eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
168 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان 🔹اباصلت می‌گوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیه‌السلام رسیدم. فرمود: ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهی‌های روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی: ۱. زیاد دعا کن. ۲. زیاد استغفار کن. ۳. زیاد قرآن تلاوت کن. ۴. از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی. ۵. هر امانتی که گردنت هست ادا کن. ۶. تمام کینه‌هایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن. ۷. هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن... ۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو: اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ... خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز... 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱. 📚 بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اللهم عجل لولیک الفرج
مطابق روایت امام صادق(ع) در کتاب مصباح الشریعه زکات اعضای بدن چنین هستند: زکات چشم، نگاه عبرت انگیز و چشم پوشی از شهوات زکات گوش، شنیدن دانش و حکمت و قرآن و هر آنچه رهایی روح آدمی در آن است و دوری کردن از آنچه موجب گرفتاری روح است مانند دروغ و غیبت و امثال آن زکات زبان، خیرخواهی برای مسلمانان و بیدار کردن غافلان و تسبیح و ذکر بسیار است زکات دست، بخشش و جود و عطا به دیگران از نعمتهای الهی و به کار انداختن آن در نوشتن علم و هر آنچه مسلمانان در راه طاعت خدا از آن سود می‌برند و خودداری از انجام کارهای بد زکات پاها، کوشش در گام برداشتن در راه حقوق خداوند از دیدار صالحان و مجالس ذکر و اصلاح کار مردم و صله رحم و جهاد و هر آنچه صلاح دل و سلامت دین انسان در آن است در کتاب غرر و درر از امیرالمؤمنین علی(ع) زکات برخی نعمت‌ها این‌گونه بیان شده است: زکات علم، نشر و گسترش دادن آن است زکات جاه و مقام، بذل آن برای انجام کار خیر زکات بردباری، تحمل زکات مال، بخشش زکات قدرت، انصاف زکات زیبایی، پاکدامنی زکات ظفر و پیروزی، احسان زکات بدن، جهاد و روزه زکات دارایی، نیکی به همسایگان و صلۀ ارحام زکات تندرستی، سعی و کوشش در اطاعت و فرمانبرداری خدا زکات شجاعت، جهاد در راه خدا زکات حاکم، دادرسی درماندگان زکات نعمتهای الهی، انجام کارهای نیک زکات علم و دانش، بذل آن به کسانی که استحقاق آن را دارند و واداشتن نفس در عمل بدان است.
وقت خداحافظی پیرمرد دستش را کشید روی پوتین صیاد شیرازی و با خاک آن صورتش را مسح کرد و بعد کف دست خودش رابوسید. جناب صیاد به شدت منقلب شد و با لحنی لرزان گفت: چرا این کار را با من می کنید؟و دست پیر مرد را گرفت و با اصرار آن را بوسید. بعد هم ادامه داد: شما خودت پدر پنج شهید هستی.چرا این کار را با من کردی؟ پیر مرد گفت: من نه می توانم و نه لایق هستم که بیایم ودست و پای امام را ببوسم.می خواهم وقتی رفتید ایران، به امام بگویید گرچه لایق نبودم و نتوانستم بیایم دستبوس شما، ولی پای سربازتان را بوسیدم . جناب صیاد هم بار دیگر دست ایشان را بوسید و حرکت کردیم.سفر سختی بود خصوصا این که جناب صیاد هنوز جراحت هایش کاملا بهبود نیافته بود و حسابی اذیت می شد.در محل استقرارمان،من و ایشان در یک سوئیت اسکان داشتیم.پاسی از شب گذشته وضو گرفتیم و دو رکعت نماز خواندیم و من اجازه گرفتم و سر گذاشتم برای خواب. اما ایشان ایستاد برای نماز خواندن.بعد از یک ساعتی که بیدار شدم، دیدم هنوز مشغول نماز است. ساعت حدود یک بعد نیمه شب بود.دوباره یک چرتی زدم و بیدار شدم.دیدم عبادتش ادامه دارد.مطمئن بودم نماز شب نمی خواند چون جناب صیاد همیشه یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شد برای نماز شب و هنوز تا آن ساعت خیلی مانده بود.