌ایم؛ سمت یا ، جبهه‌ی سومی است که در ، قطعا به زودی زود، شمشیر را علیه ، و تمام در سرتاسر جهان، بیرون خواهد کشید. و در داخل ایران و دیگر کشورهای عضو محور مقاومت و در سرتاسر جهان، نقش خود را علنی‌تر خواهند کرد. زیرا که شیشه‌ی عمر آنها، به عنوان پایگاه اصلی جهانی و و دیگر صهیونیست‌های مخفی جهان، به شدت تَرَک برداشته در آستانه‌ی پایان خود است. https://eitaa.com/alisalsobh
مدارس مسجدمحور، چرایی و چگونگی؟ : دیروز مهمان گردهمایی مدارس مسجدمحور تهران بودم. مجموعه هایی دلسوز و دغدغه مند، تحول خواه ، فعال ، کم توقع و کاملاً مردمی چه چیزی از این بهتر ضرورت راه اندازی این گونه مدارس آنجایی بیشتر احساس می شود که مدارس دولتی هم از نظر فضای آموزشی و امکانات و هم از نظر تامین معلم کافی، هم از نظر توانایی جذب معلم متدین و دغدغه مند و از حیث محتوا و ساختار آموزشی تقریباً به بن بست رسیده اند. فضای مدارس ما تبدیل شده است به یک نابسامان گاه تربیتی که به شکل روزانه تولید کننده ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی است. از دیگر سو مدارس غیر دولتی نیز که یکی از مهمترین فلسفه های وجودی آنها جبران کمبودهای تربیتی مدارس دولتی بود، امروزه به حیاط خلوت قشر هنجار شکن جامعه تبدیل شده است. ضوابط سخت گیرانه تاسیس مدارس غیر دولتی که دیگر صرفاً به ضوابطی شکلی و رقمی تقلیل یافته است موجب گردیده توان تاسیس مدرسه از قشر مذهبی گرفته شده و به دست کمپانی های کنکورباز و هوس فروش سپرده شود. کمترین نظارت اخلاقی-تربیتی و حتی اجتماعی بر تاسیس مدارس غیر دولتی نبوده و فردی با بی اعتقادی محض و بلکه تقابل جدی با نظام مقدس جمهوری اسلامی، می تواند با یک پوشش و تظاهر اولیه، صدها مدرسه زنجیره ای غیردولتی تاسیس کرده و در آنجا کارخانه بمب‌های سیار فتنه‌های آتی را تربیت نماید. در این شرایط حساس جهانی، در این بحران های پی در پی فرهنگی-سیاسی و حتی نظامی پیرامون مان، این آموزش و پرورش مان است که خوش و خرم مشغول اجرای مو به موی ضوابط دست و پا گیر و کم فایده بروکراسی عریض و طویلش شده و عرصه‌ی محتوا، اندیشه، تربیت و... را به بطور کلی واگذار نموده است. خوب؛ چاره چیست؟ چاره همانی است که اول انقلاب ما را از ابَر بحران های پسا انقلاب به کوه جودی امنیت و صلابت رساند، یعنی سپردن کار به نیروهای مردمی انقلابی چگونه؟ تسهیل‌گری برای گروه‌های فعال مذهبی، اندیشه‌ورز، دغدغه‌مند و انقلابی برای تاسیس مدرسه غیر دولتی تضییق جذب بعنوان معلم و تاسیس مدرسه برای افراد و بنگاه‌های تجاری یا ضدفرهنگی و همچنین محدود کردن مدارس موجود و در نهایت، تاسیس مدارس مسجدمحور یا مدارسِ مراکز قرآنی و مذهبی اما این فقط یک طرف ماجراست، از طرف دیگر اگر پای درد دل مدارس مسجدمحور بنشینی، و از آنها بپرسی مهمترین مشکل شما چیست، بلافاصله با هماهنگی خواهند گفت : مسجد !!! و بعد هم مثل یک گروه سرود هماهنگ که حتی نُت های صداهاشان نیز با هم کوک شده است، بدون هماهنگی قبلی، به تفصیل برایتان می شمارند: 1- امام جماعت 2- هیات امنا 3- بسیج 4- گروه فرهنگی مسجد 5- پیرمردها و پیرزن ها و.. نمی دانم شما هم مثل من این حس را دارید که حال و روز ما و بچه،هایمان مثل کشتی تایتانیک در حال غرق شدن است و داخل این کشتی، همه مسافرانش مشغول کار خودشانند. آشپزها دارند غذایشان را تزیین می کنند، خدمه با تلاش تمام به نظافت می‌پردازند، مطربها دارند می نوازند، مسافران هم دارند از مطربانه های کشتی لذت می برند. راستش را بخواهید شروع کنندگان و جریان سازان این جریان (مدارس مسجد محور) در کشور، از دوستان صمیمی و نزدیکم هستند. اوایل که این مدارس را راه انداختند، به همان دلایل بالا و البته دیگر دلایل، امید چندانی به این کار نداشتم. اما هر چه جلوتر رفت، و سختگیری های شکلی آ.پ بیشتر شد، وضعیت فرهنگی وخیم‌تر شد، دولتها بی خیال‌تر و بی مسوولیت‌تر شدند، توان متدینین (خصوصاً چند فرزندی‌ها) برای ثبت‌نام در غیردولتی‌های مذهبی پایین‌تر آمد، به نظرم رسید که گویی این راه از معدود راه‌های برون‌رفت از وضع موجود است. بگذریم از این که دست باز مدارس مسجدمحور و نبود کنترل‌های کم فایده آموزش و پرورش موجب بروز خلاقیت‌ها و اتفاقات جذاب و پرخیری در شیوه مدرسه‌داری شده است که خود حدیث مفصل و مبارکی است. نهایتاً این که مدارس مسجدمحور جایگزینی برای امثال ما مدارس مذهبی غیردولتی است که با خون دل خوردن‌هایی چراغ مدارس‌مان را روشن نگه داشته ایم. و در نگاه مادی امروزی، گرمی بازار آنها سردی معرکه ی ماست. اما اولاً حق را باید گفت و لو علی انفسکم و ثانیاً من می بینم که کشتی در حال غرق شدن است و هر سکوت یا منفعت طلبی، خیانت است به خون هزاران هزار شهید راه حق راستی! شما هم مثل من را کشتی نوح آخرالزمان می دانید؟