eitaa logo
این عماریون
327 دنبال‌کننده
259.2هزار عکس
71.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
با آغاز ، تلاش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از ایشان چهره ای و ساخته بود. در گوناگون و در مدیریتی به خوبی . 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۳# ایشان به #پاسداران سیرجان منصوب و در طول سال ، بسیار چشمگیری در شهر ایجادکرد مدتی هم در بود. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۴# در «والفجر ۸»  به دلیل های شیمیایی دشمن بعثی از و به شد و در همین زمان واحد استان را . 🍃🌷🍃 در جنوب در منطقه عباس با لشکر ۴۱ ثارالله به #حاج قاسم سلیمانی مشغول شد. 🍃🌷🍃 در کربلای ۴ ایشان هم علاوه بر ، ستادی و نیروها و و رسانی و آنها تا عملیاتی های بسیار زیادی داشت. 🍃🌷🍃 در این عملیات تجهیز و هدایت قایق ها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شد.
به روایت از همسر : با یک موتور با لباس خاک آلود از ماموریت برگشته بود و با همان لباس آمد خانه ما برای خواستگاری. مادر و پدرم برای ازدواج من خیلی سخت گیر بودند. 🍃🌷🍃 در جلسه اول آشنایی که مادرم حضور داشت فقط می خواند و مادر از او بسیار خوشش آمده بود و به من گفت: مغفوری مرد زندگی است. 🍃🌷🍃 وقتی ازدواج کردیم جهیزیه من تقریباً از وسایل قیمتی بودند و مغفوری که متوجه شد از من خواست ظروف، پرده ها و قالی ها را تعویض کنیم. با درآوردن پرده های خانه، موافقت کردم. 🍃🌷🍃 روی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی ها من را از غافل می کند، او یک ساده مانند تهیه کرده بود و یک گوشه خانه گذاشته بود و زمانی که در خانه بود روی این فرش می نشست. 🍃🌷🍃 تبلیغات بود و بیشتر در پشت خدمت می کرد و در هایی که در ،، انجام می داد عده زیادی را راهی می کرد. 🍃🌷🍃
سرانجام شهید عبدالمهدی مغفوری هم درتاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۵ حالی که لشکر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشت در در اثر منطقه توسط دشمن به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار شهر کرمان. {تصویر مربوط👆 آقا♡ و حاج قاسم سلیمانی که سرمزار مغفوری تشریف دارند.} 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 سردار شهید عبدالمهدی مغفوری💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
هیچ وقت در زندگی احساس چیزی را . همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد که در خانه عموی ایشان ساکن بودیم. از هر وسیله ای که داشتم استفاده بهینه می کردم مثلاً از چمدان به عنوان میز. 🍃🌷🍃 همکارانش می گفتند در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت و در هفته چند ساعت برای خود "کسر کار" می زد. وقتی از او سوال می شد شما از همه زودتر می آید و از همه دیرتر می روید، چرا کسر کار؟ 🍃🌷🍃 در جواب می گفت: در می رود یک لحظه به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار من به المال هستم و حق استفاده ندارم. 🍃🌷🍃 همیشه در مقابل و زانو می نشست و هر وقت به دیدن آنها می رفت را بوسید و وقتی هم می کرد باز آنها را بوسید.😭 🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا