🌺 سوره #الانسان
______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
076.mp3
1.86M
🌺 ترتیل سوره #الانسان
🎙 استاد پرهیزگار
⏳زمان :5:08 دقیقه
_______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
19.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 ترتیل وترجمه سوره #الانسان
🎙 ترتیل موسسه پیامبر مهر ورحمت
⏳زمان : 7:51 دقیقه
___________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات 1⃣تا2⃣2⃣ سوره #الانسان از تفسير شریف المیزان
🔰 ترجمه آیات
🔸به نام خداى رحمان و رحي
🔸 آيا بر انسان روزگارانى بگذشت كه چيزى قابل ذكر نبود؟1⃣
🔸ما او را از آب نطفه مختلط (بى حس و شعور) خلق كرديم و داراى قواى چشم و گوش (و مشاعر و عقل و هوش ) گردانيديم2⃣
🔸ما به حقيقت راه (حق و باطل) را به انسان نموديم (و با تمام حجت بر او رسول فرستاديم) حالا خواهد هدايت پذيرد و شكر اين نعمت گويد و خواهد آن نعمت را كفران كند3⃣
🔸ما براى كيفر كافران غل و زنجيرها و آتش سوزان مهيا ساخته ايم 4⃣
🔸و نيكوكاران عالم (كه حضرت على و فاطمه و حسن و حسين عليهماالسلام و شيعيانشان به اجماع خاصه و اخبار عامه مقصودند) در بهشت از شرابى نوشند كه طبعش (در لطف و رنگ و بوى) كافور است(برخی گفتند شراب یقین به شهود جمال الهی است)5⃣
🔸از سرچشمه گوارايى آن بندگان خاص خدا مى نوشند كه به اختيارشان هر كجا خواهند جارى مى شود6⃣
🔸كه آن بندگان، نيكو به عهد و نذر خود وفا مى كنند و از قهر خدا در روزى كه شر و سختيش همه اهل محشر را فرا گيرد مى ترسند 7⃣
🔸و بر دوستى خدا به فقير و اسير و طفل يتيم طعام مى دهند (به روایت عامه و خاصه وقتی حسنین علیه السلام مریض شدند علی علیهما السلام به امر پیغمبر نذر کرد که اگر شفا یابند سه روز روزه بدارد فاطمه وحسنین علیهما السلام وفضه هم نذر کردند چون شفا یافتند همه روزه گرفتند شب اول فقیری شب دوم یتیمی شب سوم اسیری بر در خانه سوال کرد علی علیه السلام نان جوینی که بر افطار به قرضی از یهود مهیا کرده بودهرسه شب به سائلان داد فاطمه علیه السلام و دیگران هم اقتدا کردن روز چهارم حسنین از ضعف بی تاب شدند که مائده بهشتی و این آیات درشأنشان نازل گردید وحی فدا هم) 8⃣
🔸و (گويند) ما فقط براى رضاى خدا به شما طعام مى دهیم و از شما هيچ پاداش و سپاسى هم نمى طلبيم 9⃣
🔸ما از قهر پروردگار خود به روزى كه از رنج و سختى آن رخسار خلق درهم و غمگين است مى ترسيم🔟
🔸خدا هم از شرو فتنه آن روز آنان را محفوظ داشت و به آنها روى خندان و دل شادمان عطا نمود 1⃣1⃣
🔸و خداوند پاداش آن صبر كامل (بر ايثار) شان را باغ بهشت و لباس حرير بهشتى لطف فرمود2⃣1⃣
🔸كه در آن بهشت بر تختهاى (عزت ) تكيه زنند و آنجا نه آفتابى(سوزان ) بينند و نه سرماى زمهرير(بلکه در هوایی خوش وباغی دلکش تفرج کنند) 3⃣1⃣
🔸و سايه درختان بهشتى بر سر آنها و ميوه هايش در دسترس و به اختيار آنهاست4⃣1⃣
🔸و (ساقيان زيباى حور و غلمان ) با جامهاى سيمين و كوزه هاى بلورين بر آنها دور زنند 5⃣1⃣
🔸كه آن كوزه هاى بلورين نقره اى به اندازه و تناسب (اهلش ) نقد کرده اند6⃣1⃣
