🌺 تفسیر آیه 6⃣4⃣سوره #المرسلات از تفسير شریف المیزان
🔰كلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكم مجْرِمُونَ6⃣4⃣
🔸خطاب در اين آيه از قبيل خطابهاى تهديد آميزى است كه ما به دشمن خود مى كنيم و مى گوييم هر چه دلت مى خواهد بكن، و يا هر چه از دستت بر مى آيد كوتاهى مكن، كه معنايش اين است كه هر كارى بكنى سودى به حالت ندارد، و اين نوع خطابها مخاطب را از اينكه از حيله هاى خود سود ببرد و در نتيجه به هدف خود برسد مأيوس مى كند، و نظير آن در چند جاى قرآن آمده، مى فرمايد: (فاقض ما انت قاض انما تقضى هذه الحيوه الدنيا) #طه_۷۲
که موسی در برابر تهدید فرعون می فرماید: هرچه می خواهی بکن، تو به بیرون از چهار دیواری دنیا دسترسی نداری، و نيز مى فرمايد: (اعملوا ما شئتم انه بما تعملون بصير) (هر چه می خواهید بکنید، که او بدانچه می کنید بینا است) #حم_سجده_۴۰
🔸پس اينكه فرمود: (كلوا و تمتعوا قليلا) بخوريد، و در اندك زمانى تمتع ببريد، و يا تمتعى اندك ببريد، در حقيقت مى خواهد ايشان را مأيوس كند از اينكه با خوردن و تمتع بردن بتوانند عذاب را از خود دفع كنند، وقتى نمى توانند جلو عذاب را بگيرند، هر چه دلشان مى خواهد از متاع قليل دنيا بخورند.
🔸و اگر در اين زمينه خصوص خوردن و تمتع را يادآور شد، براى اين بود كه منكرين معاد براى سعادت معنايى جز سعادت دنيا قائل نيستند، و براى سعادت دنيا هم معنايى جز خوردن و شهوترانى كردن نمى فهمند، عينا مانند يك حيوان بى زبان، كه قرآن كريم ايشان را به آن تشبيه نموده مى فرمايد: (و الذين كفروا يتمتعون و ياكلون كما تاكل الانعام و النار مثوى لهم ) (و کسانیکه کافر شدند تمتع می برند، و می خورند آنچنانکه چهارپایان می خورند، و آتش منزلگاه ایشانست) #محمد_۱۲.
🔸و جمله (انكم مجرمون)، علت مطالب ما قبل را بيان مى كند، كه در آن امر مى كرد به اينكه بخوريد و تمتع ببريد كه از آن سودى نخواهيد برد، براى اينكه شما با تكذيب يوم الفصل، و تكذيب كيفر تكذيب گران مجرم شدند، و جزاى مجرم خواه ناخواه آتش است.
___________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات4⃣3⃣و5⃣3⃣ سوره #القیامت از تفسير شریف المیزان
🔰أَوْلى لَك فَأَوْلى4⃣3⃣
🔰 ثمَّ أَوْلى لَك فَأَوْلى5⃣3⃣
🔸در اينكه اين جمله كلمه تهديد است حرفى نيست، و اگر مكرر شده، به منظور تأكيد بوده. و بعيد نيست - و خدا داناتر است - كه جمله (اولى لك ) خبرى باشد براى مبتدايى كه حذف شده، و آن ضميرى است كه به حال انسان كه قبلا ذكر شده بود برگردد، و بخواهد همان حال (نخواندن نماز و تصديق نكردن و تكذيب كردن و با حال تبختر برگشتن ) را براى انسان نامبرده اثبات كند، تا كنايه باشد از اثبات تبعات و عواقب سوء آن حال .
🔸در نتيجه كلام مذكور فرمان و نفرينى باشد از ناحيه خداى تعالى عليه اين انسان، تا با همين فرمان مهر بر دلش بزند، و ايمان و تقوى را بر او حرام كند، و بنويسد كه اين شخص از اهل آتش است، و آنگاه دو آيه مورد بحث به وجهى شبيه مى شود به آيه (فاذا انزلت سوره محكمه و ذكر فيها القتال رايت الذين فى قلوبهم مرض ينظرون اليك نظر المغشى عليه من الموت فاولى لهم ) .#محمد_۲۰
که می فرماید وقتی سوره ای محکم نازل می شود،ودر آن سخن از قاتل می رود، کسانی را که در دل بیکارند می بینی که به تو آنچنان نظر می کنند که محتضر از شدت مرگ به اطراف نگاه می کند، (فاولی لهم)به همین حال بمانند.
🔸و معناى آيه اين است: اين حال كه تو دارى برايت بهتر و بهتر است، آرى براى تو بهتر آن است كه وبال امر خود را بچشى، و عذابى كه برايت آماده كرده اند تو را بگيرد.
🔸ولى بعضى گفته اند: جمله (اولى لك )اسم فعل و مبنى است، يعنى اعراب نمى پذيرد، و معنايش اين است كه بدبختيتان پشت سر هم باد.
🔸بعضى ديگر گفته اند: كلمه #اولى فعل ماضى دعائى، و از ماده (واو _لام_یاء) است، كه به معناى نزديكى است، و فاعل اين فعل ماضى، ضمير مستترى است كه به هلاك بر مى گردد، و لام در كلمه #لك زايده است، و معنايش (اولاك الهلاك ) است، يعنى هلاكتت نزديك باد.
🔸بعضى ديگر گفته اند: فاعل آن ضميرى است كه به خداى تعالى بر مى گردد، و لام زايده است و معنايش اين است كه خداى تعالى نزديك كند آنچه را كه مكروه تو است، ممكن هم هست آن را غير زايد بگيريم، و چنين معنا كنيم: خداوند برايت نزديك كند آنچه را كه مايه كراهت تو است.
🔸بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه مذمت كردن تو سزاوارتر از نكردن است، و چون اين كلام زياد استعمال مى شده زوايدش حذف شده، و آنچه باقى مانده مشابه (ويل لك )شده، به طورى كه محذوف آن از محذوف هايى شده كه اظهارش جايز نيست.
🔸بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه خدا تو را هلاك كند، به هلاكتى كه از هر شر و هلاكت ديگرى نزديك تر باشد.
🔸بعضى ديگر گفته اند: كلمه #اولى افعل تفضيل، و به معناى (احرى - سزاوارتر) است، و اين كلمه خبر است براى مبتدايى كه حذف شده، تقدير كلام چيزى است كه لايق مقام چنان كس باشد، مثلا تقديرش اين است كه (اينجا آتش براى تو بهتر است، يعنى تو سزاوارتر به آتشى و اهليت آن را دارى، پس همان برايت بهتر است ) البته در اين ميان وجوه سست ديگرى هم هست كه خالى از تكلف نيست، و وجه اخير قريب به همان وجهى است كه ما ذكر كرديم، ولى عين آن نيست.
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a