eitaa logo
{نـٰامـہ‌ای‌نـٰاشــنـٰاس²🤞}
118 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
640 ویدیو
3 فایل
سلام کانال قبلیمون مسدود شده تا یکماه این کانالمون نیاز به حمایت داره🥺💔👋
مشاهده در ایتا
دانلود
ان‌شاءالله شفا پیدا کنید بحق این شب های عزیز خواهرا و برادرا براشون دعا کنید🙂💔 همگی یک حمد و سه صلوات برای این بزرگوار بفرستین
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
سلام علیکم میشود دل کند بزرگوار وظیفمون بندگیه نمیگم که درس نخونید یکی از جهاد ها هم درس هست یعنی میگم دوست دارید شهید بشید دل بکنید قسمت همه شهادت میشه فقط باید خودت بخای و خودت تلاش کنی
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
بریم برای پارت های جدید
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
دونفر لفت دادن😔هعی این رسمش نیس
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
{نـٰامـہ‌ای‌نـٰاشــنـٰاس²🤞}
پسرك فلافل فروش 🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸 خواستم بگويم همينطور كه اين شهيد عاشق گمنامي بوده، شما هم سعي كنيد
پسرک فلافل فروش 🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸 راهي حوزهي علميه شد. تابستان سال 1391 در نجف، گوشهي حرم حضرت علي 7 او را ديدم. يك دشداشهي عربي پوشيده بود و همراه چند طلبهي ديگر مشغول مباحثه بود. جلو رفتم و گفتم: هادي خودتي؟! بلند شد و به سمت من آمد و همديگر را در آغوش گرفتيم. با تعجب گفتم: اينجا چيكار ميكني؟ بدون مكث و با همان لبخند هميشگي گفت: اومدم اينجا برا شهادت! خنديدم و به شوخي گفتم: برو بابا، جمع كن اين حرفا رو، در باغ رو بستند، كليدش هم نيست! ديگه تموم شد. حرف شهادت رو نزن. دو سال از آن قضيه گذشت. تا اينكه يكي ديگر از دوستان پيامكي براي من فرستاد كه حالم را دگرگون كرد. او نوشته بود: »هادي ذوالفقاري، از شهر سامرا به كاروان شهيدان پيوست.« براي شهادت هادي گريه نكردم؛ چون خودش تأكيد داشت كه اشك را فقط بايد در عزاي حضرت زهرا 3 ريخت. اما خيلي دربارهي او فكر كردم. هادي چه كار كرد؟ از كجا به كجا رسيد؟ او چگونه مسير رسيدن به مقصد را براي خودش هموار كرد؟ اينها سؤاالتي است كه ذهن من را بسيار به خودش درگير نمود. و براي پاسخ به اين سؤاالت به دنبال خاطرات هادي رفتيم. اما در اولين مصاحبه يکي از دوستان روحاني مطلبي گفت که تأييد اين سخنان بود. او براي معرفي هادي ذوالفقاري گفت: وقتي انساني کارهايش را براي خدا و پنهاني انجام دهد، خداوند در همين دنيا آن را آشکار ميکند. هادي ذوالفقاري مصداق همين مطلب است. او گمنام فعاليت کرد و مظلومانه شهيد شد. به همين دليل است که بعد از شهادت، شما از هادي ذوالفقاري زياد شنيدهاي و بعد از اين بيشتر خواهي شنيد. 🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸 @amamzamaniha2
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸 روزگار جواني پدر شهيد در روستاهاي اطراف قوچان به دنيا آمدم. روزگار خانواده ما به سختي ميگذشت. هنوز چهار سال از عمر من نگذشته بود كه پدرم را از دست دادم. سختي زندگي بسيار بيشتر شد. با برخي بستگان راهي تهران شديم. يك بچه يتيم در آن روزگار چه ميكرد؟ چه كسي به او توجه داشت؟ زندگي من به سختي ميگذشت. چه روزها و شبها كه نه غذايي داشتم نه جايي براي استراحت. تا اينكه با ياري خدا كاري پيدا كردم. يكي از بستگان ما از علما بود. او از من خواست همراه ايشان باشم و كارهايش را پيگيري كنم. تا سنين جواني در تهران بودم و در خدمت ايشان فعاليت ميكردم. اين هم كار خدا بود كه سرنوشت ما را با امور الهي گره زد. فضاي معنوي خوبي در كار من حاكم بود. بيشتر كار من در مسجد و اين مسائل بود. بعد از مدتي به سراغ بافندگي رفتم. چند سال را در يك كارگاه بافندگي گذراندم. . با يكي از با پيروزي انقالب به روستاي خودمان برگشتم. با يكي از دختران خوبي كه خانواده معرفي كردند ازدواج كردم و به تهران برگشتيم. 🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸 @amamzamaniha2
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