🔸و آنجا شرابى كه طبعش مانند زنجبيل گرم و عطرآگين است به آنها بنوشانند7⃣1⃣
🔸در آنجا چشمه اى است كه سلسبيلش نامند (و شرابش از خوبى از حد وصف بيرون است )۱۸
🔸و دور آن بهشتيان ، پسرانى زيبا كه تا ابد نوجوانند و خوش سيما به خدمت مى گروند كه وقتى در آنها بنگرى (از فرط صفا) گمان برى كه لولو منثورند۱۹
🔸و چون آن جايگاه نيكو را مشاهده كنى عالمى پر نعمت و كشورى بى نهايت بزرگ خواهى ديد ۲۰
🔸بر بالای بهشتيان لطیف دیبایی سبزوحریر سطبر است وبردست هایشان دستبند نقره خام وخدایشان شرابی پاک چگوارا بنوشاند۲۱
🔸اين بهشت بدين نعمت و عظمت به حقيقت پاداش اعمال شماست و سعيتان (در راه طاعت حق ) مشكور و مقبول است۲۲
_______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات سوره #الانسان از تفسير شریف المیزان
🔰بیان آیات
🔸اين سوره در آغاز، خلقت انسان را بعد از آنكه نامى از او در ميان نبود خاطرنشان مى سازد، و سپس مى فرمايد كه خداى تعالى او را به راهى كه تنها راه اوست هدايت كرد، حال يا اين انسان شكر هدايتش را مى گزارد، و يا كفران مى كند. آنگاه مى فرمايد براى كافران انواعى از عذاب و براى ابرار الوانى از نعمت آماده كرده، و اوصاف آن نعمت ها را در طى هجده آيه شرح مى دهد، و همين دليل است بر اينكه مقصود اصلى هم بيان همين جهت بوده.
🔸و پس از بيان اوصاف آن نعمت، روى سخن را به رسول گرامى خود نموده مى فرمايد: قرآن نازل شده از ناحيه اوست، و مايه تذكر بشر است، پس بايد كه در برابر حكم پروردگار خود صابر باشد، و هوا و هوس هاى كفار را پيروى نكند، و بايد كه پروردگار خود را صبح و شام به ياد بياورد و براى او شبها به سجده بيفتد، و شبى طولانى تسبيح گويد. و اين سوره به شهادت سياقى كه دارد يا همه اش و يا حداقل اوائل آن كه دوازده آيه است، در مدينه نازل شده و نه آيه ذيلش در مكه فرود آمده است.
🔸روايات ائمه اهل بيت عليهم السلام همه متفقند بر اينكه اين سوره در مدينه نازل شده، روايات اهل سنت هم در اين باره بسيار زياد است.
🔸با اين حال بعضى گفته اند: اين سوره تماميش در مكه نازل شده، و به زودى بحث مفصل در اين باره در بحث روايتى آينده ان شاء اللّه خواهد آمد.
_______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣ سوره #الانسان از تفسير شریف المیزان
🔰هَلْ أَتى عَلى الانسنِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شيْئاً مَّذْكُوراً1⃣
🔸استفهام در اين آيه براى تثبيت مطلب است، و در نتيجه معنا را به طور سربسته اثبات مى كند، و معناى آن اين است كه به طور مسلم روزگارى بوده كه نام و نشانى از انسان نبوده، و ای بسا مقصود آن مفسرى هم كه گفته كلمه #هل در اين آيه به معناى كلمه #قداست همين باشد، نه اينكه خواسته باشد بگويد: يكى از معانى كلمه #هل بتحقيق است، كه بعضى خيال كرده اند.
🔸و مراد از #انسان در اين آيه جنس بشر است، و اما اينكه بعضى گفته اند: مراد از آن آدم ابو البشر است، با آيه بعدى سازگار نيست، چون آدم ابو البشر از نطفه خلق نشده، و آيه بعدى در باره همين انسان مى فرمايد (انا خلقنا الانسان من نطفه).
