eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
908 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
712 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷 (س) هذا ما اوصت به فاطمه بنت رسول الله اوصت و هى تشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله و ان الجنة حق والنار حق و ان الساعة آتیة لاریب فیها و ان الله یبعث من فى القبور. یا على انا فاطمة بنت محمد (ص) زوجنى الله منك لاكون لك فى الدنیا والاخره انت اولى بى من غیرى حنوطى و غسلنى و كفنى باللیل و صل ولدى السلام الى یوم القیامه . بنام خداوند بخشنده مهربان این وصیت نامه دختر رسول خداست در حالى وصیت مى كند كه شهادت می دهد خدایى جز خداى یگانه نیست و محمد (ص) بنده و رسول اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قیامت كه هیچ شكى در آن نیست فرا خواهد رسید و ذات الهى جمیع مردگان را از قبور برانگیزاند و زنده گرداند و همه را وارد محشر فرماید. اى على من فاطمه دختر حضرت محمد هستم خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت براى تو باشم و تو از دیگران بر من سزاوارترى .على جان حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگذار و شب مرا دفن كن و هیچ كس را اطلاع نده. اینك با شما وداع می كنم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود می فرستم. منبع: بحارالانوار، جلد 43، ص 214. @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جزیره ام الرصاص زیر آتش دشمن از آب اروند رد شدیم و وارد جزیره ام الرصاص شدیم و در درگیری نزدیک با دشمن و پاکسازی سنگرها با نارنحکی که سرباز بعثی انداخت به شدت مجروح شدم. ترکشهایی زیادی به پام خورده بود نمیتونستم جابجا بشم. و تقریبا سنگرهای دشمن در حد ما پاکسازی شد. پشت دیوار کانال به سمت داخل جزیره تکیه دادم هم رفت و از داخل یکی از سنگرها یک تیربار و مقدار زیادی نوار فشنگ آورد و داد دست من و خودش هم یک بی بی کلاش پیدا کرد و نشست کنار من و گفت داخل نخل ها تیر اندازی کنیم تا دشمن جلو نیاد. و بعد هم گفت جعفر یه خورده بخون گریه کنیم و من هم بدون اینکه کلاس بگذارم شرو ع کردم به خوندن. بچه های دیگه هم به جمع ما اضافه شدند . بارون به شدت میومد و خون های شهدا و مجروحین کف کانال جاری بود . شهدا نفس های آخرشون رو میکشیدند و ما هم داشت زخم هامون سرد میشد و درد شروع میشد. من هم خوندم. ای بانوی روز جزا جان علی مرتضی ای محرم اسرار من زهرای من زهرای من..... این بیت داد بچه ها رو درآورد... دنبال حیدر میدوید از سینه اش خون میچکید نمیدونم شهدا هم با ما زمزمه میکردند یانه اما ما اونقدر گریه کردیم که درد زخم هامون فراموش شده بود و حتما اونها هم زمزمه کردند تا رو حشون آزاد شده و پرکشیده روضه ما که تموم شد نیروهای کمکی رسیدند و کار رو ادامه دادند من وقتی عقب میومدم . صدای رو شنیدم اون هم داشت نوحه میخوند..... و فریاد میزد ....حسین مصباح الهدی.........حسین سفینه النجاه. (راوی:جعفرطهماسبی) @alvaresinchannel
@msaliagha.rooze.fatemeye.1.mp3
1.79M
همین آقای با عظمت، دنیا چنان کارش را به هم پیچاند که کسی که باید قطب عالم امکان باشد، کارش به اینجا کشیده که در خانه بنشیند و زانوی غم بغل بگیرد.... زمان: ۳ دقیقه و ۴۳ثانیه @alvaresinchannel
مجلس روضه در شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (رزمندگان تخریب لشگر10) @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها هیات رزمندگان تیپ حضرت زهرا سلام الله علیها با حضور فرمانده لشگر10سیدالشهداءعلیه السلام سردار حاج علی فضلی @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 امروز در جلسه روضه حضرت زهرا سلام الله علیها که با حضور رزمندگان تیپ حضرت زهرا سلام الله علیها بر گزار شد از سردار فضلی خواستیم که به یاد همه ی شهدایی که با شهید شدند یکبار دیگر به یاد اون روزها اعلام رمز کند و او هم با بزرگواری قبول کرد و با بغضی که در گلو داشت به یاد یکبار دیگر بعد از 38 سال البته با صدایی که میلرزید رمز رو اعلام نبود..... 🔶 به حق فاطمه زهراء سلام الله علیها همیشه سایه این فرمانده بر سر ما باشه.. @alvaresinchannel
اغلام_رمز_عملیات_والفجر8_توسط_سردار_فضلی.mp3
14.27M
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ارتباط بی سیمی فرمانده لشگر10 با غواصان شب 21 بهمن 1364 ✅کلیه ی شبکه فاتح به گوش باشند رمز خونده میشود لا حول ولا قوه الا بالله..... یا فاطمه الزهراء..یا فاطمه الزهراء... یا فاطمه الزهراء (ع) در این ارتباط بی سیمی کدهای سفیر 1 و 2 و 3 و 4 مدام از سوی فرمانده فراخوانی میشود 🔸کدسفیر 1 برادر راستگو فرمانده غواصان راه کار اباعبدالله(ع) 🔸کد سفیر 2 فرمانده غواصان راه کار فاطمه الزهراء(س) 🔸کد سفیر 3 برادر مرادیان فرمانده غواصان راه کار زینب کبری(س) 🔸کدسفیر4 برادرخادم حسینی فرمانده غواصان راه کارعلی اصغر(ع) 🔴 کد سفیر 2 همانطور که در ارتباط بیسمی مشخص است جوابگو نیست. شهید سید مصطفی خاتمیان بعد از نفوذ به مواضع دشمن با گلوله مستقیم اسلحه ی نگهبان بعثی به شهادت رسید. حاج رضا صفر زاده فرمانده مخابرات تیپ سیدالشهداء(ع) پشت بی سیم فرماندهان را بگوش میکند @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 این تصویر جزء اولین تصاویر رزمندگان لشگر10 سیدالشهداء(ع) است البته اون روز که این تصویر گرفته شد تیپ بود و تازه تاسیس شده بود این تصویر در تاریخ 27 آذرماه سال 61 در جبهه ی گیلانغرب به ثبت رسیده و بچه های تخریب لشگر10 مشغول پاکسازی میادین مین در جبهه ی گیلانغرب بودند. این عکس از آلبوم تخریبچی است که اولین نفر در سمت راست چفیه به گردن نشسته است. @alvaresinchannel
🌹🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌹🌷 غریبانه رفتند چه عاشقانه رفتند : 🌹سيد مرتضي مساوات- شهادت: 7/9/61 🌹محسن رضایی پور-شهادت:20/9/61 🌹محمدرضا دقوز- شهادت: 27/9/61 🌹محمدرضا بسطام خاني-شهادت:28/9/61 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت 28 آذرماه 1361 ✍️✍️✍️ راوی: ماموریت مین گذاری و اطراف عراق به گردان ما واگذار شده بود و بچه ها در منطقه علیه السلام در مشغول مین گذاری و پاکسازی بودند. گردان تخریب اولین شهیدش رو داده بود... سیدالشهداء علیه السلام داغدار شهید محمدرضا دوقوز بودند. مثل اینکه در حین پاکسازی مین کوشکوبی زده بود وایشان در دم به شهادت رسیده بود. چند روز که گذشت دسته ما رو هم برای پاکسازی بردند.. مسوول دسته ما بود... منطقه ای که قرار بود ما کارکنیم تپه های مشرف به شهرمندلی عراق بود. هرکدام مشغول شدیم و نواری از رو خنثی سازی میکردیم. بود و اکثرا هم حساس شده بود. من یک دوربین 110 کتابی داشتم و با خودم برده بودم که از منطقه و بچه ها عکس بگیرم. دوسه تا عکس که گرفتم برادر بسطام خانی دروربین را ازمن گرفت و توی جیب شلوارش گذاشت و گفت برادر : حواست پرت میشه و خدای نکرده اتفاقی میفته بسطام خانی رفت و ما هم مشغول پاکسازی مینها شدیم هنوز چند تا مین خنثی نکرده بودیم که صدای انفجار مهیبی از وسط میدون مین اومد. سریع از میدون خارج شدم و به سمت محل انفجار دویدم. وقتی رسیدم هم اونجا بود . دیدم از وسط دو تیکه شده و پایین تنه اش به کناری افتاده و خون از جسمش فوران میکنه. چند تا بودیم که با احتیاط وارد میدون مین شدیم و به بالای سرش رسیدیم. بسطام خانی با اینکه توی خون دست و پا میزد به ما روحیه میداد و با خنده میگفت برادرها...چیزی نشده!!!!!!....هوا خیلی سرد بود به طوری که وقتی با ما صحبت میکرد بخار از دهانش خارج میشد.تمام امعاء و احشاء بدنش بیرون ریخته بود ..بچه ها کمک کردند تا از میدون مین بیرونش بیاریم که. بسطام خانی با حالت التماس فریاد زد . برادرها من رو رها کنید. تو رو خدا کمک کنید من رو و برگردونید تا به آقام سلام بدهم. ما هم اونچه که او خواسته بود انجام دادیم. نیم تنه جدا شده را با زحمت بالا نگه داشت و درحالیکه صدایش به لرزه افتاده بود گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام به امام حسین علیه السلام رو داد و از حال رفت و به حالت سجده با صورت به خاک افتاد غوغایی به پا شده بود. از یک طرف گریه امان ما رو گرفته بود و از طرف دیگر نگران بودیم که پامون به سیم تله ای بخوره و انفجار دیگه ای رخ بده. با هدایت شهید سید محمد زینال حسینی رو توی پتو گذاشتیم و از میدان مین خارج شدیم.... بدن مطهر شهید محمدرضا بسطام خانی در آخرین روزهای پائیز سال 61 درگلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها در قطعه28 ردیف37 شماره 15 درخاک آرمید 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 گلزار شهدای تهران در جوار مزار شهید حاج محسن دین شعاری دوشنبه های اول هر ماه قمری روزگار وصل یاران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد @alvaresinchannel