مَنأنا؟:)
خب از اینجا به بعد رسماً داستان ضحاک با تیتر اسم خودش شروع میشه؛ پادشاهی ضحاک هزار سال طول کشید و د
در باره ی قوم کرد
وقتی من این قسمت رو خوندم،خیلی جاها رو نگاه کردم ببینم آیا واقعاً چنین چیزی تو شاهنامه اومده یا نه حتی نظمش رو هم خوندم
بله واقعاً تو شاهنامه بوده
حالم؟
بغض خاموش؟
نه اتفاقا روشن روشن
آنقدر روشن که به قول بعضی
اشکم دم مشکمه
دلم؟
داغ
پر حرارت و بی قرار
روحم؟
اینجا ها سیر نمی کند
گه در راه مشایه به سر می برد ،گه روبه روی ایوان طلای نجف نشسته است،گه در بین الحرمین ،گه در صحن گوهر شاد و زل زده به گنبد گهی هم می رود گذشته آن روز که سردار را خیلی اتفاقی از نزدیک دید
شانس بود یا چی نمی دانم
کدام سردار؟ آخ از غم های بزرگ
سردار حاجی زاده را می گویم
حال جسمم؟
هیچ
در حسرت
در آه
در غم
و همین...:)
#تراوُش
مَنأنا؟:)
#کولهبارعشق نشد که بشه:( اونایی که میرین خوش به حالتون +بغض زیاد
رفیق که باشه
پیامش نوره
که با دو کلمه می فهمه و بغضی که میشینه رو دل
+همین
#کولهبارعشق
مَنأنا؟:)
دارن جون میگیرن+++
دیگه آخراشه
خیلی منتظرم تا عکس کاملش و با دلیلش بزارم
✨
به پیشنهاد یکی از ممبر ها
تصمیم گرفتم ناشناس رو بردارم
و هرازگاهی گپ و صحبت دست جمعی داشته باشیم؛