🔸و كلمه #حين به معناى يك قطعه محدود از زمان است، حال چه كوتاه باشد و چه طولانى، و كلمه #دهر به معناى زمانى ممتد و طولانى و بدون حد است، يعنى زمانى كه نه اولش مشخص است و نه آخرش.
🔸و منظور از جمله (شيئا مذكورا) اين است كه انسان چيزى نبود كه با ذكر نامش جزو مذكورات باشد مثلا چيزى در مقابل زمين يا آسمان و خشكى و ترى و غيره بوده باشد، و بدين جهت نامى از او در ميان نبود. هنوز خلق نشده بود تا موجود بشود و مثل ساير موجودات نامش برده شود، و گفته شود: آسمان، زمين، انسان، درخت و غيره، پس مذكور بودن انسان كنايه است از موجود بودن بالفعل او، و نفى آن يعنى نفى مذكور بودنش تنها به مذكور بودنش خورده، نه به اصل شى ء بودن انسان، نمى خواهد بفرمايد انسان شى ء نبود، چون مى دانيم، شى ء بوده، ولى شيئى كه مذكور شود نبوده، شاهدش اين است كه مى فرمايد: (انا خلقنا الانسان من نطفه ...) براى اينكه مى فهماند كه ماده انسان موجود بوده، و ليكن هنوز بالفعل به صورت انسان در نيامده بود. و زمينه آيه شريفه و آيات بعدش زمينه احتجاج است مى خواهد بفهماند انسان موجودى است حادث، كه در پديد آمدنش نيازمند به صانعى است تا او را بسازد و خالقى كه او را خلق كند، و همينطور هم بوده است، پروردگارش او را آفريده و به تدبير ربوبيش به ادوات شعور يعنى سمع و بصر مجهزش كرده، تا با آن ادوات شعور به راه حق هدايت شود، راهى كه در طول حياتش واجب است طى كند، حال اگر كفران كند به سوى عذابى اليم مى رود، و اگر شكر كند به سوى نعيمى مقيم سير مى كند.
🔸و معناى آيه اين است كه: (هل اتى - قد اتى) (آیا آمد) به تحقيق آمد بر آدمى قطعه اى محدود از زمانى ممتد و غير محدود در حالى كه انسان بالفعل موجودنبود، وجزء موجوداتی که به شمار می آمد به شمار نمی آمد.
______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه2⃣ سوره #الانسان از تفسير شریف المیزان
🔰إِنَّا خَلَقْنَا الانسنَ مِن نُّطفَةٍ أَمْشاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَهُ سمِيعَا بَصِيراً2⃣
🔸كلمه #نطفه در اصل به معناى آبى اندك بوده، و سپس استعمالش در آب نرینه حيوانات كه منشا توليد مثل است بر معناى اصلى غلبه يافته، (در نتیجه فعلا هر وقت اطلاق شود،همان منی نر به ذهن می رسد) و كلمه #امشاج جمع كلمه #مشيج و يا #مشج به دو فتحه و يا مشج به فتحه اول و كسره دوم است، و اين سه كلمه به معناى مخلوط و ممتزج است، و اگر نطفه را به اين صفت معرفى كرده، به اعتبار اجزاى مختلف آن و يا به اعتبار مخلوط شدن آب نر با آب ماده است.
🔸و كلمه #ابتلاء كه جمله #نبتليه از آن مشتق است، به معناى نقل چيزى از حالى به حالى و طورى به طور ديگر است، مثلا طلا را در بوته ابتلا مى كنند، تا ذوب شود و به شكلى كه مى خواهند در آيد، و خداى تعالى انسان را ابتلا مى كند، يعنى از نطفه خلقش مى كند، و سپس آن نطفه را علقه و علقه را مضغه مى كند، تا آخر اطوارى كه يكى پس از ديگرى به او مى دهد، تا در آخر خلقتى ديگرش مى كند.
