eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
999 ویدیو
75 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 اخرین عکس قبل از عروج مداح اهل بیت(ع) 13 اسفند 62 🔴 سرو صورت سیاه شده و گرد و خاک گرفته حکایت روزهای سخت جنگ در است شاید ماها با دیده دنیایی به این سرو وضع آشفته نمره ندهیم اما در پیشگاه خدا و در نظر ملائک شیرین و دلرباترین تصویر است این عکس رو باید قاب کرد و مقابل دیدگان قرار داد تا هر روز بدونیم توی اوج سختی ها تلخی ها میشه لبخند زد @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 22 فروردین ماه 1362 در آخرین دیداری که خدمت مرحوم حاج عبدالوهاب شاه حسینی رسیدیم ایشون فرمودند "غصه ام این است که هنوز پیکر حسین من برنگشته" ، سید جمال شرق آزادی و حسین معمار زاده مامور باز نمودن در منطقه فکه شمالی شدند. و از همان معبر پرکشیدند. و سید جمال شرق آزادی در حین زدن معبر با آتش سنگین دشمن که معبرشان را نشانه رفته بود به سختی شد و بدنش ساعت ها در میدان مین رها شده بود و با سبک شدن آتش دشمن سید را در حالیکه تمان بدنش را ترکش فرا گرفته بود به عقب آوردند. سید جمال تنها تخریبچی بود که از اون معبر زنده ماند. سید جمال هم در به قافله شهدا ملحق شد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت 6 تیرماه 1367 محل شهادت: پیکر قطعه قطعه این شهید همچنان بر ارتفاعات مشرف به شهر ماووت آرمیده است. @alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 ✅ 🔴 ✍️✍️✍️ راوی: ماموریت مین گذاری و اطراف عراق به گردان ما واگذار شده بود و بچه ها در منطقه علیه السلام در مشغول مین گذاری و پاکسازی بودند. گردان تخریب اولین شهیدش رو داده بود... سیدالشهداء علیه السلام داغدار شهید محمدرضا دوقوز بودند. مثل اینکه در حین پاکسازی مین کوشکوبی زده بود وایشان در دم به شهادت رسیده بود. چند روز که گذشت دسته ما رو هم برای پاکسازی بردند.. مسوول دسته ما بود... منطقه ای که قرار بود ما کارکنیم تپه های مشرف به شهرمندلی عراق بود. هرکدام مشغول شدیم و نواری از رو خنثی سازی میکردیم. بود و اکثرا هم حساس شده بود. من یک دوربین 110 کتابی داشتم و با خودم برده بودم که از منطقه و بچه ها عکس بگیرم. دوسه تا عکس که گرفتم برادر بسطام خانی دروربین را ازمن گرفت و توی جیب شلوارش گذاشت و گفت برادر : حواست پرت میشه و خدای نکرده اتفاقی میفته بسطام خانی رفت و ما هم مشغول پاکسازی مینها شدیم هنوز چند تا مین خنثی نکرده بودیم که صدای انفجار مهیبی از وسط میدون مین اومد. سریع از میدون خارج شدم و به سمت محل انفجار دویدم. وقتی رسیدم هم اونجا بود . دیدم از وسط دو تیکه شده و پایین تنه اش به کناری افتاده و خون از جسمش فوران میکنه. چند تا بودیم که با احتیاط وارد میدون مین شدیم و به بالای سرش رسیدیم. بسطام خانی با اینکه توی خون دست و پا میزد به ما روحیه میداد و با خنده میگفت برادرها...چیزی نشده!!!!!!....هوا خیلی سرد بود به طوری که وقتی با ما صحبت میکرد بخار از دهانش خارج میشد.تمام امعاء و احشاء بدنش بیرون ریخته بود ..بچه ها کمک کردند تا از میدون مین بیرونش بیاریم که. بسطام خانی با حالت التماس فریاد زد . برادرها من رو رها کنید. تو رو خدا کمک کنید من رو و برگردونید تا به آقام سلام بدهم. ما هم اونچه که او خواسته بود انجام دادیم. نیم تنه جدا شده را با زحمت بالا نگه داشت و درحالیکه صدایش به لرزه افتاده بود گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام به امام حسین علیه السلام رو داد و از حال رفت و به حالت سجده با صورت به خاک افتاد غوغایی به پا شده بود. از یک طرف گریه امان ما رو گرفته بود و از طرف دیگر نگران بودیم که پامون به سیم تله ای بخوره و انفجار دیگه ای رخ بده. با هدایت شهید سید محمد زینال حسینی رو توی پتو گذاشتیم و از میدان مین خارج شدیم.... ❇️ بدن مطهر شهید محمدرضا بسطام خانی در آخرین روزهای پائیز سال 61 درگلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها در قطعه28 ردیف37 شماره 15 درخاک آرمید 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 : 11 فروردین 67 نوجوان شوخ طبعی بود باید باهاش زندگی میکردی تا به پی ببری نیروی کاری و عملیاتی بود فوق العاده پر تحرک و شلوغ توی هر دسته ای میرفت مسوول دسته در برخورد اول میگفت: این نیرو رو جابجا کنید. اما اگر یه خورده تحملش میکرد دسته اش شاداب ترین بود. همیشه وقتی سر سفره دعا میکرد ... دعاش این بود اللهم زوجنا من الحور العین و همه بچه ها با خنده میگفتند... () 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت.25 فروردین سال 1365 ✍️✍️✍️ راوی : یک روزی در یک جمعی بودیم الان جایش و افرادی که توی آن جمع بودیم را یادم نمی آید. بحث بر سر بود. هر کسی حرفی می زد. گفت: من اصلا دوست ندارم با یه کوچیک و یا یه تیر شهید بشوم. برایم افت دارد. مثل این می ماند که توی خیابان یک دوچرخه به آدم بخورد و آدم بمیرد. من دوست دارم نحوه شهادتم در شان خودم باشد. دوست دارم با یک و یا یک تیکه تیکه شوم. وقتی در خبر و نحوه شهادت عزیزان هفت تن را دریافت کردیم من بی اختیار یاد حرف های مجید افتادم .. با یه انفجار مهیب به معراج رفت و همانطور که میخواست تیکه تیکه شد. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel