eitaa logo
تفسیر المیزان
9.2هزار دنبال‌کننده
158 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه 0⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل انما ادعوا ربى و لا اشرك به احدا0⃣2⃣ 🔸در اين آيه به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم امر فرموده تا وجه عبادت خود را براى آنان بيان كند، به بيانى كه حيرت و تعجب آنان را بر طرف سازد، چون گفتيم از آن جناب اعمالى ديده بودند و سخنانى شنيده بودند كه تا آن روز از احدى نه ديده و نه شنيده بودند، و اين تعجب وادارشان كرده بود عمل آن جناب را حمل بر نوعى حيله و مكر نموده، بگويند با اين خدعه مى خواهد بتهاى ما را از بين ببرد، تا به اغراض مادى خود برسد. و حاصل آن بيان كه چنين اثرى را دارد اين است كه بگويد: من از آنچه مى بينيد انجام مى دهم هيچ مقصدى از آن مقاصد كه در نظر شما است و مرا به آن متهم مى كنيد ندارم، تنها و تنها پروردگار يگانه ام را مى خوانم، و احدى را شريك او نمى گيرم، و عبادت انسان نسبت به كسى كه او را پروردگار خود شناخته چيزى نيست كه مورد ملامت و تعجب قرار گيرد. بيان موقعيت پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نسبت به پروردگار و نسبت به مردم. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 1⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل انى لا املك لكم ضرا و لا رشدا1⃣2⃣ 🔸آنچه از سياق آيات كريمه استفاده مى شود اين است كه: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به دستور پروردگار موقعيت خود نسبت به پروردگارش و نسبت به مردم را بيان كرده، درباره موقعيتى كه نسبت به خداى تعالى دارد گفته كه من او را مى خوانم و كسى را شريك او نمى دانم، (انما ادعوا ربى و لا اشرك به احدا) و درباره موقعيتش نسبت به مردم فرموده: من هم بشرى مثل شمايم، و مثل شما مالك رشد و ضرر خودم نيستم، تا چه رسد به اينكه با اراده خودم به شما ضرر برسانم، و يا با قدرتى كه دارم شما را به خيرى كه خودم مى خواهم ارشاد كنم، بلكه من تنها مأمورى از ناحيه خدا هستم كه شما را دعوت كنم، و جز امتثال او چاره اى ندارم، و كسى كه مرا از كيفر خدا پناه دهد سراغ ندارم، نه تنها من سراغ ندارم بلكه چنين ملجا و پناهى براى مخالفان و عصيانگران او وجود ندارد، نه براى من و نه براى شما، پس شما هم چاره اى جز اطاعت خدا و رسولش نداريد و كسى كه خدا و رسولش را عصيان كند، آتش جهنم را دارد، كه در آن تا ابد جاودانه بسر ببرد، و به زودى يعنى وقتى وعده خدا را ببينيد همه خواهيد فهميد. و لازمه اين سياق اين است كه مراد از ، قدرت بر واقع ساختن ضرر بر مشركين باشد، هر وقت كه بخواهد. و مراد از (مالكيت رشد)، قدرت بر رساندن نفع به ايشان از راه اصابه واقع باشد. و بنابراين، معناى آيه اين مى باشد كه: من ادعا نمى كنم كه مى توانم به شما ضرر و يا نفع برسانم. بعضى گفته اند: مراد از ضرر،  (گمراهى و خطا) است، كه در مقابلش رشد را آورده، و تعبير از  به ضرر از باب تعبير به مسبب از سبب است. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه2⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل انى لن يجيرنى من اللّه حد و لن اجد من دونه ملتحدا2⃣2⃣ 🔰الا بلاغا من اللّه و رسالاته....3⃣2⃣ 🔸فعل  از مصدر  است، كه به معناى دادن جوار (پناه و همسايگى ) است، و حكم جوار دادن اين است كه جوار دهنده بايد از پناهنده خود حمايت كند، و جلو هر كسى را كه بخواهد به او آسيب رساند بگيرد، و ظاهرا كلمه  اسم مكان و به معناى محلى باشد كه شخص مورد آسيب خود را به آن محل كنار بكشد، تا از شرى كه متوجه او است ايمان بماند. ولى بعضى گفته اند: اين كلمه به معناى محل دخول است، و جمله من دونه متعلق به اين كلمه، و به منزله قيدى توضيحى براى آن است، و ضمير در آن به خداى تعالى بر مى گردد، و كلمه (بلاغرر الحكم،صفحه) به معناى تبليغ است. 🔸و استثناى  استثنا از كلمه است، و جمله  متع لق است به مقدر، و تقدير آن (كائنا من الله) است، هر چند كه شايد به ذهن برسد كه متعلق به كلمه  باشد، ولى نمى تواند متعلق به آن باشد، براى اينكه ماده بلاغ اگر بخواهد متعدى شود با حرف  متعدى مى شود نه با حرف من، و به همين جهت است كه بعضى از همانهايى كه  را متعلق به  دانسته اند گفته اند: كلمه  در اينجا به معناى  است، و معناى جمله به هر حال اين است كه: من تفاوتى با شما ندارم، به جز تبليغ اسما و صفاتى كه خدا داراى آن است. 🔸و در باره كلمه  بعضى گفته اند: عطف است بر كلمه ، و تقدير كلام (الا بلاغا من اللّه و الا رسالاته) است. بعضى ديگر گفته اند: عطف است بر كلمه جلاله ، و كلمه  به معناى است، و معناى جمله (الا بلاغا عن اللّه و عن رسالاته) است. و در باره اينكه كلمه  بلاغ و رسالات را از چه چيزى استثناء مى كند قولى ديگر هست، و آن اين است كه : مستثنى منه مفعول جمله  است، و معناى آيه اين است كه من براى شما نه مالك ضررى هستم و نه رشد، تنها چيزى را كه مالك هستم بلاغ از خدا و رسالات او است. ليكن يك مطلب در آيه هست كه اين توجيه را بعيد مى سازد، و آن اين است كه اگر اينطور بود ديگر نمى بايست جمله (لن يجيرنى من اللّه احد...) - كه كلامى از نو و استينافى است - بين مستثنى و مستثنى منه فاصله شود، و از اينكه مى بينيم فاصله شده مى فهميم كه مستثنى منه ضرا و رشدا نيست. 