🌺تفسیر آیات 7⃣7⃣الی0⃣8⃣سوره #الواقعه از تفسير شریف المیزان
🔰انـه لقـرآن كـريـم7⃣7⃣
🔰 فـى كـتـاب مـكـنـون8⃣7⃣
🔰 لا يـمـسـه الا المـطـهـرون9⃣7⃣
🔰 تنزيل من رب العالمين0⃣8⃣
🔸معناى اينكه قرآن كريم و (انى كتاب مكنون) است. از آنجايى كه كفار مسأله وحدانيت خدا را در ربوبيت و الوهيت و همچنين مسأله بعث و جزا را انـكـار داشـتـنـد، و انـكـار خـود را بـا انـكـار قـرآن كـه بـه رسول اسلام نازل شده و در آن داستان توحيد و معاد آمده اظهار مى داشتند، در حـقـيـقـت انـكـارشـان مـنـشـعـب بـه دو انـكـار مـى شـد، اول اصـل تـوحـيـد و بـعـث، دوم انـكـار قـرآنـى كـه مـشتمل بر مسأله توحيد و بعث است، و يا به عبارت ديگر توحيد و بعثى كه قرآن از آن خـبـر مـى دهـد، هـمـيـن جـهـت خـداى تـعـالى در ايـن سـوره دو جـور بـا آنـان صـحـبـت كـرد اول اين كه با ذكر شواهدى از آيات و ادله توحيد و بعث اين دو مسأله را اثبات نمود، كه ايـن استدلال از جمله #نحن_خلقناكم شروع شده، و در جمله #متاعا_للمقوين ختم مى شود.
نـوع دوم بـه بـيـانى آن را اثبات نمود كه در عين اثبات مطلب، كلام اللّه بودن قرآن را نـيـز اثـبـات مـى كـنـد، و مـسـجـل مـى سـازد كـه قـرآن كـلام خـدا و مـحـفـوظ نـزد او و نازل شده از ناحيه او است، و بالاخره آن را به بهترين وصفى توصيف كرد.
پس جمله (انه لقرآن كريم ) جواب قسم سابق است، و ضمير در آن به قرآنى كه از سياق استفاده مى شود بر مى گردد، و از توصيف خداى تعالى قرآن را به لفظ كريم و بدون هيچ قيد - البته با در نظر داشتن اين كه مقام آيه مقام مدح است - چنين بر مى آيد قرآن به طور مطلق كريم و محترم است، و هم نزد خدا كريم و عزيز است، و هم بدين جهت كـريـم است كه صفاتى پسنديده دارد، و هم بدين جهت سودرسان براى خلق است، سودى كـه هـيـچ چـيـز جـاى آن را نـمـى گـيـرد، چـون مـشـتـمـل بـر اصول معارفى است كه سعادت دنيا و آخرت بشر را تضمين مى كند.
و جمله (فى كتاب مكنون) توصيف دوم قرآن است، مى فرمايد: قرآن محفوظ و مصون از هـر دگـرگـونـى و تـبـديل است، چون در كتابى است كه آن كتاب اينطور است و آن كتاب عـبـارت اسـت از لوح مـحـفـوظ، هـمـچـنـان كـه در جـاى ديـگـر فـرمـوده : (بل هو قرآن مجيد فى لوح محفوظ).
و جـمـله (لا يـمـسـه الا المـطـهـرون) صـفـت كـتـاب مـكـنـون و لوح مـحـفـوظ اسـت، البته احتمال اين نيز هست كه صفت سومى براى قرآن باشد، و بنابراين كه حرف #لا در آن لاى نافيه باشد برگشت هر دو احتمال به يك معنا است.
و مـعنايش اين است كه: آن كتاب مكنون كه قرآن در آن است و يا قرآنى كه در آن كتاب است، از دسترس اغيار و ناپاكان محفوظ است، و به جز پاكان كسى با آن مساس ندارد.
مراد از #مس و #مظهرون در آيه: (لا يسمه لا المطهرون)
و بـه هـر تـقـديـر كـلام در سـيـاق بـزرگـداشـت امـر قـرآن اسـت، مـى خـواهـد قـرآن را تـجـليـل كـند، و از همينجا مى فهميم كه منظور از مس قرآن دست كشيدن به خطوط آن نيست، بلكه علم به معارف آن است، كه جز پاكان خلق كسى به معارف آن عالم نمى شود، چون فـرمـوده: قـرآن در كـتابى مكنون و پنهان است، و آيه شريفه (انا جعلناه قرانا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم) نيز به آن اشاره مى كند.
و كـلمـه #مـطـهـرون اسـم مـفعول از باب تفعيل تطهير است، و منظور از #مطهرون كـسـانـى هـسـتند كه خداى تعالى دلهايشان را از هر رجس و پليدى يعنى از رجس گناهان و پـليـدى ذنوب پاك كرده، و يا از چيزى كه از گناهان هم پليدتر و عظيم تر و دقيق تر است، و آن عبارت است از تعلق به غير خداى تعالى، و اين معناى از تطهير با كلمه #مس گفتيم معناى علم است مناسب تر از طهارت به معناى پاكى از حدث و يا خبث است، وخيلى روشن است.
پس مطهرون عبارتند از كسانى خداى تعالى دلهايشان را پاك كرده، مانند ملائكه گرامى و بـرگـزيـدگـانـى از بـشـر كـه دربـاره آنـان فرموده: (انما يريد اللّه ليذه بعنكم الرجـس اهـل البيت و يطهركم تطهيرا) ولى بعضى از مفسرين كه متاسفانه بيشتر ايشان مى باشند بدون هيچ دليلى آيه را مختص ملائكه كرده اند.
بـعضى هم كلمه #لا در جمله #لا_يمسه را لاى ناهيه گرفته، و گفته اند: مراد از مـس، دسـت كـشـيدن به قرآن است، و مراد از طهارت هم طهارت از حدث و خبث، و يا تنها از حـدث اسـت، و كلمه #مطهرون را هم با دو تشديد قرائت كرده اند، يعنى تشديد طاء و تـشـديـد هـاء و كـسـره هـاء كـه در اصـل مـتـطهرون بوده. و خلاصه آيه شريفه مى خواهد بفرمايد: كسى نبايد دست به خطوط قرآن بكشد، مگر آنكه وضو گرفته باشد، و يا هم با وضو باشد و هم بدنش پاك باشد.
آيـه را بـا فـرض ايـن كـه كـلمـه #لا نـافـيـه بـاشـد نـيـز مـى شـود حـمـل بـر ايـن مـعـنا كرد، و گفت كه : جمله مذكور جمله اى است خبرى، كه منظور از آن انشاء است و اين مسلم است كه انشاء به صورت اخبار بليغ تر است،
🔹ادامه دارد...👇