eitaa logo
تفسیر المیزان
9.9هزار دنبال‌کننده
172 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁تفسیر آیه1⃣ سوره از تفسیرالمیزان 🔰اذا زلزلت الارض زلزالها1⃣ 🔸كلمه  مانند كلمه  مصدر و به معناى نوسان و تكان خوردن پى در پى است، و اينكه اين مصدر را به ضمير زمين اضافه كرد، و فرمود (زمين زلزله اش را سر مى دهد) به ما مى فهماند كه زمين زلزله اى خاص به خود دارد، و اين مى رساند كه زلزله مذكور امرى عظيم و مهم است، زلزله اى است كه در شدت و هراسناكى به نهايت رسيده است. 🔸مقصود از اينكه در قيامت زمين  خود را بيرون مى كند و  مى گويد آن را چه شده است. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه3⃣ سوره در تفسیرالمیزان 🔰و قال الانسان مالها3⃣ 🔸يعنى انسانها بعد از بيرون شدن از خاك در حال دهشت زدگى و تعجب از آن زلزله شديد و هول انگيز مى گويند:  ما للارض زمين را چه مى شود كه اين طور متزلزل است ؟! 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: منظور از  تنها كفار هستند، نه آنهايى كه در دنيا به مساله معاد و رستاخيز ايمان داشتند. بعضى ديگر سخنانى ديگر گفته اند كه به زودى ان شاء اللّه مى آيد. 🔸معناى اينكه در روز قيامت زمين به وحى الهى از اخبار خود سخن مى گويد ________________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه4⃣ سوره در تفسیرالمیزان 🔰لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم4⃣ 🔸اين آيه جواب چهار سوگند قبل است، و منظور از (خلق كردن انسان در احسن تقويم) اين است كه: تمامى جهات وجود انسان و همه شوونش مشتمل بر تقويم است. و معناى (تقويم انسان) آن است كه او را داراى (قوام) كرده باشند، و قوام عبارت است از هر چيز و هر وضع و هر شرطى كه ثبات انسان و بقايش نيازمند بدان است، و منظور از كلمه  جنس انسان است، پس جنس انسان به حسب خلقتش داراى قوام است. 🔸و نه تنها داراى قوام است، بلكه به حسب خلقت داراى بهترين قوام است، و از اين جمله و جمله بعدش كه مى فرمايد:  ثم رددناه اسفل سافلين الا الذين... استفاده مى شود كه انسان به حسب خلقت طورى آفريده شده كه صلاحيت دارد به رفيع اعلى عروج كند، و به حياتى خالد در جوار پروردگارش، و به سعادتى خالص از شقاوت نائل شود، و اين به خاطر آن است كه خدا او را مجهز كرده به جهازى كه مى تواند با آن علم نافع كسب كند، و نيز ابزار و وسائل عمل صالح را هم به او داده، و فرموده: و نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها......پس هر وقت بدانچه دانسته ايمان آورد، و ملازم اعمال صالح گرديد، خداى تعالى او را به سوى خود عروج مى دهد و بالا مى برد، همچنان كه فرمود:  اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه و نيز فرموده: و لكن يناله التقوى منكم و نيز فرموده: يرفع اللّه الذين امنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات و نيز فرموده: فاولئك لهم الدرجات العلى و آيات ديگر از اين قبيل، كه دلالت مى كند بر اينكه مقام انسان مقام بلندى است، و مدام مى تواند به وسيله ايمان و عمل صالح بالا رود، و اين از ناحيه خدا عطايى است قطع ناشدنى، و خدا آن را پاداش خوانده، همچنان كه آيه ششم اين سوره به آن اشاره دارد، و مى فرمايد: فلهم اجر غير ممنون. 🔸چند احتمال درباره مراد از  انسان جز مؤمنان صالح العمل) به  ___________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰هَلْ أَتى عَلى الانسنِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شيْئاً مَّذْكُوراً1⃣ 🔸استفهام در اين آيه براى تثبيت مطلب است، و در نتيجه معنا را به طور سربسته اثبات مى كند، و معناى آن اين است كه به طور مسلم روزگارى بوده كه نام و نشانى از انسان نبوده، و ای بسا مقصود آن مفسرى هم كه گفته كلمه در اين آيه به معناى كلمه همين باشد، نه اينكه خواسته باشد بگويد: يكى از معانى كلمه بتحقيق است، كه بعضى خيال كرده اند. 🔸و مراد از در اين آيه جنس بشر است، و اما اينكه بعضى گفته اند: مراد از آن آدم ابو البشر است، با آيه بعدى سازگار نيست، چون آدم ابو البشر از نطفه خلق نشده، و آيه بعدى در باره همين انسان مى فرمايد (انا خلقنا الانسان من نطفه). 