eitaa logo
تفسیر المیزان
9.9هزار دنبال‌کننده
172 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیات7⃣2⃣الی3⃣3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ءانتم اشد خلقا ام السماء بنيها... و لانعامكم2⃣7⃣ الی3⃣3⃣ 🔸اين خطاب، خطابى است توبيخى به مشركين، كه منكر قيامت بوده و آن را مسخره مى كردند، خطابى است هم بر سبيل عتاب، و هم متضمن جواب استبعاد آنان بر بعث كه گفتند: ءانا لمردودون فى الحافره ءاذا كنا عظاما نخره، مى فرمايد خداى تعالى چيرهايى خلق كرده كه خيلى بزرگتر از شما است، پس او مى تواند دوباره شما را در نشاه ديگر زنده كند، و ايجاد نمايد. 🔸و نيز متضمن اشاره اى است به دليل وقوع قيامت، چون در اين آيه تدبير عام عالمى و ارتباط آن به عالم انسانى را خاطر نشان مى سازد، و لازمه اين تدبير، ربوبيت خداى تعالى است، و لازمه ربوبيت او صحت نبوت و تكليف است، و لازمه آن نيز اين است كه روز جزايى باشد، و آن همان روز بعث و حشر است، و به همين جهت مساله بعث را بر اين آيه متفرع نموده، فرمود: فاذا جاءت الطامه الكبرى... پس جمله (ءانتم اشد خلقا ام السماء)  استفهامى است توبيخى به داعى رفع استبعاد منكرين بعث بعد از مرگ، و نيز اشاره به تفصيل خلقت آسمان با جمله ..، دليلى است بر اينكه مراد تثبيت و مسجل نمودن اين معنا است كه خلقت آسمان شديدتر است. و جمله  استينافى و بيانى تفصيلى است براى خلقت آسمان. 🔸(رفع سمكها فسويها) - يعنى سقف آسمان و نقطه مرتفع آن را بلند كرد، و منظور از ، ترتيب اجزاى آن، و تركيب آن است، تا هر جزئى در موضعى كه حكمت اقتضاء دارد قرار گيرد، همچنان كه درباره آدم فرمود: (فاذا سويته و نفخت فيه من روحى ). (و اغطش ليلها و اخرج ضحيها) - يعنى شبش را تاريك و روزش را روشن كرد، و اصل در معناى كلمه  گسترده شدن نور خورشيد، و امتداد يافتن روز است، ولى در اينجا منظور مطلق روز است، به قرينه اينكه در مقابل شب قرار گرفته، و اگر شب و روز را به آسمان نسبت داده، بدين جهت بوده كه سبب اصلى پيدايش آن دو آسمانى است، و آن پيدا شدن اجرام تاريك و ناپيدا بوسيله انوار آسمانى از قبيل نور خورشيد و غيره است، و همينكه اين نورها غروب مى كنند، دوباره اجرام مستور مى شوند، و مسأله شب و روز اختصاص به كره زمين كه ما روى آنيم ندارد بلكه ساير اجرام آسمانى هم تاريكى و روشنى و شب و روز دارند. 🔸(و الارض بعد ذلك دحيها) - يعنى بعد از آنكه آسمان را بنا كرد و سقفش را بلند نمود، و هر جزئش را در جاى خود قرار داد، و شبش را تاريك و روزش را روشن ساخت، زمين را بگسترانيد. 🔸بعضى گفته اند: معنايش اين است كه زمين را با اين حال بگسترد، (و خلاصه كلمه بعد ذلك به معناى مع ذلك است)، همچنان كه در جمله (عتل بعد ذلك زنيم) كلمه بعد به معناى مع آمده، و ما در تفسير سوره (الم سجده) گفتارى پيرامون اينكه از كلام خدا درباره خلقت آسمان و زمين چه استفاده مى شود داشتيم. و بعضى گفته اند: كلمه  كه فعل  از آن مشتق است، به معناى  يعنى غلتاندن است. (اخرج منها ماءها و مرعيها) - بعضى گفته اند: كلمه  در معناى  - به كسره راء و سكون عين - يعنى گياه نيز اطلاق مى شود، همانطور كه به معناى مصدر ميمى و اسم زمان و مكان مى آيد، و مراد از بيرون كردن آب زمين از زمين، شكافتن چشمه ها و جارى ساختن نهرها است، و مراد از اخراج مرعاى زمين، روياندن نبات بر روى زمين است، نباتاتى كه حيوانات و انسانها از آنها تغذيه مى كنند. پس، از ظاهر اين آيه بر مى آيد كه مراد از مرعى مطلق گياهانى باشد كه حيوان و انسان از آن تغذيه مى كند، همچنان كه آيه (متاعا لكم و لانعامكم ) هم بدان اشعار دارد، نه تنها گياهانى كه مختص حيوان است، هر چند كه كلمه مرعى بيشتر در آن خصوص استعمال مى شود. 🔸(و الجبال ارسيها) - يعنى كوهها را بر زمين استوار كرد تا زمين نوسان و اضطراب نكند، و بتواند آبها و معدنها را در جوف خود ذخيره كند، همچنان كه ساير آيات قرآنى از اين جريان خبر داده. 🔸(متاعا لكم و لانعامكم) - يعنى آنچه از آسمان و زمين كه گفته شد خلق كرديم و امر آن را تدبير نموديم تا متاعى باشد براى شما و چارپايان شما، چارپايانى كه خداوند براى شما مسخر كرد، تا در زندگيتان از آنها بهره مند شويد، پس اين خلقت و تدبير كه بهره مندى شما در آن است بر شما واجب مى سازد، در پى معرفت پروردگارتان باشيد و از مقام او بترسيد و نعمتش را شكر گزاريد چون در اين ميان روزى هست كه در آن بدانچه كرده ايد جزاء داده مى شويد، خير باشد خير و شر باشد شر، همچنان كه اين خلقت و تدبير از خلقت شما شديدتر است، پس شما ديگر نبايد از خلقت بار دوم خود استبعاد و تعجب كنيد و آن را بر خدا دشوار بپنداريد ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه4⃣3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فاذا جاءت الطامه الكبرى4⃣3⃣ 🔸در مجمع البيان مى گويد كلمه  به معناى عاليه و غالبه است، وقتى گفته مى شود: اين اطم از آن است، معنايش اين است كه از آن عالى تر است (و طم الطائر الشجره)، به اين معنا است كه طائر به بالاى درخت پرواز كرد، و هر داهيه و بلايى را كه انسانها از دفع آن عاجز باشند مى گويند. و بنا به گفته وى طامه كبرى همان قيامت است، چون قيامت داهيه اى است كه از هر داهيه ديگرى عالى تر است، و بر هر داهيه اى غالب است، اين است معناى كبرى بودن طامه قيامت، و چون نفرموده قيامت از هر داهيه اى بزرگتر است، بطور مطلق فرموده داهيه بزرگتر، معلوم مى شود هيچ داهيه و واقعه اى بزرگتر از آن نيست. 