🌺 تفسیر آیه 7⃣1⃣سوره #التغابن از تفسير شریف المیزان
🔰إِن تُقْرِضوا اللَّهَ قَرْضاً حَسناً يُضعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شكُورٌ حَلِيمٌ7⃣1⃣
🔸منظور از (اقراض خداى تعالى ) انفاق در راه خدا است، و اگر اين عمل را قرض دادن به خدا، و آن مال انقاق شده را قرض حسن خوانده، به اين منظور بوده كه مسلمين را به انفاق ترغيب كرده باشد.
🔸جمله (يضاعفه لكم و يغفر لكم ) اشاره است به حسن جزايى كه خداى تعالى در دنيا و آخرت به انفاق گران مى دهد، و اسمهاى #شكور ، #حليم ، #عالم غيب و شهادت ، #عزيز و #حكيم پنج نام از اسماى حسناى الهى هستند، كه شرحش و وجه مناسبتش با سمع و طاعت و انفاق كه در آيه بدان سفارش شده است روشن است.
_____
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣ سوره #الجمعه از تفسير شریف المیزان
🔰يسبح لله مافى السموات و ما فى الارض الملك القدوس العزيز الحكيم1⃣
🔸كلمه #تسبيح به معناى منزه دانستن است. وقتى مى گوييم : (سبحان اللّه) معنايش اين است كه طهارت و نزاهت از همه عيوب و نقائص را به او نسبت مى دهيم.
و اگـر از تـسـبـيح، در آيه با صيغه مضارع تعبير كرده، براى اين است كه استمرار را بفهماند. پس معناى آن اين نيست كه نامبردگان، در آينده تسبيح مى كنند، بلكه معنايش اين اسـت كـه هـمـواره و مـستمرا تسبيح مى كنند. و كلمه #ملك - به فتح ميم و كسر لام - كـسـى است كه مقام حكمرا نى در نظام جامعه مختص به او است. و كلمه #قدوس صيغه مـبـالغـه از قـدس اسـت، كه آن نيز به معناى نزاهت و طهارت است. و كلمه #عزيز به مـعـنـاى مقتدرى است كه هر گز شكست نمى پذيرد. و كلمه #حكيم به معناى متقن كار، و كـسى است كه هيچ عملى از وى از جهل و گزاف ناشى نمى شود، هر چه مى كند با علم مى كند، و براى آن مصالحى در نظر مى گيرد.
اين آيه شريفه مقدمه و زمينه چينى است براى آيه بعدى، يعنى (هو الذى بعث...) كه مـتـعـرض مسأله بعثت رسول اللّه است، و مى فرمايد: غرض از بعثت او اين بود كه مردم به كمال و به سعادت برسند، و بعد از ضلالتى آشكار كه داشتند هدايت گردند.
و امـا اينكه چگونه آنچه در آسمانها و زمين است خدا را تسبيح مى كنند؟ جوابش اين است كه مـوجـودات آسـمـانـى و زمـيـنـى (هـمـان طـور كـه بـا آنـچـه از كـمـال دارند از كمال صانع خود حكايت مى كنند همچنين) با نقصى كه در آنها است و جبران كـنـنـده آن خـدا است، و با حوائجى كه دارند و برآورنده اش خدا است، خدا را از هر نقص و حاجت منزه مى دارند، چون هيچ حاجت و نقصى نيست مگر آن كه تنها كسى كه اميد برآوردن آن حـاجـت و جبران كردن آن نقص در او مى رود خداى تعالى است، پس خود او مسبح و منزه از هر نقص و حاجت است و در نـتـيجه حكمرانى در نظام تكوين در بين خلق و بر طبق دلخواه هم، تنها حق او است. و همچنين حكمرانى و تشريع قانون در نظام تشريع و در بندگانش به هر طور كه صلاح بـدانـد خـاص او اسـت، و او مـلكـى اسـت كـه مـى تـوانـد در اهل مملكتش حكم براند، و بر اهل مملكت است كه او را اطاعت كنند.
يـكـى ديـگـر از مـقـتضيات نزاهتش اين است كه اگر در نظام تشريع براى خلق خود دينى تـشـريـع مـى كـنـد، از ايـن جـهـت نـيست كه احتياجى به عبادت و اطاعت آنان داشته باشد، و بـخـواهد با عبادت آنان نقصى از خود جبران و حاجتى از خود برآورد، چون او قدوس و منزه از هر نقص و حاجت است.
يـكـى ديـگر اين است كه اگر دينى براى خلقش تشريع كرد و آن را به وسيله رسولش بـه اطـلاع خـلق رسـانـيد، و خلق دعوت آن رسول را نپذيرفتند، و در نتيجه خدا را اطاعت و عـبادت نكردند، نقصى بر ساحت مقدسش عارض نمى شود، و بر دامن كبريائى اش گردى نـمـى نـشـيـنـد، و نـه چـنان است كه خلق او را شكست داده باشند، چون او عزيز است، يعنى مقتدرى است شكست ناپذير.