🔸بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از ابتلاى انسان، امتحان او از راه تكليف است، ليكن اين سخن با تفريع (فجعلناه سميعا بصيرا) نمى سازد، چون سميع و بصير شدن انسان نمى تواند متفرع بر امتحان انسان باشد، و اگر مراد از آن تكليف بود جا داشت تكليف را متفرع بر سميع و بصير بودن انسان كند، نه به عكس، و جوابی که از این اشکال بدهند، و بگويند كلام پس و پيش شده، و تقدير: (خلقناه من نطفه امشاج فجعلناه سميعا بصيرا لنبتليه) قابل اعتنا نيست.
_______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ادامه آیه 2⃣سوره #الانسان از تفسير شریف المیزان
🔰فجعلناه سميعا بصيرا2⃣
🔸 سياق آيات و مخصوصا آيه (انا هديناه السبيل ...) مى فهماند كه ذكر سميع و بصير كردن بشر، براى اين بوده كه به وسيله آن تدبير ربوبى را به باد آورده، بفهماند تدبير ربوبى اقتضا كرد تا براى رساندن انسان به غايت هستيش، او را سميع و بصير كند، تا آيات داله بر مبدأ و معاد را ببيند، و كلمه حق را كه از جانب پروردگارش و از راه ارسال رسل و انزال كتب مى رسد بشنود، و اين ديدن و شنيدن او را به سلوك راه حق، و سير در مسير حيات ايمان و عمل صالح وادار سازد، اگر وادار شد خداى تعالى او را به نعيم ابدى مى رساند و گر نه به عذاب مخلد دچارشان مى سازد.
🔸در آيه مورد بحث با اينكه كلمه #انسان قبلا ذكر شده بود، و جا داشت به ضمير آن اكتفا كند، و بفرمايد (انا خلقناه ...) اگر دوباره خود كلمه را ذكر كرد، به حكم اينكه همواره وضع ظاهر در موضع ضمير براى افاده نكته اى است، براى اين بوده كه مسجل كند خداى تعالى خالق و مدبر امر او است.
🔸و معناى آيه اين است كه: ما انسان را از نطفه اى خلق كرديم كه اجزايى است مختلط و ممتزج، در حالى كه ما او را از حالى به حالى، و از طورى به طورى نقل مى دهيم، و به همين منظور او را سميع و بصير كرديم، تا دعوت الهى را كه به وى مى رسد بشنود، و آيات الهى و داله بر وحدانيت او و بر نبوت و معاد رابه ببيند.
_______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 3⃣سوره #الانسان از تفسير شریف المیزان
🔰إِنَّا هَدَيْنَهُ السبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً3⃣
🔸كلمه #هدايت به معناى ارائه طريق است، نه رساندن به مطلوب، و مراد به #سبيل، سبيل به حقيقت معناى كلمه است، و آن مسيرى است كه آدمى را به غايت مطلوب برساند، و غايت مطلوب همان حق است.
🔸و كلمه #شكر به معناى آن است كه نعمت را طورى آشكار به كار ببرى كه به همه بفهمانى اين نعمت را فلان منعم به من داده،و ما تفسير اين كلمه را در ذيل آيه و سيجزى (اللّه الشاكرين )#آل_عمران_۱۴۴ ايراد نموده، گفتيم حقيقت شاكر بودن بنده براى خدا اين است كه خالص براى پروردگارش باشد، و در مقابل، كفران به معناى استعمال آن به نحوى است كه از خلق بپوشانى كه اين نعمت از منعم است.
🔸و دو جمله (اما شاكرا) و (و اما كفورا)دو حال هستند از ضمير در #هديناه نه از كلمه #سبيل كه بعضى پنداشته اند -و كلمه (اما- يا) تقسيم و تنويع را مى رساند، و آيه را چنين معنا مى دهد: مردم در قبال هدايتى كه ما كرديم دو قسم و دو نوعند، يا شاكرند و يا كفور، خلاصه چه شاكر باشند و چه كفور، به هر حال هدايت شده اند.
🔸و تعبير به (اما شاكرا و اما كفورا) بر دو نكته دلالت دارد:
🔸نكته اول اينكه: مراد از سبيل، سنت و طريقه اى است كه بر هر انسانى واجب است كه در زندگى دنيائيش آن را بپيمايد، و با پيمودن آن به سعادت دنيا و آخرت برسد، كه اين سبيل او را به كرامت زلفى، و قرب
پروردگارش سوق مى دهد، كرامتى كه حاصلش دين حق است كه نزد خداى تعالى همان اسلام است.