🔸و اگر در اول جمله تفريع آورده، براى اشاره به اين معنا بوده كه مضمون آيه يعنى آمدن قيامت از لوازم خلقت آسمان و زمين و تدبير جارى در آن دو است، كه قبلا هم به اين معنا اشاره شد. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يوم يتذكر الانسان ما سعى5⃣3⃣ 🔸كلمه  ظرف است براى آمدن طامه كبرى،  به معناى عمل جدى است. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و برزت الجحيم لمن يرى6⃣3⃣ 🔸كلمه  ماضى مجهول از مصدر‌  است، كه به معناى اظهار است، و از آوردن مفعول كلمه  عمدا اعراض ‍ شده، و مراد از كلمه  هر كسى است كه چشم دارد و مى تواند ببيند، و معناى آيه اين است كه: در آن روز، دوزخ ظاهر مى شود، و پرده از روى آن بر مى دارند، تا هر صاحب چشم و بينايى آن را به عيان ببيند. 🔸پس آيه شريفه در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: (لقد كنت فى غفله من هذا فكشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد) چيزى كه هست آيه سوره #ف مفصل تر است، مى فرمايد تو از اين در غفلت بودى، پس ما پرده ات را كنار زديم، اينك امروز چشمت تيزبين شده است. 🔸و از ظاهر آيه مورد بحث بر مى آيد كه جهنم قبل از روز قيامت خلق شده، تنها در روز قيامت با كشف غطاء ظاهر مى شود، و مردم آن را مى بينند. 🔸تقسيم مردم به دو دسته: طاغى دوزخى، او خائف از مقام پروردگار كه بهشت مأواى اواست و بيان ضابطه براى صفات هر يك ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات 7⃣3⃣الی 1⃣4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فاما من طغى7⃣3⃣ 🔰 و اثر الحيوه الدنيا8⃣3⃣ 🔰 فان الجحيم هى الماوى9⃣3⃣ 🔰 و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى0⃣4⃣ 🔰فان الجنه هى الماوى1⃣4⃣ 🔸در اين آيات حال مردم در آن روز به تفصيل بيان شده، مى فرمايد مردم دو قسم مى شوند، و اين تفصيل بجاى جواب اجمالى كلمه ... نشسته، و تقدير كلام (فاذا جاءت الطامه الكبرى، انقسم الناس قسمين فاما من طغى...) است، يعنى وقتى طامه كبرى بيايد مردم دو دسته مى شوند، طاغيان، ترسندگان از خداوند. خداى تعالى در اين آيات سه گانه، مردم را به دو دسته تقسيم فرموده، اهل جهنم و اهل بهشت، - و اگر صفت اهل جهنم را جلوتر ذكر كرد براى اين بود كه روى سخن با مشركين بود - و اهل جهنم را به همان اوصافى توصيف كرد كه در آيه (من طغى و اثر الحيوه الدنيا) به آن توصيف كرده، و تعريف آنان را مقابل تعريف اهل بهشت قرار داده، كه در آن فرموده: (من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى)، و به هر حال توصيفى كه از دو طائفه كرده جنبه بيان ضابطه دارد. و چون اين دو طائفه به حسب حالى كه دارند مقابل يكديگر قرار دارند، قهرا وصفى كه براى هر يك آورده مقابل وصفى است كه براى ديگرى آورده، پس اينكه اهل بهشت را توصيف كرده به ترس از مقام پروردگارش، - با در نظر گرفتن اينكه ترس، نوعى تاءثر است از ضعيف و مقهور در برابر شخصى قوى و قاهر، و خشوع و خضوعش در برابر او- اقتضا دارد كه طغيان اهل جهنم - با در نظر گرفتن اينكه طغيان به معناى تعدى از حد است - عبارت باشد از عدم تاءثر طاغيان از مقام پروردگارشان، و استكبار ورزيدن و خروجشان از حد عبوديت، و در نتيجه خاشع و خاضع نشدن، و طبق اراده او عمل نكردن، و بر وفق اختيار او - كه همان سعادت جاودانه ايشان است - اختيار نكردن، و بر عكس به پيروى هواى نفس دنبال زينت حيات دنيا رفتن. 🔸لوازم و آثار طغيان و خوف از مقام رب پس از لوازم طغيان اين طائفه يكى همين است كه زندگى دنيا را اختيار كنند، و اين همان است كه بعد از توصيف آنان به طغيان با جمله و اثر الحيوه الدنيا توصيفشان كرده. و چون از لوازم طغيان رها كردن آخرت و ايثار حيات دنيا يعنى پيروى هواى نفس در آنچه مى خواهد، و اطاعتش در آنچه دوست دارد، و نيز از آثار ديگرش مخالفت خدا است در آنچه مى خواهد مى باشد قهرا مقابل اين طغيان يعنى خوف هم اثرى مخالف اثر طغيان دارد اثر طغيان ايثار حيات دنيا بود و اثر خوف خلاف آن است، و آن ردع و پرهيز از دنياپرستى و نهى نفس از پيروى هواى نفس است، و لذا دنبال جمله (من خاف مقام ربه) اثر آن را ذكر كرد و فرمود: (و نهى النفس عن الهوى ). 🔸و اگر در بيان اين حالت فرمود: (نفس را از هوى نهى مى كند)، و نفرمود: (پيروى نفس را ترك مى كند) براى اين بود كه بفهماند انسان ضعيف است، و چه بسا كه نادانى او را وادار به معصيت كند، بدون اينكه نسبت به خداى تعالى استكبار داشته باشد، پس او نمى تواند بكلى پيروى هواى نفس را ترك كند، همينكه در مقام نهى خود از آن باشد خدا هم واسع المغفره است، همچنان كه فرمود: (و لله ما فى السموات و ما فى الارض ليجزى الذين اساوا بما عملوا و يجزى الذين احسنوا بالحسنى الذين يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش الا اللمم ان ربك واسع المغفره)، و نيز فرموده : (ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلا كريما). و معناى آيات سه گانه در دادن ضابطه كلى براى صفت اهل دوزخ و اهل بهشت در اين خلاصه مى شود كه: اهل جهنم اهل كفر و فسوق، و اهل بهشت اهل ايمان و تقوايند، و در اين ميان طوائف ديگرى غير آن دو طائفه هستند كه از مستضعفين مى باشند، كسانى كه به گناهان خود اعتراف داشته، اعمالى صالح را با اعمالى زشت مخلوط مى كنند، و نيز طوائف ديگرى كه امرشان به دست خداى سبحان است، و چه بسا با شفاعت و وسائل ديگر مشمول مغفرت خدا بشوند. پس معناى جمله  در آيه (فاما من طغى... هى الماوى ) (هى ماواه ) است، يعنى جهنم ماواى او است، و الف و لام كه در اول كلمه است به جاى ضمير آمده، ممكن هم هست ضمير حذف شده و تقدير كلام (هى الماوى له ) باشد. مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن و در آيه (و اما من خاف مقام ربه...) 🔸ادامه👇
⏮ادامه🔰 🔸كلمه  اسم مكان است، و منظور مكانى است كه در آن جسمى از اجسام بايستد، اين اصل در معناى كلمه مقام است، همچنان كه اسم زمان و مصدر ميمى نيز معناى اصلى آن است، و ليكن بسا مى شود كه صفات و احوال چيزى به نوعى عنايت محل و قرارگاه آن چيز اعتبار مى شود، و به آن صفات و احوال، مقام و منزلت اطلاق مى شود، مثل آن آيه اى كه در مورد شهادت مى فرمايد: (فاخران يقومان مقامهما)، و قول نوح كه به حكايت قرآن به قوم خود گفت (ان كان كبر عليكم مقامى و تذكيرى بايات الله)، و قول ملائكه كه بنا به حكايت خداى تعالى گفتند: (و ما منا الا له مقام معلوم)، كه در اين چند مورد كلمه مقام نه اسم مكان واقعى است، و نه اسم زمان و نه مصدر ميمى، بلكه همانطور كه گفتيم صفات، به نوعى عنايت محل استقرار و مكان فرض شده است. در آيه مورد بحث هم مقام خداى تعالى به همين معنا است، يعنى صفت ربوبيت و ساير صفات كريمه او چون علم و قدرت مطلقه اش ‍ و قهر و غلبه اش و رحمت و غضبش كه از لوازم ربوبيت او است، او است، كه در آيه (و لا تطغوا فيه فيحل عليكم غضبى و من يحلل عليه غضبى فقد هوى و انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحاثم اهتدى)، و آيه (نبى ء عبادى انى انا الغفور الرحيم و ان عذابى هو العذاب الاليم)، مقام خود را به بندگانش اعلام مى دارد. پس مقام خداى تعالى كه بندگان خود را از آن مى ترساند همان مرحله ربوبيت او است كه مبداء رحمت و مغفرت او نسبت به كسانى است كه ايمان آورده تقوى پيشه كنند، و نيز مبداء عذاب سخت و عقاب شديد او است، نسبت به كسانى كه آيات او را تكذيب نموده و نافرمانيش كنند. بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از رب، مقام پروردگار در قيامت است، آن هنگامى كه از اعمال او سؤال مى كند، ولى اين نظريه بطورى كه ملاحظه مى كنيد درست نيست، چون در آن جا نيز خداى تعالى مكان قيام ندارد. 🔸و بعضى ديگر گفته اند: معناى اينكه فرمود: (از مقام پروردگارش مى ترسد) ترس بطريق ديدن عظمت است همچنان كه همين سخن را در معناى جمله (اكرمى مثواه ) بعضى گفته اند منظور از مثوا اطاق زندگى نيست بلكه مقام و منزلت است. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى🌺 در كتاب فقيه آمده كه على بن مهزيار گفته به امام جواد عليه السلام عرضه داشتم سوگند (و الليل اذا يغشى و النهار اذا تجلى ) و (و النجم اذا هوى ) و نظائر آن چه معنا دارد؟ فرمود: خداى تعالى مى تواند به هر يك از مخلوقاتش كه بخواهد سوگند ياد كند ولى خلق او جز به خود او نمى توانند سوگند بخورند. مؤلف: روايتى در همين معنا از كافى از محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام در تفسير اول سوره نجم گذشت. و در الدر المنثور است كه سعيد بن منصور، و ابن منذر، از على عليه السلام روايت كرده اند كه در تفسير آيه (و النازعات غرقا) فرموده: 🔸نازعات ملائكه هستند كه ارواح كفار را از بدنهايشان به شدت مى كنند، و ناشطات نيز ملائكه هستند كه ارواح كفار را تا مابين ناخن ها و پوست جذب نموده، سپس بيرون مى كشند، و سابحات نيز ملائكه اند كه ارواح مؤمنين را در بين آسمان و زمين شناور مى سازند، و سابقات نيز ملائكه اند، كه بعضى براى بردن روح مؤمن بسوى خدا از بعضى ديگر سبقت مى گيرند، و مدبرات هم ملائكه اند، كه امور بندگان را از اين سال تا سال ديگر تدبير مى كنند. 🔸مؤلف: بنابر اينكه روايت صحيح باشد بايد آن را حمل كنيم بر اينكه امام خواسته اند بعضى از مصاديق اين عناوين را ذكر كنند، و اينكه فرمود: (ارواح كفار را تا ما بين ناخن ها و پوست جذب نموده، سپس بيرون مى كشند) نوعى از تمثيل است، كه شدت عذاب را مى رساند. و نيز در همان كتاب آمده كه ابن ابى حاتم از على بن ابى طالب عليه السلام روايت كرده كه ابن الكوا از آن جناب از آيه (فالمدبرات امرا) پرسيد، فرمود: ملائكه اند، كه ذكر رحمان و امر او را تدبير مى كنند. و در تفسير قمى در ذيل آيه (يوم ترجف الراجفه تتبعها الرادفه) آمده كه امام فرمود: يعنى زمين زير پاى اهلش شكافته مى شود، و رادفه به معناى صيحه است. و نيز در همان كتاب در ذيل آيه (ءانا لمردودون فى الحافره ) آمده كه امام در معناى آن فرمود: قريش مى پرسيدند آيا بعد از مرگ دوباره بر مى گرديم؟ و نيز در همان كتاب در ذيل آيه (تلك اذا كره خاسره) امام فرمود: كفار اين سخن را از در استهزاء زدند. و باز در همان كتاب در روايت ابى الجارود امام باقر عليه السلام در معناى (ءانا لمردودون فى الحافره) فرمود: يعنى در خلقتى جديد و در معناى (فاذا هم بالساهره) فرمود: ساهره يعنى زمين ، چون كفار در قبرها قرار دارند، همينكه زجره و صيحه را مى شنوند از قبرشان در مى آيند، و با خلقتى تمام عيار روى زمين قرار مى گيرند. و در اصول كافى به سندى كه به داوود رقى دارد از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه در تفسير آيه (و لمن خاف مقام ربه جنتان) فرموده: كسى كه بداند كه خدا او را مى بيند، و آنچه مى گويد مى شنود، و آنچه از اعمال خوب و بد مى كند خبر دارد چنين علمى او را از اعمال زشت باز مى دارد، اين همان كسى است كه از مقام پروردگارش مى ترسد، و نفس خود را از پيروى هوا نهى مى كند. مؤلف: مويد اين حديث معنايى است كه ما براى خوف از مقام خداى تعالى كرديم. و نيز در اصول كافى به سند خود از يحيى بن عقيل روايت كرده كه گفت: امير المؤمنين عليه السلام فرمود: من تنها از دو چيز بر شما مى ترسم، يكى پيروى هوا، و يكى آرزوى دراز، چون پيروى هوا آدمى را از حق باز مى دارد، و آرزوى دراز آخرت را از ياد مى برد. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
تفسیر المیزان
🌺  آیات2⃣4⃣الی6⃣4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔸از تو از رستاخيز مى پرسند كه وقت وقوع آن كى است؟2⃣4⃣ 🔸تو از بسيار سخن گفتن از آن چه به دست مى آورى؟3⃣4⃣ 🔸هيچ، براى اينكه انتهاى آن - وقت معينش - نزد پروردگار تو است4⃣4⃣ 🔸اصلا وظيفه تو تنها انذار كسى است كه از آن روز دلواپسى دارد5⃣4⃣ 🔸روزى كه وقتى آن را مى بينند چنين به نظر مى رسد كه گويا بيش از شبى يا بامدادى با زندگى دنيا فاصله نداشته اند6⃣4⃣ __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بيان آیات سوره از تفسير شریف المیزان قسمت دوم 🔰بيان آيات🌺 🔸در اين چهار آيه متعرض سؤال مشركين از زمان قيام قيامت شده، آن را رد مى كند، به اينكه علم به آن نزد نيست، و كسى به جز خداى تعالى از آن خبر ندارد، و خداى تعالى علم به آن را به خود اختصاص داده. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه2⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يسئلونك عن الساعه ايان مرسيها2⃣4⃣ 🔸ظاهرا تعبير به اينكه مى پرسند و نفرموده ، براى اين بوده كه بفهماند اين سؤالى است كه هميشه مى كنند، چون مشركين بعد از شنيدن داستان قيامت مرتب به آنجناب مراجعه نموده، درخواست مى كردند تاريخ دقيق وقوع قيامت را برايشان معين كند، و در اين درخواست اصرار هم مى ورزيدند، و قرآن كريم مكرر به اين درخواست اشاره نموده. كلمه  مص در ميمى است، و به معناى اثبات و برقرار كردن است، و جمله  ابيانى است براى كلمه ، و مى فهماند سؤال منكرين قيامت و مسخره كنندگان قيامت اين بود كه چه زمانى اثبات و برقرار مى شود، و خلاصه چه زمانى قيامت بپا مى شود. 🔸چند وجه در معناى اينكه بعد از حكايت سوال مشركين از زمان وقوع قياعت فرمود: فيم انت من ذكريها ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فيم انت من ذكريها3⃣4⃣ 🔸اين جمله استفهام انكارى است، و جمله  مركب است از مبتدا و خبر، و كلمه  براى ابتداء غايت است، و كلمه بنا بر آنچه راغب گفته به معناى كثرت ذكر است، كه در حقيقت مبالغه در ذكر است. 🔸و معناى جمله اين است كه: تو از يادآورى بسيار قيامت در چه هستى؟ يعنى از اينكه بوسيله كثرت ذكر از تاريخ آن آگاه شوى چه چيز بدست مى آورى؟ و خلاصه تو با كثرت ذكر قيامت علم به تاريخ آن نمى يابى. 