و بـاز اگـر بـه مـقـتـضـاى مـلك بـودن و قـدوس و عـزيـز بودنش دينى براى بندگانش تـشـريـع مـى كـنـد، ممكن نيست بيهوده و بدون نتيجه تشريع كرده باشد، براى اينكه او حـكـيم على الاطلاق است، آنچه مى كند جز به خاطر مصلحتى كه دارد نمى كند، و نيز آنچه اراده مـى كـنـد جـز بـه نـفع بندگانش و خيرى كه به خود آنان عايد شود نمى كند، تنها سعادت دنيا و آخرت آنان را در نظر دارد.
و كـوتـاه سـخن اينكه : تشريع دين، و انزال كتب آسمانى، و بعث رسولان براى تلاوت آيـات آن كـتـاب بـراى مـردم، و تـزكـيـه و تـعـليـم خـلق، هـمـه اش فـضـل و مـنـتـى از خـدا، و بـه هـمـيـن جـهـت در آيـه بـعـدى مـنـت آن فضل را بر مردم مى گذارد و مى فرمايد:
________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 1⃣سوره #الحشر از تفسير شریف المیزان
🔰سبَّحَ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الحَْكِيمُ1⃣
🔸اين آيه آغاز سوره مى باشد و سوره با مضمونى افتتاح شده كه با همان مضمون ختم مى شود، چون در آخر سوره باز سخن از تسبيح تمامى موجودات آسمانها و زمين رفته، مى گويد: (يسبح له ما فى السموات و الارض و هو العزيز الحكيم ).
و اگر سوره را با مسأله تسبيح افتتاح نمود، به خاطر مطالب ى است كه در خلال سوره آمده، و آن - همان طور كه گفتيم - خيانت يهود و نقض عهدش، و وعده فريبكارانه منافقين به يهوديان است،
خواسته بفهماند اين گونه مكرها بر دامن كبريايى خدا گردى نمى نشاند.
🔸و اگر آيه را با جمله #عزيز و #حكيم ختم كرد، براى اين است كه باز در اين سوره سرانجام كار يهود و منافقين را تشبيه كرده به اقوامى كه در قرنهاى نزديك به عصر يهوديان و منافقين و بال فريبكاريهاى خود را چشيدند، و اين خود شاهد عزت و اقتدار خداست. و نيز اگر دچار عذاب شدند، بدين جهت بوده كه عذابشان بر طبق حكمت و مصلحت بوده، و اين خود شاهد حكمت خدا است.
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 3⃣2⃣سوره #الحشر از تفسير شریف المیزان
🔰هُوَ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْمَلِك الْقُدُّوس السلَمُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكبرُ ...3⃣2⃣
🔸كلمه #ملك - به فتح ميم و كسره لام - به معناى مالك تدبير امور مردم، و اختياردار حكومت آنان است. وكلمه #قدوس مبالغه در قدس و نزاهت و پاكى را افاده مى كند. و كلمه #سلام به معناى كسى است كه با سلام و عافيت با تو برخورد كند، نه با جنگ و ستيز، و يا شر و ضرر. و كلمه #مؤمن به معناى كسى است كه به تو امنيت بدهد، و تو را در امان خود حفظ كند. و كلمه #مهيمن به معناى فائق و مسلط بر شخصى و يا چيزى است.
و كلمه #عزيز به معناى آن غالبى است كه هرگز شكست نمى پذيرد، و كسى بر او غالب نمى آيد. و يا به معناى كسى است كه هر چه ديگران دارند از ناحيه او دارند، و هر چه او دارد از ناحيه كسى نيست. و كلمه #جبار صيغه مبالغه از جبر يعنى شكسته بند و اصلاح كننده است، و بنابر اين جبار كسى است اراده اش نافذ است. و اراده خود را بر هر كس كه بخواهد به جبر تحميل مى كند. و #متكبر آن كسى است كه با جامه كبريائى خود را بنماياند.
🔰سبحان اللّه عما يشركون
🔸- اين جمله ثنائى است بر خداى تعالى، همچنان كه در - سوره بقره بعد از نقل اين مطلب كه كفار گفتند خدا فرزند گرفته، فرمود: #سبحانه.
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣2⃣سوره #الحشر از تفسير شریف المیزان
🔸هُوَ اللَّهُ الْخَلِقُ الْبَارِىُ الْمُصوِّرُ ......4⃣2⃣
كلمه #خالق به معناى كسى است كه اشيائى را با اندازه گيرى پديد آورده باشد. و كلمه #بارى ء نيز همان معنا را دارد، با اين فرق كه بارى ء پديد آورنده اى است كه اشيائى را كه پديد آورده از يكديگر ممتازند. و كلمه #مصور به معناى كسى است كه پديد آورده هاى خود را طورى صورتگرى كرده باشد كه به يكديگر مشتبه نشوند.
