eitaa logo
المرسلات
10.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
540 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️راهکاری برای موثرتر 🔸استاد در ابتدای جلسه ای که چند روز پیش به مناسبت شب‌قدر داشتند، بیان کردند که بر اساس نگاه امام و علامه و بر مبنای فاعل بالقصد بودن انسان، لازم است که هر روز دقایقی را به مقصد و خدای متعال توجه داشته باشد. 🔸در ادامه فرمودند که از بهترین ابزارهای ایجاد این توجه، چند دقیقه مطالعه کتب اخلاقی موثر است. 🔊بشنوید: ▫️eitaa.com/almorsalaat/3824 🔸حضرت امام (ره) در مقدمه کتاب شریف شرح حدیث جنود عقل و جهل، ملاک و جایگاه کتاب اخلاقی را بیان میکنند و می فرمایند که کتاب اخلاق نباید نسخه دوا نما بلکه باید دارو باشد. 📖بخوانید: ▫️eitaa.com/almorsalaat/2443 🔸همچنین ایشان در کتاب سرالصلوه چند مورد از علمای اخلاق و عرفان را بیان و توصیه به مطالعه آثار ایشان میکنند. 📖بخوانید: ▫️eitaa.com/almorsalaat/3129 🔸از طرفی میدانیم که یکی از دستورات همه بزرگان از جمله امام خمینی در حدیث اول از چهل حدیث و علامه طباطبایی در نامه به آن جوان، مسئله در ابتدای روز است. به این معنا که شخص در ابتدای روز اهداف خود را یادآوری کند و تصمیم بگیرد که در طول روز آن ها را مراقبه کند. 📖بخوانید: ▫️eitaa.com/almorsalaat/3707 ▫️eitaa.com/palmorsalaat/100 ▫️eitaa.com/palmorsalaat/101 🔸استاد فرحانی چند روز پیش در ضمن مشورت تحصیلی به یکی از طلاب، بحثشان به بحث مشارطه رسید. 🔸ایشان فرمودند: درست است که همه اساتید اخلاق توصیه به مشارطه و مراقبه میکنند. اما هر کدام از این ها روش خاص خود را دارد. 🔸سپس فرمودند که مرحوم آیت الله بهجت، در مورد مشارطه می‌فرمودند که انسان در ابتدای روز چند دقیقه از کتب اخلاقی را بخواند. و عمل کردن به این روش در مشارطه، اثر بیشتری دارد. 🔸خلاصه اینکه بر اساس توضیحات فوق، خوب است که در ابتدای روز چند دقیقه به مطالعه یکی از کتب اخلاقی (آثار امام، علامه، شهید مطهری و یا آثاری را که امام (ره) توصیه کرده اند) پرداخته شود. 🔸انشالله بنا داریم جهت تسهیل در این امر هر روز در ابتدا از یکی از این کتب، مطلبی را در کانال قرار دهیم. باشد که مورد استفاده همه ما قرار گیرد. @almorsalaat
♨️| راه به این کرامت عظمی است. ✅برادر من! اگر همت داری که از اهل معرفت شوی، و انسان بشوی، بشر روحانی باشی، سهیم و شریک ملائکه باشی، و رفيق انبیاء و اولیاء بوده باشی؛ کمر همت به میان زده از راه بیا. یک مقدار از صفات حیوانات را از خود دور کن، و متخلق به اخلاق روحانیین باش؛ راضی به مقامات حیوانات و قانع به مرتبه جمادات نشو! حرکتی از این آب و گل به سوی وطن اصلی خود که از عوالم عليين و محل مقربین است بكن تا بالكشف والعيان به حقیقت این امر بزرگ نائل باشی و راه به این کرامت عظمی است. همت بكن بلکه نفس خود را بشناسی که شناختن او را شناختن خداوند جل جلاله است؛ چنان که در روایت است که: "من عرف نفسه فقد عرف ربه". 📚میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، رساله لقاءالله @almorsalaat
♨️| توجه به حضور خدا انسان را از انجام خطا و معصیت باز می دارد. ✅خداى تبارك و تعالى حاضر است همه جا. اينجا كه ما الآن نشسته‏ ايم، محضر خداست؛ ما در محضر خدا داريم صحبت مى ‏كنيم ... اگر اين احساس براى انسان پيدا بشود، ادراك اين مطلب را بكند، وجدانش اين طور باشد كه هميشه- در همه حركات و سكنات- ما در محضر هستيم و حاضر است خداى تبارك و تعالى، انسان تعديل مى‏ كند كارهايش را. اينكه انسان پايش را خطا مى ‏گذارد و اشتباهاتى مى ‏كند يا معاصى، خداى نخواسته، از او صادر مى ‏شود، براى اينكه از اين معانى دارد. اگر انسان در محضر يك شخصى كه در نظرش محترم است باشد، در حضور او كارى كه خلاف رضاى اوست نمى‏ كند. اگر شما دو تا برادر باشيد، در حضور برادر، يك كارى كه به ضرر برادر است نمى ‏كنيد. اگر ما بفهميم كه در حضور خدا هستيم، همه حركات و سكنات ما تحت نظر او و در حضور اوست، در حضور او انسان خطا نمى‏ كند. 📚صحيفه امام خمینی(ره)ج‏۸ص۱۱۰ @almorsalaat
✴️| آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده، وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟ 🔸تفکر در این مقام عبارت است از آنکه انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری- و لو کم هم باشد- فکر کند در اینکه آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده، و بدن سالم و قوای صحیحه، که هر یک دارای منافعی است که عقل هر کس را حیران می کند، به او عنایت کرده، و این همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده، و از طرفی هم این همه انبیا فرستاده، و کتابها نازل کرده و راهنماییها نموده و دعوتها کرده، آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟ 🔸آیا تمام این بساط فقط برای همین حیات حیوانی و اداره کردن شهوت است که با تمام حیوانات شریک هستیم، یا مقصود دیگری در کار است؟ 🔸آیا انبیاء کرام و اولیاء معظم و حکمای بزرگ و علمای هر ملت که مردم را دعوت به قانون عقل و شرع می کردند و آنها را از شهوات حیوانی و از این دنیای فانی پرهیز می دادند با آنها دشمنی داشتند و دارند، یا راه صلاح ما بیچاره های فرو رفته در شهوات را مثل ما نمی دانستند؟‏ 🔸‏اگر انسان عاقل لحظه ای فکر کند می فهمد که مقصود از این بساط چیز دیگر است، و منظور از این خلقت عالم بالا و بزرگتری است، و این حیات حیوانی مقصود بالذات نیست. 🔸و انسان عاقل باید در فکر خودش باشد، و به حال بیچارگی خودش رحم کند و با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سالهای دراز در پی شهوات عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی، از مالک الملوک حیا کنی، و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی، که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است، و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه فانی، که آن هم به دست نمی آید حتی با زحمتهای طاقت فرسا. قدری فکر کن در حال اهل دنیا از سابقین تا این زمان که می بینی.‏ 🔸‏‏ملاحظه کن زحمتهای آنها و رنجهای آنها در مقابل راحتی آنها چقدر زیادتر و بالاتر است، در صورتی که برای هر کس هم راحتی و خوشی پیدا نمی شود. آن انسانی که در صورت انسان و از جنود شیطان است و از طرف او مبعوث است و تو را دعوت به شهوات می کند و می گوید زندگانی مادی را باید تأمین کرد، قدری در حال خود او تأمل کن، و قدری او را استنطاق کن ببین آیا خودش از وضعیت راضی است؟ یا آنکه خودش مبتلا است می خواهد بیچاره دیگری را هم مبتلا کند؟‏ 🔸‏‏و در هر حال از خدای خود با عجز و زاری تمنا کن که تو را آشنا کند به وظایف خودت که باید منظور شود ما بین تو و او. و امید است این تفکر که به قصد مجاهده با شیطان و نفس امّاره است، راه دیگری برای تو بنمایاند و موفق شود به منزل دیگر از مجاهده.‏ 📚امام خمینی، چهل حدیث ص۵ @almorsalaat
🤔| جهاد اکبر در مقام اول نفس 🔅بدان كه مقام اوّل نفس و منزل اسفل آن، منزل «ملك» و ظاهر و دنياى آن است، كه اشعه و انوار غيبيه آن در اين بدن محسوس و بنيه ظاهره تابيده و او را زندگانى عرضى بخشيده و تجييش جيوش در اين بدن كرده، و ميدان جنگ آن همين بدن است، و قواى ظاهره آن، لشكر آن است كه در اقاليم سبعه ملكيه، يعنى گوش و چشم و زبان و شكم و فرج و دست و پا، بسط پيدا كرده. 🔅و تمام اين قواى منتشره در اين ممالك سبعه در تحت تصرف نفس است به مقام «وهم»، زيرا كه و هم سلطان قواى ظاهره و باطنه نفس است. پس اگر وهم حكومت نمود در آنها به تصرف خود يا شيطان، اين قوا جنود شيطان گردند و مملكت در تحت سلطنت شيطان واقع شود، و لشكر رحمان و جنود عقل مضمحل گردند و شكست خورده رخت از نشئه ملك و دنياى انسان در كشند و هجرت نمايند، و مملكت خاص به شيطان گردد. و اگر وهم در تحت تصرف عقل و شرع در آنها تصرّف نمايد و حركات و سكنات آنها در تحت نظام عقل و شرع باشد، مملكت رحمانى و عقلانى شود و شيطان و جنودش از آن رخت بربندند و دامن دركشند. 🔅پس جهاد نفس كه جهاد بزرگ است، و از كشته شدن در راه حق تعالى بالاتر است، در اين مقام عبارت است از غلبه كردن انسان بر قواى ظاهره خود، و آنها را در تحت فرمان خالق قرار دادن، و مملكت را از لوث وجود قواى شيطان و جنود آن خالى نمودن است. 📚امام خمینی (ره)، چهل حدیث ص5 @almorsalaat
🔹اى اهل دوستى و سداد! و اى طالبان هدايت و ارشاد! اى برادران با صفا و دوستان با وفا! تا کى از حرم عشق و دوستى محروم بوده، در چاه غيبت گرفتار باشيم چرا به نواحى قدس راه نيابيم و به باغهاى انس پر نکشيم؟ 🔹آيا ما عبث و بيهوده آفريده شده و بى هدف رها گشته ايم؟ آيا سزاوار است که مانند حيوانات چرنده بخوريم و لذت بريم و از لقاى خداى عزوجل در غفلت و بى خبرى باشيم؛ 🔹تا اين که روزى اجل ما را دريابد و آن آرزوها را به گور بريم؟ چنين گمانى بر شما بس بعيد و ناشايسته است، چه برخى از گمانها خطا و گناهند. 🔹«و اذکر ربک فى نفسک تضرعاً و خفيفهً و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لاتکن من الغافلين» (خدايت را با تضرع و خوف بدون اين که سخن را آشکار کنى در صبح و شام به يادآور و از غافلان مباش.) 🔹«ان الذين عند ربک لا يستکبرون عن عبادته و يسبحونه و له يسجدون». (کسانى که نزد پروردگارت هستند از عبادت او استکبار نمى ورزند و او را تسبيح و سجده مى کنند.) 🔹اى دوست! ما خفتگانى هستيم که در بستر غفلت و بى خبرى آرميده ايم. دنيا و زندگانى آن، در گذر و آخرت و حيات جاويد آن در پيش است. ليکن با اين حال مردم به دنيا عشق مى ورزند و روز سختى را که در پيش دارند به باد غفلت و فراموشى مى سپارند. روزى عبوس و درد ناک روزى که شر آن دامنگير همه است. 🔹عاقبت آن روز که در آن، بواطن و اسرار آشکار مى گردد، فرا مى رسد و هر چه در دنيا کاشته شده در آن جا درو مى گردد. بنگريد در ايام گذشته، چه از خود به جاى گذاشته ايد. لوحهاى نفوس که از آتيه و گذشته و قبرتان خبر مى دهد. 🔹بشنو که برهان سالکين، امام متقين، قائد غرّ محجّلين و اميرمؤمنان چه مى فرمايد: «اى بندگان خدا از مرگ و نزول آن بترسيد و آماده شويد! زيرا مرگ امرى است بس عظيم. چرا که همراه مرگ يا شرّ ابدى است و يا خير ابدى. هيچ کس از شخص نيکوکار به بهشت، و از بدکار به جهنم نزديکتر نيست. روح هيچ انسانى از بدنش جدا نمى شود، مگر آنکه خود مى داند به کجا مى رود؛ به سوى بهشت و يا جهنم و آتش؟ دشمن خداست و يا دوست او؟ اگر دوست خدا باشد، درهاى بهشت بر روى او گشوده مى شود و راهش براى او هموار مى شود و به آنچه که خدا براى دوستانش، از فراغت بال و خلاصى از هر گونه سختى و رنج فراهم نموده است، مى نگرد، و اگر دشمن خدا باشد، درهاى جهنم به روى او گشوده مى شود و راهش براى او هموار مى گردد و همه زشتى هاى آن را در برابر چشمان خود مى بيند. اى بندگان خدا، بدانيد که در پشت اين روز، روز سخت و بزرگى است؛ که قعر آتش آن بس عميق و حرارت آن بسيار شديد و عذابش هميشه تازه و تازيانه هايش از آهن و نوشيدنى آن از چرک آلوده است. عذاب آن آرام نگيرد و ساکنان آن نميرند. خانه اى است که رحمت خدا در آن، جاى ندارد و هيچ دعايى در آن اجابت نشود. 🔹پس خوشا به حال کسى که از خواب غفلت بيدار شود و خود را آماده سازد! خوشا به حال کسى که سرّ خود به غير خدا نگويد و فقط در راه تقرّب به او و لقا و رضايش کوشش کند! چه، به ما امر شده است جز او کسى را عبادت نکنيم و جز او کسى را نجوئيم. پس خدا را با خلوص قلب، يگانه دان !تا با چشم بصيرت نظاره کنى که لا هو الا هو و لا اله الا هو؛ و او اول و آخر و ظاهر و باطن است، و هر کجا باشيد با شماست. 📚علامه حسن زاده، رساله لقاء الله @almorsalaat
| عزم بر اینکه با ترک معاصی و فعل واجبات، ظاهر و صورت خود را انسان شرعی و عقلی کند. 🔸منزل دیگر که بعد از تفکر از برای انسان مجاهد پیش می آید، منزل «عزم» است. (و این غیر از «اراده» است که شیخ الرئیس در اشارات آن را اوّل درجات عارفین دانسته.)‏‎ بعضی از مشایخ ما، أطال الله عمره، می فرمودند که «عزم» جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است، و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است.‏ 🔸‏‏و عزمی که مناسب با این مقام است عبارت است از بنا گذاری و تصمیم بر ترک معاصی، و فعل واجبات، و جبران آنچه از او فوت شده در ایام حیات، و بالاخره ‏عزم بر اینکه ظاهر و صورت خود را انسان عقلی و شرعی نماید که شرع وی عقل به حسب ظاهر حکم کنند که این شخص، انسان است. 🔸و انسان شرعی عبارت از آن است که موافق مطلوبات شرع رفتار کند، و ظاهرش ظاهر رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، باشد، و تأسی به آن بزرگوار بکند در جمیع حرکات و سکنات و در تمام افعال و تروک. و این امری است بس ممکن، زیرا که ظاهر را مثل آن سرور کردن امری است مقدور هر یک از بندگان خدا.‏ 🔸‏‏و بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی شود مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت. و تا انسان متأدّب به آداب شریعت حقه نشود، هیچیک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود، و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود. و پس از انکشاف حقیقت و بروز انوار معارف در قلب نیز متأدب به آداب ظاهره خواهد بود. 🔸و از این جهت دعوی بعضی باطل است که به ترک ظاهر، علم باطن پیدا شود. یا پس از پیدایش آن به آداب ظاهره احتیاج نباشد. و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت. و شاید موفق شدم به بیان بعضی از آن در این ورقه ها، إن شاء الله تعالی.‏ 📚امام خمینی، چهل حدیث ص۶ @almorsalaat
| ای عزیز، بکوش تا صاحب «عزم» و دارای اراده شوی. ▫️‏‏ای عزیز، بکوش تا صاحب «عزم» و دارای اراده شوی، که خدای نخواسته اگر بی عزم از این دنیا هجرت کنی، انسان صوری بی‌مغزی هستی که در آن عالم به صورت انسان محشور نشوی، زیرا که آن عالم محل کشف باطن و ظهور سریره است. ▫️و جرئت بر معاصی کم کم انسان را بی عزم می کند، و این جوهر شریف را از انسان می رباید. استاد معظّم ما، دام ظلّه، می فرمودند بیشتر از هر چه گوش کردن به تغنّیات سلب اراده و عزم از انسان می کند.‏ ▫️‏‏پس ای برادر، از معاصی احتراز کن، و عزم هجرت به سوی حق تعالی نما، و ظاهر را ظاهر انسان کن، و خود را در سلک ارباب شرایع داخل کن، و از خداوند تبارک و تعالی در خلوات بخواه که تو را در این مقصد همراهی فرماید، و رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، و اهل بیت او را شفیع قرار ده که خداوند به تو توفیق عنایت فرماید و از تو دستگیری نماید در لغزشهایی که در پیش داری، زیرا که انسان ‏در ایام حیات لغزشگاههای عمیقی دارد که ممکن است در آن واحد به پرتگاه هلاکت چنان افتد که دیگر نتواند از برای خود چاره بکند، بلکه در صدد چاره جویی هم بر نیاید، بلکه شاید شفاعت شافعین هم شامل حال او نشود. نعوذ بالله منها.‏ 📚امام خمینی، چهل حدیث ص۸ @almorsalaat
| آيا اگر داراى يك خردله حيا باشى، نبايد از خجلت آب شوى و به زمين فرو بروى؟ 🔹حاضر در كتاب فطرت لازم الاحترام است. مى‌‏بينيد كه اگر انسان از كسى خداى نكرده بدگويى كند در غيابش، اگر حاضر شد فطرتا سكوت مى‌‏كند و از او احترام مى‌‏نمايد. 🔹و معلوم است خداى تبارك و تعالى در همه جا حاضر و تمام ممالك وجود در تحت نظر او اداره مى‌‏شود، بلكه همه، نفس حضور و همه عالم‏ محضر ربوبيت است. 🔹اكنون متذكر شو اى نفس خبيث نويسنده كه چه ظلمى است بزرگ و چه گناهى است عظيم اگر معصيت همچو عظيمى را به نعمت خودش كه قواى تو است در محضر مقدس خودش بنمايى. آيا اگر داراى يك خردله حيا باشى، نبايد از خجلت آب شوى و به زمين فرو بروى؟ 🔹پس، اى عزيز متذكر عظمت خداى خودت باش، و متذكر نعمتها و مرحمتهاى او شو، و متذكر حضور باش، و ترك كن نافرمانى او را، و در اين جنگ بزرگ بر جنود شيطان غلبه كن، و مملكت خود را مملكت رحمانى و حقّانى كن، و به جاى جنود شيطان محل اقامت لشكر حق تعالى نما، تا آنكه خداوند تبارك و تعالى تو را توفيق دهد در مجاهده مقام ديگر و در ميدان جنگ بزرگتر كه در پيش است، و آن جهاد نفس است در عالم باطن و مقام دوم نفس كه إن شاء اللّه به آن اشاره مى‌‏كنيم. 🔹و باز تذكر دهم كه در هر حال به خود اميدى نداشته باش كه از غير خداى تعالى از كسى كارى بر نمى‌‏آيد. و از خود حقّ تعالى با تضرع و زارى توفيق بخواه كه تو را در اين مجاهده اعانت فرمايد تا بلكه ان شاء اللّه غالب آيى. إنّه ولىّ التوفيق. 📚امام خمینی (ره)، چهل حدیث ص11 @almorsalaat
| جهاد در مقام دوم نفس/ سرچشمه تمام سعادات و شقاوات و درجات و دركات این مقام است. 🔸بدان كه از براى نفس انسانى يك مملكت و مقام ديگر است كه آن مملكت باطن و نشئه «ملكوت» اوست كه جنود نفس در آنجا بيشتر و مهمتر از مملكت ظاهر است. و نزاع و جدال بين جنود رحمانى و شيطانى در آنجا عظيمتر و مغالبه در آن نشئه بيشتر و با اهميت‏تر است. بلكه هر چه در مملكت ظاهر است از آنجا تنزل كرده و ظهور در «ملك» نموده، و اگر هر يك از جنود رحمانى و شيطانى در آن مملكت غالب آيند، در اين مملكت نيز غالب شوند. 🔸و جهاد نفس در اين مقام پيش مشايخ عظام از اهل سلوك و اخلاق خيلى اهميت دارد، بلكه مى‏توان سرچشمه تمام سعادات و شقاوات و درجات و دركات را آن مقام دانست. انسان بايد خيلى ملتفت خود در اين جهاد باشد. 🔸ممكن است خداى نخواسته به واسطه مغلوبيت جنود رحمانى در آن مملكت‏ و خالى گذاشتن آن را براى غاصبين و نا اهلها از جنود شيطان، هلاكت هميشگى از براى انسان پيدا شود كه قابل جبران نباشد، و شفاعت شافعين شامل حال او نگردد، و ارحم الراحمين، نعوذ باللّه، نيز به نظر سخط و غضب به او نگاه كند، بلكه شفعاء او خصماء او شوند. واى بر كسى كه شفيع او خصمش شود. 🔸خدا مى‏داند چه عذابهايى و ظلمتهايى و سختيهايى و بدبختيهايى دنبال اين غضب الهى و دشمنى اولياى حق است كه تمام آتش‏هاى جهنم و تمام زقّومها و مارها و عقربها پيش آن هيچ است. 🔸خدا نكند آنچه حكما و عرفا و اهل رياضت و سلوك خبر مى‏دهند راجع به اين عذابها به سر ما ضعفا و بيچارگان بيايد، كه تمام عذابها كه تصور مى‏كنيد پيش آن سهل و آسان است، و تمام جهنمها كه شنيديد پيش آن رحمت و بهشت است. 📚امام خمینی(ره)، چهل حدیث ص12 @almorsalaat
| تا شنيدى فلان حكيم يا فلان عارف چيزى گفت كه به سليقه شما درست در نمى‏آيد و با ذائقه شما گوارا نيست، حمل به باطل و خيال مكن. شايد آن مطلب منشأ داشته باشد از كتاب و سنت و عقل و شما به آن بر نخورده باشيد. 🔹غالبا وصف جهنم و بهشت كه در كتاب خدا و اخبار انبيا و اوليا شده جهنم و بهشت اعمال است كه از براى جزاى عملهاى خوب و بد تهيه شده است. گاهى اشاره خفيه ‏اى نيز به بهشت و جهنم اخلاق كه اهميتش بيشتر است شده، و گاهى هم به بهشت لقاء و جهنم فراق، كه از همه مهمتر است، گرديده، ولى همه در پرده و از براى اهلش. 🔹من و تو اهلش نيستيم، ولى خوب است منكر هم نشويم و ايمان داشته باشيم به هر چه خداوند تعالى و اوليايش فرموده‏اند، شايد اين ايمان اجمالى هم براى ما فايده داشته باشد. 🔹گاهى هم ممكن است كه انكار بيجا و ردّ بي موقع و بدون علم و فهم براى ما ضررهاى خيلى زياد داشته باشد، و اين دنيا عالم التفات به آن ضررها نيست. مثلا تا شنيدى فلان حكيم يا فلان عارف يا فلان مرتاض چيزى گفت كه به سليقه شما درست در نمى‏آيد و با ذائقه شما گوارا نيست، حمل به باطل و خيال مكن. شايد آن مطلب منشأ داشته باشد از كتاب و سنت و عقل و شما به آن بر نخورده باشيد. 🔹چه فرق مى‏كند كه يك نفر فقيه يك فتوى بدهد، از باب ديات مثلا، كه شما كمتر ديده‏ايد. و شما بدون مراجعه به مدركش رد كنيد او را، يا آنكه يك نفر سالك الى اللّه يا عارف باللّه يك حرف بزند راجع به معارف الهيه يا راجع به احوال بهشت و جهنم، و شما بدون مراجعه به مدركش او را رد كنيد، سهل است. توهين كنيد يا جسارت نمائيد. 🔹ممكن است آن شخصى كه اهل آن وادى است و صاحب آن فن است يك مدركى از كتاب خدا داشته باشد، يا از اخبار ائمه هدى داشته باشد، و شما به آن بر نخورده باشيد، آن وقت شما ردّ خدا و رسول كرديد بدون عذر موجه. و معلوم است «به سليقه من درست نبود» يا «علم من به اين جا نرسيده بود» يا «از اهل منبر بر خلاف آن شنيدم» عذر نيست. 📚امام خمینی (ره) چهل حدیث ص13 @almorsalaat