🔸ممكن هم هست كلمه  در مورد قيامت به معناى حضور حقيقت معناى قيامت در قلب باشد، و معنا بنابر اينكه استفهام انكارى باشد اين است كه تو علمى به حقيقت قيامت و خصوصيات آن پيدا نمى كنى، مگر وقتى كه به زمان آن احاطه يابى و اين از معناى قبلى مناسب تر است. 🔸بعضى گفته اند: معناى آيه اين است كه: ذكراى قيامت، از مسائل مربوط به بعثت تو نيست، تو تنها مبعوث شده اى كه افراد ترسنده از قيامت را انذار كنى. بعضى ديگر گفته اند: كل  انكارى است از سؤال سائلين، و جمله (انت من ذكريها) هم جمله اى است استينافى و هم تعليلى است براى نادرست بودن سؤال آنان، و معناى آيه اين است كه: اين سؤال در چيست؟ (خلاصه چه سؤال بيهوده اى است)، وظيفه تو اى پيامبر تنها ذكراى ساعت است، چون بعثت تو متصل به آن است، و تو خاتم انبيايى، و همين مقدار علم از مسأله قيامت براى ايشان كافى است، در نتيجه اين آيه همان را مى گويد كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به روايتى فرمود: بعثت انا و الساعه كهاتين ان كادت لتسبقنى - بعثت من با قيامت مثل اين دو انگشت پشت سرهمند، به هيچ وجه ممكن نبود قيامت جلوتر از بعثت من بيايد). 🔸بعضى ديگر گفته اند: اين آيه تتمه سؤال مشركين است، كه در آن به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم خطاب مى كنند، و معناى آن اين است كه: از علم به قيامت و به وقت آن نزد تو چه مقدار هست؟ و يا اين است كه: تو كه اين همه بياد قيامت هستى خودت از آن چه فهميده اى؟ 🔸و خواننده محترم مى داند كه سياق آيات با هيچ يك از اين معانى آنطور كه بايد نمى سازد، علاوه بر اين هيچ يك از آنها خالى از تكلف نيست. 🔸آنچه از آيه (الى ربك منتهاها) كه در مقام تعليل عدم علم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به زمان قيامت است استفاده مىشود ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه4⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الى ربك منتهيها4⃣4⃣ 🔸اين جمله در مقام تعليل جمله (فيم انت من ذكريها) است، و معنايش اين است كه: تو از وقت آن نمى توانى با خبر شوى، براى اينكه انتهاى آن به سوى پروردگار تو است، پس حقيقت آن و صفاتش و از آن جمله تعين وقتش را جز پروردگار تو نمى داند، پس ‍ مردم نبايد از وقت آن بپرسند، و در وسع تو هم نيست كه پاسخ دهى. 🔸و بعيد نيست - و خدا داناتر است - اين آيه در مقام تعليل باشد، اما به معناى ديگرى از تعليل، و آن اين است كه بفرمايد ساعت قيام نمى كند مگر با فناى اشياء و سقوط اسباب، و ظهور اين حقيقت كه هيچ ملكى جز براى خداى واحد قهار نيست، پس آن روز جز به خداى تعالى مستند و منسوب نيست، و هيچ سببى فرض نمى شود كه بطور حقيقت بين خدا و پديد آمدن قيامت واسطه باشد، در نتيجه زمان هم كه در اين عالم براى خود سببى است نمى تواند واسطه باشد، پس روز قيامت در حقيقت توقيت بردار نيست، (نه اينكه ممكن باشد ولى خداى تعالى وقتش را معين نكرده). 🔸و به همين جهت است كه مى بينيم در كلام خداى تعالى هيچگونه تحديدى براى آن روز نيامده، تنها اين تحديد ذكر شده كه روز قيامت با انقراض نشاه دنيا بپا مى شود، و در اين باره فرموده: (و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض)، و در اين معنا آيات ديگرى است كه از خراب شدن دنيا خبر مى دهد، و يا خبر مى دهد از اينكه زمين و آسمان به زمين و آسمانى ديگر مبدل مى گردد، و ستارگان فرو مى ريزند، و آياتى ديگر از اين قبيل. 🔸و اگر تحديدى هم آمده به نوعى تشبيه و تمثيل آمده، نظير آيه زير كه مى فرمايد:(كانهم يوم يرونها لم يلبثوا الا عشيه او ضحيها - وضعشان چنين است كه وقتى قيامت را مى بينند گويى جز شبى و يا شبى و پاسى از روز آن درنگ نكردند). و يا مى فرمايد: (و يوم تقوم الساعه يقسم المجرمون ما لبثوا غير ساعه)، آنگاه حق مطلب را در آيه زير بيان نموده مى فرمايد: (و قال الذين اوتوا العلم و الايمان لقد لبثتم فى كتاب اللّه لى يوم البعث فهذا يوم البعث ) 🔸در كلام خداى تعالى در مواضعى به آنچه گفته شد اشاره شده، و آن مواضعى است كه خبر مى دهد قيامت جز به ناگهانى و بدون خبر قبلى نمى آيد، مانند آيه زير كه مى فرمايد: (ثقلت فى السموات و الارض لا تاتيكم الا بغته يسئلونك كانك حفى عنها، قل انما علمها عند اللّه و لكن اكثر الناس لا يعلمون )، و آياتى ديگر. 🔸و اين وجه، وجه عميق و دقيقى است، كه درك بيشتر آن احتياج به تدبرى كافى دارد تا به وسيله آن اشكالى كه ممكن است به ذهن برسد حل گردد، و آن اشكال اين است كه: اين وجه با ظواهر عده اى از آيات قيامت نمى سازد، لذا سفارش مى كنم كه در آيه زير نيز به دقت نظر كنيد. (لقد كنت فى غفله من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد) و همچنين آيات ديگرى كه در اين معنا هست، و يارى كننده، خدا است. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه5⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰انما انت منذر من يخشيها5⃣4⃣ 🔸يعنى ما تنها اين تكليف را به عهده تو گذاشته ايم كه افرادى را كه دلواپس قيامتند عذاب آن انذار كنى، نه اينكه از وقت قيام آن خبر دهى تا وقتى از تو از وقت آن مى پرسند جواب دهى، پس انحصارى كه از آيه استفاده مى شود، به اصطلاح اهل ادب قصر افراد است، يعنى شأن رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و مسؤوليت او را منحصر در انذار مى كند و علم به وقت قيامت و تعيين آن را براى هر كس كه از آن سؤال كند از آن جناب نفى فرموده. 🔸و مراد از خشيت بطورى كه مناسب با مقام باشد همان دلواپسى است، چون هستند افرادى كه از شنيدن خبر قيامت هيچ متاءثر نمى شوند، و بعضى اين زمينه را دارند كه اگر بشنوند دچار ترس بشوند، همين زمينه عبارت است از خشيت، نه ترس فعلى، چون قبل از انذار ترس معنا ندارد. 🔸مفاد آيه (كانهم يوم يرونها لم يلبثوا الا عشيه او ضحيها) كه در قالب تمثيل نزديكى قيامت را بيان مى كند ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كانهم يوم يرونها لم يلبثوا الا عشيه او ضحيه6⃣4⃣ 🔸اين جمله نزديكى قيامت را در قالب يك تمثيل و تشبيه بيان نموده، مى فرمايد: نزديكى قيامت به زندگى دنيايشان طورى است كه مثل آنان در هنگام ديدن قيامت مثل خود آنان است در آن فرض كه بعد از گذشتن يك شب و يا يك نصف روز از مردنشان دوباره زنده شوند، در آن صورت چه مى گويند؟ 🔸 مى گويند: بعد از مردن بيش از يك شب نگذشت كه دوباره زنده شديم، و خلاصه فاصله بين مردن و قيامت را مدت زمانى احساس مى كنند، كه نسبتش با روز و شبهاى گذشته عمرشان نسبت يك شب و يا يك ظهر را دارد. 🔸از آنچه گذشت روشن شد كه مراد از كلمه  درنگ در مدت زمانى است كه بين زندگى دنيا و روز بعث فاصله شده، و در اين مدت در قبرها آرميده بودند چون حساب بر مجموع زندگى دنيا واقع مى شود. 🔸ولى بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از كلمه  مدت زمانى است كه بين سؤال از وقت قيامت و خود قيامت فاصله شده. ليكن اين نظريه درست نيست، براى اينكه گويندگان اين حرف وضع خود را در هنگام بعث اينطور مى بينند، و بعث در مقابل مرگ قبل از آن است، نه مرگ و مقدارى از حيات قبل از مرگ. علاوه بر اين، اين وجه با ظواهر ساير آيات كه متعرض بعث و درنگ اهل محشر است نمى سازد، مانند آيه (قال كم لبثتم فى الارض ‍ عدد سنين)، كه ملاحظه مى كنيد لبث را عبارت دانسته اند از مدت زمانى كه در قبر بودند. 🔸بعضى ديگر گفته اند: مراد از لبث مدتى است كه در دنيا بودند. و اين وجه بسيار سخيف و بى پايه است. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی قسمت دوم سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى🌺 🔸(چند روايت راجع به سوال مردم از زمان وقوع قيامت و جواب خداى تعالى)  🔸در تفسير قمى در ذيل آيه (و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنه هى الماوى)، آمده كه اين درباره بنده خدا است، كه وقتى در برابر معصيت خدا قرار مى گيرد با اينكه مى تواند مرتكب شود، از ترس خدا مرتكب نمى شود، و بخاطر نهى خدا نفس خود را از ارتكاب آن نهى مى كند، و تلافى اين عملش همان جنت است، و در تفسير آيه (يسئلونك عن الساعه ايان مرسيها) فرمود: يعنى چه وقت بپا مى شود؟ و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (الى ربك منتهيها) يعنى علم آن نزد پروردگار تو است، و در معناى جمله (الا عشيه او ضحيها) فرمود: يعنى بعضى از يك روز. 🔸و در الدر المنثور است كه ابن ابى حاتم و ابن مردويه به سندى ضعيف از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: مشركين مكه از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مى پرسيدند (متى تقوم الساعه) و منظورشان از اين سؤال مسخره كردن اعتقاد به قيامت بود، و لذا در اين باره اين آيه نازل شد: (يسئلونك عن الساعه ايان مرسيها...) 🔸و در همان كتاب آمده كه بزار، ابن جرير، ابن منذر، حاكم، (وى حديث را صحيح دانسته) و ابن مردويه از عايشه روايت كرده اند كه گفت: از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم همواره از مسأله قيامت سؤال مى شد تا آنكه آيه (فيم انت من ذكريها الى ربك منتهيها) نازل شد بر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم آن وقت ديگر سؤال نشد. مؤلف: اين روايت را از عده اى از كتب حديث بدون ذكر سند از عروه نيز روايت كرده، و نيز نظير آن را از عده اى ديگر از آن كتب از شهاب بن طارق هم نقل كرده ، و ليكن سياق آيه با اين روايات نمى سازد، چون حاصل از همه اين روايات اين است كه آيه پاسخ از سؤال مردم باشد، در حالى كه سياق آيه چنين چيزى را نمى رساند. 🔸و در بعضى از روايات آمده كه رسم اعراب چنين بود كه وقتى به نزد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مى رفتند از قيامت مى پرسيدند، و حضرت رو مى كرد به جوانتر آنان و مى فرمود: اگر اين بچه يك قرن زندگى كند قيامت شما بپا مى شود، اين حديث را صاحب الدر المنثور از ابن مردويه از عايشه نقل كرده است. اين روايت وقت قيام قيامت را معين مى كند، و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بزرگتر از آن است كه چنين كارى بكند، چگونه ممكن است با اينكه در بسيارى از سوره هاى قرآنى به او وحى شده كه علم به قيامت از مختصات خداى تعالى است و كسى جز او آن را نمى داند، و دستور داده هر كس از او از اين مسأله پرسيد بگويد كه من به اين مطلب علمى ندارم. ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
همراهان محترم برای نشر معارف ناب قرآن کریم به کمک های مالی شما عزیزان با توجه به قیمت های بالای تبلیغات نیاز داریم. اگر مایل بودید برای خادم کانال جعفری ارسال نمایید. شماره کارت حقیر جهت واریز شما عزیزان: 5892101308157268
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 سوره __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 ترتیل سوره 🎙استاد پرهیزگار ⌛️ زمان: ۳:۴۹دقیقه __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات سوره از تفسير شریف المیزان 🔸به نام خداى رحمان و رحيم. 🔸مردم از چه خبر مهمى پرسش و گفتگو مى كنند؟ 1⃣ 🔸از خبر بزرگ قيامت 2⃣ 🔸كه در آن با هم به جدل و اختلاف كلمه برخاستند (چون پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم به نزول قرآن سخن از خدا و قيامت آغاز فرمود مؤمن و كافر در صدق و كذبش به مجادله پرداختند اين آيات نازل شد) 3⃣ 🔸چنين نيست كه منكران پنداشته اند به زودى خواهند دانست 4⃣ 🔸و البته (بر خطاى خود) به زودى آگاه مى شوند 5⃣ 🔸آيا ما زمين را مهد آسايش خلق نگردانيديم؟ 6⃣ 🔸و كوهها را ميخهايى در آن نساختيم؟ 7⃣ 🔸و شما را جفت (زن و مرد) آفريديم (تا انس و نشاط و فرزند صالح و بقاى نوع بازيابيد)8⃣ 🔸و خواب را براى شما مايه قوام حيات و است راحت قرار داديم (تاچون بدن درخواب بزحمت کار نپرداخته به گوارش غذا وتهیه خون و تقویت بدن پردازد)9⃣ 🔸و پرده سياه شب را ساتر (احوال خلق ) گردانيديم 🔟 🔸و روز روشن را براى تحصيل معاش آنان مقرر داشتيم1⃣1⃣ 🔸و بر فراز آنها هفت آسمان محكم بنا كرديم 2⃣1⃣ 🔸و چراغى (چون خورشيد) رخشان برافروختيم 3⃣1⃣ 🔸و از فشار و تراكم ابرها آب باران فرو ريختيم4⃣1⃣ 🔸تا بدان آب و دانه و گياه برويانيم 5⃣1⃣ 🔸وباغهاى پر درخت (و انواع ميوه ها) پديد آورديم 6⃣1⃣ __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بیان آیات 🔸اين سوره متضمن خبر از آمدن يوم الفصل و صفات آن و استدلال بر حقيقت آن، و ترديد ناپذيرى آن است، و از اينجا آغاز مى شود كه مردم از يكديگر از خبر قيامت مى پرسند، آنگاه در سياق جواب و با لحنى تهديدآميز مى فرمايد: به زودى از آن آگاه خواهند شد، و سپس براى ثبوت آن به اين دليل استدلال مى كند كه نظام مشهود در عالم با تدبير حكيمانه اى كه در آن است، بهترين و روشن ترين دلالت را دارد بر اينكه بعد از اين نشئه دنياى متغير و فناپذير، نشئه ثابت و باقى هست، و به دنبال اين خانه اى كه در آن عمل هست و جزا نيست، خانه اى هست كه در آن جزا هست و عمل نيست، پس در اين ميان روزى هست كه نظام جارى در اين عالم از آن خبر مى دهد. 🔸سپس آن روز را با ذكر حوادثش توصيف مى كند كه مردم همگى در آن احضار مى شوند، و همه يكجا جمع مى گردند، طاغيان به سوى عذابى دردناك و متقين به سوى نعيمى مقيم منتقل مى شوند، و در آخر، كلام را با يك جمله تهديد آميز ختم مى كند. و اين سوره به شهادت سياق آياتش در مكه نازل شده. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰عَمَّ يَتَساءَلُونَ1⃣ 🔸كلمه مخفف (عن ما: از چه) است، و حرف الف از كلمه ى استفهاميه حذف شده، و اين اختصاص به اين مورد ندارد، هر جا كه حرف جر بر سر ى استفهاميه در آيد، الف آن حذف مى شود، مثلا گفته مى شود: (لم)، (مم )، (على مَ) و (الى م) كه مخفف لما و مما و على ما و الى ما است، و مصدر تساول به معناى اين است كه مردمى از يكديگر سؤال كنند، يا بعضى بعد از بعضى ديگر سؤال كنند، هر چند كه مسئول از خود آنان نباشد، در مورد ما نيز يا چنين بوده كه مردمى از يكديگر از مسأله معاد مى پرسيدند، و يا يكى پس از ديگرى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مى پرسيدند، و چون سياق سوره سياق جواب است و در اين جواب هم جانب تهديد و انذار چربيده، اين نظريه را تأييد مى كند كه متسائلان، كفار مكه بودند، همان مشركينى كه منكر نبوت و معاد بودند، نه مؤمنين، و نه كفار و مؤمنين هر دو. 