حدس زدم که موضوعی هست و کنجکاو شدم. بلند شدم و تا خواستم بپرسم چرا استراحت نکردی؟ به سجده رفت.متوجه شدم که به شدت هم گریه می کند. گریه اش که تمام شد،سریع رفتم روبه رویش،پشت به قیله نشستم و گفتم: جناب سرهنگ!شما هنوز نماز شب را شروع نکردی.باید برای من بگویی چرا اینقدر سجده طولانی داشتی و این قدر گریه می کردی؟ ایشان با حجب خاص خودش گفت:آقا برو بگیر استراحت کن یا برو نماز بخوان.دست از سر ما بردار. اما من به دلم افتاده بود که باید حکمت این حال جناب صیاد را متوجه بشوم.آن قدر اصرار کردم تا دوباره اشک بر صورتش روان شد و با همان وضع گفت: آقای آراسته دیدی آن پدر شهید لبنانی با من چه کرد؟ من تا حالا فکر می‌کردم که فقط در مملکت خودم،مدیون مردم خودم و انقلاب اسلامی هستم.امروز فهمیدم که من نه تنها مدیون مردم خودم هستم،بلکه هرجایی در این دنیا مظلوم و شیعه و مسلمانی هست،مدیونش هستم.هرجا کسی علیه ظلم می جنگد من به آن مظلوم مدیونم و باید در آنجا حضور داشته باشم.هر مظلومی که دارد می جنگد من به او مدیونم .گریه من استغفار به درگاه حضرت حق بود.گریه ام از این است که من در کشور خودم طوری که مقبول ذات خداوند باشد،قادر به انجام تکالیفم نیستم.چگونه می‌توانم در جاهای دیگر انجام وظیفه کنم.من که توان و امکانش را ندارم،هرجایی که جنگی هست حضور پیدا کنم،و هرجا که مظلومی هست دینم را به او ادا کنم.چاره ای غیر ا زاسغفار به درگاه خدا ندارم.کار من امشب استغفار بود که خدایا مرا ببخش.من از انجام وظیفه ام در جمهوری اسلامی عاجزم،چگونه می‌توانم در جاهای دیگر دینم را ادا کنم؟ این گفت و گویی بود که بین من وشهید صیاد رد و بدل شد که فقط خدا گواه آن است
یک نکته از قرآن 🌱 💸 کارمند بانک یکبار از مشتری پول میگیرد و یکبار پول می‌دهد، نه وقتی که پول میگیرد خوشحال است و نه وقتی می‌پردازد ناراحت است. زیرا می‌داند امانتداری بیش نیست. ✅ قرآن‌ می‌فرماید آنگونه باشید که اگر چیزی از دست دادید تأسف نخورید و اگر چیزی به دست آوردید سرمست نشوید. (حدید۲۳) 📝 استادقرائتی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شيخ‌ صدوِق به‌ سند معتبره‌ روايت‌ كرده‌ از حضرت‌ امام‌ رضاع از پدران‌ بزرگواران‌ خود از حضرت‌ اميرالمؤمنين‌ عليه‌ و علي‌ اولاده‌ السلام‌ كه‌ فرمودخطبه‌اي‌ خواند براي‌ ما روزي‌ حضرت‌ رسول‌خداص پس‌ فرمود اَيُّها االناس‌ بدرستي‌كه‌ رو كرده‌ است‌ به‌ سوي‌ شما ماه‌ خدا با بركت‌ و رحمت‌ وآمرزش‌ ماهي‌ است‌ كه‌ نزد خدا بهترين‌ ماهها است‌ و روزهايش‌ بهترين‌ روزها است‌ و شبهايش‌ بهترين‌ شبها است‌ و ساعتهايش‌ بهترين‌ ساعتهااست‌ و آن‌ ماهيست‌ كه‌ خوانده‌اند شما را در آن‌ بسوي‌ ضيافت‌ خدا و گرديده‌ايد در آن‌ از اهل‌ كرامت‌ خدا نَفَسهاي‌ شما در آن‌ ثواب‌ تسبيح‌ دارد وخواب‌ شما ثواب‌ عبادت‌ دارد و عملهاي‌ شما در آن‌ مقبولست‌ و دعاهاي‌ شما در آن‌ مستجابست‌ پس‌ سؤال‌ كنيد از پروردگار خود به‌ نيّتهاي‌ درست‌ ودلهاي‌ پاكيزه‌ از گناهان‌ و صفات‌ ذميمه‌ كه‌ توفيق‌ دهد شما را براي‌ روزه‌ داشتن‌ آن‌ و تلاوت‌ كردن‌ قرآن‌ در آن‌ بدرستي‌كه‌ شقي‌ و بد عاقبت‌ كسي‌است‌ كه‌ محروم‌ گردد از آمرزش‌ خدا در اين‌ ماه‌ عظيم‌ و ياد كنيد به‌ گرسنگي‌ و تشنگي‌ شما در اين‌ ماه‌ تشنگي‌ و گرسنگي‌ روز قيامت‌ را و تَصدِّق كنيد بر فقيران‌ و مسكينان‌ خود و تعظيم‌ نمائيد پيران‌ خود را و رحم‌ كنيد كودكان‌ خود را و نوازش‌ نمائيد خويشان‌ خود را و نگاه‌ داريد زبانهاي‌ خودرا از آنچه‌ نبايد گفت‌ و بپوشيد ديده هاي‌ خود را از آنچه‌ حلال‌ نيست‌ شما را نظر كردن‌ بسوي‌ آن‌ و بازداريد گوشهاي‌ خود را از آنچه‌ حلال‌ نيست‌ شمارا شنيدن‌ آن‌ و مهرباني‌ كنيد با يتيمان‌ مردم‌ تا مهرباني‌ كنند بعد از شما با يتيمان‌ شما و بازگشت‌ كنيد بسوي‌ خدا از گناهان‌ خود و بلند كنيددستهاي‌ خود را به‌ دعا در اوقات‌ نمازهاي‌ خود زيرا كه‌ وقت‌ نمازها بهترين‌ ساعتها است‌ نظر مي‌كند حق‌ تعالي‌ در