فاطمهای دیگر، رنگی، ۲۵آذر۱۴۰۰.pdf
1.5M
🔻 "فاطمهای دیگر؛ باز تعریف نقش مادری در خانواده" منتشر شد.
🔸به کوشش: حسین یوسفیان
🔸پژوهشگران: حسین یوسفیان، رضا زند وکیلی، موسی محمد آبادی، حسین جوادی صدر، حمید قاسمی
🔰 در بخشی از درآمد این مجموعه فیش منبر آمده است: 《مجموعهی حاضر سعی دارد با الگوبرداری از زندگی فاطمهی زهرا سلام الله علیها و بررسی ویژگی مادری آن حضرت، ارزش این مفهوم عمیق و عزیز یعنی مادری را توصیف کند.》
🔸 این مجموعه که همزمان با ایام فاطمیه (س) منتشر شده است شامل پنج مجلس با موضوعات زیر میباشد:
1⃣ مادرانههای فاطمی
2⃣ مادری که مادری میکرد
3⃣ رنج شیرین مادری
4⃣ مانند فاطمه
5⃣ عبادتهای خانوادگی
♻️ کاری از واحد راهبردی محتوایی اداره کل امور مبلغین سازمان تبلیغات
✅ مجمعملیفعالانجمعیت
https://eitaa.com/populationir
1_724352790.mp3
8.57M
#اسلام_و_یهود 4
🔘 جلسه چهارم: ماجرای سوزناک شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها...
☢️ اتفاقات پس از شهادت تا زمان ظهور امام زمان ارواحنا فداه با پرچمداری زعیمان شیعه...
🌷 حتما گوش بدید...
استاد طائب
🔷 @zedbanoo
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴پاسخ محکم و دندان شکن و به دور از توهین به حرفهای جناب گرگیج
@zedbanoo
29.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•|﷽|•
#پست
ای وای مــادرم💚😔🥀
اللهـم عجـل لـــولـــیک الــفرج🍃💫
جهـت پسـت و اسـتورے🌿🌱
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#پیشـنهاد_دانـلود
@zedbanoo
🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟
✨ پیامی از عالم برزخ برای علامه✨
علامه جعفری در كنار صدها كتابی كه با آنها مأنوس و معاشر بود، با همه وجود غرق در نهجالبلاغه علی (ع) شده بود. میخواست غواص دریای سخنان مولایش علی (ع) باشد. میخواست به هزاران هزار انسانی كه از كنار خانه او گذر میكردند، اگر شیر معرفت میبخشد از همان شیری هدیه كند كه روزی علیبن ابیطالب (ع) به او بخشیده بود. باید كاری میكرد. دلش برای امیرالمؤمنین (ع) تنگ شده بود. احساس میكرد حضور علی (ع) با همه عظمتش حتی در میان شیعیان نیز شناخته شده نیست. دلش برای كتابخانه علامه امینی، صاحب كتاب بزرگ «الغدیر» تنگ شده بود.
از كتابخانه علامه امینی در نجف تا حرم علی (ع) راهی نبود. كتابخانه، هشت سال تمام صمیمانه او را پذیرفته بود. صاحب آن كتابخانه نیز از شیفتگان سینه چاك علی (ع) بود.
عظمت كتاب الغدیر علامه امینی، همواره برای او ستودنی بود، تا این كه اتفاق عجیبی افتاد. گویی باز هم خوابی در حال پیوستن به واقعیت بود. گویی جرقهای در حال شعلهور ساختن خرمن اندیشهای عظیم بود. روزی از روزهای سال ۱۳۵۶، داماد علامه جعفری با احساسی عمیق و هیجانی غیرقابل توصیف از اصفهان به دیدارش آمد. سفر او تنها برای زیارت استاد نبود. میخواست او را از خوابی كه مثل روز روشن، برایش اتفاق افتاده بود، آگاه سازد.
فرمودندبه جعفری سلام مرا برسانید و بگویید ما كه به این عالم آمدهایم دستمان از كار بسته است. شما كه در آن دنیا هستید میتوانید درباره علیبن ابیطالب(ع) كاری را شروع كنید. شما میتوانید ... شروع كنید ...
علامه جعفری با آرامش روحی و معنوی همیشگی خود آماده شنیدن بود. آقای مصاحب با احساسی شورانگیز سخن میگفت: «دیشب خواب مرحوم علامه امینی صاحب الغدیر را دیدم. به من فرمودند: شما محمدتقی جعفری را میشناسید؟ گفتم: بله. گفت: نامهای هست كه باید به ایشان بدهید.
