eitaa logo
آل یاسین
53 دنبال‌کننده
434 عکس
93 ویدیو
9 فایل
آرامش غنیمت است وترک آن خسارت . حضرت محمد «ص» بین این همه شلوغی ها آل یاسین آرامش من است . و من زنده ام به عشق تو یا صاحب الزمان«عج» کپی مطالب آزاد http://eitaa.com/joinchat/1176567826C4e8d2055f5
مشاهده در ایتا
دانلود
آنشب زمین هوای بهشتی دوباره داشت آغوش آسمان به بغل ماهپاره داشت چشمان ابر روی زمین را گرفته بود هر قطره با خودش سبدی پرستاره داشت دست ملک قصیده ای از نور می نوشت واژه به واژه حرف غزل استعاره داشت باز عطر سیب و بوی بهار و شمیم یاس بر بارش دوباره کوثر اشاره داشت این بار حق به دامن موسی عطا نمود آن کوثری که بال ملک گاهواره داشت این سیب سرخ سیب بهشت پیمبر است این دختر یگانه موسی بن جعفر است * مثل بهار بود هوای رسیدنت باران چکید از رد پای رسیدنت در پشت درب خانه تان جمع میشوند خیل فرشتگان که برای رسیدنت_ -آماده اند از طرف ذات کردگار خود را فدا کنند فدای رسیدنت خاک بهشت بهر قدمگاه تو کم است آغوش نجمه بود سرای رسیدنت قلب برادرت ز تب شوق آب شد در التهاب ثانیه های رسیدنت در چشم خویش ذوق خدا را نگاه کن گلخنده امام رضا را نگاه کن از آن زمان که خواهر سلطان ما شدی بانو ، شما ملیکة ایران ما شدی * از آسمان وجود تو بر ما نزول کرد تا کوثر دوباره قرآن ما شدی منت گذاشت بر سر ما ناز مقدمت وقتی که آمدی تو و مهمان ما شدی با هر قدم به سینه ما جا گرفته ای یعنی تو صاحب دل ما جان ما شدی بانی خیر و برکت این خطه گشته ای وقتی نسیم سبز بیابان ما شدی یعنی فقط نه جزء محبان حیدریم «از شیعیان کشور موسی بن جعفریم» وقتی تویی که آینه ذات کوثری زیبد به خادمان حریمت پیمبری * عصمت به پای عصمت تو سجده می کند معصومه ای و عصمت کبرای دیگری ای زینبی که عالمه بی معلمی زین رو کنی به شهر خودت علم پروری ما هرچقدر شعر و غزل نذرتان کنیم تو بازهم از آنچه که گفتیم برتری بی تو کمیت محشریان لنگ می شود یک وقت اگر که روی به محشر نیاوری زهرا شدی و شمس فروزان شیعه ای زهرا شدی و روز قیامت شفیعه ای * خود ظلمتیم ، اگرچه سپیدیم با شما یأسیم اگر ، سراسر امیدیم با شما مست اجابتند دعاها کنارتان ما حاجت نداده ندیدیم با شما وقتی حدیث ها تو را حرف می زنند جز وصف فاطمه نشنیدیم با شما در قاب عکس خالی آن قبر گمشده تصویری از بهشت کشیدیم با شما پس آمدیم و زائر آن بی نشان شدیم یعنی که تا مدینه رسیدیم باشما امشب که عشق می پرد از کنج سینه ام در محضر تو زائر شهر مدینه ام
اي محيط شرم و درياي وقار موج پاکي ، اوج عزّ و افتخار اي به شهر علم و تقوي آفتاب آفتاب حسن و خورشيد حجاب اي نهال سبز بستان رسول يک ثمر گل از گلستان بتول دختر صديقه ي اطهر تويي يادگار موسي جعفر تويي از همه گلهاي عالم بهتري چشمه ي جاري ز حوض کوثري اي صفا بخش دل و جان همه نام تو چون نام مادر ، فاطمه همچنان اجداد خود مظلومه اي پاي تا سر عصمتي ، معصومه اي سجده بر خاک تو پاکي مي کند گل به پيشت سينه چاکي مي کند اي وجود پاک اي نيکو سرشت با تو شهر قم بود باغ بهشت کشور ما از دو گل دارد بهار هم بهار و هم وقار و اعتبار هر دو گل از باغ گلهاي رسول هر دو گل از نسل زهراي بتول آن يکي در شهر قم شهر صفاست اين يکي در مشهد و نامش رضاست