| اى عزيز فكرى كن و راه نجاتى و وسيله خلاصى از براى خود پيدا كن!!! 🔸اى عزيز فكرى كن و چاره جويى نما و راه نجاتى و وسيله خلاصى از براى خود پيدا كن. و به خداى ارحم الراحمين پناه ببر، و در شبهاى تاريك با تضرع و زارى از آن ذات مقدس تمنا كن كه تو را اعانت كند در اين جهاد نفس، تا إن شاء اللّه غالب شوى و مملكت [وجودت‏] را رحمانى گردانى و جنود شيطان را از آن بيرون كنى، و خانه را به دست صاحبش دهى تا سعادتها و بهجتها و رحمتهايى خداوند به تو عطا فرمايد كه تمام چيزهايى كه شنيدى از وصف بهشت و حور و قصور پيش آنها چيزى نباشد، و آن سلطنت كليه الهيه است كه خبر دادند اولياى خدا از اين ملت بيضاى حنيف، و بالاتر از آن چيزهايى است كه نه گوش احدى شنيده و نه چشمى ديده و نه به قلب بشرى خطور كرده‏. 📚امام خمینی (ره)، چهل حدیث ص14 @almorsalaat
| صور ملکوتی انسان 🔹انسان همین طور که در این دنیا یک صورت ملکی دنیاوی دارد، که خداوند تبارک و تعالی آن را در کمال حسن و نیکویی و ترکیب بدیع خلق فرموده که عقول تمام فلاسفه و بزرگان در آن متحیر است و علم معرفة الاعضاء و تشریح تاکنون نتوانسته است معرفت درستی به حال آن پیدا کند و خداوند انسان را از بین مخلوقات امتیاز داده به حسن ترکیب و جمال نیکو منظر، کذلک از برای او یک صورت و شکل ملکوتی غیبی است، که آن صورت تابع ملکات نفس و خلق باطن ‏است در عالم بعد از موت، چه برزخ باشد یا قیامت. 🔹انسان اگر خلق باطن و ملکه و سریره اش انسانی باشد، صورت ملکوتی او نیز صورت انسانی است. ولی اگر ملکاتش غیر ملکات انسانی باشد، صورتش انسانی نیست و تابع آن سریره و ملکه است. 🔹مثلا اگر ملکه شهوت و بهیمیت بر باطن او غلبه کند و حکم مملکت باطن حکم بهیمه شود، انسان صورت ملکوتیش صورت یکی از بهائم است مناسب با آن خلق. 🔹و اگر ملکه غضب و سبعیّت بر باطن و سریره اش غلبه کند و حکم مملکت باطن و سریره حکم سبع شود، صورت غیبیه ملکوتیه صورت یکی از سباع است. 🔹و اگر و هم و شیطنت ملکه شد و باطن و سریره اش دارای ملکات شیطانیه شد، از قبیل خدعه، تقلب، نیمه، غیبت، صورت غیب و ملکوتش صورت یکی از شیاطین است به مناسبت آن. 🔹و گاهی ممکن است به طریق ترکیب دو ملکه یا چند ملکه منشأ صورت ملکوتی شود. آن وقت به شکل هیچیک از حیوانات نمی شود، بلکه صورت غریبی پیدا می کند که هیچ آن صورت مدهش و موحش بد ترکیب در این عالم سابقه ندارد. از پیغمبر خدا، صلّی الله علیه و آله، نقل شده که بعضی مردم در قیامت محشور می شوند به صورتهایی که نیکوست پیش آنها میمون [ها]‏‏ ‏‏و انترها. 🔹بلکه ممکن است از برای یک نفر در آن عالم چند صورت باشد، زیرا که آن عالم مثل این عالم نیست که یک چیز بیش از یک صورت قبول نکند. و این مطلب مطابق با برهان نیز هست و در محل خود مقرر است.‏ 🔹‏‏و بدان که میزان در این صور مختلفه، که یکی از آنها انسان است، و باقی چیزهای دیگر، وقت خروج نفس است از این بدن و پیدا شدن مملکت برزخ و غلبه سلطان آخرت که اوّلش در برزخ است. در وقت خروج از بدن با هر ملکه ای از دنیا رفت با آن ملکه صورت آخرتی می گیرد، و چشم ملکوتی برزخی او را می بیند، و خود او هم وقت گشودن چشم برزخی خود را به هر صورتی هست می بیند، اگر چشم داشته باشد. لازم نیست کسی که در این دنیا به صورتی هست آن جا هم به همان صورت باشد. 🔹خدای تعالی می فرماید [به ] نقل از بعضی که در وقت حشر می گویند: «خدایا چرا مرا کور محشور کردی با آنکه در دنیا چشم داشتم؟» جواب می فرماید: «چون تو آیات ما را فراموش کردی امروز فراموش شدی‏. ای بیچاره، تو چشم ملکی ظاهر بین داشتی، ولی باطن و ملکوتت کور بود. کوری خودت را حالا ادراک کردی، و الا از اوّل کور بودی، چشم بصیرت باطنی که آیات خدا را به آن می بینند نداشتی. 🔹ای بیچاره، تو قامت مستقیم و صورت خوش ترکیب ‏ملکی داری، میزان ملکوت و باطن، غیر از این است، باید استقامت باطنی پیدا کنی تا مستقیم القامة در قیامت باشی. باید روحت روح انسانی باشد تا صورت عالم برزخ و آخرتت صورت انسان باشد. 🔹تو گمان می کنی که عالم غیب و باطن، که عالم کشف سرایر و ظهور ملکات است، مثل عالم ظاهر و دنیا است که اختلاط و اشتباه در کار باشد: چشم و گوش و دست و پا و سایر اعضایت- همه با زبانهای ملکوتی، بلکه به قول بعضی با صورتهای ملکوتی، شهادت به هر چه کردی می دهند.‏ ‎‏ 🔹‏‏هان ای عزیز گوش دل باز کن و دامن همت به کمر زن و به حال بدبختی خود رحم کن، شاید بتوانی خود را به صورت انسان گردانی و از این عالم به صورت آدمی بیرون روی که آن وقت از اهل نجات و سعادتی. مبادا گمان کنی این ها موعظه و خطابه است، این ها همه نتیجه برهان حکمی حکمای عظام و کشف اصحاب ریاضت و اخبار صادقین و معصومین است، در این اوراق بنای اقامه برهان و نقل اخبار و آثار زیاد نیست.‏ 📚امام خمینی(ره)، چهل حدیث ص۱۴ @almorsalaat