اين‌ اوقات‌ به‌ رحمت‌ به‌ سوي‌بندگان‌ خود و جواب‌ مي‌گويد ايشان‌ را هرگاه‌ او را مناجات‌ كند و لبّيك‌ مي‌گويد ايشان‌ را هرگاه‌ او را ندا كنند و مستجاب‌ مي‌گرداند هرگاه‌ او را بخواننداي‌ گروه‌ مردمان‌ بدرستي‌كه‌ جانهاي‌ شما در گرو كرده‌هاي‌ شما است‌ پس‌ از گرو بدر آوريد به‌ طلب‌ آمرزش‌ از خدا و پشتهاي‌ شما گران‌ بار است‌ ازگناهان‌ شما پس‌ سبك‌ گردانيد آنها را به‌ طول‌ دادن‌ سجده‌ها و بدانيد كه‌ حق‌ تعالي‌ سوگند ياد كرده‌ است‌ به‌ عزّت‌ و جلال‌ خود كه‌ عذاب‌ نكندنمازگذارندگان‌ و سجده‌ كنندگان‌ در اين‌ ماه‌ را و نترساند ايشان‌ را به‌ آتش‌ جهنم‌ در روز قيامت‌ ايُّها االناس‌ هر كه‌ از شما افطار دهد روزه‌دار مؤمني‌ رادر اين‌ ماه‌ از براي‌ او خواهد بود نزد خدا ثواب‌ بنده‌ آزاد كردن‌ و آمرزش‌ گناهان‌ گذشته‌ پس‌ بعضي‌ از اصحاب‌ گفتند يا رسول‌الله‌ همة‌ ما قدرت‌ بر آن‌نداريم‌ حضرت‌ فرمود بپرهيزيد از آتش‌ جهنم‌ به‌ افطار فرمودن‌ روزه‌داران‌ اگرچه‌ به‌ نصف‌ دانة‌ خرما باشد و اگر چه‌ به‌ يك‌ شربت‌ آبي‌ باشدبدرستي‌كه‌ خدا اين‌ ثواب‌ را مي‌دهد كسي‌ را كه‌ چنين‌ كند اگر قادر بر زياده‌ از اين‌ نباشد و در روایت است در آخر هر روز از روزهاي‌ماه‌رمضان‌دروقت‌افطارحق‌تعالي‌هزارهزاركس‌را ازآتش‌جهنّم‌ آزاد مي‌كند و چون‌ شب‌ جمعه‌ و روز جمعه‌ مي‌شود در هر ساعتي‌ هزار هزار كس‌ را ازآتش‌ جهنم‌ آزاد مي‌كند كه‌ هر يك‌ مستوجب‌ عذاب‌ شده‌ باشند و در شب‌ و روز آخر ماه‌ به‌ عدد آنچه‌ در تمام‌ ماه‌ آزاد كرده‌ است‌ آزاد مي‌كند حضرت امیر بلند شد وعرض کرد کدام عمل دراین ماه از همه بالاتراست؟فرمود ورع وپرهیزکاری وگناه نکردن.یک دفعه پیامبر گریست.حضرت امیر علت گریه را پرسید.پیامبرفرمودبرای آن عملی که در این ماه نسبت بتو حلال می شمارند.گویا می بینم که مشغول نمازی وشقی ترین فرد ضربتی برفرقت وارد کرده وریشت را به خونت خضاب می کند.حضرت امیرپرسید آیا دران موقع دین من درست است؟فرمودآری ای علی!هرکه تورا بکشد مراکشته وهرکه تورا نارحت کند مرا ناراحت کرده زیرا توجان منی وروح منی.ای علی تو وصی من وپدر فرزندان من وشوهر دختر من و خلیفه من برامتم هستی
يك مهمانى مخصوص پادشاه جهان سالى يك بار به رعيت هايش به مدت يك ماه، مهمانى مخصوصى مى‏دهد . مهمانان بايد از اذان صبح تا اذان مغرب منتظر سفره غذا بمانند . در اين مدت مرتب از طرف پادشاه جهان به مهمانها هديه‏ها داده مى‏شود . براى هر نفس زدن يك هديه . براى خوابيدن يك هديه . براى قرآن خواندن هديه بزرگتر . براى نماز خواندن هم يك هديه . براى صله رحم و عيادت مريض و شركت در مجلس علم و شركت در كارهاى خير هر كدام هداياى جداگانه داده مى‏شود . متاسفانه عده زيادى از رعيت‏ها بخاطر غفلت و جهل و نادانى و دشمنى با پادشاه جهان در اين مهمانى شركت نمى‏كنند و از اين هداياى بزرگ و ابدى بى‏نصيب مى‏مانند . ا كثر اينها كسانى هستند كه زندگى چند روزه دنيا را بر زندگى ابدى در بهشت و استفاده از هداياى خداوند، ترجيح مى‏دهند . آنها مانند حيوانات مى‏خورند و مى‏چرند و از نعمتهاى پادشاه جهان استفاده مى‏كنند ولى نمك خورده و نمكدان مى‏شكنند و با پادشاه عالميان دشمنى مى‏ورزند و او و نمايندگانش را انكار مى‏كنند و گاه پا را از اين فراتر گذاشته و نمايندگان او را اذيت و آزار نموده و مى‏كشند . در مقابل، پادشاه جهان به عده‏اى از آنها فرصت مى‏دهد تا قبل از مردن خود را اصلاح كنند و دست از دشمنى با او بردارند و عده‏اى ديگر را بخاطر اعمال بدشان و براى عبرت ديگران مجازات مى‏كند . عده‏اى از آن دسته‏اى كه خداوند سبحان به آنها مهلت مى‏دهد بعد از مدتى توبه كرده و با پادشاه جهان آشتى مى‏كنند و همه ساله در مهمانى او شر كت مى‏كنند و رعيت خوبى مى‏شوند . ولى عده‏اى ديگر به لجاجت و انكار خود ادامه داده تا عاقبت با اين وضع از دنيا مى‏روند . با آرزوى اين كه مهمان خوبى براى پادشاه جهان باشيم .
