eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 این فیلم ۶ دقیقه‌ای به ما می‌گوید که اطلاعات ما به چه درد اینستاگرام، واتس‌آپ، تلگرام، توئیتر، گوگل، یوتیوب
 می‌خورد

مشاهده کنید و به افراد ناآگاه بگویید مراقب حریم خصوصی خود در شبکه‌های اجتماعی باشند
‼️روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن. در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مامورین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا شاشید! ▪️تحویل جنازه عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشه‌ای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مامور ما را راهی کردند. ▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد. بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم. سر مامور ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم. یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند. صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچ‌کاری کردیم. ♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم. ♠️ کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشت‌دیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام می‌دادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال می‌افتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان. 🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست. همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم. شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبره‌ای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است . هدیه به روح مطهرش صلوات 📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید& نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ - ۷۲
▫️آخرین خبر از وضعیت جسمی آیت الله فاطمی نیا / استاد گفتند برای من متوسل به حضرت علی اصغر (ع) شوید. 🔹 که به دلیل شرایط حاد جسمی ناشی از بیماری سرطان از اواخر اسفند ماه گذشته در بیمارستان بستری شد ، همچنان در یکی از بیمارستان های تهران تحت درمان است. 📸دکتر هادی انصاری با انتشار تصویری از این نوشت: ✍استاد فاطمى نيا در شرايط سخت با هوشيارى پايين در بسترى هستند. ديشب به عيادت ایشان در يكى از بيمارستان هاى تهران رفته و حضرت سيد الشهداء را برایشان به ارمغان بردم. 🔹 فرزند ايشان مى گفتند كه در هنگام انتقال به بيمارستان در حالى كه هوشيار بودند ، اظهار داشتند كه به دوستان بگوييد براى من متوسل به ع شوند. این دو خط (ع) را با حال توجه بخوانید و برای شفای این استاد اخلاق دعا حمد شفا بخوانید. یک تیر بوسه‌ات زد و شد روز من سیاه حالا چه کرد بین سفر نیزه با سرت   هرگز نمی‌رود ز خیال من این سه داغ رنگ پدر... گلوی تو... لبخند آخرت 🤲اللهم شافيه بحقً الحسين علیه السلام 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیقٍ بریم کربلا ، کنار قبر مطهر سید الشهدا ، خدا را قسم بدهیم به آن بدن پاره پاره ای که روی زمین افتاده بود . عمه سادات آمد نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها را از روی بدن کنار زد . نا زنین بدن برادر را دید . از روی تعجب صدا زد : ءَاَنت اَخی یعنی آیا تو برادر منی . اولین کسی که بعد از شهادت امام حسین در قتلگاه روضه خواند زینب بود آنقدر سوز ناک روضه خواند نوشته اند : «فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیقٍ » طوری گریه می کرد که دوست و دشمن به حالش گریه می کردند اما نگذاشتند عقده دلش را باز کند تازیانه ها به دست گرفتند با تازیانه زینب را از کنار بدن برادر دور کردند از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: "چون حسين عليه السلام كشته شد، كسان ما از هاتفي شنيدند كه مي گفت: امروز بلا بر اين امّت نازل گرديد و ديگر شادي و سرور نخواهند ديد تا قائم شما قيام كند و دلهاي شما را شفا دهد و دشمنان شما را بكشد و خون خواهي شما كند شب سوم امام زین العابدین(ع)امد بدن بابا را دفت کند. وقتی امام سجاد علیه السلام داخل قبر شد. بدن پاره پاره حسین(ع) را گرفت تا در میان قبر بخواباند. بنی اسد هم دور قبر ایستاده اند. امام زین العابدین(ع) می خواهد صورت بابایش را ببوسد، اما دید حسین(ع) سر ندارد، یک وقت دیدند صدای ناله آقا داخل قبر می آید. وقتی نگاه کردند دیدند آقا خم شده و لبهایش را به رگهای بریده گذاشته است. آی حسین! حسین! حسین!
استفاده از عمر در سیره حضرت امام::نقل كرده اند در آن هنگام كه امام در پاريس بود، خبرنگاران براى مصاحبه به محضرش مى آمدند. هنگامى كه دوربين هاى خود را نصب مى كردند تا براى مصاحبه آماده شوند، حدود ده دقيقه طول مى كشيد. در همين مدت ، امام به تلاوت آيات قرآن مشغول مى شد. برخى مى گفتند: خود را براى مصاحبه آماده كنيد. مى فرمود: چند دقيقه طول مى كشد تا مصاحبه گران آماده شوند، آيا اين چند دقيقه عمر و وقتم را تباه كنم ؟...امام خمينى ، از هر لحظه ، استفاده مى كرد. پر مطالعه و مانوس با كتاب بود. هر گاه فرصتى پيش مى آمد، به مطالعه مى پرداخت . از بيكارى و وقت گذرانى رنج مى برد. درباره ارزشى كه بر مطالعه مى نهاد، يكى از همراهانش نقل كرده است : تابستان ، به كوفه مى رفت و عصرها، راننده اش ، ايشان را براى اداى نماز مغرب و عشا به نجف مى آورد. روزى ، براى ديدن ايشان ، خدمت شان رسيده بودم . از قضا، آن روز، راننده ، يادش رفته بود كتاب ايشان را با خود بياورد. آقا، با ناراحتى به وى گفت : تو، كى ديده اى كه من بدون كتاب بنشينم ؟!تو كه مى دانى من هر جا باشم بايد كتاب همراهم باشد!؛ با اين كه وقتى به نجف مى رسيد، زمانى اندك تا اذان مغرب مانده بود، هميشه از همين فرصت كنم .
♦️ أَجِـرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجـِيرُ ♦️پناه ده ما را از آتش ای پناه دهنده 🌹🌹🌹 دعای مجیر دعایی است رفیع الشان مروی از حضرت رسول (صل الله علیه وآله وسلم) که جبرئیل (علیه السلام) برای آن حضرت آورد در وقتیکه در مقام ابراهیم (علیه السلام) مشغول به نماز بودند وکفعمی دربلد الامین ومصباح این دعا را ذکر کرده وفرموده هر که این دعا را در ایام البیض ماه رمضان (روز ۱۳و۱۴و۱۵) بخواند گناهانشان آمرزیده شود اگر چه بعدد دانه های باران و برگ درختان وریگ بیابان باشد وبرای شفای مریض وقضا دین وغنا و توانگری و رفع غم خواندن آن نافع است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یعنی این تصویر و این لحظه!😭 می‌گفتن اینها حقوق به دلار می‌گیرن کی حاضره دلار اینها رو بگیره و بره در چند متری داعش ؟ کی حاضره موقعیت 40متری داعش بره.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥گفتار بد ▪️روایت تاثیر گذار از اهمیت نماز و مراقبت در گفتار در تجربه نزدیک به مرگ 👤تجربه‌گر: آقای میلاد دولت آبادی ✅کانال زندگی پس از زندگی👇 https://eitaa.com/joinchat/1979252750C33ed740bf9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بهشت و دوزخ برزخی ▪️مشاهده ی فضاهایی از بهشت و جهنم در برزخ توسط تجربه گر 👤تجربه‌گر: آقای میلاد دولت آبادی ✅کانال زندگی پس از زندگی👇 https://eitaa.com/joinchat/1979252750C33ed740bf9
درباره امام حسن مجتبی علیه السلام:یکی از فضایل امام مجتبی علیه السلام، سخاوت و بخشندگی بوده است. در روایت است که الجنه دارالاسخیا یعنی بهشت خانه سخاوتمندان است و در روایت عجیب دیگر امده که جوان فاسق سخاوتمند نزد خدا از مومن بخیل بالاتر است..خوشا بحال سخاوتمندان. در روایت دیگری امده که حاتم طایی بخشنده عرب،را در قیامت چون کافر بوده جهنم می بر ند ولی خدا به آتش خطاب می کند بترسان ولی نسوزان!امام مجتبی علیه السلام از ارزش سخاوت آگاه بودند که همیشه در حال بخشش بودند.گویند امام مجتبی علیه السلام مشاهده کردند که غلامی دارد نان می خورد و یک لقمه خود می خورد و یک لقمه به سگ خود می دهد ،امام از این سخاوت غلام خوششان امد و آن غلام را خریدند وآزاد کردند و باغی به ایشان بخشیدند