🔸و معناى دو آيه بنابر آنچه ما گفتيم اين است : بگو احدى نيست كه مرا از عذاب خدا پناه دهد و من بدون او هيچ ملتحد و مكانى كه بتوان به آنجا پناه برد نمى يابم الا تبليغ از او يعنى الا اينكه آنچه دستورم داده امتثال كنم و به شما برسانم و آن دستور اين است كه اسما و صفاتش را براى شما بيان كنم. و الا اينكه رسالتهايى را كه درباره شرايع دين دارد به شما برسانم. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه 3⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰.........و من يعص اللّه و رسوله فان له نار جهنم خالدين فيها ابدا3⃣2⃣ 🔸مفرد آوردن ضمير در  با اينكه عاصيان خدا و رسول يك نفر نيستند به اعتبار لفظ ( - كسى كه) است همچنان كه جمع آوردن در  به اعتبار معناست و عطف رسول بر خدا در جمله (و من يعص اللّه و رسوله) بدين جهت بوده كه عصيان رسول هم عصيان خدا است چون رسول چيزى به جز رسالات خدا ندارد و معلوم است كه رد چنين كسى رد بر خداى سبحان است و طاعتش هم طاعت خداى تعالى است همچنان كه در جاى ديگر هم فرمود: (من يطع الرسول فقد اطاع الله ). و مراد از  - به طورى كه سياق آيات سابق شهادت مى دهد - نافرمانى خدا در دستوراتى است كه درباره اصول دين دارد، مانند توحيد و نبوت و معاد و ساير متفرعات آن. 🔸بنابراين، وعده و تهديد به خلود در آتش كه در آيه آمده، تنها شامل كفار و منكرين اصول دين مى شود، نه هر عاصى و گنهكار و متخلف از فروع دين، پس اينكه بعضى ها با اين آيه استدلال كرده اند بر اينكه: هر گنهكارى مخلد در آتش است، استدلال صحيحى نيست. و از ظاهر كلام بر مى آيد كه جمله (و من يعص الله...) جزو كلام خداى سبحان است، نه اينكه تتمه كلام رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم باشد. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه 4⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰حتى اذا راوا ما يوعدون فسيعلمون من اضعف ناصرا و اقل عددا4⃣2⃣ 🔸كلمه  دلالت دارد بر معنايى كه مدخول حتى غايت آن معناست، و از مدخول حتى يعنى جمله ...به دست مى آيد كه مشركين در صدد استضعاف رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بودند، و ياوران آن جناب - يعنى مؤمنين - را ضعيف مى شمردند، و عدد آنها را اندك مى دانستند، پس اين كلام دلالت دارد بر معنايى كه از كلام حذف شده، و كلام غايت آن را بيان مى كند، مثلا چنين بوده كه (كفار همواره تو را استضعاف مى كردند و يارانت را ضعيف و اندك مى شمردند و مى شمردند، تا اينكه عذاب خدا را ديدند...). و منظور از جمله (آنچه وعده داده شده اند) آتش جهنم است، چون عذاب موعود در آيه همان است، و آيه شريفه جزو كلام خداى تعالى و خطابى است كه به رسول گرامى خود كرده، و اگر جزو كلام رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم بود، با در نظر گرفتن اينكه در اول آيه فرمود:  - بگو بايد فرموده باشد (حتى اذا رايتم ما توعدون فستعلمون ... - تا روزى كه شما مشركين وعده خدا را ببينيد آن وقت مى فهميد....) ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه5⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل ان ادرى اقريب ما توعدون ام يجعل له ربى امدا5⃣2⃣ 🔸كلمه  به معناى غايت است، و آيه شريفه به منزله پيش گيرى از يك توهمى است كه حال مشركين اقتضاى آن را دارد، گويا وقتى تهديد را شنيده اند پرسيده اند: اين تهديد چه روزى به وقوع مى پيوندد؟ در پاسخ به ايشان فرموده : بگو من نمى دانم نزديك است يا دور... ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه6⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا6⃣2⃣ 🔸يعنى احدى را بر غيب خود اظهار نمى كند، و اظهار كسى بر هر چيز به معناى آن است كه او را در رسيدن به آن چيز كمك كنى و او را بر آن مسلط سازى. مى فرمايد: من كسى را براى احاطه به غيب خودم كمك نمى كنم و بر غيب خود مسلط نمى سازم. و كلمه (عالم الغيب) خبرى است براى مبتدايى كه حذف شده، و تقدير كلام هو عالم الغيب است، و مفاد كلمه به كمك سياق اين است كه مى خواهد بفهماند علم غيب مختص به خداى تعالى است، و علم او ظاهر و باطن سراسر عالم را فرا گرفته، و به همين جهت براى نوبت دوم غيب را به خودش نسبت داد و فرمود: كسى را بر غيب خود مسلط نمى كند، و نفرمود: كسى را بر آن مسلط نمى كند تا اختصاص را برساند، وگرنه نمى رسانيد. و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى عالم به تمامى غيب ها است، آن هم به علمى كه اختصاص به خودش دارد، پس هيچ كس از مردم را به غيب خود كه مختص به خودش مى باشد آگاه نمى كند، در نتيجه مفاد آيه سلب كلى است. هر چند بعضى از مفسرين اصرار ورزيده اند در اينكه مفاد آن سلب جزئى است، و مى خواهد بفرمايد خداى تعالى تمامى غيب خود را در اختيار كسى قرار نمى دهد. و مويد گفتار ما ظاهر سياق آياتى است كه به زودى مى آيد. علم غيب بالاصالة از آن خدا است و بالتّبع و به تعليم الهى ديگران هم مى توانندآن را دارا شوند ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
