eitaa logo
آمال|amal
351 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوتا نوجوان انقلابی تصمیم میگیرن باهم از حجاب و رهبر و شهداو... تعریف کنن😍 داستان هایی از شهدا میخونن و باعشق تایپ می کنن📝وبه اشتراک میزارن😍🌹 مطالبی درمورد:‹حجاب و عفاف،رهبر،شهدا،فیلم هایی مثل گاندو،و..› میزارن😍 فک میکنی این کانال مثل بقیه کانال هاس؟نچ..😌 فرق میکنه! چه فرقی🤨 الان میگم:« اینجا هرچی بخوای داریم😍😉از استوری گرفته تااااااااپروفایل🙂😍 اخبار مهم مثل آمار کرونا😫داریم، رمان هایی از شهدا یا عاشقانه مذهبی داریم😍😍🌹 ازتون میخوام این کانال رو به دختران و پسران نوجوان و جوانتون معرفی کنید🙏🏻🌹🦋 اینم لینک😍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
سلامـ🤚🏻 یه دعوتنامه داریم از طرف کانال ♥️✨ شما به این کانال دعوتی💌 اگر میخوای پلیس بشی اما نمیدونی شرایطشو بیا اینجا👣 اگر میخوای شهید بشی اما راهکارشو میخوای بدونی بیا اینجا👣 اگر میخوای به مولات نزدیک بشی تشریف بیار اینجا👣 انواع 😯 😦 😧 😮 😲 😵 این کانال جمع چند کاناله↓↓↓↓ مهدوی+شهادتی+نظامی= تشریف بیارید قدمتون سرچشمـ🚶🏻‍♂🚶‍♀️ @Shadty
شهادٺ♥️ بھ قوݪ شھیده زینب ڪمایے (: یہ مسلموں در هر شرایطے بایـد غــسل شھادت داشتھ باشہ .. (:
یه جا خوندم نوشته بود ‌. . . اگه اخلاقم عــوض شده واسه اینه که حرمم دیر شده :)💔 آقا جان نمۍطلبی!
🦋خیر مقدم به اعضای جدید🦋 🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉خوش آمدید🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊 امیدوارم که از پست هامون خوشتون بیاد🎀 @Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
________❣____________ از خجالت سرخ و سفید شدم انداختم به فاز شوخی و گفتم:«آره ننه،خیلی خوشگله اصلاً اسمش رو به جای حمید باید یوزارسیف میذاشتن! عکسشو بذار تو جیبت شش‌دونگ حواستم جمع باشه کسی عکس رو ندزده!». همینطوری شوخی کردیم و می خندیدیم ولی مطمئن بودم ننه ول کن معامله نیست و تا ما را به هم نرساند آرام نمی‌گیرد. هنوز ننه از بالکن نرفته بود که پدرم با یک لیوان چای تازه دم به حیاط آمد ننه گفت:«من که زورم به دخترت نمی رسه خودت باهاش حرف بزن ببین میتونی راضیش کنی.» پدر و مادرم با این که دوست داشتند حمید دامادشان شود اما تصمیم‌گیری در این موضوع را به خودم سپرده بودند و پدرم لیوان چای را کنار دستم گذاشت و گفت: «فرزانه! من تو را بزرگ کردم رو حیاتت رو میشناسم میدونم با هر پسری نمیتونیم زندگی کنی حمید را هم مثل کف دست میشناسم هم خواهرزادم همکارم چند سال توی باشگاه با هم مربیگری می‌کنیم به نظرم شما دوتا برای هم ساخته شدیم چرا ردش کردی؟» سعی کردم پدرم رو قانع کنم گفتم: «بحث من اصلا حمید آقا نیست کلا برای ازدواج آمادگی ندارم چه با حمید آقا چه به هر کسی دیگه من هنوز نتونستم با مسئله زندگی مشترک کنار بیام برای یک دختر دهه هفتادی هنوز خیلی زوده اجازه بدید نتیجه کنکور مشخص بشه بعد سر فرصت بشینیم صحبت کنیم ببینیم چه کار میشه کرد.» چند ماه بعد از این ماجرا ها عمو نقی بیست و دوم خرداد از مکه برگشته بود دعوتی داشتیم و به همه فامیل ولیمه داد وقتی داشتم از پله های تالار بالا می رفتم انگار در دلم رخت می شستند اضطراب شدیدی داشتم منتظر بودم به خاطر جواب منفی که داده بودم عمه یا دختر عمه هایم با من سرسنگین باشند. ولی اصلا اینطور نبود همه چیز عادی بود رفتنشان مثل همیشه گرم و با محبت بود انگار نه انگار که ساخته شده و من جواب رد دادم به روایت همسر شهید حمید سیاهکلی مرادی ادامه دارد.... کپی❌ @Childrenofhajqasim1399
_______❣____________ روزهای سخت و پر استرس کنکور بالاخره تمام شد تیرماه ۹۱ آزمون دادم حالا بعد از یک سال از خواندن دیدن نتیجه قبولی در دانشگاه می تواند خوشحال کننده ترین خبر برایم باشد با قبولی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین نفس راحتی کشیدند از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم چون نتیجه یک سال تلاشم را گرفته بودم پدر و مادرم هم خیلی خوشحال بودن از اینکه توانسته بودم رو سفیدشان کنم احساس خوبی داشتم. هنوز شیرینی قبولی دانشگاه را در دست مزه مزه نکرده بودم که خواستگاری های با واسطه و بی واسطه شروع شد به هیچ کدام شان نمی توانستم حتی فکر کنم مادرم در کار من مانده بود می‌پرسید: چرا هیچکدام را قبول نمیکنی؟برای چی همه خواستگار ها رو رد میکنی؟» این بلاتکلیفی اذیتم می کرد نمی دانستم باید چه کار کنم. بعد از اعلام نتایج کنکور تازه فرصت کرده بودم اتاقم را مرتب کنم کتاب های درسی را یک طرف چیدم کتابخانه را که مرتب میکردم چشمم به کتاب نیمه پنهان ماه افتاد روایت زندگی شهید محمد ابراهیم همت از زبان همسر خاطراتش همیشه برایم جالب و خواندنی بود روایتی که از عشق ماندگار به این سردار خیبر و همسرش خبر میداد. کتاب را که مرور می کردم به خاطر این رسیدم که همسر شهید نیت کرده بود چهل روز روزه بگیرد به اهل بیت (سلام الله علیها) متوسل به شود و بعد از اینکه به اولین خواستگار جواب مثبت بدهد. خواندن این خاطر کلید گمشده سردرگمی های من در این چند هفته شد. پیش خودم گفتم من هم مثل همسر شهید همت نیت می کند حساب و کتاب کردم دیدم چهل روز روزه آن هم با این گرمای تابستان خیلی زیاد است.حدس زدم احتمالاً همسر شهید در زمستان چنین نزدیک کرده باشد! تصمیم گرفتم به جای روضه ۴۰ روز دعای توسل به خانم به این نیت که: «از این وضعیت خارج شوم هرچه خیر است همان اتفاق بیفتد و آن کسی که خدا دوست دارد نصیبم بشود» به روایت همسر شهید حمید سیاهکلی مرادی ادامه دارد.... کپی❌ @Childrenofhajqasim1399
۲پارت از رمان یادت باشد تقدیم تون🌸 امیدواریم که خوشتون بیاد🦋 نظرات تون رو به مابگید👇🏻🌹 https://harfeto.timefriend.net/user/16184915966634
🔴هم اکنون شبکه دو آیت الله رئیسی