🔸پس تساول در ميان مشركين بوده، و اگر قرآن كريم خبر از آن را به صورت استفهام آورده براى اين است كه به پوچى و حقارت آن اشاره كند، و بفهماند پاسخ اين تساول آنقدر روشن است كه اصلا جايى براى اين تساؤل نيست __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِى هُمْ فِيهِ مخْتَلِفُونَ2⃣ 🔸اين آيه پاسخ از استفهامى است كه خود خداى تعالى كرده بود خودش پرسيد از چه تساول مى كنند؟ پاسخ مى دهد از خبرى بس عظيم. و اين توصيفى كه از خبر مذكور كرده توصيفى است كه تعظيم آن خبر از آن هويدا است. 🔸و مراد از خبر بعث و قيامت است، كه قرآن عظيم در سوره هاى مكى و مخصوصا در سوره هايى كه در اوائل بعثت نازل شده كمال اهتمام را درباره اثبات آن دارد، مويد اين معنا سياق آيات اين سوره است كه در آنها جز به مساءله قيامت، و صفات يوم الفصل، و استدلال بر حقيت و واقعيت آن پرداخته نشده. 🔸ولى بعضى گفته اند: مراد از آن نبا قرآن عظيم است. لكن سياق اين احتمال را رد مى كند، چون هر چند كه گفتار سوره خالى از اشاره به قرآن نيست، و ليكن سياق اجنبى از آن است. 🔸بعضى ديگر گفته اند: نبا عظيم عبارت است از عقايدى چون اثبات صانع، و صفات او و ملائكه و رسل او، و مسأله بعث، بهشت، دوزخ و غير آن كه مورد اختلافشان بوده. به نظر مى رسد صاحب اين قول بدان جهت كه وادار به سخن شده که در سوره به حقيت همه اين مطالب اشاره شده. 🔸 لکن اين طرز استفاده درست نيست چون اشاره به حقيت معارف اسلامى از لوازم مسأله قيامت است، كه خود از لوازم جزا و تكليف است، جزاى اعتقادات حقه و اعمال صالحه، و جزاى كفر و جرائم عملى، و اگر در سوره به صفات يوم الفصل پرداخته تبعى و به قصه ثانوى بود ، و غرض اولى بدان متعلق نشده. 🔸علاوه بر اين، مراد از افرادى كه از يكديگر تساول مى كرده اند - به بيانى كه گذشت - مشركين بوده اند، كه صانع و ملائكه را قبول داشتند، و ماوراى آن را يعنى رسالت و قيامت و بهشت و دوزخ را منكر بودند. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الذى هم فيه مختلفون3⃣ 🔸مشركين در اصل انكار معاد متفق بودند، اختلافشان تنها در طرز انكار آن بوده، بعضى آن را محال مى دانستند و به خاطر محال بودنش منكر بودند، همچنان كه از سخنى كه قرآن كريم از ايشان حكايت كرده اين معنا استفاده مى شود، و آن سخن اين است: (هل ندلكم على رجل ينبئكم اذا مزقتم كل ممزق انكم لفى خلق جديد)،(آیا شما را رهنمائی بکنم بمردیکه به شما خبر آورده که بعد از آنکه بکلی متلاشی شدید دوباره با خلقتی جدید موجود می شوید) . 🔸بعضى ديگر آن را محال نمى دانستند، بلكه تنها به نظرشان بعيد مى رسيده، از اين جهت انكارش نموده، به حكايت قرآن مى گفتند: 🔸(ايعدكم انكم اذا متم و كنتم ترابا و عظاما انكم مخرجون هيهات هيهات لما توعدون)، (آیا به شما وعده میدهد که وقتی مردید و خاک و استخوان گشتید دوباره از خاک خارج می شوید؟ هیهات هیهات که چه وعده ای دور وبعیدبه شما می دهد) ۳۶ 🔸بعضى هم نه آن را محال مى دانستند، و نه بعيد مى شمردند، بلكه انكارشان از اين جهت بود كه در آن شك داشتند، همچنان كه آيه زير كه مى فرمايد: (بل ادارك علمهم فى الاخره بل هم فى شك منها)، (نکندعلم ایشان به آخرت کامل است ،نه ،بلکه در مورد آن به شک اندازند) _۶۶. با وضع آنان تطبيق مى كند. بعضى هم يقين بدان داشتند، و لكن از در عناد منكر آن مى شدند كه جمله (بل لجوا فى عتو و نفور) حكايت حال ايشان است. 🔸و آنچه از آيات سه گانه اول سوره و بعد آن به دست مى آيد اين است كه وقتى از قرآن شنيدند كه در انذار و تهديد ايشان سخن از روز قيامت و جزا و يوم الفصل مى آورد، برايشان گران آمده، شروع كرده اند از يكديگر بپرسند كه اين چه خبر عجيبى است، كه تاكنون به گوش ما نخورده؟ و چه بسا به خود رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم رجوع كرده و يا از مؤمنين مى پرسيدند كه روز قيامت چيست؟ و چه خصايصى دارد، و چه وقت واقع مى شود؟ 🔸)متى هذا الوعد ان كنتم صادقين) و ای بسا در مورد بعضى از حقايق قرآنى و معارفى جديد كه اسلام متضمن آن بود به اهل كتاب و مخصوصا به يهود مراجعه نموده، در فهم آن معارف از آنان كمك مى گرفتند. 🔸و خداى تعالى در اين سوره تساول آنان را به صورت سؤ ال و جوابى حكايت نموده ، مى فرمايد: (از چه تساول مى كنند؟) آنگاه خودش ‍ پاسخ خود را مى دهد كه (از خبرى عظيم تساؤل مى كنند، خبر عظيمى كه در باره آن ديدى مختلف دارند، و آنگاه از تساؤل آنان پاسخ مى دهد كه (كلا سيعلمون ...) الخ (نه، بيهوده از يكديگر نپرسند كه به زودى خواهند دانست ...) 🔸مفسرين درباره مفردات آيات سه گانه، و تقريب معانى آن وجوهى بسيار گفته اند، كه چون هيچ يك از آنها با سياق سازگار نبود، از ايرادش ‍ خوددارى نموديم، و آنچه آورديم مطلبى است كه سياق، آن را دست می دهد. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a