eitaa logo
آل یاسین
53 دنبال‌کننده
434 عکس
93 ویدیو
9 فایل
آرامش غنیمت است وترک آن خسارت . حضرت محمد «ص» بین این همه شلوغی ها آل یاسین آرامش من است . و من زنده ام به عشق تو یا صاحب الزمان«عج» کپی مطالب آزاد http://eitaa.com/joinchat/1176567826C4e8d2055f5
مشاهده در ایتا
دانلود
اي محيط شرم و درياي وقار موج پاکي ، اوج عزّ و افتخار اي به شهر علم و تقوي آفتاب آفتاب حسن و خورشيد حجاب اي نهال سبز بستان رسول يک ثمر گل از گلستان بتول دختر صديقه ي اطهر تويي يادگار موسي جعفر تويي از همه گلهاي عالم بهتري چشمه ي جاري ز حوض کوثري اي صفا بخش دل و جان همه نام تو چون نام مادر ، فاطمه همچنان اجداد خود مظلومه اي پاي تا سر عصمتي ، معصومه اي سجده بر خاک تو پاکي مي کند گل به پيشت سينه چاکي مي کند اي وجود پاک اي نيکو سرشت با تو شهر قم بود باغ بهشت کشور ما از دو گل دارد بهار هم بهار و هم وقار و اعتبار هر دو گل از باغ گلهاي رسول هر دو گل از نسل زهراي بتول آن يکي در شهر قم شهر صفاست اين يکي در مشهد و نامش رضاست
آل یاسین
ای که بر جودت سلیمان نبی رو می زند روبروی گنبد تو نوح زانو می زند صحن و ایوان تو را جبرییل جارو می زند شمع عمرت در جوانی از چه سو سو می زند بار دیگر شعله در محصول جان افتاده است در تبار مرتضی داغ جوان افتاده است ذکر مظلومیّتت در شهر پر آوازه شد در جوانی رشته ی عمر تو بی شیرازه شد زهری آمد رخنه کرد و درد بی اندازه شد زخم های کهنه ی آل پیمبر تازه شد باز یا رب بی وفایی زنی در اهل بیت روضه های مجتبی و زهر همسر، اهل بیت زهر گاهی چند سالی با جگر سر می کند رفته رفته مرغ روحت را کبوتر می کند گاه زهری در جگرها کار خنجر می کند قلب ها را پاره و جان را مکدّر می کند در دلت آقای من این زهر کار دشنه کرد مثل جدّت، لحظه ی آخر تو را لب تشنه کرد مثل جدّت، لحظه ی آخر تنت بی تاب شد تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد آب هم چون کربلا در خانه ات نایاب شد ذکر لبهایت”علی این تشنه را دریاب” شد وقت مردن،جرعه آبی بر جگرها خوشتر است آب خوردن اصلاً از دست پسرها خوشتر است همچو بسمل! وای بر من، می زدی تو دست و پا هلهله می کرد دشمن، می زدی تو دست و پا در سرای خویش اصلان، می زدی تو دست و پا بشکند دستان آن زن، می زدی تو دست و پا ای شب قدر رضا، قدر تو را نشناختند پیکرت را روی بام خانه ات انداختند سایه سار پیکرت، بال کبوترهای شهر گریه کن های غمت، چشمان مادرهای شهر سینه زن های شما دستان خواهرهای شهر پیکر تو دفن شد مانند پیکرهای شهر کربلا امّا تنی عریان به روی خاک ماند داغ یک سینه زنی در سینه ی افلاک ماند 🔹