eitaa logo
تفسیر المیزان
9.6هزار دنبال‌کننده
178 عکس
39 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه 4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰تَعْرُجُ الْمَلَئكةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فى يَوْمٍ كانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْف سنَةٍ4⃣ 🔸منظور از روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است، به طورى كه از سياق آيات بعدى بر مى آيد، روز قيامت است، و مراد از اين مقدار - به طورى كه گفته اند - اين است كه اگر آن روز با روزهاى دنيا و زمان جارى در آن تطبيق شود، معادل پنجاه هزار سال دنيا مى شود،(نه اينكه در آنجا هم از گردش خورشيد و ماه سالهايى شمسى و قمرى پديد مى آيد) منظور از عروج ملائكه و روح به سوى خدا در آن روز، رجوع آنها است به سوى خداى تعالى در هنگامى كه همه عالم به سوى او بر مى گردند، چون روز قيامت روزى است كه اسباب و وسائط از بين مى رود و روابط بين آنها و بين مسبباتشان مرتفع مى گردد و ملائكه، كه وسائط موكل بر امور عالم و حوادث هستى اند هنگامى كه سببيت بين اسباب و مسببات قطع گردد و آن را خداوند زايل گرداند و همه به سوى او برگردند آنها نيز بر مى گردند و به معارج خود عروج مى كنند. و همه ملائكه پيرامون عرش پروردگارشان را فرا مى گيرند و صف مى كشند، همچنان كه فرمود: (و ترى الملئكه حافين منحول العرش) (ملائکه را می بینی که پیرامون عرش را فرا گرفته اند) 🔸و نيز فرموده: (يوم يقوم الروح و الملئكه صفا) (روزیکه ملائکه و روح به صف می ایستاد) . 🔸و از ظاهر كلام چنين بر مى آيد كه مراد از آن روحى است كه در آيه شريفه (قل الروح من امر ربى) آن را از امر خودش خوانده، و اين روح غير ملائكه است، همچنان كه از ظاهر آيه (ينزل الملئكه بالروح من امره )(ملائکه روح را از عالم أمر الهی نازل می کنند) ، اين تفاوت به روشنى استفاده مى شود، پس نبايد به گفتار بعضى از مفسرين اعتنا كرد كه گفته اند: مراد از روح، جبرئيل است. هر چند كه در آيه (نزل به الروح الامين على قلبك) ، و آيه (قل نزله روح القدس من ربك) . به جبرئيل اطلاق شده، و ليكن در اولى مقيد شده به قيد ، و در دومى به قيد ، و مطلق غير مقيد است. _____________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 5⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فَاصبرْ صبراً جَمِيلاً5⃣ 🔸از آنجا كه درخواست عذاب واقع از ناحيه سائل مورد نظر از روى استكبار و زورآزمايى بوده و تحمل شنيدن اين قسم سخنان بر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم گران بود، در اين جمله آن جناب را امر به صبر كرد، و صبر را به صفت جميل توصيف فرمود، و صبر جميل صبرى است خالص كه در آن شائبه اى از بى تابى و شكايت نباشد، و در آيه بعدى اين دستور را تعليل كرده به اينكه آن روزى كه عذاب مورد سؤال در آن قرار دارد نزديك است. _____________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣ و 7⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰إِنهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً6⃣ 🔰وَ نَرَاهُ قَرِيباً7⃣ 🔸دو ضمير در و در به عذاب، و يا به يوم القيامه و عذابى كه در آن است بر مى گردد، مويد احتمال اول آيه بعدى است كه مى فرمايد: (يوم تكون السماء كالمهل ).