🔸بنابر اين، كلمات سه گانه هر سه متضمن معناى ايجاد هستند، اما به اعتبارات مختلف كه بين آنها ترتيب هست، براى اينكه تصوير فرع اينكه خداى تعالى بخواهد موجودات را متمايز از يكديگر خلق كند، و اين نيز فرع آنست كه اصلا بخواهد موجوداتى بيافريند.
🔸در اينجا سوالى پيش مى آيد، و آن اين است كه چرا در دو آيه قبل بعد از نام اللّه بلافاصله كلمه توحيد لا اله الا اللّه را ذكر نمود و سپس اسماى خدا را شمرد،
ولى در آيه مورد بحث بعد از نام اللّه به شمردن اسماء پرداخت، و كلمه (توحيد) را ذكر نكرد؟ جوابش اين است كه بين صفاتى كه در آن دو آيه شمرده شده كه يازده صفت، و يا يازده نام است، با نامهايى كه در آيه مورد بحث ذكر شده فرق است، و اين فرق باعث شده كه در آن دو آيه كلمه توحيد را بياورد و در اين آيه نياورد، و آن فرق اين است كه صفات مذكور در دو آيه قبل الوهيت خدا را كه همان مالكيت توام با تدبير است اثبات مى كند، و در حقيقت مثل اين مى ماند كه فرموده باشد: (لا اله الا اللّه ) معبودى به جز خدا نيست، به دليل اينكه او عالم به غيب و شهادت، و رحمان و رحيم و... است.
🔸و اين صفات به نحو اصالت و استقلال خاص خدا است، و شريكى براى او در اين استقلال نيست، چون غير او هر كس هر چه از اين صفات دارد، خدا به وى داده، پس قهرا الوهيت و استحقاق معبود شدن هم خاص او است، و به همين جهت در آخر آيه دوم فرمود: (سبحان اللّه عما يشركون ). و با اين جمله اعتقاد شرك را مذهب مشركين است رد نمود.
🔸و اما صفات و اسمائى كه در آيه مورد بحث آمده صفاتى است كه نمى تواند اختصاص الوهيت به خدا را اثبات كند، چون صفات مذكور عبارتند از: خالق، بارى ء و مصور، كه مشركين هم آنها را قبول دارند. آنان نيز خلقت و ايجاد را خاص خدا مى دانند، و در عين حال مدعى آنند كه به غير خدا ارباب و الهه ديگر هست كه در استحقاق معبوديت شريك خدايند.
🔸و اما اينكه در ابتداى هر سه آيه اسم جلاله #اللّه آمده، به منظور تأكيد و تثبيت مقصود بوده، چون اين كلمه علم (اسم خاص )براى خدا، و معنايش ذات مس تجمع تمامى صفات كمال است، و قهرا تمامى اسماى الهى از آن سرچشمه مى گيرد.
🔰له الاسماء الحسنى
🔸 اين جمله اشاره به بقيه اسماى حسنى است، چون كلمه الاسماء هم جمع است، و هم الف و لام بر سرش آمده، و از نظر قواعد ادبى جمع داراى الف و لام افاده عموم مى كند.
🔰يسبح له ما فى السموات و الارض
🔸 يعنى هر آنچه مخلوق كه در عالم است حتى خود آسمانها و زمين تسبيح گوى اويند. و ما در سابق مكرر پيرامون اينكه تسبيح موجودات چه معنا دارد بحث كرديم.
🔸اين آيات سه گانه با جمله (و هو العزيز الحكيم) ختم شده يعنى او غالبى است شكست ناپذير، و كسى است كه افعالش متقن است، نه گزاف و بيهوده. پس نه معصيت گناه كاران او را در آنچه تشريع كرده و بشر را به سويش مى خواند عاجز مى سازد،
و نه مخالفت معاندان، و نه پاداش مطيعان و اجر نيكوكاران در درگاهش ضايع مى گردد.
🔸و همين عنايت كه گفتيم باعث شد گفتار در سه آيه با ذكر اسم #عزيز و #حكيم ختم شود، و به طور اشاره بفهماند كه كلام او هم عزيز و حكيم است، باعث شد كه در آغاز هر سه آيه نام اللّه تكرار شده، و مقدم بر ساير اسماء ذكر شود. و نيز باعث شد كه اسم عزيز با اسم حكيم دوباره ذكر شود، با اينكه در وسط آيه دوم ذكر شده بود.
🔸و اينكه گفتيم توصيف خدا به دو وصف عزيز و حكيم اشاره دارد به كلامش هم، عزيز و حكيم است، از اين بابت بود كه در قرآن كريم كلام خود را هم عزيز و حكيم خوانده، يك جا فرموده: (و انه لكتاب عزيز)، و جايى ديگر فرموده: (و القران الحكيم).
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a