🔸و كلمه به معناى يك قطعه محدود از زمان است، حال چه كوتاه باشد و چه طولانى، و كلمه به معناى زمانى ممتد و طولانى و بدون حد است، يعنى زمانى كه نه اولش مشخص است و نه آخرش. 🔸و منظور از جمله (شيئا مذكورا) اين است كه انسان چيزى نبود كه با ذكر نامش جزو مذكورات باشد مثلا چيزى در مقابل زمين يا آسمان و خشكى و ترى و غيره بوده باشد، و بدين جهت نامى از او در ميان نبود. هنوز خلق نشده بود تا موجود بشود و مثل ساير موجودات نامش برده شود، و گفته شود: آسمان، زمين، انسان، درخت و غيره، پس مذكور بودن انسان كنايه است از موجود بودن بالفعل او، و نفى آن يعنى نفى مذكور بودنش تنها به مذكور بودنش خورده، نه به اصل شى ء بودن انسان، نمى خواهد بفرمايد انسان شى ء نبود، چون مى دانيم، شى ء بوده، ولى شيئى كه مذكور شود نبوده، شاهدش اين است كه مى فرمايد: (انا خلقنا الانسان من نطفه ...) براى اينكه مى فهماند كه ماده انسان موجود بوده، و ليكن هنوز بالفعل به صورت انسان در نيامده بود. و زمينه آيه شريفه و آيات بعدش زمينه احتجاج است مى خواهد بفهماند انسان موجودى است حادث، كه در پديد آمدنش نيازمند به صانعى است تا او را بسازد و خالقى كه او را خلق كند، و همينطور هم بوده است، پروردگارش او را آفريده و به تدبير ربوبيش به ادوات شعور يعنى سمع و بصر مجهزش كرده، تا با آن ادوات شعور به راه حق هدايت شود، راهى كه در طول حياتش واجب است طى كند، حال اگر كفران كند به سوى عذابى اليم مى رود، و اگر شكر كند به سوى نعيمى مقيم سير مى كند. 🔸و معناى آيه اين است كه: (هل اتى - قد اتى) (آیا آمد) به تحقيق آمد بر آدمى قطعه اى محدود از زمانى ممتد و غير محدود در حالى كه انسان بالفعل موجودنبود، وجزء موجوداتی که به شمار می آمد به شمار نمی آمد. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ادامه آیه 2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فجعلناه سميعا بصيرا2⃣ 🔸 سياق آيات و مخصوصا آيه (انا هديناه السبيل ...) مى فهماند كه ذكر سميع و بصير كردن بشر، براى اين بوده كه به وسيله آن تدبير ربوبى را به باد آورده، بفهماند تدبير ربوبى اقتضا كرد تا براى رساندن انسان به غايت هستيش، او را سميع و بصير كند، تا آيات داله بر مبدأ و معاد را ببيند، و كلمه حق را كه از جانب پروردگارش ‍ و از راه ارسال رسل و انزال كتب مى رسد بشنود، و اين ديدن و شنيدن او را به سلوك راه حق، و سير در مسير حيات ايمان و عمل صالح وادار سازد، اگر وادار شد خداى تعالى او را به نعيم ابدى مى رساند و گر نه به عذاب مخلد دچارشان مى سازد. 🔸در آيه مورد بحث با اينكه كلمه قبلا ذكر شده بود، و جا داشت به ضمير آن اكتفا كند، و بفرمايد (انا خلقناه ...) اگر دوباره خود كلمه را ذكر كرد، به حكم اينكه همواره وضع ظاهر در موضع ضمير براى افاده نكته اى است، براى اين بوده كه مسجل كند خداى تعالى خالق و مدبر امر او است. 🔸و معناى آيه اين است كه: ما انسان را از نطفه اى خلق كرديم كه اجزايى است مختلط و ممتزج، در حالى كه ما او را از حالى به حالى، و از طورى به طورى نقل مى دهيم، و به همين منظور او را سميع و بصير كرديم، تا دعوت الهى را كه به وى مى رسد بشنود، و آيات الهى و داله بر وحدانيت او و بر نبوت و معاد رابه ببيند. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 5⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بَلْ يُرِيدُ الانسنُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ5⃣ 🔸راغب گفته كلمه به معناى انفجار و شكاف وسيع برداشتن است، آنگاه مى گويد: گناه را هم بدان جهت فجور ناميدند كه باعث شكافته شدن و دريده شدن حرمت ديانت است، مى گوييم: فلانى مرتكب فجور شد، و يا او فاجر است، و ايشان فجار و فجره اند. 🔸و كلمه ظرف مكان است، كه به عنوان استعاره در زمان آينده استعمال مى شود، و منظور از اينكه فرمود: انسان، فجور امام خود را مى خواهد، اين است كه مى خواهد در آينده عمرش جلوش شكافته و باز باشد و هر فجورى خواست مرتكب شود. 🔸و جمله تعليلى است كه در جاى معلل خود كه همان تكذيب قيامت و زنده شدن بعد از مرگ باشد نشسته، و كلمه اعراض از اين پندار و گمان است كه بعث و احيايى بعد از موت نباشد. 