💯#ویژگی_فخر_زمان_و_زمین
افتخار میکنم به پیامبرم که ❤️🙏:
🌱هنگام راه رفتن با آرامش و وقار راه میرفت.
🌱 در راه رفتن قدمهایش را بر زمين نمیکشيد.
🌱 نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.
🌱هرکه را میديد،سلام میکرد.
🌱وقتي با کسی دست میداد، دست خود را زودتر از دست او بيرون نمیکشيد.
🌱با مردم چنان معاشرت میکرد که هرکس گمان میکرد عزيزترين فرد، نزد آن حضرت است.
🌱هرگاه به کسی نگاه میکرد به روش اربابدولت با گوشهچشم نبود.
🌱 هرگز به روی مردم خيره نگاه نمیکرد.
🌱چون اشاره میکرد با دست اشاره میکرد نه با چشم و ابرو.
🌱سکوتی طولانی داشت و تا نياز نمیشد لب به سخن نمیگشود.
🌱هرگاه با کسي، هم صحبت میشد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.
🌱چون با کسی صحبت میکرد، رو به او می نشست.
🌱 با هرکه مینشست تا او اراده برخاستن نمیکرد آن حضرت برنمیخاست.
🌱در مجلسی نمینشست و برنمیخاست مگر با ياد خدا.
🌱 هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزديک درب مینشست نه در صدر آن.
🌱 در مجلس جای خاصیرا برای خود انتخاب نمیکرد.
🌱 هرگز در حضور مردم تکيه نمیزد.
🌱اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
🌱 اگر در محضر او چيزی رخ میداد که ناپسند وی بود ناديده میگرفت.
🌱خطای کسی را نقل نمیکرد.
🌱کسی را بر خطای در سخن، مواخذه نمیکرد.
🌱 هرگز با کسی جدل و منازعه نمیکرد.
🌱هرگز سخن کسي را قطع نمیکرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
🌱پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار میکرد تا شنونده جواب را دقیق متوجه شود.
#اخلاق_باید_محمدی_باشد1
#پیامبرم
|مرکز رشد و آموزشهای آزاد|
╰┈➤ @ama_jz | 📚🖌
🌱هرگز سخن کسي را قطع نمیکرد؛ مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
🌱پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار میکرد، تا شنونده جواب را دقیق متوجه شود.
🌱چون سخن ناصوابی از کسی میشنيد. نمیفرمود: «چرا فلاني چنين گفت»میفرمود: « بعضي مردم را چه میشود که چنين میگويند؟»
🌱 با فقرا زياد نشست و برخاست میکرد و با آنان هم غذا میشد.
🌱 دعوت بندگان و غلامان را میپذيرفت.
🌱هديه را قبول میکرد، اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
🌱 بيش از همه، صله رحم به جا میآورد.
🌱به خويشاوندان خود احسان میکرد، بیآنکه آنان را بر ديگران برتری دهد.
🌱 کار نيک را تحسين و تشويق میفرمود و ازکار بد، نهی میکرد.
🌱 آنچه موجب صلاح دين و دنيای مردم بود به آنان میفرمود و مکرر میگفت: هرآنچه حاضران از من میشنوند به غايبان برسانند.
🌱هرکه عذر ميآورد عذر او را قبول میکرد.
🌱هرگز کسي را حقير نمیشمرد.
🌱 هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقبهای بد نخواند.
🌱 هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.
🌱- هرگز عيب مردم را جستجو نمیکرد.
🌱 از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمیگرفت و با همه خوشخو بود.
🌱 هرگز مذمت مردم را نمیکرد و بسيار مدح آنان نمیگفت.
🌱بر جسارت ديگران صبر میفرمود و بدي را به نيکی جزا میداد.
🌱 از بيماران عيادت میکرد اگرچه دور افتادهترين نقطه مدينه بود.
🌱 سراغ اصحاب خود را ميگرفت و همواره جويای حال آنان میشد.
🌱 اصحاب را به بهترين نامهايشان صدا میزد.
🌱 با اصحابش در کارها بسيار مشورت میکرد و بر آن تاکيد میفرمود.
🌱 در جمع يارانش دايره وار مینشست و اگر غريبهای بر آنان وارد میشد نمیتوانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.
🌱ميان يارانش انس و الفت برقرار میکرد.
🌱وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.
🌱هرگاه چيزي به فقير میبخشيد به دست خودش میداد و به کسی حواله نمیکرد.
🌱 اگر در حال نماز بود و کسی پيش او میآمد نمازش را کوتاه میکرد.
🌱 اگر در حال نماز بود و کودکی گريه میکرد نمازش را کوتاه میکرد.
🌱 عزيزترين افراد نزد او کسی بود که خيرش بيشتر به ديگران میرسيد.
🌱 احدي از محضر او نا اميد نبود و میفرمود « به من برسانيد حاجت کسی را که نمیتواند، حاجتش را به من برساند.»
🌱 هرگاه کسی از او حاجتی میخواست، اگر مقدور بود روا میفرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نيکو او را راضی میکرد.
🌱هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصيت باشد.
🌱 پيران را بسيار اکرام میکرد و با کودکان بسيار مهربان بود.
🌱حال غريبان را خيلی مراعات میکرد.
🌱 با نيکی به شروران، دل آنان را به دست میآورد و مجذوب خود میکرد.
🌱 همواره متبسم بود و در عين حال خوف زيادی از خدا بردل داشت.
🌱 چون شاد میشد، چشمها را بر هم میگذاشت و خيلی اظهار فرح نمیکرد.
🌱 اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمیشد.
🌱مزاح میکرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمیزد.
🌱 نام بد را تغيير میداد و به جاي آن نام نيک میگذاشت.
#اخلاق_باید_محمدی_باشد2
#پیامبرم
|مرکز رشد و آموزشهای آزاد|
╰┈➤ @ama_jz | 📚
🌱بردباریاش همواره بر خشم او سبقت میگرفت.
🌱از برای فوت دنيا ناراحت نمیشد و يا به خشم نمیآمد.
🌱برای خدا آنچنان به خشم میآمد که ديگر کسی او را نمیشناخت.
🌱هرگز برای خودش انتقام نگرفت، مگر آنکه حريم حق شکسته شود.
🌱هيچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگويی نبود.
🌱در حال خشنودی و نا خشنودی، جز ياد حق بر زبان نداشت.
🌱هرگز درهم و ديناری نزد خود پسانداز نکرد .
🌱در خوراک و پوشاک چيزی زيادتر از خدمتکارانش نداشت.
🌱روي خاک مینشست و روی خاک غذا میخورد.
🌱روی زمين میخوابيد.
🌱کفش و لباس را خودش وصله میکرد.
🌱با دست خودش شير میدوشيد و پاي شترش را خودش میبست.
🌱هر مرکبی برايش مهيا بود، سوار میشد و برايش فرقی نمیکرد.
🌱هرجا میرفت عبايی که داشت به عنوان زيرانداز خود استفاده میکرد.
🌱 اکثر جامههای آن حضرت سفيد بود.
🌱چون جامه نو میپوشيد جامه قبلی خود را به فقيری میبخشيد.
🌱جامه فاخری که داشت، مخصوص روز جمعه بود.
🌱در هنگام کفش و لباس پوشيدن هميشه از سمت راست آغاز میکرد.
🌱ژوليده مو بودن را کراهت میدانست.
🌱هميشه خوشبو بود و بيشترين مخارج آن حضرت برای خريدن عطر بود.
🌱هميشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک میزد.
🌱نور چشم او در نماز بود و آسايش و آرامش خود را در نماز میيافت.
🌱 ايام سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه میداشت.
🌱هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
🌱 اندک نعمت خداوند را بزرگ میشمرد.
🌱هرگز از غذايی تعريف نکرد يا از غذايی بد نگفت.
🌱موقع غذا هرچه حاضر میکردند ميل میفرمود.
🌱در سر سفره از جلوی خود غذا تناول میفرمود.
🌱بر سر غذا از همه زودتر حاضر میشد و از همه ديرتر دست میکشيد.
🌱 تا گرسنه نمیشد غذا ميل نمیکرد و قبل از سير شدن منصرف میشد.
🌱 معدهاش، هيچگاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
🌱در غذا هرگز آروغ نزد.
🌱تا آنجا که امکان داشت، تنها غذا نمیخورد.
🌱 بعد از غذا دستها را میشست و روي خود میکشيد.
🌱وقت آشاميدن سه جرعه آب مینوشيد؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
🌱 از دوشيزگان پردهنشين، با حياتر بود.
🌱چون ميخواست به منزل وارد شود: سه بار اجازه میخواست.
💯اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسيم میکرد: بخشی برای خدا، بخشي برای خانواده و بخشی برای خودش.
وقت خودش را نيز با مردم قسمت میکرد.
📚 منبع
کتاب «منتهی الآمال» محدث قمی و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسی
#اخلاق_باید_محمدی_باشد3
#پیامبرم
|مرکز رشد و آموزشهای آزاد|
╰┈➤ @ama_jz | 📚🖌
قلم به دست گرفتی که شاهکار کنی
که فتنههای نفس گیر را مهار کنی
کدام جبر؟ کدام اختیار؟ ما تنها
مقیدیم به آنچه تو اختیار کنی
تو آمدی که به لطف کلام صادق خود
هزار نکتهی پوشیده آشکار کنی
و در عزای حسینت، گریستی همه عمر
که قطره قطره غمش را ادامه دار کنی
شمیم پیرهنت را به دشت بخشیدی
که خشکسالی تاریخ را بهار کنی
مرا به راه بیاور شبیه آن مستی
که خواستی دل او را به خود دچار کنی
پناه میبرم از شب به خانهات که مرا
به صبح صادق این راه رهسپار کنی
✍️بانوی شاعر #فاطمه_زاهدمقدم
#پیامبرم
#امام_جعفر_صادق_علیهالسلام
#هفدهم_ربیع_الاول
|مرکز رشد و آموزشهای آزاد|
╰┈➤ @ama_jz | 📚