eitaa logo
آل یاسین
53 دنبال‌کننده
434 عکس
93 ویدیو
9 فایل
آرامش غنیمت است وترک آن خسارت . حضرت محمد «ص» بین این همه شلوغی ها آل یاسین آرامش من است . و من زنده ام به عشق تو یا صاحب الزمان«عج» کپی مطالب آزاد http://eitaa.com/joinchat/1176567826C4e8d2055f5
مشاهده در ایتا
دانلود
🎈| : هرچقدر به بالاے قله‌ے ظهور نزدیڪ میشیم، هوا ڪم میشه! دیگ به شُشِ هرڪسے نمیسازه! بےهوا میخرن، بے‌هوا مے‌بَرَن، بے‌هوا میاد! خیلے حواستونُ جمع ڪنید؛ میزان هواے نَفسِ؛⚖
🎈😻♥️ بهت بگم اونجا (توی جبهه) چجوری بود؟! می‌دیدی می‌رفتن توی بیابون باهمدیگه قبر کنده بودن! می‌دیدی می‌رفتن یه‌جایی سجاده پهن می‌کردن، باهمدیگه نماز می‌خوندن؛ می‌دیدی دوتایی باهمدیگه زیارت عاشورا می‌خونن؛ می‌دیدی دوتایی باهمدیگه دارن قول و قرار می‌ذارن. می‌دیدی که اِ ؛ باهم صیغه عقد اخوت و برادری خوندن.. . . .
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🕯🍂🕯 یه روزی هم میاد رو بَنِرای سطح شهر می‌بینیم نوشته « کاروان راهیان عشق » کاروانی که از و و زائـر راهی میکنه به سمت میبردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه .. وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چندسال فراق رو جبران کردیم ، یکی مثل 🌹 که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه برامون شروع میکنه به روایت کردن ... : . " اینجا که نشستید اسمش است ! قریه‌ای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره .. همینجا بود که مدال شهادت گردن 🕊🌷 ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند ...‌ تو همین خاک بود که 🕊🌷 به معشوقش ، امام حسین رسید .. " . بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه : " اینجا حلبِ همونجایی که 🕊🌷 رو به آسمون پرواز داد همینجا بود که 🕊🌷 ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش ! 🕊🌷 خبرنگاری که دختر سه ساله‌شو به دختر سه ساله‌ی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد .. اینجا مقتلِ 🕊🌷ِ ، 🕊🌷 .. جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن ... . مقصد بعدیمون ، جنوب غربِ حلب همونجایی که تروریستا محاصره‌ش کردن و نیروهای مقاومت رو محبور به عقب نشینی .‌.. همونجایی که وقتی آزاد شد ، همه سجده شکر بجا آوردیم .. هرچند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر ... یکیشون 🕊🌷 بود که با رفتنش چهار تا بچه‌ش شدن .. ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا سلام الله علیها ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن : ما بچه های شهید بلباسی‌ایم !‌ " . مثل شلمچه ،‌ مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم ... یه روزی گذرمون بهشون میخوره .. . . [ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن « کاروان راهیان قدس » کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ ! کاروانی که میره به سمت خود بهشت نماز میخونه تو مسجدالاقصی با امامت امام دوازدهم و با حضور تمام شهدا شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیه‌هامون و چادرامون خاکی شد ... و دیر نیست اون روز ! روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در‌ ورودی فلسطین نوشته : «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» ] ...✋
بچه‌ها کنید که نمیرید ! و سعی کنید نمیرید ؛ تمومِ تلاشتون رو کنید که نمیرید ! بچه باید مثل اربابِ بی‌کفنش شهید بشه ...
: بچه‌ها به خدا از جلو میزنید، اگه رعایت کنید که دلِ علیه‌السلام نَلَرزه!
هرکی با خدا رفیق میشه، اهلِ بَلا میشه؛ هرکی هم اهل بلا بشه، اهلِ کربلا میشه!
👌 🎙 : 🌾شهدا وسط عملیات رو تمرین کردند 🍂و ما الان معبریم در یک پیچ مهـــم تاریخی🗓 ! 🌾هر کس از (س) طلب کمک کنه؛ خانــــم دستش رو خواهد گرفت👌 ! 🍂وسط این همه و شبهه و حرف و حدیث نباید کُپـی کنیم❌ درست 📿 کنید ؛ سیل و طوفانے🌪 که اومده همه رو میبره ! 🌾مگر اینکه به کسی نظر کنه. وسط معبر کم نیاورند و اقتدا به کردند ! راست گفتند: به دوستت داریم❤️ و عمل کردند به حرفشون 🍂 نکنه ما کم بیاریم تو ! حرف ، سر و صدا نمیخرن❌ ! میخـــــــــرن !     ═══✼🖤✼═══
~♡~🌱 بعضی وقت‌ها هیچ‌کس مثلِ خدا به فکر آدم نیست، حاج‌ آقا سعادت‌فر می‌گفت: قبل از اینکه شما از خدا یاد کنید خدا از شما یاد کرده که به یاد خدا افتادید.. | | ‌