eitaa logo
الذکر الحکیم
645 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
380 ویدیو
30 فایل
﷽ ( ذلک نتلوه علیک من الآیات و الذکر الحکیم ) سوره آل عمران 58 مطالب این کانال جمع آوری شده از سخنان و کتب حضرت استاد آیت الله سید حسن ابطحی و همچنین قرآن مجید است. ان شاء اللّه تحت عنایات آقا امام زمان علیه السلام مفید واقع می‌گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
امیدواریم چشم ما چشم عُمَری نباشد، چشم اویس قرنی باشد قلبمان قلب عُمَری نباشد، این دعاهایتان را اینجوری بکنید؛ که خدایا قلبمان را قلب عُمر قرار نده، قلبمان را قلب اویس قرن قرار بده، چون عمر را در مقابل اویس قرن بزارید قلب ما را خدایا قلب ابی‌بکر قرار نده قلب محمد ابن ابی بکر قرار بده والّا هر دویش ممکن است... خیلی از افراد در زمان غیبت خدمت امام زمان رسیدند و امام زمان را شناختند وایمان هم نیاوردند! خدمت امام هادی آن شخص رسید، غیر مسلمان بود، ناصبی بود حضرت به‌ او فرمودند: تو خودت مسلمان نمی‌شوی، معجزه را این دیده ولی بخاطر این محبّتی که تو به ما کردی واین معجزه را دیدی بچه‌ات به ما ایمان میاورد! خودت خیلی مریضی با این حرفا مریضی‌ات رفع نمی‌شود. از فرمایشات حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی موضوع: شجره طیبه سخنرانی در تاریخ: ۱۴۱۲٫۵٫۲۰ @alzekr_alhakim
«بِأبی أنتَ وَ اُمّی وَ نَفْسی یا بَقیّه‌الله» ای فرزند بزرگ مقربان خدا، ای فرزند فاطمه زهرا... ای کاش می دانستیم خانه ات در کجا قرار گرفته... بلکه می‌دانستیم کدام زمین تو را برداشته، یا چه خاکی؟ آیا در کوه رضوایی یا در غیر آن؟ یا در زمین ذی طوایی؟ بر من سخت است که مردم را می بینم ولی شما دیده نمی‌شوی... و از تو نه صدای محسوسی می‌شنوم و نه راز و نیازی... بر من سخت است که تو را بدون من گرفتاری فرا گیرد و از من بر تو فریاد و شکایتی نرسد... جانم فدایت، تو پنهان شده‌ای هستی که از میان ما بیرون نیستی... جانم فدایت، تو دوری هستی که از ما دور نیست... جانم فدایت، تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند، از مردان و زنان مومن که تو را یاد کرده و از فراقت ناله کند... جانم فدایت تو قرین عزّتی  که کسی بر او برتری نگیرد... جانم فدایت، تو درخت ریشه دار مجدی که هم‌طرازی نپذیرد... تو نعمت دیرینه ای هستی که او را مانندی نیست... جانم فدایت، تو قرین شرفی که وی را برابری نیست... تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم ای مولایم؟ و تا چه زمان و با کدام بیان تو را وصف کنم و با چه راز و نیازی؟ بر من سخت است که از سوی غیر تو پاسخ داده شوم و سخن مَسرّت بخش بشنوم... بر من سخت است که برای تو گریه کنم ولی مردم تو را وا بگذارند... بر من سخت است که بر تو بگذرد و نه بر دیگران آنچه گذشت... آیا کمک کننده ای هست که فریاد و گریه را در کنارش طولانی کنم؟ آیا بی تابی هست که او را در بی تابی‌اش هنگامی که خلوت کند یاری رسانم؟ آیا چشمی هست که خار فراق در آن فرو رفته تا چشم من بر آن خار خوردگی مساعدت کند؟! آیا به جانب تو ای پسر احمد راهی هست تا شما را ملاقات کنم؟ آیا روز ما به تو با وعده ای در می‌پیوندد تا بهره‌مند گردیم؟ چه زمان بر چشمه های پر آبت وارد می‌شویم تا سیراب گردیم؟ چه زمان از آب وصل خوشگوارت بهره‌مند می شویم که تشنگی ما طولانی شد؟ چه زمان با تو صبح و شام می‌کنیم تا دیده از این کار روشن کنیم؟ چه زمان ما را می‌بینی و ما تو را می‌بینیم در حالی که پرچم پیروزی را گسترده‌ای؟ آیا آن روز می رسد که ما را ببینی که تو را احاطه کنیم و تو جامعه جهانی را پیشوا می‌شوی در حالی که زمین را از عدالت انباشته‌ای و دشمنانت را خواری و کیفر چشانده‌ای و متکبران و منکران حق را نابود کرده‌ای و ریشهٔ سر کشان را قطع نموده‌ای و بیخ و بن ستمگران را برکنده‌ای... تا ما بگوییم: الحمدلله رب العالمین... 🔸ترجمه قسمتی از دعای ندبه @alzekr_alhakim
یکی از صفات حمیده‌ای که انسان‌ها باید در خودشان ایجاد کنند مهربانی نسبت به دیگران است، [انسان‌ها] باید با هم مهربان باشند. شاید در آیات قرآن و روایات آن‌قدری که درباره‌ی این حالت برای انسان سفارش شده است درباره‌ی هیچ چیز دیگر تا این حد سفارش نشده است به جهت این‌که به ما دستور داده‌اند که به پیغمبر اکرم صلّی‌اللّٰه‌علیه‌و‌آله اقتداء کنید و او برای ما الگو است (لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة) سوره احزاب / آیة «۲۱» می‌بینیم که خدا درباره‌ی آن حضرت فرموده است: «وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ» سوره قلم/ آیة «۴» تو ای‌پیغمبر دارای خُلق عظیمی هستی. در این آیه‌ای هم که تلاوت کردم، می‌فرماید: ای مردم برای شما پیغمبری آمده است که از خود شما است، ولی بر او سخت است که ناراحتی شما را ببیند، نسبت به مؤمنین علاوه‌ی بر این‌که حریص است که آن‌ها به کمالات برسند مهربان است. از فرمایشات حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی موضوع: شرح صدر و مهربانی سخنرانی در تاریخ: ۱۴۲۲٫۲٫۲۷ @alzekr_alhakim
همان گونه که قبلاً گفته شد مرحوم حاج ملّا آقاجان وقتی از من جدا بود به طور متوسّط هفته‌ای یک نامه برای من می‌فرستاد و به این وسیله مرا راهنمائی می‌کرد. اکثر نامه‌های آن مرحوم را نگه داشته بودم و می‌خواستم لااقل یکی از آنها را به عنوان نمونه‌ی خط کلیشه کنم ولی چون او به خاطر سیادت من در اکثر نامه‌ها آن قدر به من ابراز محبّت کرده بود که اگر کسی از افکار ایشان اطّلاع نداشته باشد و آن نامه‌ها را بخواند به اشتباه می‌افتد، لذا از درج عین آن نامه‌ها خودداری می‌شود (۲) ولی از آخرین نامه‌ای که حتّی چند روز بعد از فوت آن مرحوم به دست من رسید و به احتمال قوی یک روز قبل از فوتش نوشته بود، تنها آن مقدار مطالبی که برای خوانندگان مفید است، می‌آورم. «آخرین نامه» قربان آقای ابطحی وفقه‌الله تعالی دوری تو طاقت فرساست، بخصوص که می‌دانم دیدارها به قیامت افتاده است و دیگر در این دنیا یکدیگر را نخواهیم دید مگر ان‌شاءالله در رجعت. تو را به تقوی وصیت می‌کنم چنان که جدّت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام مکرّر این توصیه را به مردم و بخصوص به فرزندانش می‌کرد. بکوش تا فقیه در دین باشی. خدا به دست تو در راه پیشرفت دین مبین اسلام کارهائی انجام می‌دهد که خودت تعجّب می‌کنی شاید هم خدای نکرده مغرور شوی، ولی بدان اگر هزارها نفر را مشرّف به دین مقدّس اسلام کنی تو نکرده‌ای «وَلکنَّ الله یهْدی مَنْ یشآءُ...». تو زندگی خوبی خواهی داشت، خدا را همیشه در نظر داشته باش و او را شکر کن که اگر شکر نعمت او را نمودی خدا نعمتش را بر تو می‌افزاید. «لَئِنْ شَکرْتُمْ لاَزیدَنَّکمْ...». تو تنها فردی بودی که مرا تا حدّی شناختی، اسرار مرا به نااهل نگو و فکر کن که «محمود» در دنیا نبوده است؛ مگر آنکه مصلحتی در نقل آنها به نظرت برسد. (در اینجا مطالبی را آن مرد بزرگ در نامه‌اش از وضع زندگی شخصی من که در آینده برایم اتّفاق می‌افتد نوشته بود که لزومی در نقل آن قسمت از نامه نمی‌بینم). تا می‌توانی دست توسّل از دامن مقدّس حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه بر ندار؛ زیرا تمام سعادت در همین موضوع خلاصه می‌شود. به معلّمین و اساتید و علما بالأخص مراجع تقلید احترام بگذار؛ زیرا علی بن ابیطالب علیه‌السّلام فرمود: «من علّمنی حرفا فقد صیرنی عبدا». یعنی: کسی که یک جمله از علم را به من تعلیم دهد مرا بنده‌ی خود کرده است. به دراویش و متصوّفه اعتماد نکن و حتّی از علما و مراجعی که با آنها هم مذاق هستند بپرهیز. و فراموش نکن که امام عسکری علیه‌السّلام فرمود: «علمائهم شرار خلق الله علی وجه الارض لانّهم یمیلون الی الفلسفة و التصوف». فلسفه‌ی قدیم آفت دین و دنیای تو است، اگر خواستی اطّلاعاتی از فلسفه داشته باشی بیشتر از فلسفه‌ی جدید استفاده کن. روش وهّابیت را اگر چه به اسم تشیع جلوه کرده باشد، بزرگترین مخرّب اعتقادات تو است از دوستی با معتقدین به مبانی آن بپرهیز. و مرا از دعا فراموش نکن و برای من طلب مغفرت کن. والسّلام قربانت؛ محمود مجنون حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب پرواز روح @alzekr_alhakim
«معرفت و صفات وجودی حضرت علی اکبر» حضرت سید الشهداء علیه‌السّلام علی‌اکبر علیه‌السّلام را تنها بخاطر این که فرزندشان بود دوست نداشتند. جملاتی دارد که دقت کنید می‌فرماید: «لقد برز الیهم غلام» نمی‌فرماید پسر من با این جمعیت مبارزه می‌کند، که «اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسول  الله» نمی‌گوید پسر بزرگ من بوده،یا مثل این که بعضی روضه خوانها می‌گویند یقین دانم که در دل آرزویی به جز دامادی اکبر نداری، اینها غلط است. می‌فرماید: یک فرزندی که شبیه‌ترین مردم به پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله است، الگویش پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله که مظهر خداست. معمولاً خلق به بدن ظاهری اطلاق می‌شود، از نظر خلقت بدنی شبیه پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله است، از نظر روحی هم به پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله شبیه بود و بیانش، مسائلی که مطرح می‌کرد، حرفهایی که به مردم می‌زد، از نظر تن صدا که مهم نیست. حرفهایی که حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام می‌زد سخنانش سخنان پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله بود، پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله که جز وحی حرفی نمی‌زد لذا منطق علی‌اکبر علیه‌السّلام منطق پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله بود. وقتی ما مشتاق پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله می‌شدیم می‌توانستیم ببینیم پیامبر صلی اللّٰه علیه وآله چگونه بوده، در این جهت بود که حضرت سید الشهداء علیه‌السّلام آن ناراحتی را بعد از شهادت حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام اظهار کرد. حضرت سید الشهداء علیه‌السّلام وقتی بالای سر حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام آمد فرمود: پسرم علی «علی الدنیا بعدک العفا» بعد از تو به این دنیا اف که نتواند جوانی این طوری را در خود نگه دارد. خیلی عجیب است دنیا و اهل دنیا که نتوانند علی‌اکبر علیه‌السّلام را در بین خود حفظ کنند و بکشند، حضرت بر آنها اف می‌فرستد. حضرت در روز عاشورا می‌فرماید: ای زمان ای مردمی که در این زمان زندگی می‌کنید اف بر شما باد. انشا اللّٰه اگر امام زمان علیه‌السّلام بخواهند بیایند و در زمان ما این مسئله انجام شود، کاری کنید شما از پیچ‌های هرز نشده پر ارزش باشید که در این کارخانه دنیا از شما  استفاده کنند. همه چیزتان مرتب باشد. یک انسان صحیح العمل درست باشید. مانند حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام که ایشان امام زاده است مثل ایشان در کربلا زیادند و در تاریخ فرزندان امام زیاد هستند.  امّا در خصوص حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام «اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسول اللّٰه» این مطلب خیلی مهم است. یعنی علی‌اکبر در بهشت است هیچ صفت رذیله که ندارد تمام صفات حمیده هم در وجودش هست. در طول مسافرت اگر به حالات حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام دقت کرده باشید یک اظهاراتی دارد که انسان فکر می‌کند در بهشت موعود زندگی می‌کند. بعضی فکر می‌کنند علی‌اکبر علیه‌السّلام بعد از این که دویست نفر را به خاک هلاکت انداخت خسته شد آمد عرض کرد: «العطش قد قتلنی وثقل الحدید». پدر عطش مرا کشت و سنگینی اسلحه مرا به زحمت انداخته، این علامت ضعف علی‌اکبر علیه‌السّلام بود این همان علی اکبری علیه‌السّلام است که وقتی حضرت در راه به طرف کربلا می‌آید می‌فرماید:  «انا لله و انا الیه راجعون» حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام می‌فرماید:«اولسنا علی الحق اذا لایبالی بالموت» ما برحقیم پس ابایی از مرگ نداریم. این جمله را چرا گفت: برای این که من و شما امروز دور هم بنشینیم و بدانیم علی‌اکبر علیه‌السّلام چقدر تشنه بود در چه فشاری بوده، علی‌اکبر علیه‌السّلام به طرف لشکر برگشت حضرت سیدالشهداء علیه‌السّلام هم برای او دعا کرد و فرمود امیدوارم همین امروز از دست جدت سیراب شوی. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب امام حسین @alzekr_alhakim
«محبت حاج ملا آقاجان به حضرت علی اکبر» حاج ملا آقا جان می‌گفت: من یک روز متوسل به حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام فرزند  بزرگ حضرت سید الشهداء علیه‌السّلام شده بودم و از آن بزرگوار حاجت می‌خواستم، قلبم مملو از محبت او بود، ناگهان دیدم از گوشه اتاق مثل آن که فرش می‌سوزد، دودی بلند شد و این دود در گوشه اتاق به مقدار حجم یک انسان متراکم گردید، کم‌کم بالای آن دود سری شبیه به سر انسان متشکل شد. من متوجه شدم که او یکی از شیاطین است و با من کاری دارد. ناگهان با صدائی شبیه به صدای آهنی که بر آهنی بکشند که بسیار ناراحت کننده بود، به من گفت: من یکی از بزرگان جنّ هستم، می‌دانم نمی‌توانی محبت حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام را از قلبت خارج کنی ولی اگر به زبان هم بگوئی: من او را دوست نمی‌دارم، من در خدمت تو قرار می‌گیرم. من گفتم: تو که با این اندیشه مسلمان نیستی و جزء شیاطین هستی و نمی‌توانی در امور معنوی به من کمک کنی و در امور مادی هم اگر اختیار تمام کره زمین را به من بدهی من یک چنین جمله‌ای را نمی‌گویم. او فریادی که دل مرا از جا کند و حالت ضعف به من دست داد کشید و ناپدید شد.  حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب پرواز روح صفحه ۵۷ @alzekr_alhakim
تعلقات جزء لوازم محبت است، از امام صادق علیه السلام‌ و از سایر ائمه هست که‌ محبت به اولیاء خدا محبت به خداست... مَن أحبَّکُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللّٰه کسی که شما را دوس داشته باشد ای‌خاندان‌عصمت خدا را دوس داشته... من یک وقتی یادمه، البته شاید برای بعضی از شماها یه خورده‌ای، البته منهم بچه بودم آنموقع ولی روی فطرت اولیّه سن‌کم‌ این کار را کردم؛ چون در آن سنّ بود فکر می‌کنم کار بدی نبود، شاید الان بگویم عُقلایی نیست خیلی علاقه داشتم به زنجان بروم خدمت استادمان، چون فاصله من با ایشان زیاد بود وگاه‌‌گاهی واقعا دلم تنگ‌ می‌شد... آمدم تهران هرچه خواستم‌ وسیله پیداکنم‌، وسیله پیدا نشد عشق وعلاقه شدیدی هم به ایشان پیدا کرده بودم، مثل اینکه بیتابانه داشتم حرکت می‌کردم رفتم راه آهن در آن پایین قسمت جای ریل و آن پایین دیدم یک واگن کنار زدند ایستاده رویش نوشته «تهران زنجان» فهمیدم این واگن یا رفته یا خواهد رفت به شهر زنجان، رفتم اینطرف آنطرف را نگاه کردم کسی نباشد؛ رفتم آن پشت این واگن را آنقدر بوسیدم که حساب نداشت! تعلّق این واگن به استاد من که به او علاقه دارم چقدر کم است؟ فاصله‌اش چقدر کم است؟ یعنی ببینید این علاقه فقط و فقط روی تعلق است یک تعلق بسیار ضعیف! حساب محبت این است... حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی شب ولادت حضرت علی اکبر سخنرانی در تاریخ: ۱۰ شعبان ۱۴۱۰ @alzekr_alhakim
سؤال دوّم: چرا گاه احساس می‌کنیم محبّت خدای تعالی و ائمّه‌ی اطهار علیهم السّلام  را داریم و گاه نداریم؟  پاسخ ما: چون قلبمان امتحان خوبی نداده است گاهی محبت خدا و ائمه اطهار علیهم السّلام  را داریم و گاه نداریم. در صندوق دلمان باز و بسته می‌شود همه‌ی خطورات در آن می‌گذرد. همه چیز در آن می‌آید و می‌رود، هر کلیدی به این صندوق می‌خورد، هر دزدی می‌تواند به آن دستبرد بزند، کلیدش در دست شیطان هم هست. صندوق دلتان باید خیلی محکم باشد، طوری که «لِکیلاَ تَأسُوا عَلَی ما فاتکم» اگر خدا یک وقت پولی از این صندوق برداشت، یک وقت هم گذاشت شما که کوتاهی نکردید پس نباید ناراحت باشید. باید صندوقی داشته باشید که اصلاً یک بار هم از طرف غیر خدا باز نشود. اگر یک بار دزدی باز کرد همه چیزش را می‌برد فقط باید محبّت خدا در آن باشد، باید محبّت بهشت و دنیا از آن برود... گاوصندوقی من داشتم کلیدش گم شد یک نفر با یک سیم آن را باز کرد نصف اطمینان من از دست رفت! نفس شما اگر طوری باشد که فکر گناه از آن خطور کرد باید بدانید اطمینان به آن نیست! اگر کسی می‌خواهد به کمال برسد نباید خطورات قلبی‌اش را آزاد بگذارد زیرا خطورات قلبی محلّ رفت و آمد شیطان است. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب سیر الی‌اللّٰه ۳ / بخش دوّم محبت / سؤال دوّم @alzekr_alhakim
سؤال هفتم: چرا حضرت سید الشهداء علیه‌السّلام جواب ابراهیم مجاب را داد ولی جواب جابر بن عبد الله انصاری را نداد؟ پاسخ ما: اگر جابر آن محبّتی که بعد از صراط مستقیم انسان باید داشته باشد می‌داشت حضرت سید الشهداء علیه‌السّلام جوابش را می‌داد و جابر این درس را بعدها از محضر امام باقر علیه‌السّلام تعلیم گرفت. چون محبّت مراحلی دارد لذا انسان در مقام کمالات به مرحله‌ی رضا نمی‌رسد مگر محبّتی که خدا و پیشوایان دین می‌خواستند در خودش ایجاد کند یعنی تا مرحله‌ی محبّت را خوب انجام ندهد به مرحله‌ی رضا نمی‌رسد. ابراهیم مجاب که فرزند حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام بود در مرحله رضا بود ولی جابر بعدها به وسیله امام باقر علیه‌السّلام به این مرحله رسید. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب سیر الی اللّٰه/ بخش دوم: محبت/ سؤال هفتم @alzekr_alhakim
سؤال نهم: چرا محبّتمان به خدای تعالی کم است و چه محبّتی ارزشمند است؟ پاسخ ما: معرفت خیلی مهمّ است و محبّت شاید نتیجه‌ی معرفت باشد. ما تا اندازه‌ای که معرفت به خدا داریم محبّت نداریم والاّ باید منفجر شویم چون معرفت ما مشکوک است و جدّی نیست والاّ خدائی که «اقربُ إلَیکَ مِن حَبل الوَرید» خدائی که از رگ گردن به تو نزدیکتر است، خدایی که این همه مهربانی می‌کند، چطور شب می‌خوابی و یک «یا اللّٰه» نمی‌گویی؟ چطور می‌خوابی و لحظاتی از محبت شدید به خدا گریه نمی‌کنی؟ چطور خدا را از خودت جدا می‌دانی؟ «داخل فی الأشیاء لا کشی‌ء داخل شی‌ء و خارج من الاشیاء لا کشی‌ء خارج من شی‌ء» همه جا هست اگر دوستش نداری، نافهمی، غافلی، لذا غفلت نداشته باش. موقع خواب بگو: «یا اللّٰه» چطور وقتی می‌خواهی چشمت به زنها نیفتد «یا اللّٰه» می‌گویی، شیطان را از خودت دور کن و «یا اللّٰه» بگو محبّتمان کم است! اگر کسی محبّت به خدا داشته باشد در هرسطحی به کمالات می‌رسد، همان روحیه‌ی سنگ تراش را باید داشته باشد، شخصی در کوه طور سنگ تراش بود و اسم خدا را می‌برد و می‌گفت: یا غفور، تو کجایی تا شوم من چاکرت (نمی‌دانست خدا کجا است) و خودش چارق داشت می‌گفت: چارقت دوزم کنم شانه سرت! اینها را می‌گفت و گریه می‌کرد... این شخص محبّتش را به خدا در صراط مستقیم قرار نداده است البتّه به نظر من این جریان از رمانهای ملاّی رومی است. اگر تو تائبی خدا توّاب است، حتّی قدم نمی‌خواهد برداری، دلت را متوجّه خدا کن. ولی حضرت خضر محبّ خدا است که اطاعت می‌کند «فَوَجَدا عَبداً مِن عِبادِنا» محبّتش را با صراط مستقیم تنظیم کرده است و در قضیه‌ی سوره‌ی کهف حضرت خضر می‌خواهد به حضرت موسی یاد بدهد که بندگان خدا چگونه محب خدا هستند و محبّت به خدا از چه راهی باید اِعمال شود. اگر انسان معرفت پیدا کند محبّت هم پیدا می‌شود و وقتی محبّت پیدا شد انسان نمی‌تواند به یاد محبوبش نباشد. لذا کوشش کنید معرفتتان را به ذات مقدّس پروردگار از طریق فکر در آیات آفاقیه و انفسیه زیاد کنید. مقداری در خودتان فکر کنید، در نعمتهای پروردگار فکر کنید، یک مقداری هم از روایات و گفته‌های دانشمندان کمک بگیرید چون وقتی معرفت زیاد شود خواهی‌نخواهی محبّت هم زیاد می‌شود. اینها که عشق مجازی دارند همین طور که نشسته‌اند دائم به فکر معشوقشان هستند و حتّی یک لحظه هم مخصوصاً اگر دور از هم افتاده باشند از یاد یکدیگر غافل نمی‌شوند. چنین حالتی اگر پیدا شود انسان همیشه یاد خدا هست و او را فراموش نمی‌کند. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب سیر الی اللّٰه/ بخش دوم: محبت/ سؤال نهم @alzekr_alhakim
ایت الله سیدحسن ابطحی19-نتیجه‌توسل‌بحضرت‌زهرا س.mp3
زمان: حجم: 638.8K
🔹نتیجه توسل به حضرت زهرا سلام اللّٰه علیها 🔹حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی 🔹در تاریخ: ‌(۱۴۱۶/۶/۲۰) @alzekr_alhakim
مرحوم حاج ملا آقا جان می‌گفتند در زمان رضا خان هیچ راهی نداشتم که اسم امام حسین علیه‌السّلام را در زنجان نگه دارم، لذا عمامه خیلی معمولی می‌پیچید خیلی کارهای معمولی می‌کرد می‌گفت: می‌دیدم هفت هشت نفر در بازار ایستادند آنها هم می‌دانستند که من آمدم باید یک روضه‌ای گوش بدهند تا می‌رسیدم می‌گفتم: «السّلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک» تا روضه تمام می‌شد. چند دفعه اوّل مرا بردند کلانتری بعد گفتند این دیوانه است. تا وقتی رضاخان ملعون بود، روضه خوانی هم ممنوع بود، روزی هفت یا هشت بار در کوچه و بازار روضه می‌خواندم. او می‌دانست روضه بر سیدالشهداء علیه‌السّلام چه ارزشی دارد. در کتاب پرواز روح نوشته‌ام آن وقت من متوجه نبودم، بعدها به روایات که برخورد کردم دیدم که روضه بر اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام چه عظمتی دارد. تمام حیثیتی که الان شیعه دارد در این مملکت باهمه گرفتاریهایش که تمام ممالک او را اذیت می‌کنند و هیچ اثری ندارد به خاطر روضه بر حضرت سید الشهدا و مجالس عزاداری است بخاطر عشق مردم به امام حسین علیه السلام است. کتاب  امام حسین صفحه ,۷۵ حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی @alzekr_alhakim