eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
981 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
765 ویدیو
67 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 22 ماه مبارک رمضان مصادف با 25 مرداد 1358 بر فراز از تهران از زنجان و خلبان همراه دیگرش که هر دو در روز 22 ماه مبارک رمضان با زبان روزه به شهادت رسیدند در زمره اولین شهدای دفاع از نظام نوپای جمهوری اسلامی هستند. @alvaresinchannel
هدایت شده از  بهشت زهرا(س)
در بغداد انجام شد؛ 🔸دیدار و گفتگوی مدیر عامل سازمان بهشت زهرا(س) و مدیر امور شهدا حشدالشعبی عراق به گزارش روابط عمومی سازمان بهشت زهرا (س)، طی نشستی که با حضور جواد تاجیک مدیر عامل سازمان بهشت زهرا (س) و رئیس اتحادیه گلزارهای شهدا کشورهای محور مقاومت با طارق المنداوی، مدیر امور شهدای حشدالشعبی در محل این موسسه در بغداد برگزار شد درباره جزئیات فعالیت دبیرخانه اتحادیه گلزارهای شهداء کشورهای محور مقاومت، مشارکت حشدالشعبی در موضوعات این اتحادیه و بسترسازی برای حضور زائران ایرانی در گلزارهای شهدای مقاومت در ایام اربعین گفتگو شد. المنداوی در این نشست با اشاره به جنایات صدام و داعش نسبت به مردم عراق و ضرورت روایت این جنایات برای تاریخ، گفت: طبق آمار رسمی ثبت شده در بنیاد شهید عراق حدود ۱۴۰ هزار نفر از مردم عراق شامل مجاهدین و معارضین و خانواده های آنها از جمله زن و کودک توسط صدام اعدام شدند که بسیاری از آنها در طول سالهای بعد از سقوط صدام در گورهای دسته جمعی کشف شدند و بسیاری هم همچنان مفقود هستند. وی افزود: حدود ۲۶۰ هزار نفر از مردم و نیروهای مقاومت هم بعد از صدام توسط آمریکا، داعش و گروه‌های تکفیری به شهادت رسیدند. کانال بهشت زهرا(س) 👇 https://eitaa.com/joinchat/3372351667C409fc8fb6c
38.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 رزمندگان شهید لشگر10سیدالشهداء(ع) از گردان ها و واحدها در عملیات یاد و خاطره شهدا را گرامی میداریم @alvaresinchannel
یاد وخاطره در گرامیباد. عملیات عاشورای 3 در 25 مردادماه 64 در توسط رزمندگان لشگر10 انجام شد ✅ شهید محسن علی پور بایی در شناسایی عملیات و 5 شهید هم در ایجاد معبر عبور برای رزمندگان به شهادت رسیدند. این تعداد شهید نشان دهنده فعالیت و ماموریت های متعدد در این عملیات است. @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 (رزمندگان تخریب لشگر10سیدالشهدا ) یادبود سالگرد و عملیات عاشورای3 🔸 مکان : 🔶زمان : این جمعه- 27 مرداد 1402-بعد از نماز مغرب و عشا بلوارابوذربین پل ۵و۶ خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش) 🌟🌷 @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 بامداد 25 مرداد1364 منطقه عملیات فکه ✍️✍️✍️✍️ راوی: 4️⃣ با کمک برادرها معبر رو باز کردیم و بچه های دسته آموزش نظامی رو عبور دادیم. من یک لحظه یاد پرچم ها افتادم که باید ابتدا و انتهای معبر نصب می‌کردیم. از جام بلند شدم و دولا دولا بین دو دویدم ابتدای میدون مین و پرچم ها رو باز کردم و دو طرف معبر که مثل یک کوچه شده بود کوبیدم. دشمن پی درپی منور می‌زد. مثل اینکه معبر رو دیده بود و با خمپاره معبر رو میکوبید. منهم اومدم داخل شیار جانپناه گرفتم تا آتیش سبک بشه. چند دقیقه نگذشته بود که دیدم از پشت سر صدای دارد میاد. اول گقتم شاید بلدوذر یا لودر اومده برای جانپناه درست کردن.اما نزدیکتر که اومد در زیر نور منور دیدم یک سبز رنگ داره به سرعت به سمت ما میاد. خیلی ترسیدم، گفتم دور خوردیم و دشمن اومده ما رو اسیر کنه. یک شیخ روحانی هم اونجا با ما بود. سوال کرد برادر چی شده؟ گفتم: آشیخ به قول امام؛ مکتبی که شهادت داره اسارت نداره. با تعجب پرسید میخوای چیکار کنی؟ یک از کمرم باز کردم بهش دادم و یک نارنجک هم خودم ضامنش رو آزاد کردم و منتظر عکس العمل خشایار شدیم. خشایار چند متر مونده بود به شیار ایستاد و گرد و خاک زیادی هم کرد. تو گرد و خاک دیدم یک دفعه درب روی کلاهک بازشد و یک نفر با زیر پیراهن پرید بیرون و پشت سرش هم با ناباوری دیدم فرمانده تخریب پایین پرید. ضامن نارنجک رو محکم کردم و دویدم سمت خشایار تا مسیر رو اشتباه نرن. شهید سید محمد از دیدن من خیلی خوشحال شد و گفت چه خبر معبر کجاست، سلیمانی کو... با هم به سمت معبر دویدیم و وارد معبرشدیم. دشمن با تیربار سنگین داخل معبر رو می‌زد. من از ترسم که تیر نخورم خودم رو روی زمین می‌کشیدم اما دیدم راست راست داخل معبر داره راه میره. دستش رو کشیدم و با التماس گفتم سید "تو رو به جدت مواظب باش" تیر میخوری، انگار نه انگار. چند قدم که رفتیم برخوردیم به بهرام بیاتی که هنوز توی میدون مین غرق خون افتاده بود و ناله می‌کرد. تا سید رو دید گفت: آقا سید کمک کنید. سید با عتاب رو به من کرد و گفت: خودم بقیه معبر رو میرم، تو اینو کول بگیر و ببر عقب... سید چنان جذبه ای داشت که آدم جرات نمی‌کرد بگه نه. بیاتی رو یک مقدار رو دوشم گرفتم و به سمت انتهای میدون کشیدم. بدنش سنگین شده بود. راننده خشایار هم اومد کمک و به سختی اونو بالای خشایار گذاشتیم تا به عقب بره. باز خودم دویدم داخل معبر و به سمت بالای رفتم. دیدم نیروها دارن میان که از معبر عبور کنند. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 بامداد 25 مرداد1364 منطقه عملیات فکه ✍️✍️✍️✍️ راوی: 5️⃣ ساعت حدود سه و نیم یا چهار صبح بود. بچه های گردانها عقب میومدند و شهدا و مجروحین و اسراء رو هم با خودشون عقب میاوردن. تقریبا همه نیروها عقب رفتند اما سید عقب نمی اومد. هرچی من و سلیمانی بهش التماس می‌کردیم سید گوشش بدهکار نبود. فکرکنم نگران بچه هایی بود که رفته بودن پل های روی رو منهدم کنند. بچه های گردانها عقب رفته بودند اما مشغول انهدام سنگرها و تجهیزات دشمن و کار گذاشتن بودند. هوا دیگه داشت روشن میشد که خبرآوردن که همه بچه های تخریب با اتمام ماموریتشان عقب اومدند. شهید سید محمد هم رضایت داد و عقب اومد. به خط خودمون که رسیدیم داشت نماز صبح قضا می‌شد. نماز رو با لباسهای خونی و با تیمم و بدون اینکه پوتین از پا دربیاریم خوندیم. بعد از نماز سوار تویوتا شدیم و به عقبه (ع) دردهکده (ص) اومدیم. دیدیم بقیه بچه ها هم اونجا هستند. یک راست رفتم سمت کلمن آب یخ و کلمن رو سرکشیدم. از خستگی روی زمین افتادم. هنوز خورشید بالا نیومده بود و سرو صدای "هندونه خربزه" بچه ها من رو از زمین بلند کرد و با همون دست خونی هندونه رو میزدم رو زمین و میشکافت و با خوردنش رفع تشنگی می‌کردم. حالم که جا آومد یاد رفیقا افتادیم و سراغ یک به یک رو از هم می‌گرفتیم. کلمه"اونم رفت خوش به حالش"بین بچه های تخریب و سایر گردانها رد و بدل می‌شد. تو همون دقایق اولیه بعد از عملیات سر زبونها حماسه خوابیدن رو بود. ما خبر نداشتیم. فقط به خودمون می‌بالیدیم که یک چنین رفیقی داریم. تو دهکده حضرت رسول بودیم (عقبه رزمندگان لشگرحضرت رسول(ص) و سیدالشهداء(ع) درعملیات والفجرمقدماتی) که اخبار ساعت 8 صبح اعلام کرد که 3 دیشب در منطقه فکه توسط رزمندگان اسلام انجام شده و تعداد 35 نفر از دشمن اسیر گرفتن و بعد هم اعلام کرد که از این ساعت رای گیری برای انتخاب هم آغاز شده . ماشین‌ها اومدن و رزمنده ها رو سوار کردن و به عقب بردند. مقر گردان ما در پل کرخه بود و ما ایستگاه صلواتی کرخه پیاده شدیم و رفتیم حموم و از حموم که بیرون اومدیم صندوقهای رای گیری رو آوردند تا رزمندگان رای بدهند. ما هم با کارت پلاک رای دادیم. رای همه ما بود و مسولین رای گیری کارت پلاک جنگی ما رو سوراخ کردن. @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا