eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
💥یک هواپیمای ویژه حمل بزرگان از نیروی هوایی آمریکا در غزنی و یک هلی‌کوپتر آمریکایی در پکتیای افغانستان با تیرهای غیب یا از درون (!!) ساقط شده‌اند و یک گله جانوران و و ، به درک واصل شده‌اند... 🙃🙃البته جناب ترامپ و پمپئو هنوز توئیت نزده‌اند که چند نفر از افسران عالی‌رتبه جزغاله شده این پرنده‌های آهنین فوق‌پیشرفته و خرکیِ ارتش شکست‌ناپذیرِ رامبو و فرانکی و آرنولد، سرشان درد گرفته یا نه؛ فقط جزغاله شده‌اند! 😳😳منابع محلی افغانستانی و سخنگوی یکی از گروه‌های چهارگانه طالبان، هلاکت عده‌ای از افسران ارشد در این هواپیما را اعلان کرده‌اند. درباره تعداد اختلاف نظر وجود دارد ولی هواپیما ویژه حمل افسران نظامی و اطلاعاتی بوده و بزرگ نبوده است. شایعاتی است که م... هم در این هواپیما بوده و پس از جزغاله شدن، به روح خبیث جرج واشنگنتن در جهنم پیوسته است. 😉مثل اینکه کشورهای مختلف در زمان‌ها و مکان‌ها و اقوام مختلف، دارند از آمریکا را می‌گیرند. تیرهای غیب خدا همچنان در کمانش آماده هستند... راستی تکلیف هواپیماهایی که خیال می‌کردند، از آسمان ایران به سمت آسمان افغانستان تغییر مسیر دهند، چه می‌شود..!!😙 🔶🔶جلوی مردم زخم خوزده افغانستان را که بیش از چندصدهزار کشته را در سال‌های اخیر به‌خاطر حضور نظامی آمریکا متحمل شده‌اند، نمی‌توان گرفت! انّ ربک لبالمرصاد... دیگر آسمان افغانستان هم امن نیست. ترامپ باید بساطش را جمع کند و از آسیا برود...
۸ بهمن ۱۳۹۸
🦋 🦋 🦋 🦋 🦋 +این جا کجاس😮😯 🦋 _کانال اربعین کربلا 😋 🦋 +چیا داره🤔 🦋 _یه عالمه ویدیو ومداحی های قشنگ🤗 🦋 +واسه کیا؟👥 _واسه آدمای خوب اونایی که مدافع اسلامن +پس چرا معطلی سریع عضو شو 🤓 _کانال سید الشهدا رو تنها نزاریا😉😊 🌸کسایی که عضو میشین انشاءالله اجرتون با سیدالشهدا🌸 ☘ ☘ ❄ http://eitaa.com/joinchat/1447493657Cc21b9e7daf ❄️
۸ بهمن ۱۳۹۸
۸ بهمن ۱۳۹۸
🕊فاطمه آهی ندارد... دستان بی رمق و لرزانش دستان علی را می فشارد... زینب را... و حسین را... و بعد از حسین را... در دل نجوا میکند.. و علی می خواند....💔
۸ بهمن ۱۳۹۸
23-جایگاه حضرت فاطمه در قیامت.mp3
473.5K
🔶جایگاه حضرت فاطمه(سلام الله علیها ) 🍃🌹🍃🎋🎋🕊🕊🎋🎋🎋 مدافعان بانوی دمشق 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/alvane
۸ بهمن ۱۳۹۸
🕊 ای تاج سر 🖤 عالم و آدم زهرا 🕊 از کودکی‌ام 🖤 دل به تو دادم زهرا 🕊 آن روز که 🖤من هستم و تاریکی قبر 🕊جان حسنت 🖤 برس به دادم زهرا 🏴 شهادت بانوی دو عالم، فاطمه(س)تسلیت باد.🏴
۸ بهمن ۱۳۹۸
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ😱😱👻👻 ( قسمت ۱۶) 🔵ذوب شدن گناه😢😢 همان طور که مسیر را می‌پیمودیم، جریان ناراحتی و لاغر شدن گناه را به نیک گفتم.😉😃 نیک خندید و گفت: گناه حق دارد ناراحت شود چون هیکل او پیش از این در دنیا، بزرگ و عجیب بود که البته سختی‌هایی که در دنیا دیدی و صبر کردی زجری که هنگام مرگ کشیدی از قد و قواره او کاست.😜😌 ✨هر چند یادآوری بلاها و سختی‌های دنیا برایم طاقت فرسا بود اما از آنجا که از قدرت گناهم کاسته بود راضی و خوشحال بودم.😌 🔵نور ایمان😊😊 ✅رشته کوهی که در دامنه آن حرکت می‌کردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان آتشین ختم می‌شد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود.😢 ♨️با دلهره و اضطراب خود را به نیک رساندم و گفتم دوست من ظاهراً به بن بست برخوردیم، راه عبورمان بسته است،😢 🌼 نیک همان‌طور که می‌رفت گفت: ناراحت نباش و با من بیا، در قسمت‌هایی از این کوه غارهای کوتاه و یا درازی وجود دارد که باید از یکی از آن‌ها عبور کنیم تا به قدرت ایمان خود پی ببری.😌 🍀با تعجب پرسیدم: قدرت ایمان؟! گفت: آری. گفتم: چگونه؟😢 گفت: بدان که در روز قیامت، هر کس به اندازه ایمانش سعادتمند می‌شود و در اینجا ذره‌ای از سنجش قدرت ایمان رخ می‌دهد که در هر صورت دیدنی است نه گفتنی.☺️ 💥چیزی نگذشت که غاری تنگ و تاریک و بی روزنه پدیدار گشت، چون وارد غار شدیم از تاریکی🌑 بیش از حد آن به وحشت افتادم. پس از چند قدم از حرکت ایستادم و به نیک گفتم :راه رفتن در این تاریکی، وحشت آور و غیرممکن است.😱😱 ⚡️ به راستی اگر گناه در این تاریکی به سراغم آید و مرا از پا درآورد چه؟😭😭 🌹 نیک نزدیکتر آمد و گفت: از آمدن گناه آسوده خاطر باش زیرا ضربه‌ای که بر او فرود آوردم باعث شد به این زودی‌ها به ما نرسد به خصوص که هر لحظه ضعیف‌تر نیز می‌شود.😢😢😜 🍂از اینکه برای مدتی از شر گناه راحت شدیم خوشحال بودم اما فکر تاریکی مسیر دوباره مرا به خود آورد به همین جهت از نیک پرسیدم: در این تاریکی چگونه پیش خواهیم رفت؟ 😱 🌺نیک گفت: اکنون به واسطه قدرت ایمانت نوری پدیدار خواهد شد که چراغ راهمان می‌باشد.👌 🍃 چندی نگذشت که از صورت نیک نوری درخشید که تا شعاع چند متری را روشن می‌کرد.☺️ 🌾با خوشحالی تمام همگام با نیک حرکت را آغاز کردم. گاه به گودال‌های عمیقی می‌رسیدم که تنها در پرتو نور ایمانم می‌توانستم از کنار آن‌ها به سلامت بگذرم. ☺️ 🔵التماس کنندگان😢 🔺هنوز راه زيادي نپيموده بوديم که در دل تاريکي ضجه و فريادهايي به گوشم رسيد. وقتي دقت کردم صداي چند نفري را شنيدم که التماس کنان از ما مي‌خواستند که نور ايمان را به طرف آن‌ها هم بگيريم تا در پرتو نور ما حرکت کنند. 😢😢👌 ♦️نيک همان‌طور که جلو مي‌رفت مرا صدا زد و گفت: گوش به حرفشان نده، اين‌ها باقي مانده منافقين و کافران هستند که تا اينجا پيش آمده‌اند اما دريغ از يک نور ضعيف که بتوانند در پرتو آن حرکت کنند 😏 و سرانجام نيز در يکي از همين چاه‌هاي وحشتناک غار سقوط خواهند کرد. 😱 🔘چون با اصرار آن‌ها روبرو شديم نيک ايستاد و خطاب به آن‌ها گفت: اگر محتاج نور ايمانيد برگرديد به دنيا و از آنجا بياوريد.😏 🔷يکي از آن ميان رو به من کرد و گفت: هان اي بنده خدا! مگر ما با هم در يک دين نبوديم، مگر ما و شما روزه نمي‌گرفتيم و نماز نمي‌خوانديم؟😏😏 ♻️ چرا حالا ما را به بازگشتن به آن سراي جواب مي‌دهيد که مي‌داني امکانش نيست؟!😏😏 🔆 در حالي که از خشم دندان‌هايم را به هم مي ساييدم، پاسخ دادم: بله با ما بوديد اما براي ريشه کن کردن دين ما و نه ياري آن، همواره براي ضربه زدن به دين و آيين اسلام در کمين نشسته بوديد و اکنون دريافتيد که از فريب خوردگان بوده‌ايد...😒 ✍ادامه دارد...👌👌 @alvane
۸ بهمن ۱۳۹۸