چون اگر ضمیر به یوم برگرد معنا چنین می شود:(ایشان آن روز را بعید وما آن روز را نزدیک می بینیم روزی که آسمان چنین و چنان می شود) واین معنای خوبی نیست به خلاف این که ضمیر را به عذاب برگردانیم، که معنا چنین می شود:( ایشان آن عذاب را دور وما آن را نزدیک می بینیم، روزی که آسمان چنین و چنان می شود)(مترجم). 🔸و مراد از نزديك بودن آن عذاب و يا آن روز و اعتقاد به آن است، كه به نوعى عنايت مجازى رويتش خوانده، و اگر كفار عذاب قيامت را دور مى بينند و به دورى آن معتقدند، اين اعتقادشان ظنى است، و امكان آن را بعيد مى پندارند، نه اينكه معتقد به معاد باشند ولى آن را دور بپندارند، چون كسى كه معتقد به معاد است هرگز درخواست عذاب آن را نمى كند، و اگر هم بكند صرف لقلقه زبان است، و اما رويت خداى تعالى به معناى علم آن حضرت است به اينكه قيامت محقق است، و آنچه آمدنى است نزديك هم هست. 🔸در اين دو آيه امر خدا به صبر جميل تعليل شده، چون تحمل اذيت و صبر در مقابل ناگواريها، وقتى ناگواريها را آسان مى سازد كه يقين داشته باشد به اينكه فرج نزديك است، و همواره به ياد آن باشد، در نتيجه كلام در اين آيه در معناى اين است كه فرموده باشد: در برابر استكبار آنان كه به آنان جرات داد درخواست عذاب كنند، صبرى جميل كن صبرى كه آميخته با جزع و شكوه نباشد، براى اينكه ما مى دانيم كه عذاب نزديك است، بر خلاف آنان كه آن را دور مى پندارند، و ما مى دانيم كه آن عذاب تخلف پذير نيست، نه تنها واقع مى شود بلكه نفس واقع است. _____________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه8⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يَوْمَ تَكُونُ السمَاءُ كالمُْهْلِ8⃣ 🔸كلمه به معناى فلزات ذوب شده است، مس ذوب شده و يا طلا و يا غير آن. بعضى گفته اند: به معناى ته مانده روغن زيتون است. بعضى ديگر گفته اند: به معناى قير نامرغوب است. 🔸و كلمه - به طورى كه از سياق بر مى آيد - ظرفى است متعلق به كلمه . __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ تَكُونُ الجِْبَالُ كالْعِهْنِ9⃣ 🔸كلمه به معناى مطلق پشم است، و شايد مراد از آن پشم حلاجى شده باشد، همچنان كه در آيه اى ديگر فرموده: (وتكون الجبال كالعهن المنفوش) . 🔸بعضى گفته اند: به معناى پشم قرمز است. و بعضى ديگر گفته اند: پشم الوان است، چون كوهها هم داراى رنگهاى مختلفند، بعضى سفيد و بعضى قرمز و بعضى به فرموده خداى تعالى در سوره فاطر (غرابيب سود) (سياه) است. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه🔟 سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ لا يَسئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً🔟 🔸كلمه به معناى خويشاوند نزديكى است كه انسان اهتمام به امر او داشته و برايش دلسوزى بكند، و اين جمله اشاره است به سختى روز قيامت، به طورى كه هر انسانى در آن روز آنقدر مشغول به خويشتن است كه به كلى نزديكان خود را از ياد مى برد، به طورى كه هيچ حميمى از حال حميم خود نمى پرسد. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
