:
#رمان_مدافع_عشق
قسمت ۶ :
دشت عباس اعلام میشود که میتوانیم کمی استراحت کنیم.
نگاهم را زیر میگیرم و از تابش مستقیم نور خورشید فرار میکنم.
کلافه چادر خاکی ام را از زیرپا جمع میکنم و نگاهی به فاطمه میندازم....
_بطری آبو بده خفه شدم از گرما.....
_آب کمه لازمش دارم.
_بابا دارم میپزم.
_خب بپز!
_میخوااااامش.
_چیکارش داری؟؟؟
لبخند میزند،بی هیچ جوابی
تو از دوستانت جدا میشوی و سمت ما می آیی....
_فاطمه سادات؟
_جانم داداش؟؟
_آب رو میدی؟
بطری را میدهدو تو مقابل چشمان من گوشه ای مینشینی،آستین هایت را بالا میزنی و همانطور که زیر لب ذکر میگویی،وضو میگیری....
نگاهت میچرخد و درست روی من می ایستد خون به زیر پوستم میدود و گر میگیرم.
_ریحانه؟؟...داداش چفیه اش رو برای چند دقیقه لازم داره....
پس به چفیه ات نگاه کردی نه من!چفیه را دستش میدهمو او هم به دست تو!
آن را روی خاک میندازی،مهر و همان تسبیح سبز شفاف را رویش میگذاری،اقامه میبندی و دوکلمه میگویی که قلب مرا در دست میگیرد و از جا میکند....
#الله_اکـــبـــر
بی اراده مقابلت به تماشا مینشینم . گرما و تشنگی از یادم میرود . آن چیزی که مرا اینقدر جذب میکند چیست؟
نمازت که تمام میشود،سجده میکنی کمی طولانی و بعد از آنکه پیشانی ات نهر را رها میکند با نگاهت فاطمه را صدا صدا میزنی .او هم دست نرا میکشد،کنار تو درست در یک قدمی ات مینشینیم.
کتابچه کوچکی را برمیداری و باحالی عجیب شروع میکنی به خواندن...
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
....زیارت عاشورا....
و چقدر صوتت دلنشین است.
در همان حال اشک از گوشه چشمانت می غلتد...
فاطمه بعد از آن میگوید:همیشه بعد از نمازت صداش میکنی تا زیارت عاشورا بخونی....
چقدر حالت را ،این حس خوبت را دوست دارم.
چقدر عجیب...
که هرکارت #بوی_خدا میدهد... حتی #لبخندت....
#ادامه_دارد.....
به قلم:محیا سادات هاشمی
#رمان_مدافع_عشق
قسمت ۷ :
دوکوهه حسینیه باصفایی داشت که اگر انجا سر به سجده میگذاشتی بوی عطر از زمینش به جانت مینشست
سر روی مهر میگذارم و بوی خوش را با تمام وجود میبلعم...
اگر اینجا هستم همه از لطف #خداست
#الهی_شکرت
فاطمه گوشه ای دراز کشیده و چادرش را روی صورتش انداخته...
_فاطمه؟...فاطمه؟....هووی!
_هوی....لااله الا الله....اینجا اومدی ادم شی!
_هر وخ تو شدی منم میشم!
_خو حالا چته؟
_تشنمه.
_واای تو چرا همش تشنته!کله پاچه خوردی؟!
_واع بخیل!....یه اب میخوامااا
_منم میخوام....برادرا جلو در باکس آب معدنی میدن....قربونت برو بگیر!اجرت با خدا...
بلند میشوم و یک لگد آرام به پایش میزنم
_خعلی پررویی
از زیر چادر میخندد....
*
سمت در حسینیه میروم و به بیرون سرک میکشم، چند قدم انطرفتر استاده ای و باکس های آب معدنی مقابلت چیده شده...
#تو مسئولی؟!!
آب دهانم را قورت میدهم و سمتت می آیم
_ببخشید میشه لطفا آب بدید؟!
یک باکس طرفم میگیری و میگویی:
_علیکم السلام...بفرمایید
خشک میشوم....سلام نکرده بودم!
#چقدرخنگم
دستهایم میلرزد انگشتهایم باز نمیشود تا بتوانم بطری ها را از دستت بگیرم...
یک لحظه شل میگیرم و از دستم رها میشود...
چهره ات درهم میشود از جا میپری و پایت را میگیری...
_آخ آخ
روی پایت افتاده...
محکم به پیشانی ام میزنم...
_وای وای تو رو خدا ببخشید....چیزی شده؟
پشت به من میکنی میدانم میخواهی نگاهت را از من بدزدی...
_نه خواهرم خوبم....بفرمایید داخل
_ترو خدا ببخشید!الان خوبید؟....ببینم پاتونو!
باز هم به پیشانی ام میکوبم...#چرا_چرت_میگی_عاخه
باخجالت سمت در حسینیه میدوم.
صدایت را از پشت سر میشنوم:
_خانوم علیزاده...؟
لب میگیرم و برمیگردم سمتت
لنگان لنگان سمتم می آیی با بطری های آب....
_اینو جا گذاشتید...
نزدیک تر که می آیی خم میشوی تا بگذاری جلوی پایم...
که #عــطـــرت را بخوبی احساس میکنم
#بوی_یاس_میدهی
همه وجدم میشود استشمام عطرت...
چقدر آرام است.... #یاس_نگاهت
#ادامه_دارد....
#رمان_مدافع_عشق
قسمت ۸:
نزدیک غروب، وقت برای خودمان بود....
چشمانم دنبالت میگشت...
میخواستم آخرای این سفر چند عکس از #تو بگیرم....