| هر نفسی که با قوانین الهیه و موازین عقلیه ملکات خود را تطبیق کرد، سعید است و از اهل نجات می باشد. ▫️‏‏بدان که وهم و غضب و شهوت ممکن است از جنود رحمانی باشند و موجب سعادت و خوشبختی انسان گردند، اگر آنها را تسلیم عقل سلیم و انبیاء عظیم الشأن نمایی. و ممکن است از جنود شیطانی باشند، اگر آنها را سر خود گردانی و «وهم» بر آن دو قوّه با اطلاق عنان حکومت دهی. ▫️و این نیز پوشیده نماند که هیچ یک از انبیاء عظام، علیهم السلام، جلو شهوت و غضب و وهم را به طور کلی نگرفته اند، و هیچ داعی إلی الله تا کنون نگفته است باید شهوت را بکلی کشت و نائره غضب را بکلی خاموش کرد و تدبیر «وهم» را از دست داد، بلکه فرموده اند باید جلو آنها را گرفت که در تحت میزان عقلی و قانون الهی انجام وظیفه دهند، ▫️زیرا این قوا هر یک می خواهند کار خود را انجام دهند و به مقصود خویش نایل شوند اگر چه مستلزم فساد و هرج و مرج هم شود. مثلا نفس بهیمی مستغرق شهوت خود سر عنان گسیخته می خواهد مقصد و مقصود خود را انجام دهد، اگر چه به زنای با محصنات در خانه کعبه باشد. و نفس غضوب خود سر می خواهد انجام مطلوب خود دهد، اگر‏ چه مستلزم قتل انبیا و اولیا گردد. و نفس دارای واهمه شیطانیه می خواهد کار خود را انجام دهد، اگر چه مستلزم فساد در ارض باشد و عالم درهم و برهم گردد.‏ ▫️‏‏انبیاء، علیهم السلام، آمدند، قانونها آوردند و کتابهای آسمانی بر آنها نازل شد که جلوگیری از اطلاق و زیاده روی طبیعت کنند و نفس انسانی را در تحت قانون عقل و شرع در آورند و آن را مرتاض و مؤدّب کنند که خارج از میزان عقل و شرع رفتار نکند. ▫️پس هر نفسی که با قوانین الهیه و موازین عقلیه ملکات خود را تطبیق کرد، سعید است و از اهل نجات می باشد، والا پناه ببرد به خدای تبارک و تعالی از آن شقاوتها و بدبختیها و ظلمتها و سختیها که در پیش دارد و از آن صورتهای موحشه و مدهشه که در برزخ و قبر و در قیامت و جهنم مصاحب اوست، و از نتیجه ملکات و اخلاق فاسده که پایبند اوست.‏ 📚امام خمینی(ره)، چهل حدیث ص۱۶ @almorsalaat
| کنترل خیال 🔸بدان كه اوّل شرط از براى مجاهد در اين مقام و مقامات ديگر، كه مى‏ تواند منشأ غلبه بر شيطان و جنودش شود، حفظ طائر خيال است. چون كه اين خيال مرغى است بس پرواز كن كه در هر آنى به شاخى خود را مى‏ آويزد، و اين موجب بسى از بدبختيهاست. و خيال يكى از دستاويزهاى شيطان است كه انسان را به واسطه آن بيچاره كرده به شقاوت دعوت مى‏كند. 🔸انسان مجاهد كه در صدد اصلاح خود برآمده و مى‏ خواهد باطن را صفايى دهد و از جنود ابليس آن را خالى كند، بايد زمام خيال را در دست گيرد و نگذارد هر جا مى‏خواهد پرواز كند، و مانع شود از اينكه خيالهاى فاسد باطل براى او پيش آيد، از قبيل خيال معاصى و شيطنت، هميشه خيال خود را متوجه امور شريفه كند. 🔸و اين اگر چه در اوّل امر قدرى مشكل به نظر مى‏ رسد و شيطان و جنودش آن را به نظر بزرگ جلوه مى‏ دهند، ولى با قدرى مراقبت و مواظبت امر سهل مى‏ شود. ممكن است، براى تجربه، تو نيز چندى در صدد جمع خيال باشى و مواظبت كامل از آن كنى: هر وقت مى‏ خواهد متوجه امر پستى و خسيسى شود، آن را منصرف كنى و متوجه كنى به امور ديگر، از قبيل مباحات يا امور راجحه شريفه. اگر ديدى نتيجه گرفتى، شكر خداى تعالى كن بر اين توفيق، و اين مطلب را تعقيب كن شايد خداى تو به رحمت خود راهى براى تو باز كند از ملكوت كه هدايت شوى به صراط مستقيم انسانيت و كار سلوك إلى اللّه تعالى براى تو آسان شود. 🔸و ملتفت باش كه خيالات فاسده قبيحه و تصورات باطله از القائات شيطان است كه مى‏خواهد جنود خود را در مملكت باطن تو برقرار كند، و تو كه مجاهدى با شيطان و جنودش و مى‏خواهى صفحه نفس را مملكت الهى [و] رحمانى كنى، بايد مواظب كيد آن لعين باشى و اين اوهام بر خلاف رضاى حق تعالى را از خود دور نمايى تا إن شاء اللّه در اين جنگ داخلى اين سنگر را كه خيلى مهم است از دست شيطان و جنودش بگيرى، كه اين سنگر به منزله سر حدّ است، اگر اينجا غالب شدى اميدوار باش. 🔸و اى عزيز، از خداى تبارك و تعالى در هر آن استعانت بجوى و استغاثه كن در درگاه معبود خود، و با عجز و الحاح عرض كن: بار الها، شيطان دشمن بزرگى است كه طمع بر انبيا و اولياء بزرگ تو داشته و دارد، تو خودت با اين بنده ضعيف گرفتار امانى و اوهام باطله و خيالات و خرافات عاطله همراهى كن كه بتواند از عهده اين دشمن قوى برآيد، و در اين ميدان جنگ با اين دشمن قوى كه سعادت و انسانيت مرا تهديد مى‏كند تو خودت با من همراهى فرما كه بتوانم جنود او را از مملكت خاص تو خارج كنم و دست اين غاصب را از خانه مختص به تو كوتاه نمايم. 📚امام خمینی (ره) چهل حدیث ص17 @almorsalaat