شما چگونه است؟ ♨️راهکاری از علامه حسن زاده آملی تا هر کسی بتواند خود را تشخیص داده و بفهمد در باطن به چه صورتی است. 🔴 کانال اختصاصی نشر فرمایشات در ایتا🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
🌺 تفسیر آیه7⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الا من ارتضى من رسول.....7⃣2⃣ 🔸اين استثنا، استثناى از كلمه  است، و جمله  بيان جمله  است، در نتيجه مى فهماند كه خداى تعالى هر پيغمبرى از پيامبران را كه بخواهد به هر مقدار از غيب مختص به خود كه بخواهد آگاه مى سازد. پس اگر اين آيه را ضميمه كنيم به آياتى كه علم غيب را مختص به خداى تعالى مى داند، مانند آيه شريفه (و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها الا هو و آيه و لله غيب السموات و الارض،) و آيه (قل لا يعلم من فى السموات و الارض الغيب الا الله ) اين نتيجه به دست مى آيد كه علم غيب به اصالت از آن خداست، و به تبعيت خدا ديگران هم مى توانند به هر مقدارى كه او بخواهد به تعليم او داشته باشند. پس مى توان گفت كه آيات راجع به غيب كه يك دسته آن را مختص به خدا مى داند، و دسته ديگر را درباره غير خدا هم ممكن مى داند، نظير آيات راجع به ميراندن است، كه يكجا آن را مختص خدا مى داند و مى فرمايد:(اللّه يتوفى الانفس ) و يكجا آن را به ملائكه نسبت مى دهد و مى فرمايد: (قل يتوفيكم ملك الموت الذى و كل بكم) و جايى ديگر آن را به رسل نسبت مى دهد و مى فرمايد: (حتى اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا)، پس توفى به اصالت منسوب به خداست، و به تبعيت منسوب به ملائكه و يا به عبارتى رسل است، چون ملائكه اسباب متوسطى هستند كه مسخر خدا و تحت فرمان اويند. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات 7⃣2⃣ و 8⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فانه يسلك من بين يديه و من خلفه رصدا... عددا7⃣2⃣ و 8⃣2⃣ 🔸ضمير فانه به خداى تعالى، و ضمير يديه و خلفه به رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم بر مى گردد، و كلمه  به معناى مراقب و نگهبان است، اين كلمه و كلمه راصد هم بر واحد اطلاق مى شود، و هم بر جماعت، و كلمه  در اصل مصدر است، و مراد از ما  پيش روى رسول، و مردمى است كه به سوى آنان فرستاده شده، و مراد از  بين او و بين مصدر وحى يعنى خداى سبحان است، و منشا اين تعبير امتداد و مسافت موهومى است كه انسان از شنيدن كلمه  در ذهن خود تصور مى كند. 🔸وقتى مى گوييم مثلا فرمانده فلان مأمور را به سوى لشكريان فرستاد تا پيامش را به آنان برساند، فورا در ذهن مسافتى تصور مى شود كه فرستنده در ابتداى آن و لشكر در انتهاى آن قرار دارد، و مأمور در بين راه است، لشكر در پيش روى او و فرمانده در پشت سرش قرار گرفته. احتمالات و وجوه مختلف درباره معناى آيه: (فانّه يسلك من بين يديه و من خلفه رصدا...) كه سلوك رصد در پشت سر رسول صلى اللّه عليه وآله و سلّم علت آن را بيان مى كند آيه شريفه راه رسيدن پيام غيبى يعنى آن رسالتهايى كه به رسول وحى مى شود را وصف مى كند، همچنان كه جمله (تا بداند كه رسالات پروردگارشان را رسانده اند) به آن اشاره دارد. و معناى آيه اين است كه: احدى را بر غيب خود مسلط نمى كند، مگر رسولى را كه پسنديده باشد، كه چنين رسولى را بر غيب خود مسلط مى كند، چون او نگهبانانى از ملائكه بين رسول و مردم دارد، و نگهبانانى هم بين رسول و خودش گمارده است. البته اين را مى دانيم كه سلوك رصد در پيش رو و پشت سر رسول، براى حفظ وحى از هر تخليط و تغيير دادن، يعنى كم و زياد كردن است، كه ممكن است از ناحيه شيطانها با واسطه و يا بى واسطه صورت بگيرد. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a ادامه دارد1⃣
🔰ادامه دارد 2⃣ 🔸در جمله (ليعلم ان قد ابلغوا رسالات ربهم) ضمير در  به خداى سبحان بر مى گردد، و ضمير جمع در  و در به كلمه (من كسى كه بر مى گردد)، به اعتبار اينكه معناى اين كلمه جمع، و منظور از آن هر پيغمبرى است كه او پسنديده باشد. ممكن هم هست به كلمه رسول بر گردد، به اعتبار اينكه منظور از آن جنس رسول است، نه يك رسول معين، و مراد از اينكه فرمود: (تا خدا بداند) با اينكه خدا هميشه و همه چيز را مى داند، علم فعلى خدا است، كه عبارت است از تحقق ابلاغ در خارج، و اين گونه تعبيرها در قرآن كريم بسيار آمده، از آن جمله فرموده: (فليعلمن اللّه لذين صدقوا و ليعلمن الكاذبين). و اين جمله علت سلوك رصد در پيش رو و پشت سر رسول را بيان مى كند مى فرمايد: براى اين رصد مى گماريم تا محقق شود كه رسولان بدون تغيير و تبديل رسالات پروردگارشان را به مردم ابلاغ كرده اند. احتمال هم دارد كه ضمير در  و در  به كلمه  بر گردد، در نتيجه نگهبانهاى گمارده شده در پيش رو و پشت سر غيب گمارده شده باشند، تا آن غيب بدون دستبرد به رسول برسد. ليكن اين احتمال ضعيف است، بدين جهت كه با تعليل (ليعلم ان قد ابلغوا رسالات ربهم) به آن معنايى كه گذشت نمى سازد، چون محفوظ ماندن غيب از دستبرد، و سالم به دست رسول رسيدنش ربطى به اين ندارد كه خدا بداند رسول هم آن را سالم به دست مردم رسانده و ابلاغ كرده. 🔸و مفسرى كه ذيلا كلامش نقل مى شود، برگشت سخنش به همين احتمال است، او گفته: دو ضمير  و  به جبرئيل حامل وحى و حامل غيب بر مى گردد. و ضعف اين قول علاوه بر مطالب گذشته در اين است كه اين سخن وقتى درست است كه قبلا نامى از جبرئيل ذكر شده باشد در صورتى كه نشده. 🔸بعضى هم گفته اند: ضمير در  به رسول، و دو ضمير در  و در  به ملائكه نگهبان بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه: ملائكه خدا وحى او را همچنان نگهبانى مى كنند تا رسول بداند كه ملائكه، رسالتهاى خدا يعنى وحى خدا را همانطور كه صادر شده به او رسانده اند، و دلش مطمئن شود كه وحى خدا از دست برد شيطانها سالم مانده، چون لازمه ابلاغ ملائكه بلوغ وحى است. 🔸هر چند ذكر كلمه رسول قبل از كلمه  مويد اين احتمال است، و اشكالى كه به وجه قبلى وارد بود كه قبلا كلمه جبرئيل ذكر نشده به اين وجه وارد نيست، الا اينكه ظاهر سياق اين احتمال را بعيد مى سازد، چون از ظاهر سياق بر مى آيد كه مراد از رسالات، رسالاتى است كه رسول آن را حمل مى كند تا به مردم برساند، نه آنچه كه فرشته وحى حمل مى كند تا به رسول برساند، پس ضمير در  به رسولان بر مى گردد نه به ملائكه. علاوه بر اين، آيه شريفه اشاره به ملائكه دارد، و آنان را در تحت عنوان رصد ذكر كرده، و معلوم است كه عنوان رصد غير عنوان رسالت است، شأن رصد نگهبانى و حفظ است نه رسالت. 🔸بعضى ديگر گفته اند: معناى جمله اين است كه: تا محمد صلوات اللّه عليه بداند كه رسولان قبل از وى رسالات پروردگارشان را ابلاغ كردند. و اين، وجه سخيفى است كه هيچ دليلى بر آن نيست، و از آن سخيفتر اين است كه بعضى گفته اند: معناى جمله اين است كه: تكذيب گران رسولان بدانند كه رسولان، رسالات پروردگار خود را به ايشان ابلاغ كردند. و در جمله (و احاط بما لديهم) ضمير جمع بنا بر وجهى كه ما اختيار كرديم به رسولان بر مى گردد، و ظاهرا اين جمله متمم معناى حراست سابق الذكر است، پس جمله (من بين يديه) به نگهبانان بين رسول و مردم، و جمله و من خلفه به نگهبانان بين رسول و خدا اشاره مى كند، و جمله و (احاط بما لديهم ) به اينكه خداى تعالى احاطه علمى به دل و نفس رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم دارد اشاره مى كند، در نتيجه آيه شريفه مى فهماند كه وحى خدا - از مصدر وحى گرفته تا نفس رسول و از رسول گرفته تا مردم. از هر گونه تغيير و تبديلى ايمن است. ممكن هم هست مراد از جمله مورد بحث تنها نفس رسول نباشد، بلكه هم آن را شامل باشد و هم مسير وحى را و هم همه امورى را كه به نحوى با رسول و رسالت تعلق و ارتباط دارد، همچنان كه جمله بعدى كه مى فرمايد: (و احصى كل شى ء عددا) در صدد اين است كه عموميت علم خدا به اشيا را افاده كند، البته علم به عدد اشيا و تميز آنها از يكديگر. چهار مطلب كه از سه آيه اخير مورد بحث استفاده مى شود  پس از آنچه در باره سه آيه اخير گذشت چهار نكته به دست آمد. 🔸اول اينكه : علم به غيب بالاصاله و مستقلا خاص خداى تعالى است، به آن معنايى كه توضيح داديم، پس خداى تعالى به ذات خودش ‍ عالم به غيب است، و ديگران اگر علمى به غيب داشته باشند به تعليم او دارند، با اين نكته كه از آيه استفاده كرديم روشن مى شود كه هر جا خداى تعالى از انبيا حكايت كرده كه منكر علم غيب خود شده اند 🔸ادامه دارید👇
🔰ادامه دارد 3⃣ 🔸منظور اين بوده كه بفهمانند ما رسولان، بالاصاله و مستقلا علم به غيب نداريم، نه اينكه با وحى خدا هم داناى به غيب نمى شويم، مانند آنجا كه فرموده: (قل لا اقول لكم عندى خزائن اللّه و لا اعلم الغيب) و آنجا كه فرموده: (و لو كنت اعلم الغيب لاستكثرت من الخير)، و آنجا كه فرموده : (قل ما كنت بدعا من الرسل و ما ادرى ما يفعل بى و لا بكم ان اتبع الا ما يوحى الى). 