🔸اين را گفتيم تا روشن گردد اينكه بعضى از مفسرين سبيل را به راه بيرون شدن انسان از رحم تفسير كرده اند تفسير صحيحى نيست.
🔸نكته دوم - كه اين تعبير بر آن دلالت دارد - اين است كه: آن سبيلى كه خدا بدان هدايت كرده سبيلى است اختيارى، و شكر و كفرى كه مترتب بر اين هدايت است، در جو اختيار انسان قرار گرفته، هر فردى به هر يك از آن دو كه بخواهد مى تواند متصف شود، و اكراه و اجبارى در كارش نيست ، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: (ثم السبيل يسره ) #عبس_۲۰ و اينكه در آخر سوره فرموده : (فمن شاء اتخذ الى ربه سبيلا و ما تشاون الا ان يشاء الله ) مى فهماند آنچه از بنده وابسته به اراده خداى تعالى است مشيت بنده است، نه عمل بنده، كه مورد مشيت خود بنده است، پس اين آيه هم نمى خواهد تأثير مشيت بنده در عمل او را نفى كند، كه مكرر در اين كتاب به اين نكته اشاره كرده ايم.
🔸و هدايتى كه خود نوعى اعلام از ناحيه خداى تعالى و علامت گذارى بر سر راه بشريت است، دو قسم است :
🔸قسم اول هدايت فطرى است : و آن عبارت از اين است كه بشر را به نوعى خلقت آفريده، و هستيش را به الهامى مجهز كرده كه با آن الهام اعتقاد حق و عمل صالح را تشخيص مى دهد، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: و (نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها)(سوگندبه نفسی که او بدون نقص آفریده، فجور وتقوایش را به او الهام کرده) #شمس_۸ و از اين آيه شريفه وسيعتر و عمومى تر آيه زير است كه مى فرمايد: (فاقم وجهك للدين حنيفا فطرت اللّه التى فطر الناس عليها لا تبديل لخلق اللّه ذلك الدين القيم ) #روم_۳۰ و فطرت خداى را حاكم بر تمامى خلائق مى داند، نه تنها بر انسان.
🔸قسم دوم هدايت كلامى و زبانى است: كه از طريق دعوت انجام مى شود، يعنى خداى تعالى انبيايى را مبعوث، و رسلى را ارسال ، و كتبى را انزال، و شرايعى را تشريع مى کند،
و به اين وسيله پيش پاى بشر را در زندگيش روشن، و سعادت و شقاوتش را بيان مى كند، و اين دعوت به طور مدام در بين بشر جريان داشته، و به وسيله دعوت فطرت تاءييد مى شده، همچنان كه فرمود: (انا اوحينا اليك كما اوحينا الى نوح و النبيين من بعده ... رسلا مبشرين و منذرين لئلا يكون للناس على اللّه حجه بعد الرسل ) #نساء_۱۶۵. یعنی ما به تو وحی کردیم، همانطور که به نوح وپیامبران بعد از او وحی کردیم...، اینان رسولانی بودند که بشر را بشارت داده و تهدید می کردند تا حجت برمردم تمام شود و مردم دیگر بهانه ای برای گمراهی نداشته باشند.
