eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
817 ویدیو
70 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
و از زبان پدر حاج رمضان خلیلی من مدام در زمان جنگ در منطقه بودم و پس از صدور قطعنامه جنگ تمام شد آن موقع راهیان نور مرسوم نبودوما هرسال با گردان خودمان می‌رفتیم بازدید جبهه . یک مقری داریم بنام در فکه، اولین سالی که رسول را منطقه بردم، سال اول راهنمایی بود، به رسول قبرهایی را نشان دادم و گفتم که شب ها می‌آمدند در این قبرها راز و نیاز می‌کردند ونماز شب می‌خواندندو برای هرشهیدی هم که شهید می‌شد ما یک شبه مزار اینجا به یاداو درست می‌کردیم، خلاصه رسول را توجیه کردم.من و مادرش برای نمازظهر و عصربه طرف خرابه های حسینیه الوارثین رفتیم و رسول هم با بچه های هم سنش مشغول گشت و گزار در اطراف مقر الوارثین شد. نماز که تموم شد اکثر بچه های هم سن و سالش اطراف حسینیه بودندو ازرسول خبری نبود .من و مادرش نگران شدیم و با هم دور تا دور مقرالوارثین رو وارسی کردیم تا اینکه منظره ای من رو درجا میخکوب کرد. دیدم رسول به حال سجده داخل یکی از قبرها چفیه روی سر کشیده ومشغول مناجاته. حال خوبی داشت ... من و مادرش حالش رو به هم نزدیم . @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 جبهه شوش و غرب کرخه 2 فروردین 1361 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 به مناسبت سالروز عملیات فتح المبین توسل به پروردگار برای هدایت گردان گم شده ◀️ محسن وزوایی، هنگامی که دریافت، مسیر را گم کرده اند؛ از جمع گردان جدا شد و کمی آن طرف تر، با خضوع و خشوع، دو رکعت نماز به جا آورد و چنین از پروردگار بی نیاز، طلب یاری کرد. یکی از مداحان مشهور تعریف میکرد در عملیات فتح المبین در گردانی بودم که برادر وزوایی فرمانده آن بود..شب عملیات در تاریکی شب بعد از پیمودن مسری طولانی به جایی رسیدیم که دستور رسید که ستون بنشییند.این نشستن طولانی شد. از پچ پچ های دورو اطراف به نظر میومد مسیر رو گم کرده باشیم.. دستور رسید که دوستان دعای فرج بخوانند و بعد ستون راه افتاد و چند لحظه بعد دستور حمله به دشمن صادر شد و به امداد الهی مشخص شد که گردان ما از پشت به توپخانه دشمن حمله ور شده و با مدد الهی عقبه دشمن تسخیر شد. @alvaresinchannel
دشت عباس و منطقه عمومی شوش نفر اول ایستاده از سمت راست. جانشین لشگر10سیدالشهداء(ع) @alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 به روایت فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشگر10 ساعت ده ‌و‌نیم شب تا یازده‌صبح به همراه نيروها راه رفتم، به جایی رسیدیم و دستور توقف دادند. از خستگی با تجهیزات خوابم برد؛ اما یک‌دفعه با صدای انفجار از خواب پریدم: دیدم هواپیماها دارند بمباران می‌کنند. از آن طرف هم بچه‌ها داد می‌زدند که تانک‌ها دارند می‌آیند. در آن موقع ما سی ـ چهل نفر بیش‌تر نبودیم و تنها سلاح‌مان دو ـ سه قبضه آر.پی.جی7 و چندتايي هم اسلحه کلاشینکف و نارنجک بود. تانک‌ها جلو می‌آمدند كه من دیدم یک تانک در فاصله سی‌ ـ چهل متری من است و دارد نزدیک و نزدیک‌تر می‌آید. هر چه داد زدم، بچه‌ها نشنیدند. انگاری کسی توی آن گیر‌و‌دار، متوجه من و تانک نشد. اگرنزدیک تر مي‌آمد، بيش‌تر بچه‌ها را شهيد مي‌كرد. خودم را آماده مرگ کردم: دو ـ سه‌تا نارنجک برداشتم و شهادتین را زیر لب خواندم و به طرف تانک خيز برداشتم. ناگهان از سمتي دیگر، متوجه شدم که تانک‌هاي دشمن دارند فرار می‌کنند! باور کنید که اگر آن موقع این مزدورها را می‌گرفتی و ازشان می‌پرسیدی که برای چه دارید فرار مي‌کنید؟ خودشان هم نمی‌دانستند چرا؟! در مصاف با آن امكانات و تجهيزات دشمن، ما تقريباً دست‌خالي به حساب مي‌آمديم؛ اما به واسطه عنايت خداوندي و و خوفی که خداوند تبارك و تعالي به وسيله فرشته‌هايش توی دل دشمن انداخته بود، تانک‌ها فرار کردند. 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🟢 پیام امام (ره) به مناسبت 2 فروردین 1361 بسم الله الرحمن الرحیم‌ انْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اقْدامَکُمْ «۱» اخبار غرورآفرین جبهه‌های نبرد علیه قوای شیطانی را یکی پس از دیگری دریافت نمودم. قلم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم. به قوای مسلح اسلامی- که خدایشان نصرت آخرین را نصیب فرماید- تبریک عرض می‌کنم. مبارک باد بر شما عزیزان افتخارآفرین پیروزی بزرگی را که با یاری ملائکه الله و نصرت ملکوت اعلی‌ نصیب اسلام و کشور عزیز ایران، کشور بقیه الله الاعظم- اروحنا له الفداء- نمودید. رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانی که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شبهای نورانی را در دامن پاکشان تربیت نمودند. مژده باد به شما جوانان برومند در تحصیل رضای پروردگار که از بالاترین سنگرهای روحانی و جسمانی ظاهری و باطنی پیروزید. مبارک باد بر بقیه الله- ارواحنا له الفداء- وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فی سبیل الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار می‌کنند. آفرین بر شما که میهن خود را بر بال ملائکه الله نشاندید و در میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارک باد بر ملت چنین جوانان رزمنده‌ای، و بر شما چنین ملت قدردانی که به مجرد فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادی‌ برخاستند. این جانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است می‌بوسم و بر این بوسه افتخار می‌کنم. شما دیْن خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید. «یا لَیْتَنی‌ کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً». «۲» درود بر فرماندهان بزرگوار رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت کشور و اسلام. و نفرت و لعنت بر منافقان و منحرفانی که می‌خواستند یکی از انبارهای مهمات چنین مجاهدانی را به آتش بکشند. و غضب و سخط خداوند بر آن خدانشناسانی که با کمک به صدام عفلقی می‌خواستند او را نجات دهند. و شکر بی‌پایان خداوندی را که توانستید با شکست مفتضحانه، نیروهای کفر را در بارگاه قادر متعال بی‌آبرو و در پیشگاه ملتهای مسلمان منفور نمایید. من از خداوند تعالی نصرت نهایی شما عزیزان و شکست مخالفان حق را خواستارم. درود بر شما و رحمت خدا بر شهیدان راه حق و شهدای جبهه نبرد حق علیه باطل. و السلام علی عباد الله الصالحین. 2 فروردین 61 روح الله الموسوی الخمینی‌ جلد ۱۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۴۲ تا صفحه ۱۴۳ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
⭕️ آیت‌الله ری‌شهری دعوت حق را لبیک گفت آیت‌الله محمدی ری‌شهری تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام دعوت حق را لبیک گفت. آیت الله محمد محمدی نیک، معروف به آیت الله محمدی ری شهری از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی و نماینده ولی فقیه و تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام، نیمه شب دوم فروردین ۱۴۰۱ و در سن ۷۵ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. آیت الله ری شهری طی روزهای اخیر به علت بیماری زمینه‌ای و داخلی در بیمارستان خاتم الانبیای تهران بستری بود. این عالم ربانی سال ۱۳۲۵ در تهران متولد شد و از سال ۱۳۴۰ برای تحصیل به قم رفت و در محضر علمایی چون حضرات