گرچه فاطمه سادات خودش گفته بود که لحظاتی را ثبت کنم....
زمین پرفراز و نشیب فکه با پرچم های سرخ و سبزی که باد تکانشان میداد حالی غریب را القا میکرد....
تپه های خاکـے!....
و تو درست اینجایی!....لبه ی یکی از همین تپه ها و نگاهت به سرخی آسمان است.
پشت به من هستی و زیرلب زمزمه میکنی:
#از_هر_چه_که_دم_زدیم...آنها_دیدند...
آهسته نزدیکت میشوم،دلم نمیخواهد خلوتت را بهم بزنم....
اما.....
_آقای هاشـمـــے!...
توقع مرا نداشتی....آنهم در آن خلوت....
از جا میپری!می ایستی و زمانی که رو میگردانی سمت من، پشت پایت درست لبه ی تپه،خالی میشود و....
از سراشیبی اش پایین می افتی
سرجایم خشک میشوم #افتاد!!....
پاهایم تکان نمیخورد....بزور صدا رو از حنجره ام بیرون میکشم...
_آ...آقا.....ها...ها...هاشمے....!
یک لحظه به
🌱 ..ابراهیم میگفت : میدانی #الله_اکبر یعنی چه؟ یعنی خدا از هرچه که در ذهن داری بزرگتر است. خدا از هرچه بخواهی فکر کنی باعظمتتر است. یعنی هیچکس مثل او نمیتواند من و شما را کمک کند. الله اکبر یعنی خدای به این عظمت در کنار ماست ، ما کی هستیم؟ اوست که در سختترین شرایط ما را کمک میکند.
برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، بهخصوص وقتی در #بنبست قرار گرفتید فریاد بزنید: الله اکبر! و خودش نیز در عملیاتها با همین ذکر، حماسههای بزرگی آفریده بود. میگفت: «با بیان این ذکر #توکل شما زیاد میشود.»❤️
📚 سلامبرابراهیم🕊
رهبر انقلاب ۴ روز پیش: رژیم غاصب صهیونیستی، رفتنی است .
این سرطان بدست فلسطینیان و نیروهای مقاومت ریشهکن خواهد شد.
#الله_اکبر
31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برید یه گوشه بشینید
👆ببینید و یه دل سیر گریه کنید😭
«صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ وَ عَلیَ الْمُسْتَشْهِدِینَ بَینَ یَدَیکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهْ»
یا صاحب الزمان آجرک الله 😭
#مرگ_بر_اسرائیل #طوفان_الاقصی #فلسطین #الله_اکبر #بیمارستان_المعمدانی
📍 فرمان قطع صدور نفت و ارزاق به اسرائیل
🔺با عنایت به اینکه بیش از سه هفته است که رژیم صهیونیستی آب ، برق ، سوخت و غذا را به روی مردم مظلوم و بی پناه غزه قطع کرده و هزاران نفر از آنان را به شهادت رسانده است ، مقام معظم رهبری در سخنان 10 آبان 1402 خود ، خواستار قطع صدور نفت و ارزاق به رژیم صهیونیستی شدند .
🔺گرچه مخاطب اولیه این سخنان ، دولت های اسلامی می باشند ، اما از آنجا که از دولت های سرسپرده آمریکا انتظار مقابله با اسرائیل نمی رود ، لذا مخاطب اصلی این سخنان ـ و در واقع فرمان رهبر انقلاب اسلامی ـ نیروهای محور مقاومت می باشند .
🔺از حماس و جهاد اسلامی فلسطین گرفته ، تا حزب الله لبنان و انصارالله یمن ، تا حشدالشعبی و سایر گروه های مردمی عراق ، مخاطب این فرمان رهبر انقلاب اسلامی هستند .
🔺پر واضح است که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، شامل ارتش و سپاه نیز مخاطب این فرمان ولی امر مسلمین جهان هستند .
🔺باید هرچه سریعتر ، راههای صدور نفت و ارزاق به اسرائیل مسدود و قطع شود ، چه راههای زمینی و چه راههای دریایی .
🔺خطوط لوله و کشتی های انتقال نفت و کشتی های حامل ارزاق برای رژیم صهیونیستی باید هرچه سریعتر قطع شوند .
🔺جنایتکاران صهیونیست باید مزه قطع سوخت و مواد خوراکی را بچشند .
✍دکتر کامران غضنفری نویسنده راز قطعنامه
✊ #الله_اکبر
🌪 #طوفان_الاقصی
🇵🇸 #فلسطین
👌
31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برید یه گوشه بشینید
👆ببینید و یه دل سیر گریه کنید😭
«صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ وَ عَلیَ الْمُسْتَشْهِدِینَ بَینَ یَدَیکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهْ»
یا صاحب الزمان آجرک الله 😭
#مرگ_بر_اسرائیل #طوفان_الاقصی #فلسطین #الله_اکبر #بیمارستان_المعمدانی
🆔 @pasdarenghelab | پاسدار انقلاب
🆔 @pasdarenghelab | پاسدار انقلاب
✊ گلبانگ تکبیر امشب ساعت ٢١
#الله_اکبر
۰🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر
🇮🇷امشب همه باهم
به کوری چشم بدخواهان نظام و انقلاب
به کوری چشم دشمنان داخلی و خارجی همصدا ندای "الله اکبر" شدیم
🍃🌸🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ سلامتی و صلابت رهبرمون امام خامنه ای عزیز را از ایزدمنان تا ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه خواستاریم!
در این ساعات برای رهبرمان مقتدایمان ویژه دعا کنیم
#الله_اکبر #طوفان_الاحرار #انتقام_سخت