:) میان پای یه فیل کوچولو رو با طناب و میخ به زمین میبندن تا فرار نکنه! فیل هر چی تلاش میکنه نمیتونه میخ رو از زمین بکنه و خودشو نجات بده . وقتی که بزرگ میشه و قدرتش چند برابر ، دیگه برای فرار هیچ اقدامی نمیکنه ، چون قبلا تلاش کرده و نتونسته🍃 عامل زندانی شدن فیل میخ درون زمین نیست ، بلکه باوریه که نسبت به خودش و تواناییش پیدا کرده
سلام علیکم شب ۱۷ ماه مبارک رمضان شب معراج شب جنگ بدر اولین جنگ مسلمین و سلام سه هزار و سه فرشته در این شب بر امیر المومنین علیه السلام و بنای مسجد جمکران بدستور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد ..داستان احداث مسجد جمکران:صدوق در کتاب ‌«مونس الحزین فی معرفه الحق و الیقین» و در روایت مشهوری که به‌نظر می‌آید تنها سند موجود و معتبر برای ساخت این مسجد باشد، آورده است: «شیخ حسن‌بن مثله جمکرانی گوید: من شب سه شنبه، ۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۳۷۳ ق در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: برخیز و مولای خود، مهدی(ع) را اجابت کن که تو را طلب کرده است. آنها مرا به محلی که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختی دیدم که فرشی نیکو بر آن تخت گسترده شده، جوانی 30 ساله بر آن تخت تکیه بر بالش کرده و پیرمردی هم نزد او نشسته است، آن پیر، خضر نبی(ع) بود که مرا امر به نشستن کرد، حضرت مهدی(عج) مرا به نام خودم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزی می‌کند) بگو، این زمین شریفی است و حق‌تعالی آن را از زمین‌های دیگر برگزیده است و دیگر نباید در آن کشاورزی کند. عرض کردم: یا سیدی و مولای! لازم است که من دلیل و نشانه‌ای داشته باشم و‌گرنه مردم حرف مرا قبول نمی‌کنند. امام فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه‌هایی برای آن قرار می‌دهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن‌الرضا (یکی از علمای قم ) برو و به او بگو حسن‌بن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدی بنا کند. به مردم بگو به این مکان رغبت کنند و آن‌را عزیز دارند و چهار رکعت نماز در آن گذارند. آنگاه امام(عج) فرمودند: هر که این دو رکعت نماز را در این مکان (مسجد جمکران) بخواند مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد. چون به راه افتادم، چند قدمی هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: بزی در گله جعفر کاشانی است، آن‌را خریداری کن و بدین مکان بیاور و آن‌را بکش و بین بیماران انفاق کن، هر بیمار و مریضی که از گوشت آن بخورد، حق‌تعالی او را شفا دهد. حسن‌بن مثله جمکرانی می‌گوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم، تا اینکه نماز صبح را خوانده و به سراغ «علی المنذر» رفتم و ماجرای شب گذشته را برای او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایی را دیدیم که طبق فرموده امام علیه‌السلام، حدود بنای مسجد را نشان می‌داد. سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از جمکران هستی؟ به او گفتم: بلی! خادم گفت: سید از سحر در انتظار توست. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامی داشت و گفت: ای حسن‌بن مثله! من در خواب بودم که شخصی به من گفت: حسن‌بن مثله، از جمکران نزد تو می‌آید، هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن. از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجرای شب گذشته را برای وی تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب‌ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستای جمکران رسیدیم، گله جعفر کاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان می‌آمد، چون به میان گله رفتم، همین‌که بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیماری که گوشت آن‌را تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالی و حضرت بقیه‌الله ارواحنا فداه شفا یافت. ابوالحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را بنا کرد و آن را با چوب پوشانید. سپس زنجیرها و میخ‌ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندی که خود را به آن زنجیرها می‌مالید، خدای‌تعالی او را شفای عاجل[سریع] می‌فرمود، پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسی آنها را ندید...» چاپ نخست کتاب «مسجد جمکران المقدس» 
ما شب و روز انتظار تو را داشتیم، چرا دیر کردی؟ علی بن مهزیار گفت: چون به خدمت حضرت قائم (ع) رسيدم، حضرت به من فرمود: ما شب و روز انتظار تو را داشتیم، چرا دیر کردی؟ عرض کردم: کسی نبود که مرا به سوی شما راهنمایی کند. پس حضرت با انگشت به زمین زد و فرمود: اینچنین نیست، ولی شما به گردآوری اموال پرداختید و بر ضعفای مؤمنین تجبر به خرج دادید و قطع صله رحم کردید، پس اکنون چه عذری برای شما وجود دارد؟ گفتم: التوبه، التوبه. پس فرمود: ای پسر مهزیار، اگر نبود استغفار بعضی از ما برای بعضی(خود حضرت برای شیعیان استغفار می کنند)، هر آینه هرکس بر روی زمین بود هلاک می شد بجز خواص شیعه، آنان که اقوالشان با افعالشان شبیه است
شب قدر شب قَدر یا لَیلَةُ القَدر شب نزول قرآن و مقدّر شدن امور یک‌ساله انسان‌هاست. قرآن در سوره‌های قدر و دخان از این شب سخن می‌گوید. براساس آیات قرآن و روایات، ارزش شب قدر بیش از هزار ماه است. این شب بافضیلت‌ترین شبِ سال و شب رحمت الهی و آمرزش گناهان است و در آن، فرشتگان به زمین می‌آیند و بنابر برخی از احادیث شیعه، مقدرات سال آینده بندگان را بر امام عرضه می‌کنند. زمان دقیق شب قدر، روشن نیست؛ ولی بر اساس بسیاری از روایات، در ماه رمضان واقع شده و به احتمال زیاد یکی از شب‌های ۱۹، ۲۱ و یا ۲۳ این ماه است. شیعیان بر شب ۲۳ رمضان و اهل سنت بر شب ۲۷ رمضان تاکید بیشتری دارند. شیعیان در این شب‌ها با الگوگیری از معصومین(ع)، به شب‌زنده‌داری، خواندن قرآن، دعا و عبادت در این شب می‌پردازند. ضربت خوردن و شهادت امام علی(ع) در این شب‌ها نیز به اهمیت آن‌ نزد شیعیان افزوده و سوگواری برای آن امام با آیین‌های شب قدر همراه شده است. نامگذاری «قَدْر» کلمه‌ای عربی به معنای اندازه، تقدیر و سرنوشت است.درباره اینکه چرا این شب را «شب قدر» نامیده‌اند، دلایلی ذکر شده است که برخی از آنها عبارتند از: از نظر عده‌ای همچون علامه طباطبایی، چون مقدرات انسان‌ها و اندازه و تقدیر رویدادهای یک سال، در این شب تعیین می‌شود، آن را شب قدر می‌نامند. آیت الله مکارم شیرازی این نظر را هماهنگ با روایات و معروف‌تر و بهتر دانسته است. اگر کسی این شب را احیا بدارد، صاحب قدر و منزلت می‌شود. علت نامگذاری، قدر و شرافت والای این شب است. چون شبی است که مقدر شده قرآن در آن نازل شود جایگاه و اهمیت شب قدر برترین و مهم‌ترین شب سال در فرهنگ اسلامی است.بنابر روایتی از پیامبر(ص)، شب قدر از موهبت‌های خدا بر مسلمانان است و هیچ‌یک از امت‌های پیشین از این موهبت برخوردار نبوده‌اند.در قرآن کریم، سوره‌ای کامل به توصیف و ستایش شب قدر اختصاص یافته و بدین نام (سوره قدر) خوانده شده است.