🔸مى فرمايد: نه، او گمان نمى كند كه ما استخوانهايش را جمع نمى كنيم، بلكه مى خواهد مسأله بعث را تكذيب كند تا به اين وسيله پيش روى خود را در مدت عمرش باز كند، چون وقتى بعث و قيامتى نباشد، انسان چه داعى دارد با قيد و بند تقوى و ايمان دست و پاى خود را ببندد. 🔸اين آن معنايى است كه سياق آيه به آيه مى دهد، و مفسرين وجوه ديگرى در معناى آيه گفته اند، كه هم از فهم بدور است، و هم با سياق سازگارى ندارد، و لذا از نقل آنها صرف نظر كرديم. در آيه شريفه مى توانست به ضمير انسان اكتفا كند و بفرمايد: (بل يريد ان يفجر امامه - بلكه او مى خواهد آزاد باشد)، ولى كلمه را آورد، تا در توبيخ و سركوبى او مبالغه كرده باشد، و به همين منظور اين كلمه را در اين آيه و آيات بعد از آن چهار بار تكرار كرد. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كَمَثَلِ الشيْطنِ إِذْ قَالَ لِلانسنِ اكفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنى بَرِى ءٌ مِّنك ...6⃣1⃣ 🔸از ظاهر سياق برمى آيد كه اين مثل بيانگر حال منافقين باشد، كه بنى النضير را فريب داده، وعده نصرتشان دادند، و به آن عمل نكرده، در هنگام حاجت و سختى تنهايشان گذاشتند. 🔸و باز از ظاهر سياق استفاده مى شود كه منظور از شيطان، ابليس، و منظور از انسان آدم ابو البشر نيست، بلكه منظور از اولى جنس شيطان، و از دومى جنس آدميان است شيطان هر انسانى او را به سوى كفر دعوت نموده و براى اينكه دعوتش را بپذيرد متاعهاى زندگى دنيا را در نظرش ‍ زينت داده، و روگردانى از حق را با وعده هاى دروغى و آرزوهاى بيجا در نظر وى جلوه مى دهد، و او را گرفتار كفر مى سازد، به طورى كه در طول عمر از كفر خود خرسندى هم مى كند تا آنكه نشانه هاى مردن يكى پس از ديگرى برسند، آن وقت به تدريج مى فهمد آرزوهايى كه شيطانش در دلش افكنده سرابى بيش نبوده و يك عمر فريب آن سراب را خورده، و با خيال بازى مى كرده، آن وقت همان شيطان خود را كنار كشيده، مى گويد: من از تو و رفتار تو بيزارم، و نه تنها به وعده هايش عمل نمى كند، بلكه اين سوز را هم به او مى گذارد كه (انى برى ء منك انى اخاف اللّه رب العالمين ). 🔸و كوتاه سخن آنكه: مثل منافقين در اينكه مردم بنى النضير را به مخالفت با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) واداشته، و وعده نصرتشان دادند، و سپس بى وفايى كرده، وعده خود را خلف نمودند، نظير مثل شيطان در اينكه انسان را به سوى كفر مى خواند، و با وعده هاى دروغيش فريبش داده، به كفر وادارش مى كند. و در آخر از او بيزارى جسته، بعد از يك عمر كفر ورزيدن، در روزى كه بسيار به كمك نيازمند است تنهايش مى گذارد. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از آوردن اين مثل، اشاره به داستان برصيصاى عابد است كه شيطان زناى با زنى را در نظرش جلوه داد، و در آخرش به كفرش هم كشانيد كه داستانش در بحث روايتى آينده - ان شاء اللّه تعالى - خواهد آمد. 🔸بعضى ديگر گفته اند: منظور ازمثل كه فرمود (كمثل الذين من قبلهم قريبا) بيان حال كفار مكّه در روز جنگ بدر است كه نقل اين قول در سابق هم گذشت. و مراد از كلمه در اين مثل ابوجهل است. و منظور از اينكه فرموده شيطان به او گفت كفر بورز همان داستانى است خداى تعالى در اين خصوص نقل نموده است: (و اذزين لهم الشيطان اعمالهم و قال لا غالب لكم اليوم من الناس و انى جار لكم فلما تراءت الفئتان نكص على عقبيه و قال انى برى ء منكم انى ارى ما لا ترون انى اخاف اللّه و اللّه شديد العقاب. 🔸بنابراين احتمال، گفتار شيطان كه گفت (انى اخاف اللّه رب العالمين ) كلامى جدى بوده است، چون مى ترسيده همان فرشتگانى كه در بدر نازل شده بودند تا مؤمنين را يارى كنند، او را عذاب كنند. و اما بنابر دو وجه قبلى، گفتار مذكور جدى نبوده، بلكه نوعى استهزاء و خوار داشتن بوده است. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 4⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰خلق الانسان من صلصال كالفخّار4⃣1⃣ 🔸كـلمـه  به معناى گل خشكيده اى است وقتى زير پا مى ماند صدا مى كند، و كلمه  به معناى سفال است. و مـراد از  در ايـنـجـا نوع آدمى است، و منظور از (خلقت انسان از صلصالى چون سفال) اين است كه : خلقت بشر بالاخره منتهى به چنين چيزى مى شود. بعضى هم گفته اند: مراد از انسان شخص آدم عليه السلام است _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a