eitaa logo
قرآن کریم
4.8هزار دنبال‌کننده
526 عکس
549 ویدیو
32 فایل
. ارتباط با حاج اقا وحیدنیا (مدیر کانال) :👇🏻 @admin_quran313 ___________________ ادمین تبادل و تبلیغات:👇🏻 @saei8213 تبلیغات اختصاصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/1705509417Ce63c7ef35a تبلیغات گسترده اباصالحTB:👇🏻 https://eitaa.com/abasalehTB
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿 قصه های مربوط به: 🔹حکمت سلیمان «۱»🔹 داود علیه السّلام بر اریکه سلطنت بنی اسرائیل تکیه زده و بر اختلافات و درگیری آنها قضاوت و داوری می کرد، امور سیاست و اقتصاد قوم را به درایت و کفایت اداره می کرد و هر روز بنی اسرائیل نزد داود می آمدند و سرگذشت زندگی و مشکلات خویش را بیان می داشتند و نزاعهای خود را تشریح و استدلال می کردند و داود هم در تمام موارد با عدل و داد حکم می نمود. در این دوران سلیمان که یکی از فرزندان داود بود تنها یازده سال از عمرش می گذشت. داود پیرمردی ضعیف و نحیف بود که هر آن امکان وداع او با زندگی می رفت و همواره فکر آینده مملکت و کشور او را نگران می ساخت و در این فکر بود که چه کسی پس از وی می تواند زمام امور و اداره کشور را به دست بگیرد. داود گرچه فرزندان بسیاری داشت ولی سلیمان که کودکی خردسال است، از جهت علم و حکمت بر آنان برتری دارد آثار عقل و درایت از سیمای او هویدا و هوش و درایت او بر همه آشکار است و امور مردم را با تیزبینی و عاقبت اندیشی اداره می کند. عادت داود علیه السّلام بر این بود که در مجلس قضاوت خویش، فرزند خود سلیمان را حاضر می ساخت، تا به قدرت قضاوت و استدلال خود بیفزاید، لذا سلیمان همیشه در مجلس قضاوت پدر خویش حاضر بود، تا در پرتو افکار پدر، چراغی برای آینده خود بیفروزد، در آینده به هنگام برخورد با مشکلات و مسائل اداره مملکت از پرتو آن بهره گیرد. در یکی از مجالس که داود پیغمبر بر ... (ادامه دارد...) منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم https://eitaa.com/joinchat/3173646858Cc0fd46c326 🌿لینک ورود به کانال↑
🌿🌿 قصه های مربوط به: 🔹حکمت سلیمان «۲»🔹 در یکی از مجالس که داود پیغمبر بر کرسی قضاوت خود نشسته بود و سلیمان نیز در کنار وی حضور داشت، دو نفر، برای طرح نزاع نزد داود علیه السّلام آمدند، یکی از آن دو گفت: من زمینی داشتم که زمان برداشت محصول آن فرارسیده و موقع چیدن آن نزدیک شده بود، تماشای آن موجب مسرت هر بیننده و تصور حاصلش موجب امید و دلگرمی صاحبش بود، در همین موقع گوسفندان طرف نزاع من وارد این کشتزار شده اند و کسی آنها را بیرون نرانده است و چوپانی از گوسفندان محافظت ننموده است، بلکه گوسفندان شبانه در این کشتزار چریده اند و محصول مرا از بین برده و نابود کرده اند بحدی که اثری از آن باقی نمانده است. مدعی شکایت خود را اقامه کرد و صاحب گوسفندان از خود دفاعی نداشت و محکومیت او محرز بود. لذا پرونده به مرحله صدور حکم رسید و حکمت صادره باید در مورد او اجرا می شد. داود علیه السّلام گفت: گوسفندها از آن صاحب کشتزار است که باید در تقاص محصول از دست رفته خود بگیرد. این غرامت به خاطر مسامحه کاری صاحب گوسفندها است که آنها را شبانه و بدون چوپان، در میان کشتزارها رها کرده است. در این هنگام سلیمان که کودکی بیش نبود، اما از علم و حکمت خدادادی برخوردار شده بود و بر دقایق این مرافعه آگاه بود مهر سکوت از لبهای خود شکست و برهان خود را بر آنها عرضه داشت و گفت: حکمی متعادل تر، به عدل نزدیک تر است. اطرافیان داود علیه السّلام از جرأت این کودک متعجب و سراپا گوش شدند تا ببینند سلیمان چه می گوید. سلیمان گفت: باید گوسفندها را به صاحبان کشتزار بدهند تا از شیر و پشم و نتایج آنها بهره برداری کند و زمین را به صاحب گوسفندان بدهند تا به آبادی آن بپردازد، تا چون به صورت اول بازگشت، سپس زمین را بدهند و گوسفندها را بازگیرند و بدین طریق ضرر و غرامتی به هیچیک نخواهد رسید و این حکمت به عدالت نزدیک تر و از جهت قضاوت صحیح تر و بهتر است. این قضاوت، مطلعی شد بر نبوغ و استعداد سلیمان تا در آینده به شایستگی سلطنت و نبوت داود علیه السّلام را ادامه دهد. منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم https://eitaa.com/joinchat/3173646858Cc0fd46c326 🌿لینک ورود به کانال↑
🌿🌿 قصه های مربوط به: 🔹حکومت سلیمان علیه السّلام🔹 پس از داود علیه السّلام سلطنت و حکومت به فرزندش سلیمان منتقل شد و به لطف خداوند سلیمان بر سلطنتی استوار و مملکتی پهناور و مقامی ارجمند دست یافت. [مشهور است، در این زمان برادر دیگر آبیشالوم که «ادونیا» نام داشت در زمان سلطنت سلیمان هواداران آبیشالوم را گرد خود فرا خواند و شورش جدیدى را علیه سلیمان علیه السّلام رهبرى کرد، در این زمان نیز سلیمان ناچار به مبارزه شد و شورشیان و فتنه جویان را سرکوب کرد و برادرش ادونیا نیز در جریان این درگیرى کشته شد. قصص قرآن، صدر الدین بلاغى، ص 184.] خداوند دانش و اسرار بسیاری از علوم و فنون از جمله درک زبان پرندگان و حشرات را در اختیار سلیمان قرار داد. خداوند نیروی باد را در اختیار او گذاشت تا سلیمان در امور زراعت و حمل و نقل دریایی و دیگر امور زندگی از آن استفاده کند. خداوند زبان حیوانات را به سلیمان آموخت و او قادر به درک صدای حیوانات شد و از این قدرت، برای کسب اطلاعات صحیح و سریع استفاده می کرد. خداوند برای سلیمان علیه السّلام چشمه مس را جاری ساخت و صنعتگران جن را در اختیار او نهاد تا در عمران و اصلاح امور از آنها استفاده کند. ایشان از مس، دیگهای بسیار بزرگ و قدح هایی مانند حوض می ساختند و برای استفاده سپاهیان نصب می کردند. عده ای از آنها که به فنون ساختمان آشنا بودند، در مدت کوتاهی بناهای عظیم و کاخهای باشکوه و برجها و پلهای بزرگی ساختند و ساختمانهای مهمی مانند «حاصور و مجد و جازر و بیت حورون و بعله و تدمر» را به پایان رساندند و مخازن و سربازخانه های مورد نیاز را بنا نمودند. در یکی از قصرهای سلیمان که از چوب و سنگهای گرانقیمت ساخته و به جواهرات و تصاویر الوان آراسته شده بود، تختی جواهر نشان وجود داشت که بر فراز آن مجسمه دو کرکس و در طرفین آن دو شیر قرار داده شده بود که هنگام نشستن سلیمان بر تخت، شیرها دستان خود را می گشودند و پس از نشستن، کرکسها بالهای خود را بر سر سلیمان باز می کردند. داود علیه السّلام در سالهای آخر عمر خود قصد بنای بیت رب یا معبد عظیم بیت المقدس را کرده بود که قبل از اقدام، عمرش پایان پذیرفت ولی چهار سال پس از آن، فرزندش سلیمان کار بنای آن را شروع و در سال یازدهم آن را به اتمام رساند و بر آن نام هیکل سلیمان نهاد. این کاخ مدت 424 سال با رونق و شکوه باقی ماند ولی پس از آن به دست پادشاهان مصر و دیگران دستخوش غارت و سرانجام به دست پادشاه بابل ویران گشت. منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم https://eitaa.com/joinchat/3173646858Cc0fd46c326 🌿لینک ورود به کانال↑