آیات گلپایگانی، وحید خراسانی، حائری، جواد تبریزی و... کسب فیض کرد. آیت الله ری شهری در سال‌های انقلاب در صف اول مبارزات قرار داشت و پس از انقلاب هم در مسئولیت‌هایی چون عضویت در مجلس خبرگان رهبری، تصدی وزارت اطلاعات، دادستانی کل کشور و برخی مسئولیت های دیگر از جمله تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و تاسیس و مدیریت دانشگاه قرآن و حدیث خدمت کرد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 چهلمین سالگرد سردار شهید تخریبچی جانشین تخریب تیپ 33 المهدی(ع) که در هنگام گشودن معبر برای عبور رزمندگان برای حمله به مواضع دشمن بعثی به شهادت رسید گرامیباد @alvresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 1️⃣ به یاد شهدای حماسه ساز این روزها روزهای حماسه فتح المبین است عملیات فتح المبین در روز 2 فروردین 61 در غرب رودخانه کرخه با رمز یازهراء(س) آغاز شد در این عملیات حماسه های بزرگی به ثبت رسید که تصرف توپخانه دشمن که شاهرگ حیاتی یک عملیات است به دست رزمندگان و به مددالهی یکی از آن است. که مسکن و ماوای بچه های تخریب است در این منطقه قرار داد و سال ها به موقعییت معروف بود و سال آخر جنگ به موقعیت الوارثین تغییر نام یافت. نام شهید کهن برای بچه های نامی آشنا بود اما اینکه این سردار شهید در چه عملیات و چگونه به شهادت رسیده بود برای من که سالها در زمینه شهدا و زندگی نامه ی اون ها پیگیری میکردم و یا اینکه مزار این شهید در کجا این کشور قرار دارد هم مشخص نبود. تا اینکه پاییز سال گذشته در اردوی فرهنگی با تعدادی از همسنگران تخریبچی لشگر10 شرکت کردیم... روز دوم این اردو قرار شد با دوستان سری به الوارثین بزنیم و وسیله ای اجاره کردیم ودر این زیارت جمعی از پیشکسوتان تخریبچی با ما همراه شدند. وسط های روز بود که به موقعیت الوارثین رسیدیم و هر کسی سمت حسینیه الوارثین میرفت حال خودش رو داشت. حاج عباس عبادی که روزگای فرماندهی تخریب تیپ 110 خاتم الانبیاء(ص) رو داشت و از بچه های قدیمی تخریب و از یاران شهید بود و روزگاری هم معاون تخریب قرارگاه ثارالله و در کنار سردار شهید حاج حسین کربلایی فرماندهی این موقعیت رو داشت به محض ورودش به این سرزمین زانوهاش سست شد و به خاک افتاد و با گریه نام همسنگرانی که با اونها در این سرزمین خاطره داشت به زبان میاورد و اونها را صدا میکرد. ادامه دارد.........👇🏿👇🏿 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 2️⃣ و حکایت شنیدنی ✅از جمله قدیمی های تخریب که رائر الوارثین شد حاج حسین دلیر بود. حاج حسین از مربیان قدیمی تخریب در پادگان امام حسین(ع) بود و در عملیات فتح المبین فرماندهی (ع) را به عهده داشت و چند ماهی هم فرمانده اطلاعات عملیات لشگر10 بود. حاج حسین هم از بدو ورود به حالش دگرگون شد و من متعجب شدم که مگر حاج حسین هم از این نقطه عرشی خاطراتی به یاد دارد که گریه کنان به هر سو خیره میشود و اشک میریزد. همه همسنگران تخریبچی در فضای خاکی حسینیه ی الوارثین جمع بودند و هر کدام از شهیدی یاد میکرد. حاج عباس عبادی با ضجه میگفت: با شهید حاج حسین کربلایی قبل از دنبال جایی میگشتیم تا در آن مقر بچه های (ع) را سر پا کنیم که به این نقطه رسیدیم. شهید حاج حسین گفت همین جا خوبه.. سوال کردم حاج حسین وسط این بر و بیابون چرا اینجا پاهات شل شد. گفت عباس یاد افتادم که خونش در حال معبر زدن در همین نقطه به زمین ریخت و به شهادت رسید.. اینجا شد مقر بچه های تخریب قرارگاه ثارالله(ع)و تابلوی ورددی جاده هم شد . حاج عباس همه ی این حکایت رو با هق هق گریه میگفت و گاهی هم به سجده میرفت و رفقای شهیدش رو صدا میزد. همه ی زائران الوارثین بغضی در گلو داشتند و منتظر روضه بودند و من هم زیارت عاشورا رو شروع کردم و چون ایام فاطمیه(س) بود با ذکر و یاد و نام بی بی دو عالم حضرت صدیقه سلام الله علیها همراه شد. بعد از تمام شدن زیارت عاشورا هنوز ناله و گریه بعضی ها قطع نشده بود که باز خاطرات با شهدا به زبان اومد. ادامه دارد...