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ😱😱👻👻 ( قسمت ۱۶) 🔵ذوب شدن گناه😢😢 همان طور که مسیر را می‌پیمودیم، جریان ناراحتی و لاغر شدن گناه را به نیک گفتم.😉😃 نیک خندید و گفت: گناه حق دارد ناراحت شود چون هیکل او پیش از این در دنیا، بزرگ و عجیب بود که البته سختی‌هایی که در دنیا دیدی و صبر کردی زجری که هنگام مرگ کشیدی از قد و قواره او کاست.😜😌 ✨هر چند یادآوری بلاها و سختی‌های دنیا برایم طاقت فرسا بود اما از آنجا که از قدرت گناهم کاسته بود راضی و خوشحال بودم.😌 🔵نور ایمان😊😊 ✅رشته کوهی که در دامنه آن حرکت می‌کردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان آتشین ختم می‌شد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود.😢 ♨️با دلهره و اضطراب خود را به نیک رساندم و گفتم دوست من ظاهراً به بن بست برخوردیم، راه عبورمان بسته است،😢 🌼 نیک همان‌طور که می‌رفت گفت: ناراحت نباش و با من بیا، در قسمت‌هایی از این کوه غارهای کوتاه و یا درازی وجود دارد که باید از یکی از آن‌ها عبور کنیم تا به قدرت ایمان خود پی ببری.😌 🍀با تعجب پرسیدم: قدرت ایمان؟! گفت: آری. گفتم: چگونه؟😢 گفت: بدان که در روز قیامت، هر کس به اندازه ایمانش سعادتمند می‌شود و در اینجا ذره‌ای از سنجش قدرت ایمان رخ می‌دهد که در هر صورت دیدنی است نه گفتنی.☺️ 💥چیزی نگذشت که غاری تنگ و تاریک و بی روزنه پدیدار گشت، چون وارد غار شدیم از تاریکی🌑 بیش از حد آن به وحشت افتادم. پس از چند قدم از حرکت ایستادم و به نیک گفتم :راه رفتن در این تاریکی، وحشت آور و غیرممکن است.😱😱 ⚡️ به راستی اگر گناه در این تاریکی به سراغم آید و مرا از پا درآورد چه؟😭😭 🌹 نیک نزدیکتر آمد و گفت: از آمدن گناه آسوده خاطر باش زیرا ضربه‌ای که بر او فرود آوردم باعث شد به این زودی‌ها به ما نرسد به خصوص که هر لحظه ضعیف‌تر نیز می‌شود.😢😢😜 🍂از اینکه برای مدتی از شر گناه راحت شدیم خوشحال بودم اما فکر تاریکی مسیر دوباره مرا به خود آورد به همین جهت از نیک پرسیدم: در این تاریکی چگونه پیش خواهیم رفت؟ 😱 🌺نیک گفت: اکنون به واسطه قدرت ایمانت نوری پدیدار خواهد شد که چراغ راهمان می‌باشد.👌 🍃 چندی نگذشت که از صورت نیک نوری درخشید که تا شعاع چند متری را روشن می‌کرد.☺️ 🌾با خوشحالی تمام همگام با نیک حرکت را آغاز کردم. گاه به گودال‌های عمیقی می‌رسیدم که تنها در پرتو نور ایمانم می‌توانستم از کنار آن‌ها به سلامت بگذرم. ☺️ 🔵التماس کنندگان😢 🔺هنوز راه زيادي نپيموده بوديم که در دل تاريکي ضجه و فريادهايي به گوشم رسيد. وقتي دقت کردم صداي چند نفري را شنيدم که التماس کنان از ما مي‌خواستند که نور ايمان را به طرف آن‌ها هم بگيريم تا در پرتو نور ما حرکت کنند. 😢😢👌 ♦️نيک همان‌طور که جلو مي‌رفت مرا صدا زد و گفت: گوش به حرفشان نده، اين‌ها باقي مانده منافقين و کافران هستند که تا اينجا پيش آمده‌اند اما دريغ از يک نور ضعيف که بتوانند در پرتو آن حرکت کنند 😏 و سرانجام نيز در يکي از همين چاه‌هاي وحشتناک غار سقوط خواهند کرد. 😱 🔘چون با اصرار آن‌ها روبرو شديم نيک ايستاد و خطاب به آن‌ها گفت: اگر محتاج نور ايمانيد برگرديد به دنيا و از آنجا بياوريد.😏 🔷يکي از آن ميان رو به من کرد و گفت: هان اي بنده خدا! مگر ما با هم در يک دين نبوديم، مگر ما و شما روزه نمي‌گرفتيم و نماز نمي‌خوانديم؟😏😏 ♻️ چرا حالا ما را به بازگشتن به آن سراي جواب مي‌دهيد که مي‌داني امکانش نيست؟!😏😏 🔆 در حالي که از خشم دندان‌هايم را به هم مي ساييدم، پاسخ دادم: بله با ما بوديد اما براي ريشه کن کردن دين ما و نه ياري آن، همواره براي ضربه زدن به دين و آيين اسلام در کمين نشسته بوديد و اکنون دريافتيد که از فريب خوردگان بوده‌ايد...😒 ✍ادامه دارد...👌👌 @alvane
۸ بهمن ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگوی کبوتر بقیع با کبوتر امام رضا: آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم جای گنبد سرم به روی خاکا میزارم اونجا هر کی میپره طائر افلاکی میشه اینجا هر کی میپره بال و پرش خاکی میشه اونجا خادما با زائرا مهربونن اینجا زائرا رو از کنار قبرا میرونن تو که هر شب میسوزه صدتا چراغ دور و برت به امام رضا بگو تویی غریب یا مادرت؟؟؟؟؟؟ شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد 🖤
۸ بهمن ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی با خاک در سوگ چادر خاکی مادر 😭😭😭😭😭😢😢😢😭😭😭😭😭 توسط هنرمند خدوم و دلسوز فاطمه عبادی امید است هر هنرمندی به مناسب اینچنین ایامی وظیفه خود را نسبت به صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها انجام دهد ( )
۸ بهمن ۱۳۹۸
_خدا امروز (8 بهمن 98) خبر رسید که روز گذشته «مایکل دی اندریا» مهرۀ اصلی ترور شهیدان سلیمانی و المهندس(13 دی 98)، در سرنگونی هواپیمای حامل او و دیگر جنایتکاران آمریکایی به درک واصل شده است. او را به شوخی، آیت‌الله لقب داده بودند چون مسلمان بود و نماز هم می‌خواند. 🔘 دو گفتنی در این باره: 1. می‌شود کسی ادعای مسلمانی کند، نماز بخواند و ... در عین حال جنایتهای تاریخی هم از او سر بزند. ابن‌ملجم و عمربن‌سعد، نمونه‌های کهن هستند و داعش و «دی‌اندریا» هم نمونه‌های نو. پس چند کارِ شناخته‌شدۀ اسلامی مانند نماز و روزه و حج، ما را در شناخت و اعتماد به افراد فریب ندهد. ملاکی که روایات برای شناختِ راستی و درستی افراد به ما می‌شناسانند رفتارِ درستِ فرد با دیگران است؛ کارهایی مانند راستگویی و امانتداری (کافی، 2/105؛ عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، 2/51). 2. جدا از وظیفۀ ما در برابر ستمگران، خدا نیز وعده داده است: به یاری مؤمنان می‌آید و از جنایتکاران انتقام می‌گیرد (روم:47). اما کی، چگونه و کجای آن را به ما نگفته است. آن چه به ما خبر داده این است که انتقام الهی قطعی است و این تنها برای آخرت نیست؛ وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ؛ به زودى آنهایی كه ستم كردند خواهند دانست كه بازگشتشان به كجا است و سرنوشتشان چگونه خواهد بود (ر.ک به تفسیر نمونه، 15/380). این انتقام دنیایی ممکن است پس از سالها باشد و گاه به سرعت رخ دهد. جنایات «صدام» نسبت به مردم بی‌گناه ایران و عراق از 31 شهریور 1359 به شکل چشمگیری آغاز شد. او بیش از 26 سال به همین حال تاخت و سرانجام در 9 دی 1385 به درک واصل شد. یکی هم مانند «محمد مُرسی» رئیس‌جمهور وقت مصر که پس از جنایتش نسبت به شهید حسن‌محمد‌ شحاته (2 تیر 92) در دوهفته، تخت حکومتش برگشت و کودتاچی‌ها او را در قفس انداختند. «دی‌اندریا» - بر فرض درستی خبر - هم چنین شد و سرانجام شومش به یک ماه هم نکشید. ما در برابر ظالم، هم با قدرت، می‌ایستیم و هم دعا می‌کنیم؛ اما کار خدا را به خودش وامی‌گذاریم؛ نه نق می‌زنیم و نه به او دستور می‌دهیم و نه تعجب می‌کنیم. هرگاه که او صلاح دید و انتقام گرفت ما شکرگزاریم. این چند خط پاسخ به پرسشی فراگیر است: چرا خدا سران آمریکا، آل‌سعود و نتانیاهو و ... به سرعت ریشه‌کن نکرده و انتقام ستمدیدگان را فوراً از آنها نمی‌گیرد. اندکی صبر. حضرت فاطمه(س) فرمود: فرضَ اللهُ ... الصبرَ معونةً علی الإستیجابِ (استجلاب الأجر)؛ خدا صبرکردن را بر بشر لازم کرد تا کمکی باشد به او برای رسیدن به هدف یا برای به دست‌آوردن ثواب (من لایحضره الفقیه، 3/568).