🔸مستثنيات از عموم (فلا يظهر على غيبه احدا)  دوم اينكه : بعد از آنكه عموميت جمله (فلا يظهر على غيبه احدا) به وسيله جمله (الا من ارتضى من رسول) شكسته شد، به صورت عام مخصص در آمده كه مى تواند باز هم تخصيص بخورد، همچنان كه در مورد بحث درباره انبيا تخصيص خورده، چون آيات قرآنى دلالت دارد بر اينكه بر آن حضرت وحى مى شود، مثلا فرموده:  (انا اوحينا اليك كما اوحينا الى نوح و النبيين من بعده)، و نيز دلالت دارد بر اينكه وحى يكى از مصاديق غيب است. بنابراين، يك پيغمبر دسترسى به غيب دارد، همچنان كه رسول دارد، البته اين در صورتى است كه مراد از رسول در جمله (الا من ارتضى من رسول) مقامى مقابل مقام نبوت باشد، و اما اگر منظور مطلق كسانى باشد كه از ناحيه خدا به سوى خلق گسيل مى شوند نبى هم از همان كسان است، همچنان كه آيه زير بر اين معنا شهادت مى دهد: (و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى...) چون نبى را هم ارسال شده مى داند، و آيه (و ما ارسلنا فى قريه من نبى) پس نبى هم مانند رسول جزو استثنا شدگان از عموم نفى است، بدون اينكه عموم مذكور نيازمند به تخصيص جديدى بشود. 🔸و همچنين در مورد امام به آن معنايى كه قرآن كلمه امام را در آن استعمال مى كند، چون خداى تعالى امام را به صفت و توصيف كرده، مثلا مى فرمايد: (و جعلنا منهم ائمه يهدون بامرنا لما صبروا و كانوا باياتنا يوقنون)، و نيز امامان را چنين توصيف كرده كه پرده و حجاب از پيش رويشان برداشته شده، مثلا فرموده: (و كذلك نرى ابراهيم ملكوت السموات و الارض وليكون من الموقنين)، و نيز فرموده: (كلا لو تعلمون علم اليقين لترون الجحيم) و ما در بعضى از مباحث سابق در اين باره سخن گفتيم. و اما ملائكه آنچه از وحى آسمان كه قبل از نزولش حمل مى كنند، و همچنين آنچه از عالم ملكوت مشاهده مى كنند، نسبت به خود آنان شهود است، نه غيب، هر چند كه براى ما غيب مى باشد، پس نمى توان ملائكه را مشمول استثنا دانست، علاوه بر اين جمله (فلا يظهر على غيبه احدا) تنها شامل اهل دنيا مى شود كه در روى زمين زندگى مى كنند و اگر بنا باشد از سكنه زمين تجاوز كنيم تا شامل ملائكه هم باشد، بايد مردگان را هم كه امور آخرت را كه به نص قرآن غيب اين عالم است مشاهده مى كنند مشمول استثنا بدانيم، و حال آنكه قطعا مشمول نيستند، براى اينكه اگر مردگان هم مشمول باشند ديگر حتى يك نفر هم در تحت عموم (فلا يظهر على غيبه احدا) باقى نمى ماند، چون هر انسان زمينى روزى از دنيا مى رود و غيب عالم را مى بيند، و در روز قيامت كه (يوم مجموع له الناس)، و نيز ذلك يوم مشهود در باره اش فرموده، تمامى مردم يكجا مبعوث مى شوند، و غيب عالم براى همه مشهود مى گردد، پس همانطور كه اموات مشمول استثنا نيستند، به خاطر اينكه عالم اموات غير اين عالم است، همچنين ملائكه هم مشمول نيستند، براى اينكه عالمشان غير اين عالم است. معصوم بودن انبياء و رسل در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى به زبان و به عمل 🔸سوم اينكه : جمله (فانه يسلك من بين يديه و من خلفه... عددا) دلالت دارد بر اينكه وحى الهى از آن لحظه كه از مصدر وحى صادر مى شود تا زمانى كه به مردم مى رسد و همچنين در طريق نزولش تا وقتى كه به شخص مورد وحى برسد از هر دستبرد و تغييرى محفوظ است. 🔸اما مصونيت آن از حين صدور تا وقتى كه به رسول برسد، اگر هيچ دليلى به جز جمله من خلفه بر آن نباشد همين جمله كافى است، البته اين در صورتى است كه ضمير در آن به رسول برگردد. و اما بنا بر آن احتمال كه مرجع ضمير غيب باشد، دليل بر مدعاى ما مجموع دو جمله (من بين يديه و من خلفه) خواهد بود، و ليكن در سابق كه اين احتمال را نقل كرديم گفتيم اين احتمال ضعيف است. 🔸ادامه داد 👇
🔰ادامه دارد 4⃣ 🔸و اما مصونيت وحى در آن حال كه رسول آن را از فرشته وحى دريافت مى كند، دليلش جمله (ليعلم ان قد ابلغوا رسالات ربهم) است، كه از آن مى فهميم رسول طورى وحى الهى را دريافت مى كند كه در گرفتنش اشتباه رخ نمى دهد و ذهنش آن را فراموش ‍ نمى كند و شيطان در دل او دست نمى اندازد، در نتيجه وحى خدا دچار تغيير و تبديل نمى گردد. و نيز در رساندن وحى به مردم نيز اين مصونيت هست، و شيطان در اين مرحله هم كارى نمى تواند بكند، جمله مذكور بر همه اين مصونيتها دلالت دارد، چون مى فرمايد غرض از گماردن رصد اين است كه بداند انبيا رسالات پروردگار خود را رساندند، يعنى اين ابلاغ در خارج محقق شد. 🔸و لازمه آن، مصونيت وحى در همه مراحل و رسيدن آن به مردم است، و اگر رسول در جهات سه گانه بالا (گرفتن و حفظ كردن و رساندن) مصونيت نداشته باشد، غرض خداى تعالى حاصل نمى شود، و اين كاملا روشن است، و چون خداى تعالى براى حاصل شدن اين غرض غير از مسأله سلوك رصد طريقه ديگرى ذكر نكرده، مى فهميم كه وحى، آن زمان هم كه به دست رسول رسيده به وسيله ملائكه حراست مى شود همانطور كه در طريق رسيدنش به رسول به وسيله آنان حراست مى شد، و جمله (واحاط بما لديهم) اين دلالتها را تأييد مى كند. 🔸و اما مصونيت وحى در مسيرش از ناحيه رسول تا رسيدنش به مردم اگر دليلى به جز جمله (من بين يديه) نباشد، همين جمله كافى است البته به شرطى كه جمله را به آن معنايى بگيريم كه ما ذكر كرديم، البته جمله (ليعلم ان قد ابلغوا رسالات ربهم) به آن تقريبى كه ما برايش كرديم نيز بر اين معنا دلالت دارد. 