🌺﷽🌺 آداب افطاری خوردن: ✍هنگام افطار و لحظه باز کردن روزه آن هم روزه که به امر پروردگار گرفته بودیم و دست از تمامی گناهان شسته‌ایم یکی از قشنگترین لحظات محسوب می شود و آداب فراوانی برای افطار آورده شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می گردد. 🌼 مقدم داشتن نماز مغرب بر افطار 📜 امام صادق علیه السلام می فرمایند: مستحب است، روزه‌دار اگر توانایی دارد ابتدا قبل از افطار نمازش را بخواند. 🌼دعای هنگام افطار 📜امام رضا علیه السلام میفرمایند: هرکس هنگام افطارش بگوید 🔸 اللهم لک صمنا به توفیقک و علی رزقک افطرنا بامرک فتقبله منا واغفر لنا انک انت الغفور الرحیم. خداوند آنچه را از نقص و زیان بر روزه اش وارد ساخته، می بخشاید. 📜 امیرمومنان هرگاه می خواستند افطار کنند می گفتن: 🔹 بسم الله اللهم لک صمنا و علی رزقک افطرنا و تقبل منا انک انت سمیع علیم به نام خدا خدایا برای تو روزه گرفتیم و بر روزی تو افطار 🔹در هنگام خوردن لقمه اول بگویید بسم الله الرحمن الرحیم یا واسع المغفره اغفر لی 🌼 گفتن ذکر لا اله الا الله افطار کردن با غذاهای سالم و مقوی 🌼خرما 📜پیامبر خدا (ص) می فرمودند: ✍ کسی که با حلال افطار کند ثواب نماز وی ۴۰۰ برابر خواهد شد. 🌼 آب 📜پیامبر اکرم (ص)فرمودند: ✍🔹 آب گرم و انسان را پاک 🔹 را خوشبو می کند 🔹 و حدقه را قوت میبخشد، دید چشم را زیاد، گناهان را می شوید. 🔹رنگ های هیجان آور را تسکین می بخشد. 🔹 درد سر را از بین می برد. 🌼 شیر 📜پیامبر خدا (ص): ✍نوشیدنی داشت که با آن افطار می‌کردند و نوشیدنی نیز برای سحر داشت و چه بسا این دو یکی بود و یا نان یماث( حل شده) 🌼خواندن سوره قدر هنگام افطار 🌼گفتن بسم الله و دعا کردن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌺﷽🌺 متناسب با بخورید 👇 ✍رعایت اصول بنیادین درست خوردن و آشامیدن که در همه حال توصیه می‌شود، در ماه مبارک رمضان به ویژه در روزهای بلند و گرم سال اهمیت بیشتری دارد. از غذاهایی استفاده کنید که با مزاجتان متناسب است. 🔸برای شروع نخست سراغ غذای لطیف و سبک تر بروید. 🔸هرگز قبل و بعد از غذا یا بین غذا آب ننوشید 🔸غذایتان را خوب بجویید و پرخوری نکنید و با آرامش این کار را انجام دهید. تغذیه صحیح در ماه مبارک رمضان کمک به سزایی به سلامت جسمی می کند. 💠حدود ۱۷ ساعت روزه داری آن هم در فصل گرما، انسان را با مشکلاتی مانند و و و شدید روبرو میکند. با یک برنامه‌ریزی صحیح می توان تا حدودی از این مشکلات کاست.
[۹:۲۶, ۱۴۰۰/۱/۲۷] هو المحبوب: تشرف محضر امام زمان علیه السلام در مجلس روضه:::::مرحوم حضرت حجه الاسلام منصور زاده که از منبریهای طراز اول استان اصفهان بودند فرمودند: یک روز با خود گفتم افتخارم این است که نوکر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستم و خود را جزو سربازان آن بزرگوار به حساب می آورم و پس از یک عمر نوکری و روضه خوانیِ امام حسین علیه السلام و مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها ولی هنوز افتخار دیدار آقا را پیدا نکرده ام چه کنم به فکرم رسید که مردم جهت حاجتشان به مسجد مقدس جمکران می روند، من که حاجتم دیدار خودشان است. لذا به مسجد مقدس جمکران رفتم و در قنوت نماز با حال توجه می گفتم اللّهم ارزقنی زیارت حجه بن الحسن روحی له الفداه. مدتی کارم این بود و با توجه به اینکه هر روز شُعله عشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دلم افزونتر می شد، شبهای دیگر هم در دل شب زیر آسمان همان نماز و همین ذکر را انجاممی دادم تا یک شب در عالم خواب شرف یاب شدم خدمت بزرگی، به من فرمود: برو در مجالس امام حسین علیه السلام تا به حاجتت برسی. پرسیدم: کجا و چه وقت؟ فرمود: زمانی که روضه خوان، روضۀ حضرت زهرا سلام الله علیها را می خواند. دو روز بعد شخصی آمد و از من دعوت کرد که پنج روز روضه دارم و می خواهم شما یکی از گویندگان باشید. قبول کردم. طبق معمول روز پنجم متوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها شدم. روبروی منبر ایوانی بود که دو نفر از رفقا با فاصله نشسته بودند. همینکه وارد روضه شدم و نام حضرت زهرا سلام الله علیها را بردم، متوجه شدم که در ایوان بین آن دو نفر، آقایی بسیار با عظمت نشسته و شال سبزی به گردن دارد و روضه که می خوانم که حضرت را بین در و دیوار گرفتار کردند و محسن او را شهید کردند دیدم آن بزرگوار آنچنان اشک می ریزد و به صورت می زند و ناله مادر مادر می کند. با خود گفتم: از منبر که پایین آمدم میروم و دست او را می بوسم و از او درخواست می کنم که در حقم دعا کند، همین که پایین آمدم و به طرف ایوان رفتم ایشان را ندیدم از آن دو نفر سراغ گرفتم گفتند کسی اینجا ننشسته بود ما کسی را ندیدیم. متوجه شدم که آقا و مولایم بوده است. حالم بد شد و از هوش رفتم، مرا بهوش آوردند که چه شده، گفتم: آقا حجه بن الحسن العسکری اینجا تشریف داشتند و در مصیبت مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها گریه می کردند. برگرفته از کتاب کرامات یار ص25
وقتی وارد شده چشمم به جمال آقا افتاد، سلام کرده با شتاب به سویش رفته و خود را به دست و پای ایشان انداختم و صورت و دست و پای آن حضرت را بوسیدم. دیدم حضرت(ع) بر جایی نشسته‌اند، قدشان مانند چوبة درخت بان بود و پارچه‌ای بر روی لباس پوشیده که قسمتی از آن را روی دوش مبارک انداخته‌اند. اندامشان در لطافت مانند گل بابوبه و رنگ مبارکشان گندمگون و در سرخی همچون گل ارغوانی است، ولی در عین حال چندان سرخ نبود. قطراتی از عرق مثل شبنم بر آن نشسته بود، پاکیزه و پاک سرشت و نه بسیار بلندقد و نه چندان کوتاه بود. بلکه متوسط القامة، سر مبارکشان گرد، پیشانی گشاده، ابروانش بلند و کمانی، بینی کشیده و میان برآمده، صورت کم گوشت، و بر گونه راستشان خالی مانند پاره مشکی بر روی عنبر کوبیده شده بود. وقتی سلام کردم، جوابی از سلام خود بهتر شنیدم. فرمودند: ای ابوالحسن، ما شب و روز منتظر ورودت بودیم، چرا این قدر دیر نزد ما آمدی؟ عرض کردم: آقای من! تاکنون کسی را نیافته بودم که دلیل و راهنمای من به سوی شما باشد. فرمودند: آیا کسی را نیافتی که تو را دلالت کند؟!! بعد انگشت مبارک را به روی زمین کشیده، سپس فرمودند: نه لکن شماها اموالتان را فزونی بخشیدید، و بر بینوانان از مؤمنین سخت گرفته، آنان را سرگردان و بیچاره کردید، و رابطة خویشاوندی را در بین خود بریدید (صله رحم انجام ندادید) دیگر شما چه عذری دارید؟ گفتم: توبه، توبه، عذر می‌خواهم. ببخشید، نادیده بگیرید. سپس فرمودند: ای پسر مهزیار، اگر نبود که بعضی از شما برای بعضی دیگر استغفار می‌کنید، تمام کسانی که بر روی زمین هستند، نابود می‌شدند به جز خواص شیعه؛ همان‌هایی که گفتارشان با رفتارشان یکی است. سپس مرا مخاطب ساختند و احوال مردم عراق را پرسیدند. عرض کردم: آقا چرا شما از ما دور و آمدنتان به طول انجامیده است؟ فرمودند: پسر مهزیار، پدرم ـ ابومحمد(ع) ـ از من پیمان گرفته... و به من امر فرموده که جز در کوه‌های سخت و بیابان‌های هموار نمانم. به خدا قسم، مولای شما امام حسن عسکری(ع) خود رسم تقیه پیش گرفت و مرا نیز امر به تقیه فرمود. و اکنون من در تقیه به سر می‌برم تا روزی که خداوند به من اجازه دهد و قیام کنم. عرض کردم: آقا چه وقت قیام می‌فرمایید؟ فرمودند: موقعی که راه حج را بر روی شما بستند و خورشید و ماه در یک جا جمع شدند و نجوم و ستارگان در اطراف آن به گردش درآمدند. عرض کردم: یابن رسول‌الله این کجا خواهد بود؟ فرمودند: در فلان سال، دابةالارض، در بین صفا و مروه قیام کند در حالی‌که عصای موسی و انگشتر سلیمان با او باشد و مردم را به سوی شرّ سوق دهد... به سوی کوفه می‌آیم و مسجد آن را ویران می‌کنم و طبق ساختمان اول، آن را بنا می‌کنم و ساختمان‌هایی را که ستمگران ساخته‌اند خراب می‌نمایم. و به همراه مردم حجّ اسلامی را انجام می‌دهم و به مدینه می‌روم، حجره اطاق خاص حضرت رسول(ص) را خراب کرده، آن دو تن را که در آنجا مدفون هستند، بیرون می‌آورم و دستور می‌دهم آنها را با بدن‌های تازه به کنار بقیع بیاورند. به دو شاخة خشکیده امر می‌کنم آنها را به دار بیاویزند و مردم به وسیلة آن دو آزمایش می‌شوند، امّا سخت‌تر از آزمایش اول. منادی از آسمان صدا می‌زند! ای آسمان! نابود کن. و ای زمین! بگیر. در آن روز بر روی زمین کسی باقی نمی‌ماند جز مؤمنی که قلبش خالص به ایمان باشد. عرض کردم: مولای من! بعد از آن چه می‌شود؟ فرمود: بازگشت، بازگشت، بعد این آیه را تلاوت فرمود: ثمّ رددنا لکم الکرّة علیهم و أمددناکم بأموالٍ و بنینٍ و جعلناکم أکثر نفیراً پس (از چندی) دوباره شما را بر آنان چیره نمودیم و شما را با اموال و پسران یاری دادیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر کردیم. علی بن مهزیار گوید: چند روزی میهمان آن حضرت در آن خیمه بودم، و استفاده از انوار و علومش می‌کردم! تا آنکه خواستم به وطن برگردم. مبلغ پنجاه هزار درهم داشتم، خواستم به عنوان وجوهات تقدیم حضورش کنم. امام(ع) فرمودند: از قبول نکردنش ناراحت نشوی، این به علت آن است که تو راه دوری در پیش داری و این پول مورد احتیاج تو خواهد بود. پس خداحافظی کردم و به طرف اهواز به راه افتادم، و همیشه به یاد آن حضرت و محبت‌های ایشان هستم و آرزو دارم باز هم آن حضرت را ببینم.
صدا ۰۶۴.m4a
7.01M
🔴جزئیاتی از 🔻 حجت‌الاسلام 🔹 آمریکا هم در انفجار دخالت داشته است. دولت روحانی اصرار دارد آمریکا را تطهیر کند! 🔹 مسئولین دولت بسیار ساده‌اندیش هستند! 🔹 وقتی انتقام نگیریم، خرابکاری و حمله و ضربات بیشتر ادامه می‌یابد. 🔹 دولت مانع اجرای فرامین حکیمانه قرآن است. 🔹 دیپلماسی ذلیلانه ملت ایران را در سطح جهان تنزل می‌دهد.
🎇 خواندن «مُعَوِّذَتَان» در همۀ حالات؛ برای «پناه بردن به خدا» باید این دو سوره را در حالات و زمانهای مختلف خواند. در روايتى از پیامبر اسلام (ص) مى ‏خوانيم كه به يكى از يارانش فرمود مى ‏خواهى دو سوره به تو تعليم كنم كه برترين سوره ‏هاى قرآن است؟ عرض كرد: آرى. اى رسول خدا! حضرت «مُعَوِّذَتَان» (یعنی سوره فَلَق و ناس) را به او تعليم كرد، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود: هر گاه برمى‏ خيزى و مى ‏خوابى (یعنی در همۀ حالات) آنها را بخوان".‏ 🎇(الكشف و البيان، تفسير ثعلبى، ج‏10، ص 337)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 خدایا یه ساله داریم ناله میزنیم بلای این بیماری رو از ما بردار... 👈 خدیا برای تو خوب نیست مارو سرزنش کنند بگن اینم خدای شما...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴انتشار تصویر عامل خرابکاری اخیر در نطنز برای اولین بار؛ به همراه تصاویری از سالن سانتریفیوژها 🔹«رضا کریمی» عامل این خرابکاری توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) شناسایی شده؛ او قبل از حادثه به خارج از کشور گریخته است. 🔹اقدامات لازم برای دستگیری و بازگرداندن وی به کشور از مسیرهای قانونی در حال پیگیری است.
خداوند حکیم اثر روزه واقعی ماه مبارک رمضان را رسیدن به تقوا اعلام فرموده است و این دستاورد عظیمی است زیرا تقوا اگر باشد همه مشکلات حل میشود و مشکلاتی که الان کشور ما دارد از مسولین بی تقواست!اگر خاوری تقوا داشت پولهای کشور مارا نمی دزدید!اگر روسای بانکها تقوا داشته باشند اینهمه اختلاس پیدا نمیشود!اگر بازاری ها تقوا داشته باشند اینهمه تقلب در معاملات نداشتیم!اگر مجلس ما تقوا داشته باشد اگر قوه قضاییه تقوا داشته باشد اگر دولت ما و کارمندان ما تقوا داشته باشد اگر اساتید ما تقوا داشته باشند..کشور گلستان میشود..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۹فروردین روز دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی حافظان امنیت گرامی باد💐💐✌️✌️
تلافی کردن ممنوع! در میان ما انسانها رایج است که وقتی عمل بدِ یک فرد موجب نقص و ضررمان شود، با مجازاتِ وی می‌خواهیم قلب خود را التیام دهیم و در صورت توان ضرر خود را جبران نموده، یا به وسیله انتقام حدأقل عصبانیت خود را خالی کنیم ولی اسلام درباره مومنین می گوید که : مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم(فتح ایه29) کسانی که اصحاب پیامبر هستند با کفار با سختی برخورد می کنند ولی باهم مهربان هستند. مهربان بودن باهم مانع تلافی کردن کارهای بد می گردد.که سیره نبوی و اهل بیت علیهم السلام مهربانی بجای نامهربانی بوده است. نباید بدی دیگران را تلافی نمود بلکه باید بدی دیگران را با محبت و مهربانی پاسخ داد تا کینه ها به صلح و صفا مبدل شود مخصوصا در بین خانواده و اقوام و فامیل. این مشکل زیاد وجود دارد که افرادی در خانواده و فامیل با ما سرد هستند و هرچقدر به انها سر می زنیم انها حاضر نمیشوند جبران کنند و انها هم به خانه ما بیایند.درحالی که خداوند در قران دستور داده است که محبت را با محبت جبران کنید شخصی می گفت چون در مراسم عروسی ما ،مادرزن و عده ای از اقوام زنم نیامدند منم تصمیم به تلافی دارم.به ایشان عرض کردم سیره اهل بیت علیهم السلام این نیست. بلکه اگر انها نیامدند شما برو و مرتب به انها سر بزن. تا ناراحتی ها تبدیل به خوشی و خوبی و دوستی گردد. شخص دیگری می گفت برادری دارم بارها به او سر زدم و خانه اش رفتم ولی او هیچوقت به من سر نمی زند و من تصمیم گرفتم دیگر خانه اش نروم! به او عرض کردم اگر هزار بار هم خانه اش رفتی و او نیامد باز شما برو که رضایت خداوند در این است.که فرمود(رحماء بینهم)باهم مهربان هستند. اگر مردم به همین یک نکته عمل کنند از هزاران خسارتی که سالیانه به هم وارد می کنند جلوگیری می شود. گاهی تلافی کردن باعث خسارت مالی بزرگی میشود وگاه باعث قتل و جنایت می گرددو کمترین ضرر تلافی کردن این است که دشمنی و اختلاف را که از یک چیز کوچک شروع شد را بزرگ و بزرگتر می کند. به نمونه هایی اشاره می شود: مهندس معماردر یکی ازهولناک‌ترین جنایت‌های پایتخت، پدر، مادر، همسر و پسر 11 ساله‌اش را کشت و بعد هم به زندگی‌اش پایان داد. به گزارش مشرق، مهندس معماردر یکی ازهولناک‌ترین جنایت‌های پایتخت، پدر، مادر، همسر و پسر 11 ساله‌اش را کشت و بعد هم به زندگی‌اش پایان داد. درجریان این قتل عام خانوادگی که صبح دوشنبه رخ داد، این جنایتکارابتدا مادر و پدرش را که ازشهرستان راهی تهران شده بودند به قربانگاه کشاند و بعد ازکشتن آنها به خانه‌اش بازگشت و همسر و فرزندش را با چاقو ازپای درآورد. بعد هم با یک ضربه چاقو به زندگی خود پایان داد... . قتل چهار نفر بیگناه بخاطر 10میلیون تومان توسط دایی! روزنامه «شهروند» در ادامه نوشت: مهرستان آرام‌ترین شهر استان سیستان‌وبلوچستان است. شهری بدون حاشیه و جنجال تا جایی که فرماندار آنجا می‌گوید برای نخستین بار است که در طول مدت خدمتش چنین حادثه هولناکی رخ داده است. قتل زنی چهل‌وپنج ساله همراه پسر شانزده ساله و دو دختر یازده و سیزده ساله آن هم توسط دایی مثل بمب در این شهرستان و مناطق اطراف صدا کرد و حالا همه مردم مهرستان از این حادثه دلخراش شوکه شده‌اند. تقریبا همه مهرستانی‌ها درباره این جنایت صحبت‌می‌کنند، از اجسادی که داخل چاه رها شدند تا علت و انگیزه این جنایت که گفته می‌شود اختلاف مالی ١٠‌میلیون تومان بوده است. پلیس وقتی وارد خانه شد، با راهنمایی اقوام این خانواده به محل اختفای اجساد رفت. ابراهیم، آتنا و فاطمه همراه «شه بی‌بی» کنار هم آرمیده بودند. شب بود و به زحمت و با کمک چراغ قوه انتهای این چاه ٢٠ متری دیده می‌شد، بالاخره آتش‌نشانی اجساد را از چاه بیرون کشید. محمد دهواری می‌گوید ظاهر اجساد نشان می‌داد حدود ١٢ ساعت بیشتر از مرگ آنها نمی‌گذشت. با این حال مشخص‌شدن علت و زمان دقیق مرگ نیاز به بررسی‌های بیشتری داشت. با دستور قضائی هر چهار جسد به پزشکی‌قانونی منتقل شدند. با توجه به حساسیت موضوع تیم جنایی تحقیقاتش را از همان محل حادثه و اقوام این خانواده آغاز کرد. برادر بزرگ‌تر خانواده، مردی میانسال که خودش موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، به‌عنوان نخستین مظنون از سوی پلیس مورد بازجویی قرار گرفت. او در اظهاراتش به مأموران گفت: «برای دیدن خواهرم به خانه او آمدم، اما آنها خانه نبودند و همین باعث نگرانی من شد. بالاخره پس از چند ساعت جست‌وجو با کمک اقوام و همسایه‌ها، برادر کوچک‌ترم پیکر خواهرم را درون چاه پیدا کرد و بعد هم بلافاصله با پلیس تماس گرفتیم.» در صحبت‌های برادر بزرگ‌تر چیز خاصی نبود که پلیس را مشکوک کند، اما در مقابل برادر کوچک‌تر همان کسی که ظاهرا جسد خواهر و خواهرزاده‌هایش را پیدا کرده بود، از همان برخورد اول با مأموران نگرانی و اضطراب خاصی داشت. فرماندار مهرستان می‌گوید:
هوالمحبوب: «وقتی تیم بازجویی سراغ برادر کوچک‌تر رفت، نوع صحبت‌کردنش و تناقضات زیادی که در کلامش بود، شک مأموران را بیشتر کرد و همین مسأله باعث شد با هماهنگی مقام قضائی او به صورت موقت بازداشت شود.» این مرد بیست‌وهشت ساله وقتی پایش به مقر پلیس آگاهی رسید، خیلی زود به جرمش اعتراف کرد. او به مأموران گفت که خواهرش و فرزندانش را ابتدا با قرص برنج مسموم کرده و سپس وقتی از مرگ آنان مطمئن شده، اجساد را داخل چاه انداخته است تا با صحنه‌سازی بتواند مأموران را در بررسی این پرونده از واقعیت ماجرا منحرف‌کند. فرماندار مهرستان که از نزدیک در جریان این پرونده بود، درباره اظهارات متهم پرونده گفت: «ظاهرا اختلاف مالی انگیزه این جنایت بوده، اما با توجه به قصاوتی که در این حادثه رخ داده، پلیس همچنان درحال بررسی سایر ابعاد احتمالی این پرونده است، ضمن آنکه متهم سابقه‌دار نیست و اعتیاد هم ندارد.» به گفته دهواری اقرار متهم به این جنایت هولناک شوک بزرگی برای مردم این منطقه بود: «در این شهرستان برخلاف شهرستان‌های دیگر استان، آرامش خاصی حکمفرماست. چنین حوادثی در این منطقه اصلا سابقه نداشته است.» اما اینکه چطور دایی جوان توانسته دست به چنین اقدام هولناکی بزند، پرسشی است که یکی از اقوام نزدیک این خانواده به آن پاسخ می‌دهد. به گفته محمود اختلاف مالی قاتل با خواهرش به چند سال قبل بازمی‌گردد: «اوایل ‌سال ٩٥ برادر بزرگ‌تر قاتل در تصادفی کشته شد. بعد از چند ماه بیمه دیه او را به بازماندگانش پرداخت کرد و همین امر باعث شروع اختلافات شد.» پدر قاتل، دیه پسرش را بین همه بچه‌ها به تساوی تقسیم می‌کند اما به «شه بی‌بی» حدود ١٠‌ میلیون تومان بیشتر می‌دهد، دلیل این مبلغ اضافه هم بچه‌های یتیم این زن بود. شه بی‌بی چند ‌سال قبل همان موقع که آتنا کوچک‌ترین دخترش پنج ساله شد، شوهرش را از دست داد و از آن به بعد به تنهایی همه مسئولیت زندگی را به دوش کشید، به همین دلیل خانواده این زن همیشه سعی می‌کردند تا به نحوی از او و فرزندانش حمایت کنند. اما این حمایت باعث ایجاد کینه عمیقی شد که دست آخر این حادثه هولناک را رقم زد. حالا آن‌طور که این فرد مطلع می‌گوید پدر «شه بی‌بی» از پسرش شکایت کرده است. او ولی‌دم مادر به قتل رسیده است و اگر قصاص بخواهد، باید پسرش را اعدام کنند. خانواده پدری ابراهیم و فاطمه و آتنا هم به دادسرا رفتند و علیه قاتل شکایت‌کردند. آنها اعلام کردند که به هیچ وجه اهل رضایت نیستند و فقط می‌خواهند قاتل فرزندانشان اعدام شود . مورد دیگر شخصی که کارگر رستوران را کشته بود گفت: در زمان مراجعه به رستورانِ محل جنایت ، قصد پارک خودرو در مقابل در رستوران را داشتم که مقتول مانع از پارک ماشین در آنجا شد؛ در حالیکه از این کار مقتول بسیار عصبانی شده و به نوعی فکر می کردم که در مقابل او کم آورده ام، پس از صرف شام از رستوران خارج شده اما با وجود گذشت چندین ساعت از ماجرای پارک خودرو تصمیم گرفتم تا تلافی کار مقتول را که مرا ضایع کرده بود درآورم و به همین علت مجددا به رستوران محل جنایت رفته و....