۸ بهمن ۱۳۹۸
◾️اسم زهرا آبروی عالم است اسم زهرا چون نگين خاتم است ◼️ اسم زهرا يادگاری نبی ست اسم زهرا دلخوشی های علی ست ◾️اسم زهرا اشک دارد بی امان اسم زهرا فخر باشد بر جهان ♣️ اسم زهرا آبروی حيدر است اسم زهرا اسم جمله مادر است. ♠️ شهادت بی بی دو عالم را تسلیت عرض می‌کنم. ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️
۹ بهمن ۱۳۹۸
🌺 *زيارة حضرت فاطمة الزهراء عليها السلام* : اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبيبِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ صَفىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَمينِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِّيَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سِيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللهِ وَخَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْفاضِلـَةُ الزَّكِيـَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْحَوْراءُ الاِْنْسِيَّة 🌺به اشتراك بگذاريد تا همه سلام بدن به بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا 🌺‎ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
۹ بهمن ۱۳۹۸
سرگذشت کوتاه حضرت فاطمه(س) پنج سال پس از بعثت به این جهان آمد. دو ساله بود که همراه خانواده به شعب ابوطالب تبعید شد (7-10 بعثت). پس از رهایی از محاصرۀ اقتصادی در شعب، 5 ساله بود که مادرش، خدیجه را از دست داد و شد ام‌أبیها. هشت ساله بود (سال 13 بعثت) که در کنار دو فاطمۀ دیگر (مادر امیرالمؤمنین و دختر زبیر) همراه با امام علی(ع) به مدینه هجرت کرد. در آنجا نزدیک به یک‌سال مهمان خانۀ پدر بود. در آغازین ماههای سال دوم هجرت که او نُه سال داشت و علی(ع) 24 ساله بود، به عقد او درآمد. نُه ماه بعد در همان سال، مراسم عروسی برگزار شد. دو سال بعد (سوم هجری) در حالی که یازده سال داشت امام حسن(ع) به دنیا آمد. سال بعد (چهارم هجری) امام حسین(ع) و سالهای بعد زینب و ام‌کلثوم علیهماالسلام متولد شدند. در سال 11 هجری، داغ پدر، جگرش را سوزاند. زن‌بودنش مانع از این نشد که در مقابل حق‌کشی‌های حکومتیان ساکت بنشیند؛ خروشید و غرید و از حق دفاع کرد؛ گرچه حرامیان آتش به در خانه‌اش زدند و حریمش را شکستند و او را آزردند و مصدومش کردند و محسن‌اش را به دنیا نیامده کشتند؛ اما نتوانستند نورش را خاموش کنند. 75 یا 95 روز پس از رحلت پدرش، در اثر همان ضربات ناجوانمردانه و ظالمانه، در حالی که فقط 18 سال داشت با تنی رنجور، چشم از جهان فرو بست و در تاریکی شب و در مقابل دیدگان اشک‌‌بار فرزندان خُردسالش، در خاک شد. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
۹ بهمن ۱۳۹۸
🏴 لحظات آخر عمر شریف فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ✦_✨_✦_✨_✦ ⚫️ حضرت فاطمه (س) به هنگام رحلت، به اسماء فرمودند: 『در زمان فوت پدرم جبرئيل كافور بهشتى آورد، پدرم آن را سه قسمت كرد، يك قسمت براى خودش، يك قسمت براى على و يك قسمت هم براى من... باقيمانده حنوط پدرم را كه در فلان موضع است بياور و نزد سرم بگذار』 اسماء می‌گويد: وقتى من امر آن بانو را اجرا نمودم لباس خود را روى خويشتن كشيد و به من فرمود: 『پس از چند لحظه مرا صدا بزن، اگر جواب تو را گفتم كه هيچ و الّا بدان كه نزد پدر بزرگوارم رفته ام』 😭 اسماء بعد از چند لحظهاى آن بانوى مظلومه را صدا زد، ولى جوابى نشنيد، دوباره صدا زد: 😭 اى دختر محمد مصطفى، اى دختر بهترين كسى كه مادرش وى را حمل كرد، اى دختر بهترين كسى كه بر روى سنگريزه‌ها پا نهاد، اى دختر آن كسى كه مقامش به قاب قوسين اوادنى رسيد... 😭😭 اما جوابى نگرفت... وقتى اسماء لباس آن حضرت را از روى بدنش برداشت ديد از دنيا رفته است. 💔 اسماء بدن آن بانو را حركت می‌داد و می‌گفت: اى فاطمه! زمانى كه نزد پدر بزرگوارت رفتى سلام اسماء بنت عميس را به آن حضرت برسان. 😭 در همان حينى كه اسماء اين سخن را می‌گفت حسنين عليهماالسلام از راه رسيدند و گفتند: اسماء! مادر ما در چنين ساعتى به خواب نمی،رفت؟ 😭 گفت: مادر شما خواب نرفته، بلكه از دنيا رفته است. 😭😭 امام حسن روى بدن مادر افتاد و پيكر مقدّس او را حركت مى‌داد و مى‌فرمود: مادر جان! قبل از اينكه روح از بدن من مفارقت كند با من تكلم كن! 😭😭 آنگاه امام حسين آمد و پاهاى مبارك مادر را حركت می‌داد و می‌بوسيد و می‌فرمود: مادر جان! من فرزند تو حسينم. قبل از اينكه هلاك شوم و بميرم با من صحبت كن! اسماء به ايشان گفت: اى فرزندان پيامبر نزد پدرتان على برويد و آن حضرت را از فوت مادرتان آگاه نماييد. حسنين عليهما السّلام از خانه خارج و به سوى مسجد روانه شدند، هنگامى كه نزديك مسجد رسيدند صدا به گريه بلند كردند. گروهى از صحابه به حضور ايشان آمدند و گفتند: براى چه گريانيد؟! خدا چشم شما را نگرياند! شايد نظر شما به جاى جدّتان رسول خدا افتاد و از كثرت علاقه‌اى كه به او داريد گريان شديد؟ 😭 فرمودند: نه، مادر ما از دنيا رحلت كرده است. 😭😭 حضرت امير عليه السلام پس از شنيدن اين خبر جانگداز با صورت به زمین درافتاد و فرمود: اى دختر حضرت محمد! من غم و اندوه خود را بعد از تو به كه بگويم؟ من درد دلهاى خود را براى تو می‌گفتم، اكنون براى چه كسى درد دل كنم... ⇚ علی از مسجد تا خـانه 😭😭 ⇚ زینب از خیمه تا گودال 😭😭 📚 بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۱۸۷ ✦_✨_✦_✨_✦ حرفی بزن وگرنه که دق می‌کند حسن حرفی بزن ببین حسنم جان به سر شده خیـلی دلت برای حسیـن شـور می‌زند «جانم حسین» های تو غرق شرر شده 😭 ••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●•• 🍃⬛️🍃🎋⬛️🎋🕊⬛️🕊⬛️🎋 مدافعان بانوی دمشق 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/alvane
۹ بهمن ۱۳۹۸
عجیب با حضرت زهرا(س) 🌴به مناسبت شهادت 👈سید کاظم حسینی میگه من معاون بودم، اصلا بچه ها نمی تونستن سرشونو بلند کنن، یه دفه دیدم شهید برونسی بیسیم چی و پیک و همه رو ول کرد و رفت یه جاافتاد به سجده، رفتم دیدم آروم آروم داره گریه می کنه، میگه یا زهرا مدد، مادر جان مدد... 🌷بهش گفتم حالا وقت این حرفا نیس ، پاشو فرماندهی کن بچه های مردم دارن شهید میشن، میگفت شهید برونسی انگار مرده بود و اصلا" توجهی به این خمپاره ها و حرفهای من نداشت. گفت بعد از لحظاتی بلند شد و گفت: سید کاظم گفتم بله، گفت سیدکاظم اینجا که من ایستادم قدم کن، 25 قدم بشمار بچه های گردان رو ببر سمت چپ، بعد 40 قدم ببر جلو.🌴 گفتم بچه ها اصلا" نمیتونن سرشونو بلند کنن عراقی ها تیربارو گرفتن تو بچه ها. چی میگی؟ گفت خون همه بچه ها گردن من، من میگم همین. گفت وقتی این دستورو داد آتیش دشمنم خاموش شد، 25 قدم رفتم به چپ، 40 قدم رفتم جلو، بعد یه پیرمردی بود توی گردان ما خوب آرپیچی می زد، یه دفه شهید برونسی گفت فلانی آرپیچی بزن، گفت آقای برونسی من که تو این تاریکی چیزی نمی بینم گفت بگو یا زهرا و شلیک کن. می گفت : یا زهرا گفت و شلیک کرد و خورد به یه تانک و منفجر شد.🔥 🌴 تمام فضا اتیش گرفت و روشن شدفضا، گفت اون شب 80 تانک دشمن رو زدیم و بعد عقب نشینی کردیم. چند روز بعد که پیش روی شد و رفتیم شهدا رو بیاریم، رفتم اونجا که شهید برونسی به سجده افتاده بود و می گفت یا زهرا مدد، نگا کردم دیدم جلومون میدون مین هست.🌹 قدم شماری کردم 25 قدم به چپ دیدم معبریه که دشمن توش تردد می کرده 🌷 اگر من 30 قدم می رفتم اونورتر توی مین ها بودم 40 قدم رفتم جلو دیدم میدان مین دشمن تموم میشه رفتم دیدم اولین تانک دشمن رو که زدن فرمانده های دشمن با درجه های بالا افتادن بیرون و کشته شدن. 💐 شهدا رو که جمع کردیم برگشتیم تو سنگر نشستم، گفتم آقای برونسی من بچه ی فاطمه ام ، من سیدم، به جده ام قسم از پیشت تکون نمی خورم تا سِرّ اون شب رو بهم بگی، تو اون شب تو سجده افتادی فقط گفتی یا زهرا مدد، چی شد یه دفه بلند شدی گفتی 25 قدم به چپ؟ 40 قدم جلو، بعد به آرپیچی زن گفتی شلیک کن؟ شلیک کرد به یه تانک خورد که فرماندهان دشمن تو اون تانک بودن ؟ قصه چیه؟ 🌴گفت سید کاظم دست از سرم بردار گفتم نه تا این سِرّ رو نگی رهات نمیکنم، گفت میگم ولی قول بده تا زنده ام به کسی نگی گفتم باشه گفت تو سجده بودم همینطور که گفتم یا زهرا مدد، (توعالم مکاشفه) یه خانومی رو دیدم به من گفت چی شده؟ 🌴گفتم بی بی جان موندم؛ اینا زائرین کربلای حسین تو هستند، اینجا موندن چه کنم؟ گفت آقای برونسی جلوت میدون مینه، حرکت نکن، 25 قدم برو به سمت چپ، اونجا معبر دشمنه، از اونجا بچه ها رو 40 قدم ببر جلو میدون مین تموم میشه فرمانده های دشمن یه جا جمع شدن تو تانک جلسه دارن آرپیچی رو شلیک کن ان شاء ا... تانک منفجر میشه و شما ان شاء ا... پیروز میشی... 🌴 . .............................................. 🍃⬛️🍃🎋⬛️🎋🕊⬛️🕊⬛️🎋 مدافعان بانوی دمشق 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/alvane
۹ بهمن ۱۳۹۸
rozeh.mp3
1.27M
🏴روضه از آیت الله جوادی آملی در فاطمیه 97 ▪️بسیار سوزناک😭 .............................................. 🍃⬛️🍃🎋⬛️🎋🕊⬛️🕊⬛️🎋 مدافعان بانوی دمشق 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/alvane
۹ بهمن ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ بهمن ۱۳۹۸