در این سوره، ارزش شب قدر بیشتر از هزار ماه دانسته شده است. آیات یکم تا ششم سوره دخان نیز به اهمیت و رخدادهای شب قدر می‌پردازد. نزول فرشتگان بر اساس آیات سوره قدر، فرشتگان و روح در شب قدر بر زمین فرود می‌آیندو طبق برخی احادیث، برای ابلاغ تقدیر سال آینده نزد امام می‌روند و آنچه مقدر شده را به او ابلاغ می‌کنند.امام باقر(ع) در این باره گفته است: «در این شب، فرشتگان به دور ما طواف می‌کنند و ما بدین‌گونه متوجه شب قدر می‌شویم»در روایات دیگری به شیعیان توصیه شده که از این مسئله به عنوان استدلالی برای اثبات ضرورت امامت و حقانیت شیعه استفاده شود؛ بدین ترتیب که در هر عصری باید امام معصومی وجود داشته باشد تا فرشتگان، مقدرات را به او ابلاغ کنند. به گفته علامه مجلسی، شب قدر از نظر علمای امامیه منحصر در یکی از شب‌های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان است و روایات نیز در این باره فراوان است.شیخ صدوق گفته است که اساتید ما اتفاق نظر دارند که شب قدر،‌ شب ۲۳ رمضان است. به گفته ملافتح الله کاشانی در کتاب منهج الصادقین نیز از نظر بیشتر علمای امامیه، شب قدر، شب ۲۳ رمضان است. سیره معصومان در حدیثی از امام علی(ع) آمده است که پیامبر(ص) در دهه سوم ماه رمضان، رختخوابش را جمع می‌کرد و برای اعتکاف به مسجد می‌رفت و با وجود آنکه مسجد مدینه سقف نداشت، حتی در زمان بارندگی نیز مسجد را ترک نمی‌کرد. همچنین نقل شده است که پیامبر(ص) در شب‌های قدر بیدار بود و به صورت افراد خواب‌آلود نیز آب می‌پاشید روش فاطمه(س) این بود که شب قدر را تا صبح به عبادت می‌پرداخت و فرزندان و خانواده خود را نیز به بیدار ماندن و عبادت وادار می‌کرد و مشکل خواب آنها را با کمتر غذا خوردن و خوابیدن در روز برطرف می‌نمود.معصومان(ع) در شب‌های قدر، حضور در مسجد و شب‌زنده‌داری را ترک نمی‌کردند؛ بر اساس روایتی، امام صادق(ع) در یکی از شب‌های قدر به شدت مریض بود، با این حال از اطرافیانش خواست او را به مسجد ببرند تا در آنجا عبادت کند. در فرهنگ بعضی از شهرهای ایران، در شب ۲۷ رمضان که شب قصاص قاتل امام علی(ع)، ابن ملجم مرادی است، بیشتر مردم آن شهر «کله‌پاچه» می‌خورند و بر قاتل امام علی(ع) لعنت می‌فرستند. حافظ گفته: چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که آن تازه براتم دادند
📸ویژه برنامه‌های تلویزیون در شب نوزدهم
Shab18Ramazan1401[04].mp3
8.99M
🎙هزار ساله انگار که چشم انتظارم (نجوا با ) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
این خبر را برسانید به عشـاق نـجـف بوی سجاده ى خونین کسی می آید💔😭 😭 🥀💔😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعمل استاد فاطمی نیا برای شب قدر از همه بزرگواران التماس داریم اللهم عجل لولیک الفرج بحق الحسین علیه السلام
🔰 دستورالعمل سرّی و ویژهٔ استاد فاطمی‌نیا برای شب های قدر 🔹یک اذا وقع (سوره واقعه) بخوانید 🔹بعد از آن یک قل هو الله (سوره توحید) بخوانید 🔹سپس هفت مرتبه ذکر (یا الله) بگویید 🔸 بعد از آن هرچه می‌خواهید بخواهید امشب...🤲
امروز فهمیدم که علی علیه‌السلام کیست!خاطره مقام معظم رهبری :وقتی منزل شهید ارمنی ماوکیان رفتیم و از شهید تعریف کردند. ما فهمیدیم نام این شهید بزرگوار، شهید «مانوکیان» است و به اندازه شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران»، پرواز عملیاتی جنگی داشته است. خلبان هواپیمایش ۱۴‌F، بمب‌افکن رهگیر بوده و بالای صد سُرتی پرواز موفق در بغداد داشته است. بعد هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد می‌زنند و شهید، هواپیما را تا آن‌جا که ممکن است، اوج می‌دهد و هواپیما در اوج تا نقطه صفر خودش که اتمسفر است، بالا می‌آید و بقیه‌اش را به سمت ایران سرازیر می‌کند. موتورهای هواپیما منهدم می‌شوند و هواپیما لاشه‌اش توی خاک ایران می‌افتد؛ ولی چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمی‌کرده‌، نتوانسته ایجکت کند و نشد که چتر برای شهید کار کند. سرانجام، هواپیما به زمین خورد و وی به شهادت رسید. او ارمنی‌ای بود که حتی حاضر نشد لاشه هواپیمای جمهوری اسلامی به‌دست عراقی‌ها بیفتد. این بزرگوار در نیروی هوایی، مشهور است. مادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید، من می‌توانم جمله‌ای به شما عرض کنم؟ آقا گفت: بفرمایید، من آمدم این‌جا که حرف شما را بشنوم. گفت: ما هر چند با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم، اما در روضه‌هایتان شرکت می‌کنیم؛ ولی خیلی مواقع داخل نمی‌آییم. روز شهادت امام حسین ‌علیه‌السلام، روز عاشورا و تاسوعا، به دسته‌های سینه‌زنی امام حسین علیه‌السلام، شربت می‌دهیم و می‌آییم توی دسته‌هایتان می‌نشینیم؛ ظرف یک‌بار مصرف می‌گیریم که شما مشکل خوردن نداشته باشید. توی مجالس شما شرکت می‌کنیم و بعضی از حرف‌ها را می‌شنویم. من تا الآن بعضی چیزها را نمی‌فهمیدم. می‌گفتند: مسلمان‌ها یک رهبری داشتند به نام علی علیه‌السلام که دستش را بستند و ۲۵ سال حکومتش را غصب کردند؛ نمی‌فهیمدم یعنی چی! می‌گفتند: آخر شب، نان و خرما می‌گذاشت روی کولش می‌رفت خانه یتیمان که این را هم نمی‌فهمیدم؛ ولی امروز فهمیدم که علی علیه‌السلام کیست؛ امروز با ورود شما به منزلمان، با این همه گرفتاری‌ای که دارید، وقت گذاشتید و به خانه منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. اُسقُف ما، کشیش محله ما هم به خانه ما نیامده است! شما رهبر مسلمین‌ هستید. من فهمیدم علی علیه‌السلام که خانه یتیم‌هایش می‌رفت، چه‌قدر بزرگ است.
خدا نخواست معاویه و عمروعاص در محراب عبادت به شهادت برسند! شب نوزدهم ماه رمضان سال 40هجری سه نفر از خوارج ماموریت داشتند که هنگام نماز صبح ، علی بن ابیطالب علیه السلام را در مسجد کوفه و معاویه را در مسجد دمشق شام وعمروعاص را در مسجد قاهره مصر ترور کند. فقط ابن ملجم موفق شد که امیرالمومنین علی بن ابطالب علیه السلام را بشهادت برساند. اما فردی که به معاویه حمله کرد فقط توانست معاویه را زخمی کند و معاویه زنده ماند. عمروعاص هم اون روز اتفاقی به مسجد نرفته و شخصی را جای خود فرستاده بود که اون شخص کشته شد و عمروعاص زنده ماند! از دانايي پرسيدم نظر شما در مورد مولا علي (ع) چيه؟ ايشان پرسيد : بهترين مکان کجاست ؟ گفتم : مسجد پرسيد : بهترين جاي مسجد کجاست ؟ گفتم : محراب پرسيد : بهترين عمل چيه؟ گفتم : نماز پرسيد : بهترين نماز ؟ گفتم نماز صبح پرسيد : بهترين قسمت نماز؟ گفتم: سجده پرسيد : بهترين قسمت بدن ؟ گفتم : سر پرسيد : بهترين قسمت سر ؟ گفتم پيشاني پرسيد : بهترين ماه؟ گفتم رمضان پرسيد : بهترين شب؟ گفتم شب قدر پرسيد : بهترين نحوه مردن ؟ گفتم شهادت آنوقت به من گفت : مولا علي در ماه رمضان در شب قدر در مسجد در محراب مسجد ، در حال نافله نماز صبح در سجده نماز ،فرق مبارکش شکافت ! يعني هنوز مات و مبهوت اين نتيجه گيري بسيار زيبا هستم‌ ولی ان دو نفر این سعادت را نداشتند.و خدا نخواست به این مقام بزرگ برسند!