پاكت را گرفتم و گفتم اجازه میدهید ببینم چه نوشته است؟ اجازه داد. باز كردم. خیلی جنبه معنوی داشت. در خواب بسیار گریه كردم. الان جملات نامه یادم نیست. ایشان به من فرمودندبه جعفری سلام مرا برسانید و بگویید ما كه به این عالم آمدهایم دستمان از كار بسته است. شما كه در آن دنیا هستید میتوانید درباره علیبن ابیطالب(ع) كاری را شروع كنید. شما میتوانید ... شروع كنید ... .»
علامه جعفری رو به درگاه خداوند كرد و گفت: «خدایا! این ولی اعظم توست. به ما محبت فرما كه همت كنیم و بتوانیم در این كار بزرگ شرمنده نشویم.»و چنین بود كه ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه آغاز شد. نه یك جلد، نه دو جلد، نه ده جلد ... از آن پس، همهی دل مشغولی علامه محمدتقی جعفری صرف این ترجمه و تفسیر شد.
@zedbanoo
علامه جعفری؛ ابن سینای زمان
علامه محمدتقی جعفری سال ۱۳۰۴ هجری شمسی در تبریز دیده به جهان گشود. دروس مقدماتی حوزه را در مدرسۀ طالبیۀ تبریز گذراند و برای ادامۀ تحصیل، عازم تهران شد. در مدرسۀ مروی تهران در محضر آیت الله شیخ محمدرضا تنكابنی و میرزامهدی آشتیانی، سطوح و فلسفه را آموخت. در قم نیز، در علوم معقول و عرفان و اخلاق، از محضر امام خمینی و برخی دیگر از بزرگان کسب فیض کرد.
ایشان در آغاز جوانی رهسپار نجف شد و از درس دانشورانی همچون: آیت الله سیدابوالقاسم خویی، آیت الله سید محمود شاهرودی، آیت الله سید محمدهادی میلانی و آیت الله سیدمحسن حکیم بهره برد؛ بهطوریکه در ۲۳سالگی به درجۀ اجتهاد رسید.
علامه همزمان با دروس حوزوی، با اندیشهها و معارف شرق و غرب آشنا شد؛ به ویژه، آشنایی و هم اندیشی با افرادی همچون: محمدرضا مظفر، فیلسوف و منطقی نواندیش و احمد امین، ریاضیدان مشهور دانشگاه بغداد، سبب شد در موضوعاتی ازجمله: فقه و فیزیک، فلسفه و زیباشناسی، تاریخ و روانشناسی و برخی دیگر از دانش های گوناگون، گام های علمی بلندی بردارد.
علامه جعفری پس از یازده سال اقامت در نجف، در ۱۳۳۷ ش، به ایران بازگشت و به قم و مشهد و در نهایت، به تهران رفت و در مدرسۀ مروی به تدریس پرداخت. عمر پربار علامه محــمدتقی جـــعفری، ســــرانجام در ۲۴ آبان ۱۳۷۷ ش، به پایان رســـید. اســتاد پس از تحمل یک دوره بیماری سرطان ریه، در لندن رحلت كرد و پیــــکر مطـهرش را پس از انتقال به مشهد، در رواق دارالزهد حرم مطهر رضوی به خاک سپردند.
بسم الله
ترجمهی بخش اول خطبه فدکیه
تصمیم گرفتیم به مناسبت ایام فاطمیه، هرروز بخشی از خطبه فدکیهی ایشان را منتشرکنیم.
فکر کنم زشته آدم شیعه،لااقل یک بار گذرا متن این خطبه رو نخونده باشه🌹
پس بسم الله👇گوارای وجودتان؛بیانوشید.
حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى که خلق فرمود و عطایاى گستردهاى که اعطا کرد، و منّتهاى بىشمارى که ارزانى داشت، که شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شکرگذارى آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان کرد.
گواهى می دهم که معبودى جز خداوند نیست و شریکى ندارد، که این امر بزرگى است که اخلاص را تأویل آن و قلوب را متضمّن وصل آن ساخت، و در پیشگاه تفکر و اندیشه شناخت آن را آسان نمود، خداوندى که چشمها از دیدنش بازمانده، و زبانها از وصفش ناتوان، و اوهام و خیالات از درک او عاجز می باشند.
موجودات را خلق فرمود بدون آنکه از مادهاى موجود شوند، و آنها را پدید آورد بدون آنکه از قالبى تبعیّت کنند، آنها را به قدرت خویش ایجاد و به مشیّتش پدید آورد، بیآنکه در ساختن آنها نیازى داشته و در تصویرگرى آنها فائدهاى برایش وجود داشته باشد، جز تثبیت حکمتش و آگاهى بر طاعتش، و اظهار قدرت خود، و شناسائى راه عبودیت و گرامى داشت دعوتش، آنگاه بر طاعتش پاداش و بر معصیتش عقاب مقرر داشت، تا بندگانش را از نقمتش بازدارد و آنان را بسوى بهشتش رهنمون گردد.
و گواهى می دهم که پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، که قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزیدن نام پیامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگیخت، آن هنگام که مخلوقات در حجاب غیبت بوده، و در نهایت تاریکیها به سر برده، و در سر حد عدم و نیستى قرار داشتند، او را برانگیخت بخاطر علمش به عواقب کارها، و احاطهاش به حوادث زمان، و شناسائى کاملش به وقوع مقدّرات.
او را برانگیخت تا امرش را کامل و حکم قطعىاش را امضا و مقدّراتش را اجرا نماید، و آن حضرت امّتها را دید که در آئینهاى مختلفى قرار داشته، و در پیشگاه آتشهاى افروخته معتکف شده و بتهاى تراشیده شده را پرستنده، و خداوندى که شناخت آن در فطرتشان قرار دارد را منکرند.
پس خداى بزرگ بوسیله پدرم محمد صلى اللَّه علیه و آله تاریکىهاى آن را روشن، و مشکلات قلبها را برطرف، و موانع رؤیت دیدهها را از میان برداشت، و با هدایت در میان مردم قیام کرده و آنان را از گمراهى رهانید، و بینایشان کرده،و ایشان را به دین استوار و محکم رهنمون شده، و به راه راست دعوت نمود.
تا هنگامى که خداوند او را به سوى خود فراخواند، فراخواندنى از روى مهربانى و آزادى و رغبت و میل، پس آن حضرت از رنج این دنیا در آسایش بوده، و فرشتگان نیکوکار در گرداگرد او قرار داشته، و خشنودى پروردگار آمرزنده او را فراگرفته، و در جوار رحمت او قرار دارد، پس درود خدا بر پدرم، پیامبر و امینش و بهترین خلق و برگزیدهاش باد، و سلام و رحمت و برکات الهى بر او باد.
آن گاه حضرت فاطمه علیهاالسلام رو به مردم کرده و فرمود:
شما اى بندگان خدا پرچمداران امر و نهى او، و حاملان دین و وحى او، و امینهاى خدا بر یکدیگر، و مبلّغان او بسوى امّتهایید، زمامدار حق در میان شما بوده، و پیمانى است که از پیشاپیش بسوى تو فرستاده، و باقیماندهاى است که براى شما باقى گذارده، و آن کتاب گویاى الهى و قرآن راستگو و نور فروزان و شعاع درخشان است، که بیان و حجّتهاى آن روشن، اسرار باطنى آن آشکار، ظواهر آن جلوهگر میباشد، پیروان آن مورد غبطه جهانیان بوده، و تبعیّت از او خشنودى الهى را باعث مىگردد، و شنیدن آن راه نجات است. بوسیله آن مىتوان به حجّتهاى نورانى الهى، و واجباتى که تفسیر شده، و محرّماتى که از ارتکاب آن منع گردیده، و نیز به گواهیهاى جلوهگرش و برهانهاى کافیش و فضائل پسندیدهاش، و رخصتهاى بخشیده شدهاش و قوانین واجبش دست یافت.
پس خداى بزرگ ایمان را براى پاک کردن شما از شرک، و نماز را براى پاک نمودن شما از تکبّر، و زکات را براى تزکیه نفس و افزایش روزى، و روزه را براى تثبیت اخلاص، و حج را براى استحکام دین، و عدالتورزى را براى التیام قلبها، و اطاعت ما خاندان را براى نظم یافتن ملتها، و امامتمان را براى رهایى از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى کمک در بدست آوردن پاداش قرار داد.
و امر به معروف را براى مصلحت جامعه، و نیکى به پدر و مادر را براى رهایى از غضب الهى، و صله ارحام را براى طولانى شدن عمر و افزایش جمعیت، و قصاص را وسیله حفظ خونها، و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت الهى قرار گرفتن، و دقت در کیل و وز