| موازنه ▫️‏‏و از چیزهایی که انسان را در این سلوک معاونت می کند و انسان باید مواظب آن باشد «موازنه» است. و آن چنان است که انسان عاقل منافع و مضارّ هر یک از اخلاق فاسده و ملکات رذیله را که زاییده شده شهوت و غضب و واهمه است، که سر خودند و در تحت تصرف شیطان، مقایسه کند با منافع و مضارّ هر یک از اخلاق حسنه و فضایل نفسانیه و ملکات فاضله که زاییده شده این هاست که در تحت تصرف عقل و شرع اند. و ملاحظه کند آیا کدام یک را خوب است اقدام کند. ▫️مثلا منافعی که از برای نفسی که دارای شهوت مطلق العنان است و آن در او رسوخ پیدا کرده و ملکه مستقره شده و از آن ملکات بسیاری پیدا شده و رذایل بیشماری فراهم آمده این است ‏که به هر فجوری دسترسی پیدا کند مضایقه نکند، و هر مالی از هر راهی به دستش می آید از آن رو برگردان نباشد، و هر چه مطابق با میل او است مرتکب شود، و اگر چه مستلزم هر امر فاسدی گردد. ‎‏ ▫️‏‏و منافع غضب که ملکه نفس شد و از آن ملکات و رذایل دیگر پیدا شد آن است که به هر کس دستش رسید با قهر و غلبه ظلم کند، و هر کس با او مختصر مقاومتی کند هر چه بتواند با او بکند، و با اندک ناملایمی جنگ و غوغا به پا کند، و به هر وسیله شده مضارّ ناملایمات خود را از خود دور کند و لو منجر به هر فسادی در عالم هم بشود.‏ ▫️‏‏و همین طور منافع نفس صاحب واهمه شیطانیه که در آن این ملکه رسوخ پیدا کرده این است که با هر شیطنت و خدعه شده کار غضب و شهوت را راه بیندازد، و با هر نقشه باطله شده بر بندگان خدا ریاست کند، گرچه به بیچاره نمودن یک عائله باشد یا به بینوا نمودن یک شهر یا مملکت.‏ ▫️‏‏این ها منافعی است که این قوا دارند در صورتی که در تحت تصرف شیطان باشند. در صورتی که وقتی درست فکر کنید و ملاحظه حال این اشخاص را بنمایید، هر کس هر چه قوی هم باشد و هر قدر به آمال و آرزویش هم برسد، باز هزار یک آمالش را به دست نیاورده، بلکه در این عالم ممکن نیست آمال انسان اداره شود و هر کس به آرزویش برسد، برای اینکه این عالم دار مزاحمت است و موادّ این عالم از اجرای اراده ما تعصی دارند، و میل و آرزوی ما نیز محدود به حدّی نیست.‏ ▫️‏‏مثلا قوّه شهویه در انسان طوری است که اگر زنهای یک شهر، به فرض محال، به دست او بیاید، باز متوجه زنهای شهر دیگر است. و اگر از یک مملکت نصیبش شد، متوجه مملکت دیگر است. و همیشه آنچه ندارد می خواهد. با اینکه این ها که گفته شد فرضی است محال و خیالی است خام، با وجود این تنور شهوت باز فروزان است و انسان به آرزوی خود نرسیده.‏ ▫️‏‏و همین طور قوّه غضب در انسان طوری مخلوق است که اگر مالک الرقاب مطلق یک مملکت شود، متوجه مملکت دیگر می شود که آن را به دست نیاورده.‏ ▫️‏‏بلکه هر چه به دستش بیاید، در او این قوه زیادتر می شود. هر کس منکر است مراجعه به حال خود کند و به حال اهل این عالم از قبیل سلاطین و متمولین و صاحبان قدرت و حشمت، آن وقت خود تصدیق ما را می کند.‏ ▫️‏‏پس انسان همیشه عاشق چیزی است که ندارد و به دست او نیست. و این فطرتی است که مشایخ عظام و حکمای بزرگ اسلام، خصوصا استاد و شیخ ما در معارف الهیه، جناب عارف کامل، آقای آقا میرزا محمد علی شاه آبادی روحی له الفداء، به آن کثیری از معارف الهیه را ثابت می فرمایند‏‎ که آنها به مقصد ما مربوط نیست.‏ در هر حال وقتی که انسان فرضا به مقاصد خود برسد، آیا استفاده او چند وقت است؟ آیا قوای جوانی تا چند وقت برقرار است؟ وقتی بهار عمر رو به خزان گذاشت، نشاط از دل و قوّه از اعضا می رود: ذائقه از کار می افتد، طعمها درست ادراک نمی شود، چشم و گوش و قوه لمس و قوای دیگر بیکاره می شوند- لذات بکلی ناقص یا نابود می شود. امراض مختلفه هجوم می آورد: جهاز هضم و جذب و دفع و جهاز تنفس کار خود را نمی تواند انجام دهد، جز آه سرد و دل پر درد و حسرت و ندامت چیزی برای انسان باقی نمی ماند. پس مدت استفاده انسان از این قوای جسمانی، از بعد از تمیز و فهم خوب و بد تا زمان افتادن قوا از کار یا ناقص شدن آنها، بیش از سی چهل سال برای مردم قوی البنیه و صحیح و سالم نیست، آن هم در صورتی که به امراض و گرفتاریهای دیگر که همه روزه می بینیم و غافل هستیم بر نخورد.‏ ▫️‏‏من عجالتا برای جناب عالی فرض می کنم در عالم خیال- که مایه ندارد!- صد و پنجاه سال عمر و فراهم بودن تمام بساط شهوت و غضب و شیطنت، و فرض می کنم که هیچ ناملایمی هم برای شما پیش آمد نکند، و هیچ چیز بر خلاف مقصد شما نشود، آیا بعد از این مدت کم، که مثل باد می گذرد، عاقبت شما چیست؟ آیا از این لذات چه ذخیره ای کردید برای زندگی همیشگی خود، برای روز بیچارگی و روز فقر و تنهایی خود، برای برزخ و قیامت خود، برای ملاقات ملائکه خدا و اولیاء خدا و انبیاء او؟ جز یک اعمال قبیحه منکره که صورت آنها را در برزخ و قیامت به شما تحویل می دهند، که صورت آنها را جز خداوند تبارک و تعالی کس دیگر نمی داند چیست. @almorsalaat
| سختی عذاب جهنم و مراتب آن 🔹تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و قيامت و غير آنها را كه شنيدى و قياس كردى به آتش دنيا و عذاب دنيا، اشتباه فهميدى، بد قياس كردى. آتش اين عالم يك امر عرضى سردى است. عذاب اين عالم خيلى سهل و آسان است، إدراك تو در اين عالم ناقص و كوتاه است. همه آتش‏هاى اين عالم را جمع كنند روح انسان را نمى‏تواند بسوزاند، آنجا آتشش علاوه بر اينكه جسم را مى‏سوزاند روح را مى‏سوزاند، قلب را ذوب مى‏كند، فؤاد را محترق مى‏نمايد. 🔹تمام اين‏ها را كه شنيدى و آنچه تا كنون از هر كه شنيدى جهنم اعمال تو است كه در آنجا حاضر مى‏بينى كه خداى تعالى مى‏فرمايد: وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً. يعنى «يافتند آنچه كرده بودند حاضر.» اينجا مال يتيم خوردى لذت بردى، خدا مى‏داند آن صورتى كه در آن عالم از آن در جهنم مى‏بينى و آن ذلتى كه در آنجا نصيب تو است چيست؟ اينجا بد گفتى به مردم، قلب مردم را سوزانيدى، اين سوزش قلب عباد خدا را خدا مى‏داند چه عذابى دارد در آن دنيا، وقتى كه ديدى مى‏فهمى چه عذابى خودت براى خودت تهيه كردى. وقتى غيبت كردى، صورت ملكوتى او براى تو تهيه شد، به تو ردّ مى‏شود، با او محشورى و خواهى عذاب آن را چشيد. 🔹اين‏ها جهنم اعمال كه جهنم سهل و آسان و سرد و گوارا و مال كسانى است كه اهل معصيت هستند، ولى براى اشخاصى كه ملكه فاسده و رذيله باطله پيدا كردند. از قبيل ملكه طمع، حرص، جحود، جدال، شره، حب مال و جاه و دنيا و ساير ملكات پست، جهنمى است كه نمى‏شود تصور كرد، صورتهايى است كه در قلب من و تو خطور نمى‏كند كه از باطن خود نفس ظهور مى‏كند كه اهل آن جهنم از عذاب آنها گريزان و به وحشت هستند. در بعضى از روايات موثقه است كه در جهنم يك وادى است از براى متكبرها كه او را «سقر» مى‏گويند، شكايت كرد به خداى تعالى از شدت گرمى و حرارت و خواست از خداى تعالى كه اذن دهد او را نفس بكشد، پس از اذن نفسى كشيد كه جهنم محترق گرديد. 🔹گاهى اين ملكات اسباب مى‏شود كه انسان را مخلد در جهنم مى‏كند، زيرا كه ايمان را از انسان مى‏گيرند، مثل حسد كه در روايات صحيحه ماست كه ايمان را حسد مى‏خورد، همان طور كه آتش هيزم را مى‏خورد. و مثل حبّ دنيا و شرف و مال كه در روايات صحيحه است كه دو گرگ اگر در گله بى‏شبان رها شود، يكى از آنها در اوّل گله و يكى در آخرش، زودتر آنها را هلاك نمى‏كنند از حب شرف و حب دنيا كه دين مؤمن را از او مى‏گيرد. خدا نكند عاقبت معاصى منتهى بشود به ملكات و اخلاق ظلمانى زشت، و آنها منتهى شود به رفتن ايمان و مردن انسان با حال كفر، كه جهنم كافر و جهنم عقايد باطله از آن دو جهنم بمراتب سخت‏تر و سوزانتر و ظلمانيتر است. 📚امام خمینی (ره)، چهل حدیث ص18 @almorsalaat
| در آیات و ادعیه مربوط به عذاب تامل کن 🔸اى عزيز، در علوم عاليه ثابت شده است كه مراتب اشتداد غير متناهى است هر چه تو تصور كنى و تمام عقول تصور كنند شدت عذاب را، از آن شديدتر هم ممكن است. اگر برهان حكما را نديدى يا كشف اهل رياضت را باور ندارى، تو كه بحمد اللّه مؤمنى، انبيا، صلوات اللّه عليهم، را صادق مى‏دانى، تو كه اخبار وارده در كتب معتبره ما را، كه همه علماى اماميه قبول دارند، درست مى‏دانى، تو كه ادعيه و مناجات وارده از ائمه معصومين، سلام اللّه عليهم، را صحيح مى‏دانى، تو كه مناجات مولاى متقيان، امير المؤمنين، سلام اللّه عليه، را ديدى، تو كه مناجات سيد الساجدين، عليه السلام، را در دعاى أبو حمزه ديدى، قدرى تأمل كن در مضمون آنها، قدرى تفكر نما در فقرات آنها. 🔸لازم نيست يك دعاى طولانى را يك دفعه با عجله و شتاب بخوانى و تفكر در معانيش نكنى، بنده و شما حال سيد سجّاد، عليه السلام، را نداريم كه آن دعاى مفصل را با حال بخوانيم، شبى يك ربع آن را، يك ثلث آن را، با حال بخوان و تفكر كن در فقراتش شايد صاحب حال شوى. 🔸از همه گذشته، قدرى تفكر در قرآن كن ببين چه عذابى را وعده كرده كه اهل جهنم از مالك مى‏خواهند كه آنها را بكشد، هيهات! كه مرگ در كار نيست. ببين خداى تعالى مى‏فرمايد: يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطتُ في جَنْبِ اللّه. آيا اين چه حسرتى است؟ كه خداى تعالى با آن عظمت با اين تعبير ذكر مى‏فرمايد. 🔸تدبر كن در آيه شريفه قرآن، بى تأمل و تدبر از آن مگذر: يومَ تَرَونَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكنَّ عَذَابَ اللّهِ شَديد. وصف روز قيامت را مى‏كند مى‏فرمايد: «روزى كه فراموش مى‏كند هر شير دهى از آنچه شير مى‏دهد، و مى‏اندازد هر آبستنى بچه خود را، و مى‏بينى مردم را مست، با اينكه آنها مست نيستند و لكن عذاب خدا سخت است.» 🔸درست تفكر كن عزيزم، قرآن نعوذ باللّه كتاب قصه نيست، شوخى با شما نمى‏كند، ببين چه مى‏فرمايد؟ اين چه عذابى است كه عزيزها را از ياد مى‏برد، حامله را بى‏بار مى‏كند. آيا چه عذابى است كه خداوند تبارك و تعالى با آن عظمت او را وصفت مى‏كند به «شدت» و جاى ديگر به «عظمت». چيزى را كه خداى تبارك و تعالى كه عظمت او حدّ و حصر ندارد و عزت و سلطنت او منتهى ندارد توصيف به شدت و عظمت كند آيا چه خواهد بود؟ خدا مى‏داند عقل من و تو و فكر همه بشر از تصورش عاجز است. اگر مراجعه به اخبار و آثار اهل بيت عصمت و طهارت كنى و تأمل در آنها نمايى، مى‏فهمى كه قضيه عذاب آن عالم غير از اين عذابهايى است كه فكر كردى. قياس به عذاب اين عالم كردن قياس باطل غلطى است. 📚امام خمینی (ره) چهل حدیث ص22 @almorsalaat