♨️اَعدی عَدُوِّک نفسک
🔹اَعدی عَدُوِّک همین نفْسی است که در انسان هست. این از همه دشمنها برای انسان دشمنتر است. همه دشمنهای عالَم آن قدری که از آنها میآید این است که انسان را بکُشند، زجرش بدهند؛ اما آنکه بَیْنَ جَنْبَیکَ آن «نفس اماره» انسان، آن غیر این است که انسان را بکشد؛ انسانیت را میکشد! همه عالم جمع بشوند که انسانیت شما را بکشند، تا آن چیزی که در خود شما هست، آن نباشد و تغییر نکند، کسی نمیتواند. اعدی عدوک همین نفْسی است که بَین جنبیک.
📚صحیفه امام، ج8 ص324
#در_مدرسه_امام_خمینی
#اخلاق_و_عرفان
@fater290
استاد علی فرحانیnegahe-erfani-ensanshenasane-be-maad.mp3
زمان:
حجم:
5.32M
🔉🔉 #بشنوید
♨️ نگاه عرفانی (انسان شناسانه) به مسئله معاد
🔰 استاد علی فرحانی
🌐🌐🌐🌐🌐
⚡️استاد در این صوت به صورت خلاصه، اجمالی از تصویر مسئله معاد را از نگاه انسان شناسی عرفانی تبیین می کنند.
📌گزیده ای از جلسات تدریس شواهدالربوبیه
#پای_درس_استاد
#فلسفه #عرفان
@fater290
المرسلات
💠برای فهم معارف دین #اجتهاد لازم است @fater290 📌 #بخوانید 👇 👇 👇
💠برای فهم معارف دین #اجتهاد لازم است
🔰رهبر معظم انقلاب ۹۸/۲/۱۸
🌟یک نکته راجع به «درس خواندن» عرض میکنم: درس را جدّی بگیرید؛ درس فقه را جدّی بگیرید. ببینید! عالِم دین میخواهد معارف اسلامی را به دست بیاورد؛ از کجا؟ از کتاب و سنّت و عقل؛ این است دیگر؛ بخشیاش مربوط به عقل است، بخشیاش هم مربوط به کتاب و سنّت و نقل است؛ خب باید بداند که چه جوری باید به دست بیاورد؛ این همان اجتهاد است. اجتهاد یعنی چگونگی استفادهی این معارف از منابعش؛ یعنی متُدِ استفادهی حقایق و معارف از منابعش؛ این اجتهاد است.
☀️خب این اجتهاد را اگر بخواهد انسان دارا بشود، باید تمرین کند، باید کار کند. این درس فقهی که شما میخوانید ولو طهارت باشد -حالا بعضی از طلبهها میگویند: «آقا، چرا همیشه طهارت و صلات و مانند اینها؟»- فرقی نمیکند؛ آن چیزی که به شما این شیوهی استنباط را یاد بدهد، مورد نیاز شما است. [این] گاهی در یک مسئلهی مربوط به طهارت است، گاهی در مسئلهی مربوط به صلات است، گاهی مسئلهی مربوط به بحث معاملات و اجاره و مانند اینها است؛ شما باید بدانید چه جوری استنباط کنید.
🌟اگر این طریقهی استنباط را یاد گرفتید، آن وقت ارزشهای اخلاقی را هم درست از کتاب و سنّت استنباط میکنید؛ [نه] مثل بعضی از #نیمهسوادها -حالا احترامشان کنیم، نگوییم بیسواد؛ نیمهسواد- که یک چیزی یا چهار کلمهای یاد گرفتهاند، راجع به مسائل دینی اظهار نظر میکنند، به یک آیه هم گاهی استناد میکنند؛ خب معنای این آیه این نیست؛ این به خاطر ضعف در فهم آیه و استنباط از آیه است، و به خاطر همین است که اجتهاد وجود ندارد.
🌟پس درس خواندن برای مجتهد شدن لازم است؛ البتّه من نمیگویم همه باید مجتهد بشوند -در واقع یک واجب کفائی است- یک عدّه هم ممکن است نیاز به مجتهد شدن نداشته باشند، امّا برای فراگیری معارف اسلامی اجتهاد لازم است. این یک نکته که درس را باید خوب خواند.
🌟طلبهی روشنفکر امروزی حق ندارد بگوید که «آقا، ول کن این حرفها را، [این] درسها را»؛ نه، باید درس خواند؛ بیمایه [فطیر است]. زمان مبارزات که ما مثلاً مکاسب میگفتیم، کفایه میگفتیم، بعضی از طلبههای پُرشور داغ دُور و بَر ما بودند در مشهد که واقعاً هم مبارزه میکردند، [امّا] گاهی میشنفتم میگویند «آقا، این چیست؟»؛ من به آنها میگفتم اگر [این بحثها را] نکنید، بعد نمیتوانید به درد نظام اسلامی بخورید، نمیتوانید استفاده کنید، نمیتوانید به مردم چیزی یاد بدهید. این است که درس خواندن، یک مسئله است.
#کلام_ولی #جام_جم_اجتهاد
#حوزه_علمیه #علوم_انسانی_اسلامی
@fater290
المرسلات
💠تفاوت عبادت عارفین و غیرعارفین 🔰علامه طباطبایی (ره) @fater290👇👇👇
💠تفاوت عبادت عارفین و غیرعارفین
🔰علامه طباطبایی (ره)
🔺طريق معرفة النفس ... هو أن يوجّه الإنسان وجهه للحقّ سبحانه و ينقطع عن كلّ صارف شاغل عن نفسه إلى نفسه حتّى يشاهد نفسه كما هي و هي محتاجة بذاتها إلى الحقّ سبحانه.
🔺و ما هذا شأنه لا ينفكّ مشاهدته عن مشاهدة مقوّمه. فإذا شاهد الحقّ سبحانه عرفه معرفة ضروريّة، ثمّ عرف نفسه به حقيقة؛ لكونها قائمة الذات به سبحانه، ثمّ يعرف كلّ شيء به تعالى.
🔺 ... و بالجملة، فإذا شاهد ربّه عرفه و عرف نفسه و كلّ شيء به و حينئذ يقع التوجّه العبادي موقعه و يحلّ محلّه؛ إذ بدونه كلّ ما توجّهنا إليه فقد تصوّرنا شيئا كائنا ما كان. و هذا المفهوم المتصوّر، و الصورة الذهنيّة، و كذا مطابقة المحدود المتوهّم غيره سبحانه، فالمعبود غير المقصود. و هذا حال عبادة غير العارفين من العلماء باللّه، و قبول هذا النحو من العبادة مع ما عرفت من شأنها من فضل اللّه تعالى محضا. قال سبحانه: وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً.
🔺و هذا بخلاف عبادة العارفين باللّه المخلصين له فإنّهم لا يتوجّهون في عبادتهم لا إلى مفهوم و لا إلى مطابق مفهوم بل إلى ربّهم جلّت عظمته و بهر سلطانه.
🔺قال سبحانه: "سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ* إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ". و من هنا يظهر أنّ المراد بالمخلصين هم الذين أخلصوا (بالبناء للمجهول) للّه سبحانه، فلا حجاب بينهم و بينه و إلّا لم يقع وصفهم موقعه. و حيث إنّ الخلق هم الحجاب كما قال سيّدنا موسى بن جعفر عليه السّلام: «ليس بينه و بين خلقه حجاب إلّا خلقه» - الحديث، فهم لا يرون الخلق و إنّما يقصدون الحقّ سبحانه.
🔺و في تفسير العسكري عليه السّلام: و قال محمّد بن عليّ الباقر عليه السّلام: «لا يكون العبد عابدا للّه حقّ عبادته حتّى ينقطع عن الخلق كلّهم إليه، فحينئذ يقول: هذا خالص لي فيقبله بكرمه».
🔺و قال جعفر بن محمّد عليه السّلام: «ما أنعم اللّه على عبد أجلّ من أن لا يكون في قلبه مع اللّه غيره» و قال محمّد بن عليّ يعني الجواد عليه السّلام: «أفضل العبادة الإخلاص».
🔺و ممّا مرّ من البيان أيضا يظهر معنى قوله سبحانه حكاية عن إبليس: فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ* إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ، و قوله سبحانه: فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ* إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ الآيات. إذ هؤلاء مستغرقون فيه سبحانه، و لا يرون إبليس، و لا وسوسته و لا إحضارا، و لا حسابا، و إليه الإشارة في الحديث القدسي: «أوليائي تحت قبائي، أو ردائي»
#اخلاق_و_عرفان
#در_محضر_علامه
@fater290
1_93801809.mp3
زمان:
حجم:
1.41M
🔊🔊 #بشنوید
‼️#نکته ای #مهم در باب
♨️ظرفیت شناسی علوم اسلامی در تولید علوم انسانی
🔰استاد علی فرحانی
✅در مباحث ظرفیت شناسی علوم اسلامی در تولید علوم انسانی، باید مراقب باشیم که مباحث ظرفیت شناسی را ناظر به حل مسائل علوم انسانی بیان کنیم و به بهانه ظرفیت شناسی، وارد در تحقیق و تبیین خود مسائل آن علم اسلامی (مانند عرفان، فلسفه و ...) نشویم.
📌گزیده ای از جلسات تبیین نظام استنباطی امام خمینی (ره)، 97-98، موسسه مفتاح
#پای_درس_استاد
#علوم_انسانی_اسلامی
@fater290
المرسلات
🌐ما خدا را چگونه تصور مىكنيم؟ @fater290 👇👇
🌐ما خدا را چگونه تصور مىكنيم؟
🔰علامه طباطبایی (ره)
🔺ما پيوسته در زندگانى مادى خود به يك سلسله معلولات جسمانى كه آغشته به يك رشته قيود جسمانى و زمانى و مكانى مىباشند، گرفتاريم و هيچ گاه حواس و تخيل ما يك موجودى بىقيد و شرط را نمىتواند درك نمايد. ماده و جسم كجا؟ و اطلاق كجا؟!
🔺و از اين روى ما هرگز نمىتوانيم باتوجه عادى خود «موجود مطلق» را تصور نماييم. ولى در عين حال نبايد تصور كرد كه ما مقيد را بىمطلق تصور مىكنيم، زيرا هر مقيد، مجموع چندين مطلق است كه بهواسطه مقارنت و برخورد، همديگر را مقيد ساخته و از اطلاق انداختهاند. «انسان كوتاه سفيد» مقيدى است كه از سه تا مطلق به وجود آمده است. پس ما مطلق را تصور مىكردهايم، ولى در ميان قيود.
🔺و از همينجاست كه اگر مطلقى را بشنويم بهواسطه انس ذهنى خود براى آن از قيود مأنوسه خود تصورى مىسازيم، چنان كه يك دهاتى بىخبر از جهان بيرون، اگر بشنود كه در نيم كره غربى شهر بزرگى است به نام نيويورك، در ذهن وى شكل يك آبادى بزرگى مجسم مىشود، حداكثر صدبرابر آبادى خودش (از لحاظ كمى و كيفى). ولى ما براى اصلاح تصور وى مىگوييم: «نيويورك آبادى است، ليكن نه از اين آبادىها.» چنان كه به يك خواربارفروشى سادهلوح مىگوييم: «اكنون تا نُه رقم اعشارى توزين مىكنند، ولى با ترازويى نه از اين ترازوها».
🔺چون هستى خدا از هر قيد و شرطى مطلق است- و هيچگونه حدى در آنجا نيست- پس خود اين تحديد هيچ گونه حدى در آنجا نيست- نيز از آنجا منفى است- و از اين روى وجود ايزدى از هر تحديد مفهومى نيز بالاتر- و هيچ مفهومى حتى اين مفهوم نمىتواند- بوى احاطه نموده و تمام حاكى بوده باشد.
🔺از اين بيان دستگير مىشود كه: ما اطلاق مفهومى را پيوسته با نفى نگهدارى مىنماييم و نياز ما به اين نفى، در مورد علت جهان هستى (خدا) از هر مورد ديگر بيشتر است، زيرا هرچه در مورد خدا اثبات كنيم- از ذات گرفته تا صفات-{مطلق} خواهد بود، زيرا تقيد و اشتراط چنان كه روشن شد{معلوليت} را در بردارد، و اطلاق را با نفى بايد نگهدارى كرد. مىگوييم: خدا موجود است ولى نه مانند اين موجودات. مىگوييم: خدا وجود دارد، علم دارد، قدرت دارد، حيات دارد، ولى نه از اين وجودها، نه از اين علمها، نه از اين قدرتها، نه از اين حياتها، روى هم رفته صفات خدا اطلاق دارند و با نفى نگهدارى مىشوند، چنان كه ذات نيز چنين بود.
#در_محضر_علامه
#فلسفه #عرفان #اخلاق_و_عرفان
@fater290