🔸از اين بيان اين نتيجه عايد مى شود كه نبى و رسول در گرفتن وحى از پروردگار و در حفظ آن و در رساندنش به مردم مويد به عصمت و محفوظ از خطا در هر سه جهتند، براى اينكه گفتيم آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه آنچه خدا از دين خودش بر مردم و از طريق رسالت و وحى نازل مى كند مصون در همه مراحل است تا به دست مردم برسد، و يكى از آن مراحل مرحله گرفتن وحى و دوم مرحله حفظ آن و سوم مرحله تبليغ آن به مردم است. و تبليغ رسالت به مردم تنها به زبان نيست بلكه تبليغ عملى هم تبليغ است، پس رسول بايد در مرحله عمل از هر و ارتكاب هر گناه و ترك واجب دينى معصوم باشد، چون اگر نباشد نقيض و ضد دين را تبليغ كرده، پس پيغمبر از ارتكاب معصيت معصوم است، همچنان كه از خطاى در گرفتن وحى معصوم است، و همچنان كه از فراموش كردن آن و از خطاى زبانى در رساندنش به مردم معصوم است. و ما در سابق اشاره كرديم كه نبوت هم در اينكه دائر مدار وحى است، مثل رسالت است، پس نبى هم در خصوصيت عصمت مانند رسول است، و با اين بيان معلوم شد كه اصحاب وحى چه نبى باشند و چه رسول، در گرفتن وحى و حفظ كردنش، و در رساندن آن به مردم، چه رساندن به زبان و چه به عمل معصوم هستند. عدم اختصاص علم غيب به پيامبران به موردى خاص 🔸چهارم اينكه : در آيه شريفه عموميت (فلا يظهر على غيبه احدا) استثنا شد، به اينكه رسولان به غيب آگاه مى شوند. چيزى كه هست اين را هم مى فهماند كه رسولان در هر چيزى كه تحقق يافتن رسالتشان مشروط به آن باشد كه نسبت به آن علم غيب داشته باشند، اين علم را خواهند داشت، حال چه متن رسالتشان از قبيل معارف اعتقادى و شرايع دين و قصص و عبرتها و حكمت ها و مواعظ باشد، و چه اينكه نشانيهاى رسالتشان باشد و مردم با ديدن آن نشانه و آن معجزه به صدق رسول در ادعاى رسالتش پى ببرند، همچنان كه در قرآن كريم از بعضى رسولان نمونه هايى از اين قبيل حكايت كرده، مثلا در باره صالح فرموده كه به قوم خود گفت: (تمتعوا فى داركم ثلاثه ايام ذلك وعد غير مكذوب) و در باره عيسى فرموده كه به بنى اسرائيل فرمود: (و انبئكم بما تاكلون و ما تدخرون فى بيوتكم ان فى ذلك لايه لكم )، و نيز آياتى كه در باره وعده هاى رسولان آمده، و پيشگوييهايى كه در خود قرآن كريم آمده، همه اينها از موارد اظهار غيب است. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸رواياتى راجع به جمله (انّ المساجد للّه) و اينكه پيغمبر صلى اللّه عليه وآله و ائمه عليه السلام عالم غيب بوده اند. 🔸در تفسير عياشى از امام جواد عليه السلام روايت كرده كه معتصم (خليفه عباسى) از بريدن دست سارق پرسش نمود، كه از كجا بايد دستش را قطع كنند؟ فرمود: بايد از آخرين بند انگشتان قطع كنند، و كف دست را باقى بگذارند. معتصم پرسيد دليل بر اين معنا چيست؟ فرمود: كلام رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است، كه فرمود سجده بايد بر هفت موضع بدن واقع شود. پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت پا، پس اگر دست دزد را از مچ و يا از آرنج قطع كنند، دستى باقى نمى ماند تا با آن سجده كند، خداى تعالى هم فرموده:  (ان المساجد لله) و منظورش از مساجد همان عضوهاى هفتگانه اى است كه بر آن سجده مى شود، و معناى جمله (فلا تدعوا مع اللّه حدا هم) همين است كه چيزى كه خاص خدا است نبايد قطع شود (تا آخر حديث). 🔸و در كافى به سند خود از حماد بن عيسى از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه در حديثى گفت : و سجده كرد، امام صادق عليه السلام بر هشت استخوان، يعنى دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت ابهام پا و پيشانى و بينى، و آنگاه فرمود هفت موضع آن واجب است، و آنها همان مواضعى است كه خداى تعالى در كتابش آورده و فرموده: (و ان المساجد لله فلا تدعوا مع اللّه حدا) و آن عبارت است از پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو ابهام پا، و اما نهادن بى نى بر خاك مستحب است. و از كتاب خرائج و جرائح از محمد بن فضل هاشمى، از حضرت رضا عليه السلام روايت شده كه آن جناب نظر كرد به ابن هذاب، و سپس فرمود: اگر به تو خبر دهم كه در همين روزها يكى از ارحامت كشته مى شود، آيا تصديقم مى كنى؟ گفت: نه، براى اينكه كسى به جز خداى تعالى غيب نمى داند. فرمود: مگر اين خداى تعالى نيست كه مى فرمايد: (عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول )، پس رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم كه مرضى نزد خدا است غيب مى داند، ما هم ورثه همان رسولى هستيم كه خدا او را به هر مقدار از غيب خود خواسته آگاه كرده، پس ما هم مى دانيم آنچه شده و آنچه كه تا روز قيامت خواهد شد. 🔸مولف : روايات در اين باب از حد شمار بيرون است، و مدلول آنها اين است كه: رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم علم غيب را از راه وحى از خداى تعالى گرفته، و امامان عليهم السلم از آن جناب به ارث گرفته اند. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔸پایان تفسير سوره از تفسير شریف المیزان 🌺🌺
✅بسم الله الرحمن الرحیم همراهان کانال برای دلایل مختلف تفسیر سوره ها را از آخر قرآن شروع کردیم. 🔰 اثر ماندگار علامه طباطبایی ره ۱- سوره https://eitaa.com/all_mizan/14 ۲- سوره https://eitaa.com/all_mizan/28 ۳- سوره https://eitaa.com/all_mizan/38 ۴- سوره https://eitaa.com/all_mizan/62 ۵- سوره https://eitaa.com/all_mizan/75 ۶- سوره https://eitaa.com/all_mizan/109 ۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan/127 ۸- سوره https://eitaa.com/all_mizan/146 ۹- سوره https://eitaa.com/all_mizan/165 ۱۰- سوره https://eitaa.com/all_mizan/186 ۱۱_ سوره https://eitaa.com/all_mizan/234 ۱۲- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/21 ۱۳- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/37 ۱۴- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/55 ۱۵- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/78 ۱۶- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/92 ۱۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/108 ۱۸- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/125 ۱۹- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/147 ۲۰_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/157 ۲۱- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/172 ۲۲_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/188 ۲۳_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/211 ۲۴_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/234 ۲۵_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/261 ۲۶_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/297 ۲۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/328 ۲۸_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/362 ۲۹- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/387 ۳۰_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/417 ۳۱_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/453 ۳۲_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/521 ۳۳_ سوره العبس https://eitaa.com/all_mizan1001/328 ۳۴_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/600 ۳۵_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/646 ۳۶_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/705 ۳۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/752 ۳۸_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/823 ۳۹_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/879 ۴۰_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/961 ۴۱_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1000 ۴۲ _ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1054
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 متن سوره _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
PRHIZ071.mp3
1.04M
🌺 ترتیل سوره 🎙 استاد پرهیزگار ⏳زمان :4:19دقیقه _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 ترتیل وترجمه سوره 🎙 ترتیل موسسه پیامبر مهر ورحمت ⏳زمان : 6:23 دقیقه ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات 1⃣تا 4⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آیات 🔸به نام خدايى كه رحمتى عام و خاص و محدود و نامحدود دارد. ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه قوم خود را قبل از آنكه عذابى دردناك فراشان گيرد انذار كن1⃣ 🔸او به قوم خود گفت: اى مردم من براى شما بيم رسانى روشنگرم2⃣ 🔸و دعوتم اين است كه اللّه را بپرستيد و از عذابش پروا نموده مرا اطاعت كنيد3⃣ 🔸تا گناهانى از شما را بيامرزد و تا اجلى كه برايتان مقدر كرده مهلت دهد، كه اگر چنين نكنيد قبل از رسيدن به اجل حتمى دچار اجل ديگر مى شويد آرى اگر بناى فهميدن داشته باشيد مى دانيد كه اجل خدايى وقتى برسد تأخير نمى پذيرد 4⃣ 🔸(اما هر چه بيشتر تذكر داد كمتر به نتيجه رسيد تا به كلى از هدايت قومش ‍ مأيوس شد) گفت پروردگارا! من قوم خود را شب و روز دعوت كردم5⃣ 🔸ولى دعوتم جز زيادتر شدن فرارشان فايده اى نداد 6⃣ 🔸و من هر چه دعوتشان كردم تا تو ايشان را بيامرزى انگشتها به گوش نهاده جامه به سر كشيدند و بر عناد خود اصرار و به وجهى ناگفتنى استكبار ورزيدند7⃣ 🔸اين بار به بانگ بلند دعوتشان كردم 8⃣ 🔸و نوبتى علنى و گاهى سرى آن هم به چه زبانى دعوت نمودم 9⃣ 🔸(مثلا به ايشان اينطور گفتم ) كه از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد كه او کارش آمرزنده است0⃣1⃣ 🔸كه اگر چنين كنيد ابر آسمان را مرتب بر شما مى باراند1⃣1⃣ 🔸و به وسيله اموال و فرزندان ياريتان مى كند و برايتان باغها رويانيده و نهرها