💎 🗝شرح احوالات، کرامات، در کانال اختصاصی آن عارف و فیلسوف بزرگ قرن بخوانید. 🔰آدرس کانال⏬⏬ https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🌺 تفسیر آیه1⃣1⃣تا4⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰یبصرونهم یوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ يَوْمِئذِ بِبَنِيهِ 1⃣1⃣ 🔰وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ2⃣1⃣ 🔰 وَ فَصِيلَتِهِ الَّتى تُئْوِيهِ3⃣1⃣ 🔰 وَ مَن فى الاَرْضِ جَمِيعاً ثمَّ يُنجِيهِ4⃣1⃣ 🔸ضمير جمع در و ضمير جمع هر دو به حميم ها بر مى گردد، خواهى گفت جمع حميم كه أحماء باشد قبلا در كلام نيامده بود تا ضمير جمه به آن برگردد؟ مى گوييم : آرى، ليكن سياق آن را مى فهماند، و مصدر كه فعل از آن مشتق است، به معناى نشان دادن و روشن گرى است، و معناى جمله مورد بحث اين است كه خويشاوند هر كسى را به او نشان مى دهند، ولى او به خاطر گرفتاريهاى خودش احوالى از آنان نمى پرسند. 🔸و جمله مورد بحث جمله اى است از نو و در معناى جواب است از سؤالى مقدر گويى وقتى گفته شد: (هيچ حميمى از حال حميم خود نمى پرسد)، شخصى پرسيده: مگر انسان آن روز خويشاوند خود را مى بيند؟ جواب مى دهد: ، ممكن هم هست اين جمله صفت باشد، آن وقت معنا چنين مى شود: (هيچ حميمى از حال حميمى كه نشانش مى دهند نمى پرسد) 🔸و يكى از تفسيرهاى بسيار خنک كلام بعضى از مفسرين است كه گفته اند: معناى جمله اين است كه ملائكه كفار را نشان مى دهند. 🔸 و نيز كلام بعضى ديگر كه گفته اند: مؤمنين دشمنان كافر خود را نشان مى دهند كه چگونه در عذاب شكنجه مى شوند و آن وقت به ايشان زخم زبان مى زنند و همچنين كلام بعضى ديگر كه گفته اند پيروان ضلالت پيشوايان ضلالت را نشان مى دهند كه اينها رؤساى ما بودند. 🔸همه اين وجوه باطل است، چون دليلى بر آنها نيست. 🔸در مجمع البيان گفته: مصدر كه فعل از آن مشتق است، هم به معناى آرزو مى آيد و هم به معناى محبت، هم گفته مى شود (وددت الشى ء : من آرزومند فلان چيزم ) و هم گفته مى شود: (وددت الشى ء :من فلان چيز را دوست مى دارم )، و گاهى در يك مورد هر دو معنا را مى دهد. و ممكن است استعمالش در معناى آرزو از باب تضمين باشد، يعنى به طور ضمنى بر آن دلالت كند. 🔸و در معناى گفته: كه مصدر آن است به معناى اين است كه مثلا اگر ضررى متوجه جان خودت و يا شخصى ديگر شده چيزى را فداى او كنى، و آن ضرر را با آن بدل و عوض ‍ برگردانى . 🔸 و در معناى كلمه گفته است وقتى از يك قبيله كه همه در جد بزرگ مشتركند، يك تيره جدا شود، و جدى اختصاصى و جداگانه براى خود قائل شود، آن تيره را فصيله از آن قبيله مى گويند و بعضى ديگر گفته اند: به معناى عشيره نزديكى است كه از يك قبيله جدا شده باشد، نظير پدران نزديك و عموهاى نزديك . 🔸و سياق اين آيات سياق اعراض و ترقى نسبت به جمله (و لا يسئل حميم حميما) است، 🔸در نتيجه چنين معنا مى دهد كه مجرم به خاطر جرمش آنقدر عذابش ‍ شديد مى شود كه آرزو مى كند اى كاش مى توانست نزديكترين اقارب، و گرامى ترين عزيزان خود مثلا فرزندان و برادران و فصيله خود را قربان خود مى كرد، و بلكه تمامى انسانهاى روى زمين را - اگر اختيارشان به دست او بود - مى داد و عذاب را از خود دور مى كرد، و معلوم است كسى كه از شدت عذاب حاضر است عزيزان خود را فداى خود كند، ديگر كى احوال آنان را مى پرسد. 🔸و معناى آيه اين است كه (يود المجرم ) گنهكار آرزو مى كند - حال چه مسلمان گنهكار و چه كافر - كه اى كاش مى توانست قربانى خود مى كرد، و در مقابل برداشتن عذاب از خودش - اين جمله قائم مقام مفعول است - فرزندان خود را كه محبوب ترين مردم نزد او است، و و رفيق خود را كه همواره با او انس ‍ مى ورزيد و دوستش مى داشت، و چه بسا بر پدر و مادر خود مقدمش ‍ مى داشت و و برادر خود را كه پشت و پناهش بود، كه عشيره نزديك او بودند، (التى توويه )، و او را از خود و متصل به خود مى دانستند، (و من فى الارض جميعا)، و همه انسانهاى روى زمين را فداى خود مى كرد، ينجيه در نتيجه اين عوض دادن او را از عذاب نجات مى داد. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣1⃣تا8⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا إِنهَا لَظى 5⃣1⃣ 🔰نَزَّاعَةً لِّلشوَى 6⃣1⃣ 🔰تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلى 7⃣1⃣ 🔰وَ جَمَعَ فَأَوْعَى8⃣1⃣ 🔸كلمه به معناى ردع و زير بار نرفتن است و ضمير آنها به جهنم و يا به آتش بر مى گردد، و اگر آتش را خوانده، براى اين است كه اندرون را كباب مى كند و شعله ور مى سازد، و كلمه اسم مبالغه از نزع - كندن - است، و كلمه به معناى اطراف بدن از قبيل دست و پا و امثال آن است، وقتى گفته مى شود: (رماه فاشواه ) معنايش اين است كه او را پرت كرد و دست و پايش را خرد ساخت. اين گفتار راغب بود. و كلمه كه مصدر (اوعى ) است وقتى در مورد مال استعمال مى شود، به معناى نگهدارى آن در وعاء - ظرف - است. 🔸پس اينكه فرمود: ، خواست آرزوى نجات از عذاب به وسيله دادن فداء را رد كند، و در بيان علت اين رد فرموده : و حاصل اين تعليل اين است كه جهنم آتشى است شعله ور، كه اعضاء و جوارح واردين خود را مى سوزاند، كار آن اين است كه مجرمين را مى طلبد تا عذابشان كند، پس با فديه دادن از مجرمين بر نمى گردد، حال آن فديه هر چه مى خواهد باشد. 🔸بنابراين، معناى جمله (انها لظى ) اين است كه : دوزخ آتشى است كه صفتش اشتعال است، و ممكن نيست صفت خود را از دست داده خمود و خاموش گردد، و معناى للشوى اين است كه صفت ديگر آن سوزاندن اندام هاى دوزخيان است، و هرگز اثرش در مورد هيچ كسى كه در آن معذب است باطل نمى شود. 🔸(تدعوا من ادبر و تولى و جمع فاوعى ) - يعنى آتش دوزخ كسانى را مى طلبد كه به دعوت الهى كه آنان را به ايمان به خدا و عبادت او دعوت مى كرد پشت كردند، و به جاى آن اموال را جمع نموده، در گنجينه ها نگهدارى مى نمودند، و در راه خدا به سائل و محروم نمى دادند، و اين معنا آن معنايى است كه با سياق استثناى بعدى كه مى فرمايد (الا المصلين ... و الذين فى اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم ) تناسب دارد. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روایتی 🔸در مجمع البيان مى گويد: سيد ابو احمد براى ما حديث كرد كه حاكم ابو القاسم حسكانى برايم حديثى با ذكر سند از جعفر بن محمد الصادق از پدران بزرگوارش (عليهم السلام ) نقل كرد كه فرمودند: بعد از آنكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) على (عليه السلام ) را به خلافت نصب كرد و فرمود: (من كنت مولاه فعلى مولاه :هر كه من مولاى او هستم على مولاى او است )، خبر به شهرهاى عرب رسيد از آن جمله خبر به گوش نعمان بن حارث فهرى رسيد، از ديار خود حركت نموده به نزد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مشرف شد و عرضه داشت : به ما دستور دادى كه به (لا اله الا الله ) اعتراف كنيم، و نيز به اينكه تو رسول خدايى شهادت دهيم، و دستور دادى جهاد كنيم، حج بجاى آوريم، روزه بگيريم، نماز بخوانيم، و ما هم قبول كرديم، آيا به اين مقدار راضى نشدى تا اينكه اين پسر را به خلافت نصب نموده گفتى: (من كنت مولاه فعلى مولاه )حال بگو بدانم اين از ناحيه خودت بود و يا از ناحيه خداى تعالى ؟ فرمود: به آن خدايى سوگند كه به جز او معبودى نيست، اين دستور از ناحيه خدا بود. 🔸نعمان بن حارث برگشت، در حالى كه مى گفت : (بار الها اگر اين سخن حق است و از ناحيه تو است پس سنگى از آسمان بر سر ما ببار) همينكه سخنش تمام شد خداى تعالى با سنگى آسمانى بر سرش كوبيد و او را در جا كشت، و اين آيه را نازل فرمود: (سال سائل بعذاب واقع ). 🔸مولف: اين معنا به چند طريق از طرق شيعه نيز نقل شده ، و بعضى از علما آن را رد كرده اند كه حديثى جعلى است، چون سوره در مكه نازل شده. ولى خواننده عزيز توجه نمود كه گفتيم در مكى بودن اين سوره اشكال است. 🔸و در الدر المنثور است كه فاريابى، عبد بن حميد، نسائى، ابن ابى حاتم، حاكم (وى حديث را صحيح دانسته ) و ابن مردويه، همگى از ابن عباس روايت كرده اند كه در تفسير جمله (سال سائل ) گفته است: سائل نضر بن حارث بود كه گفت: (بار الها اگر خلافت على حق و از ناحيه تو است سنگى از آسمان بر سر ما ببار). 🔸و نيز در همان كتاب است كه ابن ابى حاتم از سدى روايت كرده كه در تفسير (سال سائل ) گفته: اين آيه در مكه درباره نضر بن حارث نازل شده، كه گفته بود: بارالها اگر اين همان حقى است كه از ناحيه تو نازل شده ...، و عذاب وى در روز جنگ بدر واقع شد. 🔸مؤلف: اين معنا از غير سدى نيز روايت شده . و در بعضى از روايتشان آمده كه : گوينده (بارالها اگر اين حق و از ناحيه تو است ...) حارث بن علقمه بوده كه مردى از عبد الدار بود. 🔸و در بعضى ديگر آمده كه سائل عذاب ابوجهل بن هشام بوده كه در روز جنگ بدر درخواست آن را كرد. و لازمه اين حديث آن است كه سوره معارج در مدينه نازل شده باشد، و اين با آنچه كه در اين احاديث آمده كه در مكه نازل شده مغايرت دارد و به هر حال سوره بعد از سخن آن گوينده كه گفت : (بارالها اگر اين همانا حق و از ناحيه تو است ...) نازل شده، و ما در سابق در باره سياق آيه سخن گفتيم. 🔸و در امالى شيخ به سندى كه به امام صادق (عليه السلام ) رسانده از آن جناب نقل كرده كه فرمود: آگاه باشيد و به حساب كشى از نفس خود بپردازيد، قبل از اينكه خداى تعالى از شما حساب بكشد براى اينكه در قيامت پنجاه موقف است، هر موقفى مثل هزار سال از سالهاى دنيا است، آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: (فى يوم كان مقداره خمسين الف سنه ). 🔸مؤلف : اين معنا در روضه كافى هم از حفص بن غياث از آن جناب نقل شده. 