🔸و بين اين دو هدايت فرق هايى است، يكى اين است كه هدايت فطرى عمومى است و به همه مى رسد، احدى از انسانها نيست كه از اين عموميت مستثنى باشد، براى اينكه هدايت فطرى لازمه خلقت بشر است ، و در همه افراد در آغاز خل قتشان بالسويه موجود است ، چيزى كه هست بسا مى شود به خاطر عواملى ، ضعيف و در بعضى در نهايت بى اثر مى گردد، و آن عوامل امورى است كه نمى گذارد انسان متوجه شود به اينكه عقل و فطرتش او را به چه مى خواند، و يا اگر چنين شواغل و موانعى در كار نيست ، و دعوت عقل و فطرتش را خوب مى فهمد، ليكن ملكات زشتى كه (در اثر تكرار گناه ) در دلش رسوخ يافته نمى گذارد دعوت فطرت را اجابت كند از قبيل ملكه عناد، لجاجت و نظائر آن كه خداى تعالى در آيه زير جامع همه آنها را هواى نفس معرفى نموده
⏮ادامه آیه3⃣
🔸فرموده: (أفرأیت من اتخاذ الهه هواه؟ واضله الله علی علم، وختم علی سمعه و قلبه و جعل على بصره غشاوه فمن يهديه من بعد الله ) ( آیا دیدی کسی را که خوای نفس خویش را معبود وخدای خود گرفت،وخدای تعالی او را با داشتن علم گمراه نموده، بر گوش وقلبش مهر نهاد، وبر دیده اش پرده افکند، دیگر بعد از خدا کیست که او را هدایت کند) #جاثیه_۲۳ و هدايتى كه در اين آيه از هواپرستان نفى شده هدايت به معناى ايصال به مطلوب است، نه هدايت به معناى ارائه طريق خلاصه مى خواهد بفرمايد: ما او را به مطلوبش نمى رسانيم، نه اينكه هدايت نمى كنيم، چون دنباله آيه آمده: (و اضله اللّه على علم ).
🔸و اما هدايت زبانى كه دعوت دينى متضمن آن است، چيزى نيست كه خداى تعالى از كسى دريغ بدارد، اين هدايت بايد به جامعه برسد و در معرض و دسترس عقل ها قرار گيرد، تا هر كس كه حق را بر باطل مقدم مى دارد دسترسى به آن هدايت داشته باشد، و اما اين كه اين هدايت به تك تك افراد جامعه برسد، چه بسا فراهم نشود، چون بسا مى شود علل و اسبابى كه وسيله ابلاغ اين هدايت به تك تك افراد است، در پاره اى جوامع و يا پاره اى زمانها و يا پاره اى اشخاص مساعدت نكند، چون معمولا هيچ انسانى چيزى را بى واسطه يا با واسطه از تمامى افراد بشر نمى خواهد، و اگر بخواهد نمى تواند خواسته خود را به تمام افراد بشر برساند.
🔸آيه شريفه (و ان من امه الا خلا فيها نذير) #فاطر_۲۴ به معناى اول و آيه (لتنذر قوما ما انذر اباوهم فهم غافلون ) #یس_۶ به معناى دوم اشاره دارد. پس همين كه دعوت انبيا به آدمى برسد، و به طورى برسد كه حق برايش روشن گردد، حجت خدا بر او تمام مى شود، و كسى كه اين دعوت به وى نرسد، و يا اگر رسيد آنطور واضح كه حق برايش منكشف شده باشد نرسيده ، چنين كسى را خداى تعالى مورد فضل خود قرار داده، او را مستضعف خوانده در باره آنان فرموده:(الا المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان لا يستطيعون حيله و لا يهتدون سبيلا)(الا مستضعفین از مردان و زنان و فرزندان، که نه می توانند چاره ای بیاندیشند ونه را به جایی می برند) #نساء_۹۸.
🔸و يكى از ادله اى كه دلالت مى كند بر اينكه دعوت الهى كه همان هدايت به سبيل است حق و واجب الاتباع بر انسان است، اين است كه فطرت انسان بدان حكم مى كند، و خلقتش مجهز به جهازى است كه آن جهاز نيز آدمى را به سوى آن سبيل كه همان اعتقاد حق و عمل صالح است دعوت مى كند، و علاوه بر اين در خارج هم اين دعوت از طريق نبوت و رسالت صورت گرفته ، و معلوم است كه سعادت هر موجودى و كمال وجودش در آثار و اعمالى است كه مناسب با ذات او و سازگار با ادوات و قوايى باشد كه مجهز به آن است، انسان هم از اين كليت مستثنى نيست، سعادت و كمال او نيز در پيروى دين الهى است، كه سنت حيات فطرى او است ، سنتى كه هم عقلش بدان حكم مى كند و هم انبيا و رسولان (عليهم السلام ) به سوى آن دعوتش كرده اند.
___________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a