مردی که پدر زن سه تا امام بود!. 👌👌.... روزی امرءالقیس به امیر مومنان علی علیه السلام گفت❤️: «یا علی، دختری دارم به نام محیاة که او را به عقد تو درمی‌آورم و دختر دیگرم، سلمی را به فرزندت حسن و سومین دخترم رباب را به حسین می‌دهم."و این چنین بود که امرءالقیس لیاقت پیدا کرد پدر زن سه نفر از امامان معصوم علیهم السلام شود☘🌿🌿
چطور از شر شیطان در امان بمانیم؟در این رابطه ایه الله العظمی شیخ محمد علی شاه ابادی استاد حضرت امام که همیشه حضرت امام از ایشان با روحی له الفداء یاد می کردند فرموده اند: 👇 شيطان سگِ درگاه خداست. اگر كسى با خدا آشنا باشد، شیطان به او عوعو نكند و او را اذيت نكند.😞 شاگرد ایشان، امام خمینی (ره)، در ادامه می‌فرماید: «سگِ درِ خانه ، آشنايان صاحب خانه را دنبال نمی‌كند. شيطان نمى‌گذارد كسى كه آشنايى با صاحب خانه ندارد وارد خانه شود.» ❤️❤️❤️ منبع: چهل حدیث، امام خمینی (ره)، ح ۲، ص ۵۲؛ برگرفته از عارف کامل، ص ۱۰۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اولین صحبت های بازیگران کلیپ ساختگی 🎥 این اولین صحبت های دو فردی است که کلیپ ساختگی سیلی به طلبه را آماده کرده بوده اند . بنا بر این بوده که این دو این ویدئو رو برای عده ای در آن سوی آب فرستاده تا خوراکی برای یک موج سازی شود . این دو قرار بوده پناهندگی بگیرند و در حالی که آماده میشده اند تا به سمت مرزهای غربی کشور بروند بازداشت شده اند./ایران آنلاین
🔴عوارض جانبی ضد عفونی کننده ها اگزما تحریک پوست تاثیر منفی بر قدرت باروری در معرض قرار گرفتن تری کلوزان مسمومیت با الکل بیشتر ضد عفونی کننده های دست حاوی درصد بالایی الکل هستند و احتمال مسمومیت با الکل در اثر استفاده زیاد از ضد عفونی کننده ها وجود دارد... نکته جالب تر اینکه پزشکان گفته اند استفاده از این محصولات به معنی حذف کامل آلودگی ها از روی پوست نیست و هرگز جای شستشو با آب را نمی گیرد!!! خوب ما توصیه می کنیم از همان ابتدا با آب شستشو بفرمایید تا در معرض عوارض جانبی قرار نگیرید...
یکی از مهم ترین راههای رسیدن به گوهر بی نظیر تقوا،کنترل زبان است که امیر مؤمنان، علی(ع) در این باره می‌فرماید:👇👇👇 «والله مااری عبدا یتقی تقوی تنفعه حتی یحزن لسانه؛(نهج البلاغه، خ 175، ص 570)سوگند به خدا! من گمان نمی‌‌کنم کسی به مرحله تقوا و پرهیزکاری برسد که به حال او فایده داشته باشد، مگر این که، زبانش را کنترل کند»👌👌
جواب خیییلی جالب یک نوجوان به رسول اکرم إرشاد القلوب: حكايت شده است كه نوجوانى كه هنوز به سنّ بلوغ نرسيده بود، به پيامبر صلى اللّه عليه و آله سلام كرد و از خوش‏حالىِ ديدن ايشان، چهره‏ اش گشاده گشت و لبخند زد. پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او فرمود:" اى جوان! مرا دوست دارى؟". گفت: اى پيامبر خدا! به خدا سوگند، آرى! فرمود:" همچون چشمانت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون پدرت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون مادرت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون خودت؟". گفت: اى پيامبر خدا! به خدا سوگند، بيشتر. فرمود:" همچون پروردگارت؟". گفت: خدا را، خدا را، خدا را، اى پيامبر خدا! كه اين مقام، نه براى توست و نه ديگرى. در حقيقت، تو را براى دوستىِ خدا، دوست مى‏ دارم. در اين هنگام، پيامبر صلى اللّه عليه و آله به همراهان خود روى كرد و فرمود: " اين گونه باشيد. خدا را به سبب احسان و نيكى ‏اش به شما، دوست بداريد و مرا براى دوستى خدا، دوست بداريد"
اصحاب برای کنترل زبان سنگریزه در دهان می گذاشتند! مرحوم آیت اله قاضی برای اینکه سکوت کنند چند سال متوالی از یه تکه سنگ در زیر زبان خود استفاده کردند به گفته خودشون به این مهم دست یافتند و این عمل رو به چندی از شاگردان خویش هم توصیه کرده اند سخن گر چه هر لحظه دلکش تر است چو بینی خموشی از آن خوشتر است در فتنه بستن دهان بستن است که گیتی به نیک وبد آبستن است پشیمان ز گفتار دیدم بسی پشیمان نگشت از خموشی کسی(امیر خسرو دهلوی) این عمل مرحوم آقای قاضی دستور العمل تازه ای نبوده چون در زمان پیامبر گرامی اسلام (ص)این کار توسط بعضی از صحابه انجام می شد چنانچه مرحوم نراقی در معراج السعادة ص 588 این گونه بیان کردند:بعضی از اصحاب رسول خدا (ص) سنگریزه به دهان خود می گذاردند تا بی اختیار سخن نگویند ،و چون اراده تکلم به سخنی که از برای خدا بود می کردند آن را از دهان خود بیرون می آوردند