👇🏿👇🏿👇🏿 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 روزهای آغازین سال 1361 در غرب رودخانه کرخه به ثبت رسید شب گذشته این معبر برای عبور رزمندگان از داخل میدان مین توسط باز شده همه به سلامت گذشتند و به مواضع دشمن رسیدند دشمن غافلگیر شد و رقم خورد نصر من الله و فتح قریب @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 3️⃣روایت شهادت حاج حسین دلیر خاطره میگفت.. من با خودم گفتم حاج خسین مگر در این سرزمین بوده!!!؟؟؟؟ و چه خاطره ای از اینجا داره... اما حاج حسین همه رو با خاطره اش غافلگیر کرد. حاج حسین دلیر گفت: حاج آقا فضلی فرمانده تیپ 33 المهدی بود و از من خواست که مسوولیت تخریب تیپ را به عهده بگیرم مقدمات عملیات فتح المبین بود و من گردان تخریب تیپ المهدی رو سازماندهی کردم و آموزش ها شروع شد و بچه ها برای عملیات آماده شدند. قبل از از برادر مرتضی کهن که در تهران از مربیان تخریب (ع) بود خواستم که برای یاری و کمک من به تیپ المهدی (ع) بیاید و او هم قبول کرد. وقتی مرتضی به گردان اومد ازش خواهش کردم که او فرمانده باشد و من در کنارش کار کنم اما او با تواضعی که داش قبول نکرد. ماموریت عملیات فتح المبین به تیپ المهدی(ع) ابلاغ شد و ما هم بچه ها رو برای باز کردن معبرها سازماندهی کردیم و مامور به گردان ها شدند. ماموریت (ع)در یکی از مراحل عملیات تصرف مواضع دشمن در اطراف همین بود که برای رسیدن به مواضع دشمن باید از میدان مین عبور میکردیم و یکی از معبرهای ما داخل همین موقعیت الوارثین قرار داشت و شهید بزرگوار مرتضی کهن خودش مسولیت بازگشایی این معبر را به عهده گرفت. مرتضی قبل از عملیات پیش من آمد و گفت: حسین به من گقتن معبر رو جایی بزن که روبروی تیربار است من چیکار کنم. بهشت گفتم هر چی خودت صلاح میدونی..بین اگر لازم است معبر بزنی بزن. گفت: ننه قمر(تکه کلام مرتضی بود) میگم معبر روبروی آتیش تیرباره . گفتم هر چی خودت صلاح میدونی عمل کن. شب اومدن برای معبر زدن و برنگشت..یک شب ..دوشب نیومد فردای روزش با حسین کربلای و با رسول خلیل فرد و یکی دیگه از بچه ها اومدیم توی منطقه دنبالشون... دشمن یک مقدار عقب نشینی کرده بود.. اومدیم دیدیم مرتضی معبر رو زده..خودش نفر اول بود با فاصله ی 3 متر حداکثر با سنگر کمین دشمن که داخلش تیربار بود و به همه ی جا تسلط داشت افتاده و یک نارنجک داخل دستش هست و یکی دو نفر هم پشت سرش افتاده اند دو یا سه ردیف از مین ها مونده بود و خنثی نشده بود نارنجک رو گرفته بود و نیم خیز میخواست داخل سنگر دشمن بیاندازد دشمن فهمیده بود و او را به رگبار بسته بود. تمام تن حسین را آتش تیربار دشمن گرفته بود . تمام تنش سوراخ ، سوراخ شده بود.. اما نارنجک منفجر نشده داخل دستش بود سینه اش رو تیر دشمن شکافته بود و تعداد زیادی هم تیر به صورتش اصابت کرده بود و تیربار دشمن تخریبچی های دیگری هم که پشت سر مرتضی بودند بی نصیب نگذاشته بود و اون ها هم روی زمین داخل میدون مین افتاده بودن. دشمن روی منطقه دید تیر داشت و ما به سختی توانستیم پیکر خونین مرتضی و بچه های تخریب رو به عقب بیاوریم. این موقعیت الوارثین شرفش به معبری بود که شهدای تخریبچی از آن به آسمان پرواز نمودند و مقر یا همان سکوی پرواز اهل آسمان بود که از زمین به پرواز در آمدند و به لقاء حق رسیدند یادشان گرامیباد. @alvaresinchannel