جارى مى سازد 2⃣1⃣ 🔸راستى شما را چه مى شود كه براى خدا عظمتى قائل نيستيد 3⃣1⃣ 🔸با اينكه اوست كه شما را به اشكال و احوالى مختلف آفريد 4⃣1⃣ 🔸آيا نديديد كه چگونه خدا هفت طبقه آسمان را خلق كرد5⃣1⃣ 🔸و ماه را در آنها نور و خورشيد را چراغ فروزنده قرار داد6⃣1⃣ 🔸آرى و خدا بود كه شما را چون گياه از زمين به نحوى ناگفتنى رويانيد 7⃣1⃣ 🔸و سپس او است كه شما را به زمين برگردانيده و باز به نحوى ناگفتنى از زمين خارج مى كند 8⃣1⃣ 🔸و خدا است كه زمين را برايتان گسترد۱۹ 🔸تا بعضى از قسمتهاى آن را با راه هاى باريك و فراخ و يا كوهى و دشتى طى كنيد۲۰ 🔸نوح سپس اضافه كرد پروردگارا! ايشان نافرمانيم كردند و فرمان كسانى را بردند كه مال و اولاد به جز خسارت برايشان بار نياورد۲۱ 🔸(بار الها ) نيرنگى عظيم كردند۲۲ 🔸و به مردم گفتند آلهه خود را ترك مى گوييد مخصوصا بت ود و سواع و يغوث و يعوق و نسر را۲۳ 🔸و آنها گروه بسيارى را گمراه كردند، خداوندا! ستمگران را جز ضلالت بيشتر سزا مده۲۴ ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات سوره از تفسير شریف المیزان 🔰 بیان آیات 🔸اين سوره به رسالت نوح به سوى قومش، و به اجمالى از دعوتش، و اينكه قوم او اجابتش نكردند، و در آخر به پروردگار خود شكوه نمود و نفرينشان كرد، و براى خود و پدر و مادر خود و هر مرد و زنى كه با ايمان داخل خانه اش شود استغفار كرد، و به اينكه در آخر عذاب بر آن قوم نازل شده، همگى غرق شدند، اشاره مى كند. اين سوره به شهادت سياق آياتش در مكه نازل شده است. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰إِنَّا أَرْسلْنَا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَك مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ1⃣ 🔸جمله (ان انذر قومك ...)، رسالت نوح را تفسير مى كند، در حقيقت تقدير كلام (و اوحينا اليه ان انذر...) است، يعنى ما نوح را به سوى قومش فرستاده و به وى وحى كرديم كه قوم خودت را قبل از اين كه عذابى اليم به سراغشان آيد انذار كن. 🔸و اين سخن دلالت دارد بر اينكه قوم نوح به خاطر شرك و گناهان در معرض عذاب بوده اند، همچنان كه از كلام آن جناب در آيه بعدى كه فرموده: (انى لكم نذير مبين ان اعبدوا اللّه و اتقوه )، نيز اين معنا است فاده مى شود، چون (انذار) به معناى ترساندن است، و ترساندن همواره از خطر محتملى است كه اگر هشدار و تحذير نباشد حتما مى رسد. و جمله (من قبل ان ياتيهم عذاب اليم ) مى رساند كه اين عذاب اليم متوجه ايشان بوده، و اگر هشدار نوح (عليه السلام ) نباشد، حتما خواهد آمد، و از ايشان دست بردار نخواهد بود. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣ و 3⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قَالَ يَقَوْمِ إِنى لَكمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ2⃣ 🔰 أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ3⃣ 🔸اين آيه شريفه رسالت نوح عليه السلام را به طور اجمال و تفصيل بيان مى كند، جمله (انى لكم نذير مبين )، به طور اجمال و جمله (ان اعبدوا الله ...) به طور تفصيل . 🔸و اگر كلمه را به ضمير راجع به خودش اضافه كرد و گفت كه جمله مخفف آن است، براى اين بود كه اظهار دلسوزى و مهربانى كند، و خواست بفرمايد شما همگى مردم منيد، و مجتمع قومى ما، من و شما را يكجا جمع كرده، بدى و ناراحتى شما مرا هم ناراحت مى كند، و من براى شما جز خير و سعادت چيزى نمى خواهم، به همين جهت شما را از عذابى كه پشت سر داريد هشدار مى دهم. 🔸در جمله (ان اعبدوا الله ) ايشان را به توحيد در عبادت مى خواند، چون مردم نوح بت پرست بودند، و مذهب و ثنيت داشتند، كه اجازه نمى دهد مردم خداى تعالى را بپرستند، نه به تنهايى، و نه با غير، بلكه تنها مجازند با پرستش بتها ارباب بتها را بپرستند، تا آن ارباب كه مستقيما خدا را مى پرستند، نزد خدا شفاعت ايشان كنند در حقيقت عبادت پرستندگان خود را روى عبادت خود نهاده تحويل خدا دهند و اگر اين مذهب اجازه پرستش خداى تعالى را مى داد حتما خدا را به تنهايى مى پرستيدند، پس دعوت چنين مردمى به عبادت خدا در حقيقت دعوت به توحيد در عبادت است. 🔸و جمله دعوتشان را به اجتناب از گناهان كبيره و صغيره است، يعنى شرك و پايين تر از شرك، و انجام اعمال صالحه اى كه انجام ندادنش گناه است. 🔸و جمله دعوتشان به اطاعت از خودش است، و اطاعتشان از او مستلزم اين است كه رسالتش را تصديق نموده، معالم دين خود را و دستور يكتاپرستى را از او بگيرند، و اين دستورات را سنت حياتى خود قرار دهند. 🔸پس جمله (ان اعبدوا اللّه و اتقوه و اطيعون )، ايشان را به اصول سه گانه دين دعوت مى كند. جمله اول يعنى و الله به ، و جمله و به تصديق كه اساس تقوى است دعوت مى كند، چون اگر معاد و حساب و جزاى آن نبود، تقواى دينى معناى درستى نمى داشت، و جمله به تصديق اصل كه همان اطاعت بى چون و چرا است مى خواند. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a