🔸و در مجمع البيان است كه ابو سعيد خدرى روايت كرده كه گفت: شخصى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرسيد: بلندى روز قيامت چقدر است ؟ فرمود به آن خدايى كه جان محمد به دست اوست براى مرد آنقدر سبك است كه به قدر يك نماز واجبى كه در دنيا بخواند بيشتر طول نمى كشد. 🔸مؤلف: اين روايت را الدر المنثور هم از عده اى از كتب حديث از ابو سعيد از آن جناب نقل كرده. 🔸و در تفسير قمى در ذيل آيه (يوم تكون السماء كالمهل ) مى گويد: مهل به معناى قلع و مس آب شده است، آن روز آسمان نيز اينطور ذوب مى شود. 🔸و در همان كتاب در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام ) آمده كه در معانى جمله مى فرمود: يعنى با اينكه دوستان ايشان را معرفى مى كنند (كه اين فلان رفيق تو است ) با اين حال احوال يكديگر را نمى پرسند. 🔸ودر همان كتاب در تفسير جمله (نزاعه للشوى ) فرمود: چشم او را مى كند و رويش را سياه مى كند و باز همان كتاب در تفسير (تدعوا من ادبر و تولى ) فرمود: يعنى تو او را به سوى ايمان مى كشانى و او مى گريزد __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات 9⃣1⃣تا5⃣3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آیات 🔸آرى انسان به منظور رسيدنش به كمال حريص خلق شده9⃣1⃣ 🔸و نيز اينطور خلق شده كه در برابر شر به جزع در مى آيد0⃣2⃣ 🔸و از رساندن خير به ديگران دريغ مى نمايد 1⃣2⃣ 🔸مگر نمازگزاران2⃣2⃣ 🔸كه بر اين كار خود مداومت دارند 3⃣2⃣ 🔸(و حرص خود را در راه بندگى خدا به كار مى برند ) و كسانى كه در اموالشان حقى معلوم4⃣2⃣ 🔸براى سائل و محروم است5⃣2⃣ 🔸و كسانى روز جزا را همواره تصديق مى كنند6⃣2⃣ 🔸و كسانى كه از عذاب پروردگارشان دلواپسند7⃣2⃣ 🔸چون هيچ كس از عذاب پروردگارش ايمن نيست8⃣2⃣ 🔸و كسانى كه شهوت خود را حفظ مى كنند9⃣2⃣ 🔸مگر در مورد همسران و كنيزان خود كه به خاطر به كار بردن نيروى شهوت در آن موارد ملامت نمى شوند 0⃣3⃣ 🔸پس اگر كسى براى اطفاى شهوت به دنبال غير آنچه ياد شد باشد چنين كسانى تجاوزگرند 1⃣3⃣. 🔸و كسانى كه امانتها و پيمان خود را محترم مى شمارند 2⃣3⃣ 🔸و كسانى كه پاى شهادتهاى خود مى ايستند3⃣3⃣ 🔸و كسانى كه بر نماز خود محافظت دارند ۳۴ 🔸چنين كسانند كه در باغهاى بهشت مورد احترامند۳۵ __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات9⃣1⃣ الی5⃣3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بیان آیات 🔸اين آيات به اولين سبب و انگيزه اى كه انسان را به رذيله اعراض از ياد خدا و به جمع اموال و گنجينه كردن آن و در آخر دچار آتش خالد شدن وا مى دارد اشاره مى كند، آتشى كه فرمود: (لظى نزاعه للشوى . و آن سبب عبارت است از حالتى در انسان به نام هلع - شدت حرص كه حكمت الهى اقتضاكرد آدمى را به اين صفت بيافريند، تا به وسيله اين صفت به آنچه مايه خير و سعادتش مى باشد هدايت شود، چيزى كه هست اين خود انسان است كه اين مايه سعادت خود را مايه بدبختى خود مى سازد، و به جاى اينكه در راه سعادت خود صرف كند، در راه بدبختى خود صرف مى كند، و همين مايه سعادت خويش را مايه هلاكت دائمى خود مى كند، مگر كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح مى كنند، كه در جنات از عزت و احترام برخوردارند. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a