پسرک فلافل فروش 🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸 پدرومادر خوشحال بودم كه خداوند سرنوشت ما را در خانهي خودش رقم زده بود! خدا لطف كرد و ده سال در مسجد فاطميه در محلهي دوالب تهران به عنوان خادم مسجد مشغول فعاليت شديم. حضور در مسجد باعث شد كه خواسته يا ناخواسته در رشد معنوي فرزندانم تأثير مثبتي ايجاد شود. فرزند اولم مهدي بود؛ پسري بسيار خوب و با ادب، بعد خداوند به ما دختر داد و بعد هم در زماني كه جنگ به پايان رسيد، يعني اواخر سال 1367 محمدهادي به دنيا آمد. بعد هم دو دختر ديگر به جمع خانوادهي ما اضافه شد. روزها گذشت و محمدهادي بزرگ شد. در دوران دبستان به مدرسهي شهيد سعيدي در ميدان آيتاهلل سعيدي رفت. هادي دورهي دبستان بود كه وارد شغل مصالحفروشي شدم و خادمي مسجد را تحويل دادم. هادي از همان ايام با هيئت حاج حسين سازور كه در دههي محرم در محلهي ما برگزار ميشد آشنا گرديد. من هم از قبل، با حاج حسين رفيق بودم. با پسرم در برنامههاي هيئت شركت ميكرديم. پسرم با اينكه سن و سالي نداشت، اما در تداركات هيئت بسيار زحمت ميكشيد. بدون ادعا و بدون سر و صدا براي بچههاي هيئت وقت ميگذاشت. يادم هست كه اين پسر من از همان دوران نوجواني به ورزش عالقه نشان ميداد. رفته بود چند تا وسيلهي ورزشي تهيه كرده و صبحها مشغول ميشد. به ميلهاي كه براي پرده به كنار درب حياط نصب شده بود بارفيكس ميزد. با اينكه الغر بود اما بدنش حسابي ورزيده شد. 🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸🌙🌸 @amamzamaniha2
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
یکی از الگو های زندگیم شده داداش مجید 🙂🌸
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
{نـٰامـہ‌ای‌نـٰاشــنـٰاس²🤞}
یکی از الگو های زندگیم شده داداش مجید 🙂🌸
شماهم با داداش مجید رفیق بشین رفاقت با شهدا خیلی بهتر ازاین زمینی هاست
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
داداش مجید برادر نداشتن و همیشه دوست داشتن برادر داشته باشن حالا داداشی ببین چقدر برادر داری؟ شدی عزیز دور دونه خدا 🙂
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
شهید قربانخانی از اعضای اصلی هیئت جوانان سیدالشهدا(علیه السلام) یافت‌آباد بودو ازکودکی ارادت خاصّی به اهل‌بیت و حضرت زینب(سلام الله علیها) داشت، امّا دعوت شهید کریمی به هیئت و شنیدن درباره ی مدافعان حرم و مظلومیت اهل بیت در سوریه ، اسباب دگرگونی او را فراهم می سازد .  دوستان شهید اذعان داشتند: آن شب مجید، در هیأت آن قدر گریه می کند که از هوش می رود، وقتی به هوش می آید می گوید: من باشم و کسی نگاه چپ به حرم بی بی زینب(سلام الله علیها) بیندازد. از آن لحظه به بعد اخلاق مجید تغییر می کند. ساکت و آرام می شود. تمام تلاش خود را برای رفتن به سوریه می کند.  همراهی یک دوست خوب، به او در نشان دادن مسیر کمک کرد. شهید مرتضی کریمی در تمام این مراحل با شهید مجید قربانخانی بود. اتفاقاً با هم در یک منطقه و عملیات در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۹۴ ه.ش. شهید شدند.
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۷ فروردین ۱۴۰۱
چقدر کم شدیم🤕🚶🏿‍♂
۱۷ فروردین ۱۴۰۱
۱۷ فروردین ۱۴۰۱
ڪاش‌دراین‌رمضان‌لایق‌دیدارشوم، سحرۍ با نظر لطف تو بیدار شوم، کاش‌منٺ‌بگذارۍ‌بہ‌سرم‌مهدۍجان، تاڪہ‌همسفره‌تو‌لحظه دیدار شوم.❤️ ♥️
۱۷ فروردین ۱۴۰۱
بشتابید بسوی نماز🚶🏿‍♂ بلندشید نماز اول وقت بخونید بعدش یه فیلم فرستادم داره میاد برین نماز و بیایین تا فیلمه هم بیاد🙂
۱۸ فروردین ۱۴۰۱
۱۸ فروردین ۱۴۰۱
دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان
۱۸ فروردین ۱۴۰۱
سلام علیکم نظرتون چیع کانال حذف بشه؟🚶🏿‍♂
۱۸ فروردین ۱۴۰۱
۱۸ فروردین ۱۴۰۱
اَسَلامُ عَلَیک یا سَیدی و مولا یا صاحِب اَلزَمان ▪︎در خانه فاطمه به غایب ما مهدی شناختیم 🥀 ▪︎آن مهدی فاطمه را نشناختیم 🥀 ■اما افسوس عباس ندارد مهدی💔💘 ■مادران پاک ندارند دامنی 🤞💔 سلام گردانی آوردیم براتون مخصوص خواهران ما کمک میکنم تا خانم های سرزمین ایران پاک دامن شوند که شما مادران پاک نسل ظهور آرید ✅💞 ■□راه های تربیت فرزند ●○راه های امام زمانی شدن ●□راه های دوری از نامحرم ■○راه پاک دامن شدن و سردار شدن سپاه امام زمان برای خواهران خانم ها .. شمایی که نگران نسل آینده و فرزند خود هستید آیا میدانید یک چیز است که کاری می‌کند جهنم بر شما واجب شود!!! چیزی که باعث می‌شود .. به جایی برسید شما و فرزندتان که جهنم بر شما واجب می‌شود 😕💔 من اینارو نگفتم که تبلیغ کنم .. نه .. گفتم بدونی حواست باشه ای♡بانو♡ ما کمک میکنم تا شما هم پاک دامن شوید هم نسل آینده ظهور را بسازید اینجا در ☆♡گردان فاطمیون افسران جنگ نرم سایبری♡☆ https://eitaa.com/joinchat/2076836000C4794d443f3 《☆قوانین☆》 ورود برادر ها ممنوع 🚫 برادر بیاد ریپ می‌شود چت فقط برای امام زمانی شدن .. آزاد ✅💕
۱۸ فروردین ۱۴۰۱